فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وَهُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ الْغَيْثَ مِنْ بَعْدِ مَا قَنَطُوا...)
چند قطره آرامش...
✨🕊؎•°🌱
#خداےخوبم 💛
♡مهدیاران♡
#رمان_ادموند #پارت_نوزدهم🌹 ...پدر بلند شد و پسرش را با محبت خاصی در آغوش گرفت و به سینه فشرد. میدا
#رمان_ادموند
#پارت_بیستم
صدای ممتد بوق تلفن شنیده میشد اما ادموند همچنان گوشی را در دستش نگه داشته بود. چارهای نداشت جز اینکه به همین مقدار دلخوش باشد، بههرحال عاشق بودن راه و رسمی دارد که اگر بیمحابا وارد آن میشد، ممکن بود معشوق را دلزده و منزجر کند. عاشق تیزهوش راهی را انتخاب میکند که به همان اندازه معشوق را بتواند عاشق کند.
ادموند ساعت ۶:۲۰ عصر مادرش را به رستوران گرین وود برد اما از آنجایی که قول داده بود به هیچ عنوان حتی برای آشنایی دادن در آنجا حضور نداشته باشد، از رستوران بیرون آمد و خودرویاش را چند متر آن طرفتر متوقف کرد و به انتظار نشست. رأس ساعت ۶:۳۰ ملیکا به همراه پدرش آمد و آقای حسینی هم مانند ادموند در بیرون منتظر او ماند و ملیکا تنها به رستوران رفت.
چون ملیکا یک دختر محجبه بود شناسایی او برای ماری چندان کار سختی نبود، پس بهراحتی او را شناخته و به استقبالش رفت. صحبتهای آنها سه ساعت طول کشید. ادموند ثانیه ها را می شمرد و از کلافگی به رفت و آمد مردم خیره شده بود. در این مدت یکی دو مرتبه با پدرش تماس گرفته و با دل نگرانی از او پرسید که آیا او در جریان موضوع صحبتهای مادرش با ملیکا هست و میداند به او قرار است چه بگوید؟! پدر هم او را ناامید کرده و گفته بود که نمیداند؛ اینقدر هم با تماسهای مکررش رشته افکار او را پاره نکند.
کارهای مقدماتی ازدواجشان انجام شده و صبح جمعه باز هم قبل از اذان ظهر ادموند و ملیکا به عقد هم درآمدند. هردو خانواده از این وصلت بسیار خوشحال و راضی به نظر میرسیدند، مراسم ازدواج آنها درنهایت سادگی در منزل آقای حسینی برگزار شد، درواقع این خواست قلبی هر دو خانواده بود و از انجام آن رضایت کامل داشتند. خانواده حسینی به هزینههای گزاف و ریختوپاشهای افراطی اعتقادی نداشتند، از طرفی خانواده پارکر هم ترجیح میدادند این مراسم بدون سر و صدا برگزار شود تا دیگران دیرتر متوجه اصل موضوع شده و به این ترتیب هم پسر و هم عروسشان در امنیت کامل باشند.
عروس و داماد با جذابیت خاصی مرکز توجه همان جمع کوچک و صمیمی واقع شدند. گاهی اوقات زیبایی در سادگی است، نیازی نیست غرق در زرق و برق و لباسهای فاخر و گران شد تا چشمها را خیره کرد. گاهی میتوان زیبایی را در نگاههای پاک و معصومانه دو دلداده یافت که این عروس و داماد جوان جزء آن دسته بودند. ادموند جذابتر از همیشه، باوقار و متانت مثالزدنیاش و ملیکا زیبا، محجوب و پر از ملاحت و لطافت بر سر سفره عقد نشستند و با هم پیمان زناشویی بستند. البته بیشتر این زیبایی و جذابیت را مرهون لطافت روح و پاکی فطرتشان بودند که در ظاهرشان به تجلی نشسته بود.
ادامه دارد..
📚تالیف #آمنه_پازوکی
🌱با رُمان ادموند همراه باشید تا ابعاد جذاب این زندگی عجیب روشن شود..
#رمان_مهدوی
【 @emamzaman_12 】
دلےدارمـکہرسواےجهاݩاست
گرفتاربُتـیابروڪماݩاست..😍
نگاهمـسوےطاووسےبهشتۍاست
کہنامشمهدےصاحبــالزماݩاست..♥️🌺
#شببخیرمحبوبقلبمـ✨...
#عاشقانه
ڪاشمےشـددرمیـاݩلحظہها،
لحظہیدیـداررانزدیڪکرد..!🌺🥀
سلامایتمنایعالم...🍃
💠 حکمت های نهج البلاغه
📋موضوع:نتیجه ی بدرفتاری بامردم
🌸امام علی علیه السلام :
«كسى كه در نسبت دادن امورى كه مردم ناخوش دارند به آنها شتاب كند، مردم نسبت هاى ناروايى به او مى دهند»;💥🌺🌱
(مَنْ أَسْرَعَ إِلَى النَّاسِ بِمَا يَكْرَهُونَ، قَالُوا فِيهِ بِمَا لاَ يَعْلَمُونَ). عيب جويى و ذكر عيوب مردم هرچند آشكار باشد كارى است بسيار ناپسند و اگر كسى نيت امر به معروف و نهى از منكر داشته باشد نبايد منكراتى را كه از بعضى سر زده آشكارا و در ملأ عام بگويد، بلكه اين گونه تذكرات بايد خصوصى و مخفيانه باشد; ولى به هر حال از آنجا كه مردم از گفتن عيوب و كارهاى زشتشان به صورت آشكارا ناراحت مى شوند و در مقام دفاع از خود بر مى آيند يكى از طرق دفاع اين است كه گوينده را متهم به امورى مى كنند كه چه بسا واقعيت هم نداشته باشد تا از اين طريق ارزش سخنان او را بكاهند و بگويند: فرد آلوده حق ندارد ديگران را به آلوده بودن متهم كند. بنابراين اگر انسان بخواهد مردم احترام او را حفظ كنند و نسبت هاى ناروا به او ندهند و حتى عيوب پنهانى او را آشكار نسازند بايد از تعبيراتى كه سبب ناراحتى مردم مى شود بپرهيزد و در يك كلمه، بايد احترام مردم را حفظ كرد تا آنها احترام انسان را حفظ كنند.
#نهجالبلاغه🌸
#حکمت_۳۵
【 @emamzaman_12 】
yadmahbob3.mp3
4.69M
تالیِکتابخدا..!!
قرآن علیالدوام درحال نزوله بر
حجتالله..!!☘👌
#پیشنهادی
#امام_زمان
【 @emamzaman_12 】
- چطور آرام باشیم🌱
از رجبعلی خیاط ﭘﺮﺳﯿﺪﻧـﺪ: ﭼﺮﺍ ﺍنقـدر
ﺁﺭﺍمی ؟!
گفت: ﺑـﻌـﺪ ﺍﺯ ﺳﺎل ها ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻭ ﺗﺠﺮﺑـﻪ،
ﺯﻧﺪگیِ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﭘـﻨـﺞ ﺍﺻﻞ ﺑﻨـﺎ ﮐﺮﺩﻡ :
دانستم ﺭﺯﻕ ﻣـﺮﺍ ﺩﯾﮕﺮﯼ نميخورد ﭘـﺲ
ﺁﺭﺍﻡ ﺷﺪﻡ، دانستـم ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﺮﺍ ميبينـد
ﭘـﺲ ﺣﯿـﺎ ﮐـﺮﺩﻡ، دانـسـتـم ﮐﻪ ﮐـﺎﺭِ ﻣـﺮﺍ
ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ نميدهد ﭘﺲ ﺗﻼﺵ ﮐﺮﺩﻡ،
دانستم ﮐﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥِ ﮐﺎﺭﻡ ﻣﺮﮒ ﺍﺳﺖ ﭘـﺲ
ﻣﻬﯿﺎ ﺷﺪﻡ، دانستم ﮐﻪ نیکی ﻭ ﺑﺪﯼ ﮔﻢ
نميشود ﻭ ﺳﺮﺍﻧـﺠـﺎﻡ ﺑـﻪ ﺳﻮـﯼ ﻣﻦ ﺑـﺎﺯ
می گـردد ﭘـﺲ ﺑـﺮ ﺧﻮبی ﺍﻓـﺰﻭﺩﻡ ﻭ ﺍﺯ
ﺑﺪﯼ ﮐﻢ ﮐﺮﺩﻡ !👴🏻💚
【 @emamzaman_12 】
13.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ ۹ توصیه عالی از آیت الله کشمیری برای ماه مبارک رمضان
#ماه_رمضان🌸
【 @emamzaman_12 】
⭕️ یک بام و دو هوا ؟؟؟
🔹یهودیان را چه شده؟؟
درسته که تعداد کمی از یهودیان بر اثر دلبستگی شدید به امیدهای قدیم، تشکیل دولت صهیونیستی را مخالفِ آرمان های مسیحایی (و ظهور منجی) می دانند اما اکثر یهودیان، دولت صهیونیستی را با جان و دل پذیرفته اند و آن را ره گشای عصر مسیحا می دانند
🔹هم اکنون صهیونیستهای اشغال گر، در انتهای مراسم "سالگرد بنیانگذاری رژیم اسرائیل غاصب" بعد از دمیدن در شیپور عبادت، اینگونه دعا می کنند: «اراده ی خداوند - خدای ما - چنین باد که به لطف او شاهد "سپیده دم آزادی" باشیم و "نفخ صور مسیحا" گوش ما را نوازش دهد.»
❓از یک طرف، غصب، کشتار و تجاوز...
❗️از طرفی دیگر منجی خواهی...
📚 آشنایی با ادیان بزرگ، توفیقی، ص۱۰۲
📚 تنها راه، احمدی و فرزادفرد، ص۱۰۰
#منجی_در_ادیان ۳۵
#امام_زمان♥
【 @emamzaman_12 】