eitaa logo
برای امام زمانم وشهدا
45 دنبال‌کننده
353 عکس
28 ویدیو
1 فایل
کانال برای امام زمانم وشهدا ؛ تقدیم به قلب نازنین امام زمان عج وشهدای عزیزکه در راه ظهور مولا جانشان را فدا کردند.
مشاهده در ایتا
دانلود
ای دلم به دست تو اسیره... :خدایا مرا پاکیزه بپذیر.. (راهیم کن که چشم خیس من به راهه...اگر چه روی من سیاهه...کی گفته آرزو گناهه..‌.) بحق خون پاک
تکیه کلام آقا مهدی در برخورد با اکثر افراد « » یعنی «بنده خدا» بود. او کلمه «مومن خدا» را نیز زیاد تکرار می‌کرد. تکیه کلام برادرش نیز همین جمله بود. شهیدباکری همه رزمندگان و همه فرماندهان و همه انسان‌ها را بندگان خداوند بزرگ می‌دانست. بنابراین سعی می کرد که با خوش‌رویی با همه روبرو شود. او از دو بیماری به دور بود. سوءظن نسبت به دیگران و خود بزرگ‌بینی و تحقیر دیگران و یا کوچک شمردن انسان‌ها.  ❤️آقاحمیدوآقامهدی‌باکری❤️
فرج آقا امام زمان عج
آرمیتا دیگر تنها نیست اون دوستانی پیدا کرده هم جنس خودش ،هم درد خودش...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
براى بيت المال اهميت زيادى قايل بود و هيچ چيزى او را بيش از بی دقتى در حفظ بيت المال رنج نمی داد. آقاى باقر طريقت در اين باره میگويد:  روزى مهدى، آقا مهدى به من زنگ زد و گفت: «چند صد نفر از خواهران را بفرست به سد دِز، تعدادى پتو آنجا هست كه يك بار مصرف شده اند اگر آنها را بشويند قابل استفاده خواهند شد. ما هم صد و چند نفر از خواهران حزب اللهى را فرستاديم، نزديك به يك ماه و نيم آنجا ماندند و حدود يكصد هزار تخته پتو را كه دور انداخته شده بودند، شستند. همچنين تعداد زيادى چادر صحرايى بود كه آن قسمت از چادر كه با خاك تماس داشت پوسيده بود. عدهاى چادردوز پيدا كرديم و چادرها را دوختند و دوباره قابل استفاده كردند. #سردایدم_ای
#مقایسه_کنید
#فرازی‌از‌وصیت‌شهیدمهدی‌پرنده‌غیبی:🍀
هدایت شده از مخلصین
💠فرازی از وصیت شهید حمید رضا اسداللهی به فرزندش آقا محمد: 🌷محمد ؛ زندگی کن برای مهدی عج درس بخوان برای مهدی عج ورزش کن برای مهدی عج 🌷 محمد؛ من تو را از خدا برای خودم نخواستم تورا از خدا خواستم برای مهدی عج 🆔 @mokhlesein
#عمليات_والفجر 4 در عمليات والفجر 4 در منطقه بانه نيز ابتدا مىبايست منطقه شناسايى شود. اما ابزار و ادوات لازم براى شناسايى وجود نداشت. #مهدى و #حميدباكرى به راه افتادند. و در منطقهاى صعبالعبور با صخرههاى بلند و با كمبود وسايل توانستند به اهداف شناسايى دست يابند و بعد از چهار روز برگشتند. پس از بازگشت مهدى توانست يك ساعت خود را بيدار نگه دارد و گزارش عمليات شناسايى را ارايه دهد اما از فرط خستگى در حال نشسته به خواب رفت...
🍃می گویند پسری در خانه ، خیلی شلوغ کاری کرده بود . همه اوضاع را بهم ریخته بود . وقتی پدر وارد شد ، مادر شکایت او را به پدرش کرد . پدر که خستگی داشت ، شلاق را برداشت . پسر دید اوضاع خیلی بی ریخت است ، همه ی درها هم بسته است. وقتی پدر شلاق را بالا برد ، پسر دید کجا فرار کند؟ راه فراری ندارد! خودش را به سینه پدر چسباند . شلاق هم از دست پدر شل شد و افتاد. شما هم هر وقت دیدید که اوضاع بی ریخت است ، به سوی خدا فرار کنید. هر کجا که متوحش شدید ، راه فرار به سوی خداست.