آنچه از حسین (ع)که کمتر به ما گفتهاند
امام حسین را فقط در چند ساعت آخر زندگیاش خلاصه کردهایم در حالی که از ۵۷ سال زندگی او بی خبریم.
✅امام حسین در جنگهای جمل و صفین، مثل سربازهای ساده در میدان جنگ حاضر شد؛ در حالی که میتوانست به بهانه آقازاده بودن، خود را از رزم، معاف کند.
✅امام حسین عاشقانه خانوادهاش را دوست داشت و به آنها محبت میکرد و حتی برای همسرش رباب، شعر عاشقانه میسرود.
✅در حال اعتکاف و طواف خانه خدا، شخص مقروضی از ایشان تقاضای کمک کرد و امام حسین اعتکاف خود را شکست تا از طلبکار، تقاضای مهلت کند.
✅هیچگاه هیچ پست و مقامی را از پدر خود که حاکم تمام ممالک اسلامی بود طلب نکرد. امام حسین کشاورز بود و هر روز بر روی اراضی خود کار میکرد.
✅در ماجرای صلح امام حسن با معاویه، با برادرش همراهی کرد و سخن هیچ مخالفی را نپذیرفت. پس از شهادت برادر نیز تا زمان مرگ معاویه به پیمانی که معاویه بارها آن را شکسته بود، متعهد ماند.
✅هیچگاه هیچ سائلی از خانه او دست خالی بر نمیگشت و نه تنها به فقرا کمک میکرد بلکه آنها را از گدایی بی نیاز میکرد.
✅در ماجرای خاکسپاری امام حسن، به خاطر جلوگیری از نزاع، به دفن نشدن برادرش در کنار رسولالله رضایت داد.
✅کنیز خود را به خاطر اینکه یک دستهگل به ایشان هدیه داد، آزاد کرد.
✅وقتی بردهای را دید که به یک سگ غذا میدهد، او را از اربابش که یهودی بود خرید و همانجا آزاد کرد. مرد یهودی و همسرش با دیدن مرام حسین، همانجا مسلمان شدند.
✅در ماجرای بیعت اجباری با یزید، در حالی که میتوانست مثل عبداللهبنزبیر در مکه پناهنده شود، اینکار را نکرد تا حرمت کعبه خدشهدار نشود.
✅وقتی به سپاه هزار نفری حربنیزید ریاحی برخورد کرد، نه تنها از عطش لشکریان دشمن سوءاستفاده نکرد بلکه همه لشگریان دشمن را سیراب کرد. حتی امامحسین دستور داد که اسبهای دشمن را هم سیراب کنند.
✅وقتی که فهمید مردم کوفه از بیعت خود برگشتهاند، برای جلوگیری از جنگ و خونریزی به دشمن گفت که از رفتن به کوفه منصرف شده و برمیگردد ولی ابنزیاد مخالفت کرد.
✅وقتی حربنیزید ریاحی به دستور ابنزیاد، اجازه بازگشت به امام حسین نداد، اصحاب به ایشان پیشنهاد دادند که با لشکر کوچک حُر بجنگند و از مهلکه فرار کنند ولی حضرت سیدالشهداء فرمود:
من شروع کننده جنگ نیستم.
✅در حالی که تعداد سربازان ایشان کمتر از صد نفر بود، به آنها فرمود هر کسی که بدهکار است نمیتواند با ما باشد و دو نفر از سربازان، به همین دلیل شبانه از امام حسین جدا شدند.
✅زمین کربلا را شصت هزار درهم از صاحبان آن خرید و به همانها بخشید تا خون او در زمین دیگران ریخته نشود.
✅مردم در هنگام دفن امامحسین، آثار زخمهایی کهنه بر دوش ایشان دیدند. امام سجاد فرمودند این زخمها اثر کیسههایی است که پدرم شبانه به منزل نیازمندان میبُرد.
#امام_حسین
─┅─═इई 🖤🖤🖤ईइ═─┅─
🍃ایتا
https://eitaa.com/emamzamaniyamm
«امام حسين بن علي بن ابي طالب عليهما السلام» سبط (نوه) گرامی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و دومین فرزند امیرالمومنین علیه السلام و بزرگ بانوی عالم، فاطمه زهرا (علیهاالسلام) هشت سال با جد خود و سی و هشت سال همراه با پدر و چهل و هشت سال با برادرش امام مجتبی(علیه السلام) و ده سال پس از امام مجتبی(علیه السلام) زندگی کرده است. از آنجا که شهادت امام در سال 61 هجری اتفاق افتاده است بنابراین عمر شریف ایشان ۵۷ سال و چهار ماه و ۲۵ روز خواهد بود. [1]
امام حسین علیه السلام ۲ بار ندای هل مِن ناصر یَنصُرُنى سر دادند بار اول در آغاز نبرد؛ هنگامی که دو سپاه روبروی هم قرار گرفتند که به دنبال آن، حرّ بن یزید ریاحی و همراهانش از سپاه عمر بن سعد جدا شده و به امام حسین(علیه السلتم) پیوستند و به درجه شهادت و عاقبت بخیری رسیدند [2] و بار دوم بعد از شهادت یاران ، گویا امام هنوز امید داشتند کسانی را از ظلمت و گمراهی به سوی هدایت ابدی بکشاند و البته آیندگان را بسوی ولایتمداری و هدایت راهنمائی فرمایند ، پس چنین صدا زد: «آیا کسى هست که از حرم رسول خدا دفاع کند؟ آیا خداپرستى هست که درباره ما از خداوند بترسد؟ آیا دادرسى هست که به امید پاداش خداوندى به فریاد ما برسد؟ آیا یاورى هست که به امید آنچه نزد خدا است ما را یارى کند؟» [3] ولی هیچ کس از سپاه دشمن به امام لبیک نگفتند پس از آن صدای ناله زنان بلند شد و امام سجاد(علیه السلام) با تکیه بر عصای از جا برخاست در حالی که از شدت بیماری و تب شمشیرشان بر زمین کشیده میشد. ناگاه امام حسین(علیه السلام) با فریادی بلند فرمود: «ام کلثوم! او را نگهدار! مبادا زمین از نسل آل محمد خالی گردد.» (امر ولائی امام حسین علیه السلام باعث شد امام سجاد علیه السلام از شهادت در رکاب حضرت منصرف گردد) پس از آن ام کلثوم امام سجاد(علیه السلام) را به بستر خویش بازگردانید.[4]
امام به تنهائی با شمشیری آخته در برابر آن گروه ستمگر قرار گرفت ، شجاعانه ميجنگيد و مواظب تيراندازان بود و بعد از به هلاکت رساندن جمع کثیری از دشمنان ، بخاطر زخمهای بسیاری که برداشته بود ضعف بر امام غالب شد ، امام ایستاد تا قدری استراحت کند. فردی با سنگ به پیشانی ایشان زد. پیشانی آن حضرت شکست و خون صورت او را گرفت. دامن لباس را بالا زد تا از ورود خون به چشمان جلوگیری کند. حرمله با تیری سه شعبه قلب امام را نشانه گرفت و آن تیر بر قلب امام نشست سپس تیر را از پشت خود بیرون کشید و خون چون ناودان فوران زد.[5] «مالک بن نصر» نزدیک شد و با شمشیر ضربتی به سر مبارک او زد؛ کلاه خُودی که امام بر سر داشتند مملو از خون شد [6] «زرعة بن شریک» ضربتی به کتف چپ امام زد و «حصین» تیری به گلوی امام نشانه رفت. [7] دیگری بر گردن امام زد و «سنان بن انس» با نیزهای به سینه مبارک امام زد و قفسه سینه شکسته شد؛ هم او تیری به گلوی حضرت زد [8] و «صالح بن وهب» نیزهای به پهلوی او زد.[9] در همان حال عمر بن سعد با عدهای از یارانش به قتلگاه نزدیک شده بود و امام در آخرین لحظات عمر شریفش به سر میبرد. پس ابن سعد فریاد زد بر او فرود آیید و او را راحت کنید ، شمر با سرعت بر گودال وارد شد و بر سینه امام نشست و محاسن شریف آن ولی اعظم الهی را گرفت و با دوازده ضربه سر مقدس عزیز زهرا(سلام الله علیها) را از تن مقدسش جدا ساخت.[10]
پی نوشت :
[1] . بحارالانوار، ج44، ص 202
[2] . اللهوف على قتلى الطفوف، ص 102
[3] . للهوف على قتلى الطفوف، ص 116
[4] . الخصائص الحسینیه، ص 188
[5] . مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص 34
[6] . الکامل فی التاریخ، ج2، ص570
[7] . الاتحاف بحب الاشراف، ص 52
[8] . اللهوف، ص 54.
[9] . بحارالانوار، ج 45، ص 54
[10] . مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص 37
🍃ایتا
https://eitaa.com/emamzamaniyamm
﷽
شخصی از امام صادق (ع) پرسید:
آقا جان!جدتان امام حسین (ع) الان کجاست؟
🔘حضرت فرمودند: چقدر جثه تو کوچک است و چقدر سوال تو بزرگ است! بدن مبارک امام حسین (ع) در قبر است اما روح بزرگشان سمت راست عرش خدا نزد جد و پدر و مادرشان است و نظر مبارک امام حسین (ع) به دو مکان و موضع است:
1⃣ به زوار قبرش
2⃣ به مجالس عزایش
آنگاه حضرت فرمودند: امام حسین (ع) از جد و پدر و مادر و برادرش خواهش می کنند که برای عزادارانش استغفار نمایند تا خدا آنان را بیامرزد.
💥در روایتی دیگر امام حسین (ع) فرمودند:
اگر گریه کننده بر من می دانست که چه اجری نزد خداوند دارد شادی اش از اندوهش بیشتر می گردید.
📚منابع :
چشمه سار عشق، ص 10
قصص الحسینیه، ص 72
اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرج
🍃ایتا
https://eitaa.com/emamzamaniyamm
☘مهدی شناسی ۱۹۶☘
🌹و أوصياء أنبياء الله🌹
🔹زیارت جامعه کبیره🔹
🌸کار عسل شیرین کردن است.شوری و ﺗﻠﺨﯽ ﺍﺯ عسل ﺩﯾﺪﻩ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ. ﺍﻧﺒﯿﺎﺀ ﺩﺭ ﻋﺎﻟﻢ ﻧﻘﺶ عسل ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻧﺪ.ﯾﻌﻨﯽ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺁﺩﻡﻫﺎ ﺭﺍ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﮐﻨﻨﺪ.ﺁﺩﻡﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻠﺨﯽﻫﺎ ﻭ ﺗﻠﺦ ﮐﺎﻣﯽﻫﺎ ﻧﺠﺎﺕ ﺑﺪﻫﻨﺪ.
🌸 انبیاء ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﻣﺜﻞ ﻫﻤﻪ ﯾﮏ ﺧﻂ ﭘﺎﯾﺎﻧﯽ ﺩﺍﺭﻧﺪ. ﯾﮏ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﻋﻤﺮ ﻣﯽﺭﺳﻨﺪ. ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﭘﺮ ﺑﮑﺸﻨﺪ، ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺧﺎﻃﺮ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﯾﮏ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﯾشان ﺳﻔﺎﺭﺵ ﻣﯽﮐﻨﺪ و ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺁﻥ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺎﺭ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺍﻣﺘﺪﺍﺩ ﺑﺪﻫﺪ، ﺍﯾﻦ ﺁﺩﻡ ﺍﺳﺖ.
🌸ﺑﻪ ﺁﻥ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﻣﯽﮔﻮﯾﻨﺪ ﻭﺻﯽ. ﻭﺻﯽ ﯾﻌﻨﯽ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﺷﺪﻩﯼ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ.ﻫﯿﭻ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮﯼ ﺟﺎﻧﺸﯿﻦ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺧﻮﺩﺵ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ و ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯽﮐﻨﺪ.
🌸با پایان یافتن عمر با برکت انبیا و خاتم النبیئين صلي الله عليهم اجمعين بايد اوصیایی باشند که نقش شیرین انبیا را تمام و کمال ایفا کرده و موجب شیرین کامی موجودات جهان بالاخص انسان ها شوند و تنها اهل بیتند که لیاقت سفارش و وصیت خداوند را دارند...
#مهدی_شناسی
#قسمت_196
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم 4⃣1⃣
#استاد_پناهیان:
دیدید بعضیا میگن خدایا مشکل منو حل کن تا برات نماز بخونم!!!
اینا اگه برن سربازی به فرمانده میگن تو خودت بیا موهای ما رو ژل بزن تا منم بعد فردا بجنگم!!!!
اینا اسمشون فرزند مادره
شما بهشون چی میگید ؟؟
بچه ننه! آها بله!
اونجوری سرباز، ابهت و عظمت فرمانده تو دلش نمی شینه .
اثرش چیه؟
اثرش اینه که پس فردا تو لحظات حساس و خطرناک پا نمی کوبه و اطاعت نمیکنه...
فرمانده بهش میگه برو جلو
میگه صبرکن ببینم!
عه عه چرا برم جلو ..چی؟؟!
قدیما می گفتن ارتش چرا نداره...
نمیخوام بگم ارتش ها این کار رو درست می کنن یا نه.
اما در نیروی نظامی امر فرمانده حساسه...
و ساختار باید استحکام داشته باشه. برا همین آداب ویژه ای دارن که این آداب ردخور نداره آدم باید محکم بشه...
💢یه پیشنهاد!
نمازت رو با ترس از خدا بخون.
برای خدایی بخون که تمام مقدرات تو و همه ی زندگیت دستشه
خودت رو یه بنده ی ضعیف و ناچیز و حقیر در خونه ی خدا بدون.
برای بندگی خوب اول باید خوف از خدا تو دلت بیفته.
چند روزی تمرین کن.
میتونی آیات قرآن مخصوصا آیات عذاب رو بخونی...
آروم آروم خوف از خداوند متعال تو دلت میفته و صدات نازک میشه مقابل خدا
بعد آروم آروم مشکلاتت حل میشه...
#ادامه_دارد...
📌 اخلاق مهدوی قسمت ۱۹
⭕️ زبان؛ عامل ترقی یا بدبختی؟ انتخاب با توست.
🔹 زبان، میتواند عامل ترقی و رشد و یا عامل بدبختی باشد. بستگی دارد چطور از آن استفاده کنی. ناسزا گویی، نشانه ضعفِ روحی _ روانی و بدنی است.
🔸 پیامبر فرمودند: «بهشت، بر هر ناسزاگوی بی شرمی که باکی از آنچه میگوید و از آنچه به او گفته میشود ندارد، حرام است.»
📚 اصول کافی، ج ۴، ص ١۴
🔺 چرا کسی که ادعا میکند منتظر است، نباید دشنام بدهد؟ با توجه به نشانه های گفته شده، منتظر نباید ضعف روحی _ روانی داشته باشد؛ چون پشتوانه ای بزرگ را میشناسد. بنابراین دلیلی وجود ندارد که دشنام بدهد.
#اخلاق_مهدوی ١۹
📌 پایان روشن قسمت ۶
🍃 امنیت الهی
▫️ عاشورا؛ روزیست که مهدی قیام خواهد کرد و تمامیِ عالَم خود را در پناه امنیت الهی خواهند دید. امنیتی که روزی حسین به دنبال برآورده کردنش بود، اما آن را پس زدند. و فقط با آمدن مهدی است که مردم متوجه خواهند شد، خود را از چه نعمتی محروم کرده بودند.
#پایان_روشن ۶ ؛ #محرم
4_5926858953546794059.m4a
3.38M
صلوات عصر روز #جمعه
#غروب_جمعه
صلوات ابولحسن ضراب اصفهانی
سيد ابن طاووس ميفرمايد:
اگر از هر عملي در عصر جمعه غافل شدي از صلوات ابوالحسن ضراب اصفهاني
غافل نشو چرا كه در اين دعا سري است كه خدا ما را بر آن آگاه كرده است.
التماس دعای فرج
بسم الله الرحمن الرحیم 🌟#سلام_امام_زمانم💚
دست ادب بر روی سینه میگذاریم ✋
رو به قبله!
دست به سینه!
بر سر پا!
کمترین هدیه به مولا!
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللّٰهِ وَ دَلِيلَ إِرادَتِهِ ✋🏻
سلام بر تو ای حجّت خدا و راهنما به سوی اراده اش
آقای من،
قدم به چشمانمان بگذار و بیا آقا.. ♥️
#صبحت_بخیر_مولای_من 💚💚💚💚💚💚💚💚💚
✨امروز یکشنبه
ذکر روز یکشنبه صد مرتبه:
#یاذالجلال_والاکرام🌷
✨دعای برکت روز:
🍀امام صادق(ع):وقتى صبح دمید بگو:
(الحَمدُللهِ فالِقِ الإِصباحِ، سُبحانَ رَبِّ المَساءِ وَالصَّباحِ، اللّهُمَّ صَبِّح آلَ مُحَمَّدٍ بِبَرَکَةٍ و عافِیَةٍ، و سُرورٍ و قُرَّةِ عَینٍ.اللّهُمَّ إنَّکَ تُنَزِّلُ بِاللَّیلِ وَالنَّهارِ ما تَشاءُ، فَأَنزِل عَلَیِّ و عَلى أهلِ بَیتی مِن بَرَکَةِ السَّماواتِ وَالأَرضِ رِزقا حَلالاً طَیِّبا واسِعا تُغنینی بِهِ عَن جَمیعِ خَلقِک)َ.
📘بحار الأنوارج87/ص356
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪَ ألْـفَـرَج🌤