◽این نامه تاریخی شهید باکری؛ حجت قدسیت انقلاب اسلامی مان را بر همه مسئولین در هر جایی از این مملکت اعم نظامی، دیوان سالاری، حوزوی و دانشگاهی و اقسام مدیریت ها تمام می کند. #باشد_که_گوش_شنوا_و_دیده_بینایی_بشنود_و_ببیند @enegasht_ir

🔶️خلاصه ای از یکسال و هشت ماه بازی رسانه ای و بمباران تبلیغاتی @enegasht_ir

مقاله📃 ادامه..... مشروطه شکست ایران در جنگ با روسیه تزاری موجبات نوعی بازیابی هویت کنشگر در امر مدرن را برای ایران قاجاری به ارمغان آورد. اما این حرکت جدید از آنجا که ریشه ای در خود تحقیری داشت؛ از نطفه بیمار متولد شد. این بیماری روحیه ای از تقلید توام با سرسپردگی را در برخی شاهزادگان و صاحب منصبان و مزدوران دول خارجی پدید آورد که از جمله اولین تاثیر های این قشر را می توان در خلال همان نبرد یاد شده و عهد نامه های گلستان و ترکمنچای مشاهده نمود. در مقابل افرادی که بعد ها منور الفکر و غرب زده نامیده شدند دو گروه قرار داشت؛ یکی علما دینی و دیگر سیاستمداران استقلال خواه. این دو گروه که البته با دو شاخصه اسلام و ایران گرایی وحدت نظر و عمل داشتند از همان آغاز مناقشات قاجار و روسیه، در نبود قدرت سیاسی مدبر و موثر تحت مرجعیت علمای دین، به دفاع از ارزش های دینی و تمامیت سرزمینی ایران پرداختند. آنچه ایشان تا پایان استبداد صغیر و جنگ جهانی اول و اوایل رضاخان در انجام آن همت گذارده بودند، تثبیت همین دو اولویت مذکور بود. سر انجام ولی با دخالت بیگانه و خیانت مزدوران وطنی، این جریان آنگونه که باید به هدف نرسیدند و ایران در چنگال استبداد سلطنت وابسته پهلوی و انگلیس گرفتار گشت. نقطه عطف رویش این جریان در دوران ناصری و با ظهور سیاستمدارانی چون امیر کبیر و اندیشمندانی چون سید جمال بود. اصلاحات امیر کبیر شروع پیشرفتی بومی و البته بیشتر معطوف به تکنیک بود. این شکوفایی اما بیش از چهار سال دوام نیاورد و جریان منوالفکری، همگام با استعمار انگلیس و روس روند آن را در اختیار خود گرفتند. در اینجا جریان مصلحان وطنی چاره را در مقابله فکری دیدند و از طریق باز ساخت پایگاه اجتماعی ایرانی_اسلامی، سعی در جلوگیری از این انحراف ها داشتند. نخستین نمود قدرتمند این جریان در نهضت تنباکو و با راهنمایی های امثال شیخ فضل الله، جمال الدین و رأس ایشان رهبری آیت الله میرزای شیرازی بود. فتوای مرحوم میرزا چونان دمیدن روحی تازه بر پیکره رنجور جامعه ایران شد که ضمن خودباوری ملی؛ نسبت نیرومند دین_ملت را در سیاقی متفاوت با اروپا نشان می داد. این قضایا و تحولات اجتماعی_ فرهنگی ممتد از آن پس از مرگ ناصرالدین شاه به انقلاب مشروطه ختم گردید. #ما_و_نقش_آفرینی_در_روند_امر_مدرن (۸) @enegasht_ir

🔸 سلسله نشست‌های علمی Corona+X 📝 نشست دهم: عنوان: «عوارض مستند و علمی واکسن‌های کرونا در سایه‌ی بایکوت‌های علمی و پژوهشی» با سخنرانی دکتر علی‌رضا اصلانی زکریا - دکترای شیمی دارویی - متخصص نانوبیوتکنولوژی دبیر نشست: مهندس محمدعلی شکوهیان راد زمان: 📅 پنجشنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۰ ⏰ ساعت ۱۸:۳۰ به وقت محلی تهران 🔻 محل برگزاری: تالار اجتماعات مجازی شماره ۲ دانشکده مهندسی: http://vroom.ut.ac.ir/farabi4 کارگروه بایوسایبرنتیک آزمایشگاه پژوهشی فضای سایبر دانشگاه تهران 🌐 http://cysp.ut.ac.ir 🆔 @ut_cyber

نفری یه جُک منشن کنید بخندیم؛ +مجلس انقلابی... 👤حاج کمال #توییت #مجلس_عندلابی #شفافیت_آراء_نمایندگان @enegasht_ir

مقاله📃 ادامه..... مشروطه وجه غالب و محقَق از دیگری سر سختش یعنی عدالت خانه بود. به طور کلی این نهضت بر خواسته از دو تلقی متضاد و معطوف به شیوه ای خاص در جهت اصلاح مملکت شمرده می شد. مشروطه خواهان متاثر روشنگری فرانسوی قوانین عرفی (قوه مقننه) و تئوریزاسیون آن توسط منورالفکران را می خواستند اما عدالت خانه؛ خواهان ضمانت اجرایی قانون و انضباط حقوقی جامعه را طلب می کرد. رهبران نهضت عدالت خانه (مشروعه خواهان) همان گروه علما و مصلحان مذهبی_ وطنی چون شهید شیخ فضل الله، مرحوم نائینی، صاحب کفایه و ستار خان و باقر خان شناخته می شدند. این دو طیف در تقابل با هم به مبارزه با استبداد قجری پرداختند. آنچه در این بین کفه پیروزی را به سود مشروطه خواهان برگرداند به دو عامل اصلی منحصر است. نخست خلأ پیش آمده به دلیل اعتصاب علما در قم بود. در آن مدت سفارت انگلیس لژنه غربگرایان شد تا با بار کردن دیگ های پلو، اعتصاب توده را به مرکزیت سفارت انتقال دادند و قرائت مشروطه را به مطالبه عمومی بدل گرداندند. دیگر اما نفوذ بریتانیا در لایه های حاکمیتی، نخبگانی و اجتماعی ایران فرصتی را ایجاد نمود تا آنها بتوانند با آسیب و از دست رفتن منافع کمتری این رویداد را پشت سر بگذارند. اینجا ولی روس ها و عثمانی که آرام آرام روند انحطاط و گذار از سلطنت را طی می کنند گویی میدان را به رقیب غربی خود واگذاشتند تا بریتانیا یکه تاز اجماع بخشی درون منور الفکران شود. این امر موجب گردید تا امثال شیخ فضل الله در وهله اول با شروط و قیودی مشروطه را پذیرفتند و به مبارزه پرداختند. #ما_و_نقش_آفرینی_در_روند_امر_مدرن (۹) @enegasht_ir

آیت الله رئیسی: به شبهات کرونایی پاسخ علمی داده شود رییس جمهور در ستاد ملی مقابله با کرونا: 🔹واکسیناسیون عمومی باید با قوت ادامه یابد. 🔹عادی‌انگاری و رعایت نکردن شیوه‌نامه‌های بهداشتی تبعات خطرناکی دارد 🔹بازگشایی‌ها با برنامه‌ریزی و نظارت دقیق باشد تا سلامت مردم به خطر نیفتد 🔹در مقابله با کرونا سیاست ما باید اقناعی باشد نه اجباری 🔹به شبهات درباره کرونا پاسخ علمی و منطقی داده شود 🔹کاهش محدودیت‌های کرونایی باید با ضوابط همراه باشد 🔹دانشگاهیان و صاحبان تریبون در ترغیب و تشویق مردم به رعایت شیوه‌نامه‌های بهداشتی و واکسینه شدن در برابر ویروس کرونا نقش بسزایی دارند. 📌 @ponezs

مقاله📃 ادامه..... پس از پیروزی مشروطه خواهان و فروکش تلاطم های منجر به سقوط استبداد صغیر و تثبیت انقلاب؛ ظهور و بروز حاکمیت روشنفکری از۱۲۸۴ تا تعیّن رسمی آن در ۱۳۰۴، شکل عریانی از واردات فرم و محتوای مدرنیته در برابر ظرفیت های بومی بود. در اینجا شیخ فضل الله بر دار می رود و میان غوغای جنگ اول جهانی نهضت جنگ، که عنوان نخستین جمهوری آسیا آنهم مبتنی بر فقه جعفری را بدوش می کشد شکست می خورد. ستار خان و باقر خوان هم بر اثر حواشی پسا مشروطه دوم خونشان پایمال می گردد. امثال مدرس نیز که باز مانده جریان بازنده عدالت خانه بودند نیز در برابر طوفان رضا خانی به کمترین هزینه از سر راه منورالفکران و بیگانه استعمارگر کنار گذاشته می شوند. درد اصلی هنگامی است که‌ با نوای بی پرده کنار گذاشتن دین، هیچ شکل منسجمی چون نهضت عدالت خانه نیست که مقابل تقلید بی قید از غرب صف آرایی کند که بالعکس، چنان تشتت در صفوف جریان های وطنی موج می زد که کوچک ترین اظهار مخالفت با این شبه تحولات از تفکیک قوای مونتسکیو تا قانون کشف حجاب با سرکوبی فرای تصور، از طرف استبداد متجددین پاسخ خود را دریافت می دارد. بدین ترتیب مدرنیزاسیون؛ پروژه بی رقیب حیات نوین ایران بریده از خویشتن با قوت هر چه تمام تر در میدان تکوین امر مدرن یکه تازی می کرد. #ما_و_نقش_آفرینی_در_روند_امر_مدرن (۱۰) @enegasht_ir

مقاله📃 ادامه..... انقلاب اسلامی حوادث دهه ۲۰ از سقوط رضا خان تا کودتا ۲۸ مرداد، زمینه های مبارزه منسجم داخلی علیه استبداد را مهیا می کرد. در نهضت ملی شدن صنعت نفت، تمامی صفوف به میدان آمدند تا دوباره ما شاهد ایرانی مستقل و موثر در جهان پسا استبداد باشیم. اين تلاش ها البته با یکه تازی های مصدق و کنار نهادن دین مداران در روند نهضت و بالتبع حمایت مردمی؛ عمکام با کوشش همه جانبه قدرت نو ظهور آمریکا و انگلیس پیر، به شکستی سنگین منجر گردید. جامعه ايرانِ پس از مشروطه؛ امید به استقلال را در سایه حرکتی مردمی به همبستگی جریان های روشنفکر ملی و مذهبيون در دل پرورانده بود و قصد داشت تا با ملی صنعت نفت، مقدمات استقلال نهایی و سرنگونی پادشاهی وابسته را ایجاد کند. سیر مختوم به شکست نهضت ولی روشنفکران دغدغه مند و گروه های مذهبی چون فدائیان اسلام و بزرگانی چون آیت الله کاشانی و طالقانی را منزوی گرداند. فدائیان و اشخاصی چون دکتر فاطمی بدست رژیم به شهادت رسیدند و دیگران هم تحت جو سنگین حاکمیت چون سابق یارای مبارزه را در خود نمی دیدند. اما نسل جوان تربیت شده با آرمان های رهایی بخش، هر چند اندک و پنهانی در دانشگاه ها و حلقات مذهبی به نشر مبانی و آماده ساختن نسل های بعدی مبارزین مشغول بودند. این امر همان چیزی بود که در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ سلطنت را از تلاش ها چند ساله اش جهت خفقان و سرکوب روحیه جهاد مأیوس ساخت. امام خمینی پس از رحلت علامه بروجردی زعامت شیعه را در ایران بر عهده گرفت. رژیم ستمشاهی اما سعی داشت تا با تماس با بزرگان نجف به نحوی مرجعیت را از ایران خارج کند که البته ناکام ماند. امام از همان آغاز با شاگردانی که در دهه ۳۰ به بلوغ کافی در بعد علمی و اجتماعی رسیده بودند به صورت منظمی بیش از پیش، به ساماندهی اقشار مذهبی جهت مقابله دوباره با رژیم وابسته پهلوی پرداخت. این کاری بود که تحت زعامت امام تا خود پیروزی انقلاب در سال ۱۳۵۷ ادامه یافت. شروع قیام امام خمینی در ۱۵ خرداد و طی اعتراض به پذیرش معاهده مصونیت قضایی اتباع هم‌پیمان ایران علی الخصوص آمریکا آغاز شد. اشکال اساسی این معاهده آن بود که ایران با توجه به موقعیت پایین نسبت به ابر قدرت غرب، نمی توانست دیگر حتی از استقلال قضایی و تمامیت ملی خود صیانت کند. این تجربه تلخی بود که بعد از جنگ های ایران روس توسط روسیه، امپراطوری چین و عثمانی نیز به ایران قاجاری تحمیل شده بود. با چنین تحلیلی از وضعیت ایران در مناسبات جهانی و پیشینه تاریخی این امر؛ امام خمینی پیامد های پسا معاهده را به نفع ایران ندید و در تاریخ مشهور در قم با لحنی تند علیه کاپیتولاسیون موضع گرفت. #ما_و_نقش_آفرینی_در_روند_امر_مدرن (۱۱) @enegasht_ir

محکمه خون شهدا محکه عدلی است که ما را در آن به محاکمه می کشند. 👤شهید سید مرتضی آوینی #فتح_خون #جهاد_تبیین

مقاله📃 ادامه..... مبانی معرفتی قیام امام آنچه که به‌ پیروزی مبارزه امام خمینی از خرداد۴۲ تا بهمن ۵۷ انجامید، نوید تازه ایشان از روند مدرن بود. زمین بازی در این نهضت مبتنی بر تضارب تلقی های مختلف از امر مدرن فهم می شد. نخست جریان های خارجی بودند که از کره جنوبی و ژاپن تا آمریکای شمالی را ذیل مفهوم غرب در آورده بودند. آن ها این تلقی را با شاخصه های انسان مداری [و البته تکیه بر فرد]، تکنیک زدگی، اصالت عقل ابزاری منقطع از وحی، اصالت این جهانی (سکولاریسم)، اصالت سرمایه (اقتصاد)، عدم کمال غیر مادی_ مطلوب انگاری و حفظ وضع موجود به عنوان پایان پیشرف تاریخی_ در زیست بشر به عنوان نگاه حاکم بر تکوین مدرنیته تعریف کردند. از سوی دیگر روسیه پسا تزاری با اتخاذ بومی اندیشه سوسیال_ کمونیسم، گستره ای از کره شمالی تا آمریکای لاتین را ذیل عنوان بلوک شرق در آوردند. نگاه آنها با همتای غربیشان یکی در تفسیر از وضع مطلوب فرد بود و دیگر در شعارشان که نوعی آرمان هنوز دست نیافته را به انسان نشان می داد. در کشاکش فرد و ساختار نگاه سوسیال به انسان وی را اسیر ساختار می دید که باید با همبستگی افراد با هم و ایجاد سیکل (چرخه) پویا در جامعه؛ امراض فرد که ریشه در جامعه دارد در این گونه تعامل جدید درمان شده و جامعه مظهر بروز استعداد های فرد باشد. در شعار اما آن سیکل مذکور در نهایت به رکود در ساختار [در نظر ایشان] عادلانه کمونیسم می انجامد. در اینجا ما وحدت اصول و کثرت روش در هر دو نگاه شاهدیم. هر دو گونه اندیشه لیبرال و سوسیال به چیزی جز حیات مادی و نفی معنا از آدم عالم نمی پردازند. در این نگاه انسان سرانجامی جز ماده ندارد که تعارض امیال نامتناهی انسان چون جاودانگی و کمال با حصار محدود دنیای مادی، وی را جز به پوچی در سیلابی از احساسات منفی با نفی ارزش ها و هر آنچه برای تحصیلش کوچیده نمی رساند. هر دو ایدئولوژی با خلط بار معرفتی خاص و دلالت تاریخی این واژه، دست به مفهوم سازی و تسخیر عالم بواسطه آن مفهوم زدند. امام اما این انحصار را نپذیرفت. ایشان با تفکیک حیث تاریخی و حیث جهانبینی مدرنیته بدان بار معنایی توحیدی بخشید و شق سومی را در این مبارزه رو کرد. مبارزه ای که در آن سه ابر قدرت ایران، شوروی و آمریکا به مخاصمه با هم صف آرایی کرده اند. تلقی امام به عنوان شق سوم نیاز به شناخت اصول و بیان تفاوت آن با بار مفهومی تلقی اومانیستی پیش از خود دارد. شاخصه های تفکر توحیدی عبارت اند از: اصالت بر امر قدسی، معنا انگاری بر خواسته از همان امر قدسی، وحدت بینی انسان در امر قدسی مطابق با معنا، جهت دهی محتوا به تکنیک در خدمت رشد انسان و تحقق وحدت(اولی به عنوان علت مادی و دومی به عنوان علت صوری)، پذیرش و تناسب میان مراتب عقل در تشخیص حق و باطل، امتداد دو جهانی در بودن انسان که به‌ ابدیتی در حیات طیّبه می انجامد، پذیرش انسان و اختیار او در شأن مادی در ساختار و قبول ساختار در مرتبه صورت وقوع فرد. تفکر توحیدی حتی در خود واژه تفکر نیز نهادینه است. تفکر صرف حرکت مجهول به معلوم ذهن نیست بلکه در معنا با حالتی از مراقبه و خلوص قلب همراه است که آن را نیز بر خلاف معادل لاتینش قدسیت می بخشد. در این اندیشه انسان همواره در رشد است. او خود و کمال خود را محدود به دنیا نمی گرداند. در این حال پوچی برای او حیثی از وجود ندارد که بخواهد به امراض ناشی از دچار شود. او خود را غیر امر قدسی نمی گرداند که بخواهد چالش اصالت انسان و خدا در اندازد. انسان امر قدس را بازیچه و افیون استکبار خود نمی بیند که بوقتش هم آن را منکر شود. او حتی خود را زیر سایه مخوف موجودی قدرت مند له نمی کند که هر چه که انسانیت را تشکیل داده باید از آن دست کشد. بلکه او وجود خود را شأنی از شئون حق می انگارد. عالم امکان محل ابتلای اوست تا با تفوق بر آن به اصل خویش در حالتی از وحدت تمام عیار حقیقی با آن قرار گیرد و در پرتو نامتناهی اش کسب فیض کند. این نظر جهاد را حرکت مومن و نه سکون، در تزکیه تکوین امر مدرن هم در حیث معرفتی و هم در حیث تحقق دنیوی می انگارد. جهاد هم معطوف به سیاست است و هم اقتصاد؛ و اصلا در تمام شئون دنیایی آدمیان از ارزش های انسانی چون آزادی و عدالت تا معنویت و نظامات اجتماعی خواهان تحول به احسن است. این تحول در بُعد حاکمیتی از نفی ظلمه به ولایت فقیه و به صورت آرمانی حکومت عدل مهدوی در حرکت است. شق سوم مدرنیته با چنین چهارچوبی در بیان امام خمینی به نام انقلاب اسلامی امکان بروز یافت. #ما_و_نقش_آفرینی_در_روند_امر_مدرن (۱۲) @enegasht_ir