eitaa logo
انگاشت | مارکت علوم انسانی (نسل زد)
127 دنبال‌کننده
286 عکس
109 ویدیو
11 فایل
جایی از نسل زد برای گفتن از مسائل فرهنگی،نقداجتماعی،علمی،ادبی و خلاصه روایتی از تجربه زندگی! 👤[ایده های یک #دهه_هشتادی]: @Mojshik کست باکس: https://castbox.fm/va/6100095 شنوتو: https://shenoto.com/channel/podcast/Engasht آیدی تلگرام و سروش: engasht_ir@
مشاهده در ایتا
دانلود
مقاله📃 ادامه..... امروز حال آنچه که آینده انقلاب اسلامی، ایران و پایان مدرنیته را رقم می‌زند تلاشی همگون با مفاهیم قیام از نسل های امروزین انقلاب است. این نسل ها با آنکه امام، جنگ و رفرم دهه هفتاد را تجربه نکردند از دو حیث می توانند موجبات تفوق ایران اسلامی را مهیا کنند. آنها به نوعی با واسطه با پدیده انقلاب اسلامی رو به رو شدند از این رو؛ استقبال ایشان از آن ارزش ها و تجربه تاریخی مبتنی بر دستگاه محاسباتی هست که بتواند این امر را هضم کرده حقانیت آن را از دیگر روایت ها مشخص گرداند. این نسل همگام تطور تکنولوژیک_ فرهنگی دو دهه اخیر رشد کرده که همین روحیه ای انتقادی را نسبت به سنت، باور و مقبولات اجتماعی مرسوم و وارداتی درونشان پرورانده. اینان چون گذشتگان از مراجع کلاسیک فرهنگی تغذیه فکری نمی کنند و حتی در تعامل با فرهنگ غربی نیز به عناصر الگو ساز آن چون هالیوود، روی تسلیم نشان نمی دهند یا در نظر به روابط پایدار (ازدواج و فرزند آوری) بسیار متمایل و آسان گیر تر از دهه های پیش از خود اند. در اصل ما نوعی استقلال خواهی و باز گشت به خویشتن در گروه های نوجوان و جوان می‌بینیم که اگر درست اقناع نگردند این موهبت؛ هیئت بمبی را به خود می گیرد که نهیلیسم، خودباختگی و انقطاع فرهنگی از جمله پیامد های بیشمار انفجار آن در آینده اند. از اینجا بر می آید که ما با مخاطراتی در این نسل مواجهیم که ثقل همه آنها ذیل بحران انتقال ارزش هاست. سیاست های جمهوری اسلامی در سال های پس از جنگ تا کنون تجربه نچندان رضایت بخشی را خصوصا در مسئله معیشت از خود نشان داده. وابسته گرداندن بازار ایران به استکبار ضربه های سهمگینی را بر پیکره جامعه وارد ساخت. افزون بر فشار های اقتصادی، ولنگاری فرهنگی توسط دستگاه های اجرایی و متولیان مذهبی؛ هرج و مرجی را در این حوزه نمایانده که اجین با معیشت نوعی رخوت ملی را در جامعه اپیدمی کرده. سرکوب گروه های انقلابی و بروکرات_تکنوکراتیزه کردن نهاد های اجتماعی_انقلابی چون جهاد سازندگی، حوزه علمیه و بسیج مستضعفین، با فاصله گذاری میان تشکیلات های ارزشی و مردم، خود به استهلاک بالایی از توان پیشبرد کشور در عرصه های گوناگون منجر شدند. از طرفی بدنه سیاست مدار در عمل به تضاد با نظام و رهبری آن برخاسته و علیرغم همسویی و علقه عمومی با انقلاب؛ جامعه دولت مردان و نخبگان سیاسی سه قوه را لایق جانشینی الگوهایی چون شهیدان رجایی و بهشتی نمی بیند. جامعه ایرانی امروز با تاسی به ارزش ها با طرح مطالباتی چون شفافیت، برخورد با مفاسد اقتصادی و.... خواهان اتحاد دوباره قوای سیاسی با امام جامعه و پایبندی دوباره به همان ارزش هاست. این عوامل در کنار هم تزلزل هویتی در نسل نوجوان و جوان ایرانی پدید آورده که با وجود تلاش های معطوف به باور اقشار جامعه، ما تلفات جبران ناپذیری را در گذار از بحران فاصله ارزشی میان نسلی متحمل شدیم. نتیجه آنچه که در چهل سال بعد انقلاب به گام دوم شناخته می شود؛ انتخاب و تلاش معطوف به تحقق آرمان هایی است که مبانی نهضت آنها را نوید می داد. اهمیت حس استقلال طلبی و نقش آفرینی فعال در جوامع به مثابه استعداد های ملی بایستی توجه در خور یابد. میراث اسلامی و بومی با حفظ، تعمیق و بازخوانی (اجتهاد) باید در شکلی نو از الگوی پیشرفت ایرانی_اسلامی ظهور یابند. گزاره ها اندیشه ای چون وحدت علم ودین و اختیار گرایی در قدسیت انسان و.... ظرفیت های اندکی در حل مسائل انسانی و امتداد های اجتماعی علوم انسانی نیست که بتوان به راحتی نادیده شان گرفت. توجه به نسل جدید و اقناع روحی آنها در معنا بخشی به زندگی و اهمیت به خلاقیت هایشان از دیگر کلید های تثبیت تلقی مدرنیته ایرانی است. و در آخر بازسازی تعامل جمهوری با نظام در اسلامیت و انقلابی بودگی، حل المسائل خیل قابل توجهی از معضلات ایران_ در پنج حوزه سیاسی، نظامی، اقتصادی.... قدرت_ است. در نتیجه ایران با چنان تاریخ درخشان و غنای فرهنگی و استعداد های اجتماعی امروزش؛ توانایی آن را دارد تا با تلاشی منظم و منطبق با اصول انقلاب به باز تعریف و تکوین امر مدرن با هویتی بومی در گستره ای جهانی دست یازد. (۱۳) @enegasht_ir
تشييع جنازه فرزند شهید یاسوجی که به علت خود سوزی کرد با حضور مسئولین! اگر تا ۱۰ سال دیگر نامی از انقلاب باقی ماند.....
انگاشت | مارکت علوم انسانی (نسل زد)
تشييع جنازه فرزند شهید یاسوجی که به علت #فقر خود سوزی کرد با حضور مسئولین! اگر تا ۱۰ سال دیگر نامی
🔶️اینگونه تناقض ها طنز تلخ این روز های است. 🔷️مطمئنا امام زمانی در کار است که در طوفان حوادث امت را رها نکرده و از خیلی از مدعیان پای کار تر است. 🔶️آنچه که ما را مصمم تر می کند نه نالیدن که کردن است. با قلم، با جان و با هر کاری که در توانمان است. 🔷️ما از درد ها نمی نالیم. سخن می گوییم تا با علم به سوال به جواب نیز علم پیدا کنیم. @enegasht_ir
هدایت شده از فلسفه دین اسلامی
احیای متافیزیک و فلسفه در محیط‌های علمی.mp3
45.43M
💥نشست احیای متافیزیک و فلسفه در محیط های علمی 🎤ارائه دهنده: پروفسور 👤دبیرعلمی: دکتر سید جواد میر خلیلی 🏢پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی کانال فلسفه دین اسلامی https://t.me/Islamic_Philosophy_of_Religion
آفت علم غرور است. غرور عاملی است که را از مسیرش باز می دارد و بدان چه کم و بیش آموخته گمراهش می کند. این که من و شما می نویسیم نه از ما که از سفره نعمت خدا است. این علم روزی ماست که باید زکاتش را بدهیم که به هیچ وجه با غرور نمی سازد. غرور جایی هست که فکر می کنیم چرخش و قلم سیاهی کاغذ از ماست که نه؛ هموست که قلم بدست ما می چرخاند و اگر بخواهد؛ خود دست و قلم از چرخش باز می دارد. یادآوری مسیر و صاحب مسیر، بن را از دل عالم می زداید و در هر مرحله از رشد و پیشرفت در راه میوه را جانشین آفت می کند.
انگاشت | مارکت علوم انسانی (نسل زد)
آفت علم غرور است. غرور عاملی است که #عالم را از مسیرش باز می دارد و بدان چه کم و بیش آموخته گمراهش
💠دعای من در این شبهای مبارک برای شما و خودم؛ کنار رفتن حجاب از قلب مان و توجه بیش از پیش به مشکات هدایت معرفت است. 💠ان شاءالله که بنده باشیم. @enegasht_ir
✒ از جمله اشکالات ترجمه مباحث علوم انسانی؛ یکسان انگاری social با جامعه و متضاد آن با فرد است. از اساس آنچه که در علوم انسانی غرب به اجتماع می شناسیم و در نسبت با آن علوم اجتماعی را مدون می یابیم از نوعی نارسایی مفهومی آسیب دیده است. اصل دعوا در علوم اجتماعی آن است که انسان ها بر اساس نیاز ها با هم شراکت می کنند تا به رفع متقابل آن نیاز ها دست یابند. در سوی دیگر نیز برخی مسائل انسان هست که بدور از حوزه اشتراک است. با این تلقی آن علومی که کنش انسان را به مثابه روابط پدیده های انسانی در رفع نیاز های مبتنی بر شراکت برسی می کند را علوم اشتراکی می نامند. در اینجا تمام پارادایم های مشهور در این علوم نیز به همین نظام معنایی اعتبار می شود. با این حساب ما در وام گیری اندیشه های غرب؛ از آنجا که مبتنی بر جهانبینی مان نزاع بر فرد و اجتماع داریم نمی توانیم به همگونی صرف این دو گونه از کنش شناسی مدعی شویم. @enegasht_ir
از جمله بیانات آیت الله احمد عابدی در آسیب شناسی حوزه های علمیه: ضعف ادبیات [عرب] کارایی حوزه را کم کرده است. @enegasht_ir
انگاشت | مارکت علوم انسانی (نسل زد)
از جمله بیانات آیت الله احمد عابدی در آسیب شناسی حوزه های علمیه: ضعف ادبیات [عرب] کارایی حوزه را کم
یادداشت📃 از مسائلی که طلاب در حوزه علمیه بدان کم توجهند ادبیات عرب است. بسیاری فکر می‌کنند که این درس منطبق بر نیازهای آنها نبوده و عملاً ربطی به رسالت طلبگی شان ندارد لذا از کنار آن آسان گذشته ولی در روند علم آموزی و خروجی دهی؛ همواره ضعف ادبیات عرب را در پژوهش های خود موثر می بینند. به طور کلی باید گفت که تمامی علوم انسانی و دانش های زیر مجموعه آن متکی به سه زبان هست، لاتین عربی و عبری. کسی در غرب و شرق بر قله های دانش عالی_ انسانی می نشیند که در یکی از این سه زبان مسلط باشد. این‌ها دقیقاً سه زبان پایه دین بزرگ ابراهیمی یعنی اسلام مسیحیت و یهودیت اند. هر خوانش انسان شناسانه که از آن تلقی خاصی از کنش های انسانی فهم شود متکی به نوعی الاهیات بوده که کلید اخذ آن زبان آن الهیات است. در مجامع علوم عالی_ انسانی جهان و مخصوصا مد نظر ما ایران، هیچ کس به صرف دانستن انگلیسی و استفاده از ترجمه ها و متون دست دوم فارسی نمی تواند داعیه نظریه پردازی داشته باشد. قریب به اتفاق متون فلسفی، فقهی، حدیثی_تاریخی و.... اصلا خود کتاب مقدس ما قرآن؛ به زبان عربی می باشد. اگر کسی بدون تسلط به زبان دین بخواهد خود را اسلام شناس بخواند باید بدین پرسش پاسخ دهد که چگونه وقتی‌ نمی تواند متون دین را بفهمد از آن معارف استخراج کرده و اضهار نظر قطعی می نماید؟ درست که در نوع آموزش حوزه علمیه گرفتار آسیب است اما عدم اهتمام به این دانش عملا بنیان حوزه علمیه فهم دین را بر باد می دهد چه رسد به مدعیانش. خلاصه آنکه ادبیات کلید دانش دین و نظریه پردازی و تحقق امتداد های اجتماعی آن است. با یاد گیری و آموزش درست ادبیات عرب است که نسل های آینده حوزه علمیه توان تعمق در منابع، بهره گیری و تشکیل چرخه معرفت معطوف به دین و دیالوگ یافته هاشان با عموم را دارند. @enegasht_ir
مقاله📃 در نیمه قرن دوم بیستم و شروع نهضت های آزادی بخش در قرن انقلاب ها، نگاهی نو در خداشناسی مسیحیت در کشور های لاتین، آفریقایی و دیگر ملل جهان سوم و گروه های فمينيستی متنی بر تلقی کاتولیک صورت گرفت. این نگاه با قرائت های نوین از کتاب مقدس، به تجدید نظر در نوع رابطه مذهب و سیاست، دین جامعه و.... پرداخت. این نگاه با اصولی چون تقدم عمل بر اندیشه، تغییر نه تفسیر جهان، تحقق عدالت علیه ستم به نفع خداوند، نجات الهی در بستر امر سیاسی، گناه پنداری ظلم سیاسی و ساختار های استبدادی و محقق در سه شاخصه الاهیات سیاه، لاتین و فمينيستی به مبارزه با خوانش های سنتی و حکومت های توتالیتار و امپریالیستی و اصلاحات سیاسی_ اجتماعی پرداخت. این خوانش و امتداد های اجتماعی آن به تشکیل شورای دوم واتیکان و مواضع دیگر اصحاب کلیسا در برابر این خوانش به نام الاهیات رهایی بخش مسیحی انجامید. در همان زمان در نیمه دوم ۱۹۶۰ و نیمه اول ۱۹۷۰ نگاه های مجدد دینی در ایران با ظهور افرادی چون مطهری، شریعتی، بهشتی و... طبق انقلاب اسلامی امام خمینی با اخذ اندیشه سیاسی ولایت فقیه به تلاش های احیای دینی و مبارزه با ظلم و تحقق جامعه آرمانی مهدوی پرداخت. این واقعه که در ۱۹۷۹ به پیروزی دین مداران علیه سلطنت دست نشانده غرب گرا و تشکیل جمهوری اسلامی انجامید؛ توجهات بسیاری در متفکران شرق و غرب را به خود جلب کرد. حتی اشخاصی چون لئوناردو بوف الاهی دان پرکار نیکاراگوئه ای، صریحا به تلازم دیالوگ میان اسلام و مسیحیت [با گرایش های مبارزاتی دینی علیه ظلم] اشاره کرد. با این حال پرسشی میان اسلام پژوهان غرب و شرق و اندیشمندان ایرانی ایجاد شد که آیا به گونه ای می توان از قرائتی رهایی طلبانه در الاهیات اسلامی سخن گفت؟ ما با تعریف شیعه به عنوان الاهیات رهایی بخش به پاسخ گویی می پردازیم. (۱) @enegasht_ir