انگاشت | مارکت علوم انسانی (نسل زد)
✅ #رهبر انقلاب : افتخار به هخامنشیان توهم است 🔹 قابل توجه عزیزانی مانند آقای رائفی پور که با ماستما
در ضمن بیانات امام جامعه باید گفت که نظر های علمی و تضارب آراء با نظر امامان هيچگاه مخالفت با ولایت تلقی نمی شود.
اگر احیانا نقد این پست کمی تند تر از هوای مباحات عالمانه است اذعان می داریم که به هیچ طریقی سعی در اختلاف افکنی میان فعالان جریان انقلابی را صحیح نمیدانیم.
انگاشت | مارکت علوم انسانی (نسل زد)
#نکته✒ از جمله اشکالات ترجمه مباحث علوم انسانی؛ یکسان انگاری social با جامعه و متضاد آن با فرد است
#نکته✒
از دیگر از اشتباهات ترجمان روشنفکران نسل اول در علوم معادل گیری civil، خصوصا در عبارت civil society به معنی جامعه مدنی است. civil به مفهوم شهر دلالت نمی کند. معادل مدینه یا شهر police بوده که ریشه یونانی دارد. ما قانون، ضابطه، یا قانون مندی را برمی گزینیم که این با استعمالات متون علوم اجتماعی غرب همسان است. در نتیجه ترکیب این عبارت در مفهوم آن به محیط اشتراکی قانونمند درک ما را از دلالت صحیح آن و تضاد آن با جامعه مدنی بهتر می کند. با چنین دقتی دیگر می توان از رسالت نا همگون اندیشه علوم انسانی غربی ما مفروضات وحیانی مقدم بر درک سیاسی ما و لزوم استقلال در تولید معطوف به بوم این قبیل دانش ها سخن گفت.
#علم_بومی
#غرب_شناسی
#مفهوم_شناسی
@enegasht_ir
#نکته✒
ملت در حوزه اجتماع یا اشتراک انسانی معطوف به اصل است. اصلی که ضامن وحدت انسانی تحت دولتی است که از دل آن بر آمده و اداره آن افراد انسانی را مد نظر دارد. ملت در نگاه دین متوقف بر آیین الهی است. اما در تلقی غربی از سویه مدرنش، عبارت است از ارزش های انسانی که انسان را مدار و همان اصل حاکم بر اشتراک سیاسی شهری (و مفهوم شهروندی) می داند. اما در هر دو تعبیر سویه های مشترکی رخ نمایانده. مهم ترین این وجوه تشابه در جهان جدید، اساس تشکیل جماعت ذیل عنوان کشور، بر پايه نظام معنایی حاکم بر آن وحدت انسانی است. خواه آن اصل ارزش های وحیانی باشد یا مفاهیم انسان مدار. تمامی تنظیمات پدیدار های انسانی خرد و کلان همگی بر همین مبانی قوه ظهور یافتند. بدین ترتیب، تمام قرائت ها از ملیت؛ در دایره علوم اجتماعی و پارادایم های آن، روابط درون مللی و سلوک تاریخی جوامع از این جهت گویی متفق اند.
#مفهوم_شناسی
#علوم_اجتماعی
#اندیشه_سیاسی
@enegasht_ir
مقاله📃
ادامه.....
شیعه اما در تطور تاریخی اش هر چند با فراز و فرود های بسیاری در متن جهان اسلام رو به رو شد اما ضلع دیگر حماسی این قرائت _مهدویت_ او را در روند آرمانی خاصی منحصر داشت. مهدویت گویی کار ناتمام پیشوایان مقدس در عاشوراست. فرصتی که هر آن با مهیا شدن شرایطش، خواهان سرکشی بر فرمانروایی مستکبران است. همین اندیشه در برون رفت نهضت امام خمینی از سلطه طاغوت داخلی و سران مشرقین رخ نمود. این را حتی از دعای نمادین رهروان قیام اسلامی نیز میتوان فهمید: خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی از نهضت خمینی محافظت بفرما... .
عاشورا و مهدویت، علیرغم مفاهیم موَلَّد خاص خودشان دو نحو از حرکت انسان توحیدی را تشخص داده اند. کنش پیوسته با مبانی، دو گونه رفع تکلیف را در نفی باطل از برائت قلبی و ظهور عملی اش مشروع می داند. رهایی انسان از اغوا در اصل چیزی جز رفع مانع در رشد [توحیدی] وی نیست. اینکه انسان نصرت یابد یا جام شهادت سر کشد هیچ کدام خارج از فیض قدسی نبوده بلکه صورتی از کمال را رقم می زند. حتی می توان گفت که هر کدام دو نقطه از درجات مبارزه الهی است و در هر حرکت نجات بخش، سیاقی از هر نوع در این مدار صفر تا صدی بروز دارد. با این حساب به هیچ وجه، اخراج، تبعید، شماتت و البته پیروزی های مقطعی نبایست که رهزن منطق و دل اقامه گر آن معروف گردد بالعكس، باید شکلی از تحقق آن معروف در بستر حیات طیّبه فردی_ اجتماعی تلقی گردد.
#شیعه_الاهیات_رهایی_بخش_اسلام (۵)
@enegasht_ir
امروز.....
#شهادت_آیتالله_مدرس
#روز_مجلس
👤 جای درنگ و پرسشی از مجلس انقلابی است که:
#شفافیت چه شد?
قدرت جریان های الحادی در نبض ترجمه و انتشار کتاب:
دکتر مهدی گلشنی در یادداشتی در سایت شخصی خود به اين مشكل اشاره نمود:
برای مثال، «آنتونی فلو»، فیلسوف معروف غربی، یکی از ملحدان درجهیک در جهان شناخته میشد و مناظرات زیادی هم در این باب داشت که خیلی هم بازتاب خبری داشت. {بخشي از آثارش به فارسي هم ترجمه شد اما} این شخص یکمرتبه به خدا بازگشت و الحاد را کنار گذاشت. خبر به این مهمی در ایران ترجمه و منعکس نشد! شاید بنده اولین کسی بودم که خبرش را در سمیناری در قم دادم. بعداً دیدم که فقط یکی از روزنامهها، در دو سطر به آن اشاره کرده بود.
سالها بود که کتابهای ژان پل سارتر، نویسندهی معروف فرانسوی، به فارسی ترجمه میشد. چقدر هم غربزدگان ایرانی مرید او بودند. سارتر در آخر عمرش به خدا بازگشت و این را در مصاحبهای با یک خبرنگار کمونیست متذکر شد. چنین موضوعی به هیچ وجه در جامعهی ما منعکس نشد و کسی آن مصاحبه را ترجمه نکرد. در صورتی که این موضوع در یک مجلهی آمریکایی معروف منتشر شد. بقیهی اخبار آن هم در غرب آمد، اما در ایران نه.
برعکس، وقتی مثلاً یک کتاب الحادی از ریچارد داکینز منتشر میشود، بلافاصله ترجمه و چاپ میشود. با مجوز همین وزارت ارشادی که میگویند سختگیری میکند، چاپ میشود! اما در نقطهی مقابل، دهها کتاب بر ضد این کتاب و با استدلالهای علمی نوشته میشود، حتی یکی از آنها هم ترجمه نمیشود.
بعضی از فلاسفه غربی حرفهایشان نزدیک به بعضی از مواضع فیلسوفان ماست، اما این کتابها اصلاً ترجمه نمیشود. مثلاً یک روز من داشتم در کتابفروشی آکسفورد در قسمتهای مختلفش چرخ میزدم. یکمرتبه سه کتاب دیدم که بر ضد نسبیگرایی منتشر شده است. میدانید که نسبیگرایی مکتبی است که منکر اصالت همه چیز میشود. اما من در آنِ واحد، سه کتاب روی آن میز دیدم. متأسفانه حتی یکی از آنها هم به فارسی ترجمه نشده است. برعکس، تا دلتان بخواهد راجع به نسبیگرایی و پوچگرایی و غیره در ایران کتاب ترجمه شده و مقاله نوشته شده است.
شرح مطلب:
🌐 http://mgolshani.ir/331
#ترجمه
#مهدی_گلشنی
@enegasht_ir
هدایت شده از عبدالحسین خسروپناه
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
◼️ارتحال عالم ربانی حکیم متأله و فقیه مجاهد حضرت آیت الله سید رضی شیرازی را به حوزه های علمیه و مراجع عظام و خانواده مکرم و شاگردانش تسلیت عرض می کنم.
این فیلسوف الهی از نوادگان مجاهد کبیر میرزای شیرازی و از شاگردان مرحوم علامه شعرانی و علامه رفیعی قزوینی و بزرگان دیگر در حوزه های علمیه نجف و قم و تهران بود. سالها در مدارس حوزوی و دانشگاه تهران و مراکز دیگری در داخل و خارج به تدریس و ترویج معارف و حکمت و فقاهت اسلامی پرداخت.
این مجاهد انقلابی در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی ایران به دست گروهک فرقان ترور شد و قضای الهی بر آن بود که اهل مسجد و دانشگاهیان و حوزویان از او کسب فیض برند.
حوزه علمیه تهران باید تنبه اساسی یابد که بزرگان حکمت و فقاهت را یکی یکی از دست می دهد و اما آیا جایگزینی برای آنها دارد؟ آیا حوزه علمیه تهران می تواند استاد حکیم سید رضی شیرازی دیگری تربیت کند؟
نگارنده پاسخی به این پرسش ها ندارد لکن می تواند عزیزان را به خاطرات معظم له درباره استادش علامه شعرانی که در کتاب اندیشه نامه علامه شعرانی آمده، ارجاع دهد؛ شاید پاسخی بیابند.
مناسب است پژوهشگران اندیشه نامه آیت الله سید رضی شیرازی را مدون سازند و این شخصیت فرزانه را به همه ملت ها معرفی نمایند.
رضوان و جنت الهی و ضیافت علوی نصیب این حکیم فقیه مجاهد باد.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
✍ عبدالحسین خسروپناه دزفولی
۱۱ آذر ۱۴۰۰
🆔 @khosropanah_ir
انگاشت | مارکت علوم انسانی (نسل زد)
بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون ◼️ارتحال عالم ربانی حکیم متأله و فقیه مجاهد حضرت
سخنان قابل تأمل حجت الاسلام خسروپناه در پیام تسلیت فوت آیت الله سید رضی شیرازی
هدایت شده از فلسفه ذهن
🎗 درونگرایی و برونگرایی (Externalism vs. Internalism) در #معرفت_شناسی، درباره نحوه توجیه باورهاست و در #فلسفه_ذهن، درباره نحوه شکلگیری محتوای حالات ذهنی است.
البته در فلسفه ذهن، برونگرایی درباره حامل حالات ذهنی (Extended Mind) هم وجود دارد؛ اما نزاع #برون_گرایی و #درون_گرایی در فلسفه ذهن، عمدتاً ناظر به محتوای حالات ذهنی است.
🎗درونگرایی در معرفتشناسی، دستکم دو خوانش اصلی دارد:
خوانش دسترسمحور: موجّه بودن باورهای شخص را اموری تعیین میکنند که در دسترس مستقیم او هستند.
خوانش ذهنمحور: موجّه بودن باورهای شخص را اموری تعیین میکنند که ذهنیاند (بافعل یا بالقوّه).
🎗در نتیجه طبق درونگرایی در معرفتشناسی، موقعیت معرفتی باورهای شخص، بنحوی قوی (در همه جهانهای ممکن) بر حالات و شرایط درونی او مبتنی (Supervene) میشوند و لذا اگر دو شخص از نظر ذهنی/درونی مانند هم باشند، از نظر توجیهی نیز مانند هم هستند.
در حالیکه برونگرایی، توجیه معرفتی را فقط بر امور درونی شخص، مبتنی نمیداند و امور جهان خارج هم ممکن است در توجیه باورهای او دخیل باشند.
🎗مثلاً فرض کنید دو نفر باور دارند که کلم بروکلی برای سلامتی مفید است. ولی یکی از آنها این باور را از یک مجلّه زرد خوانده و دیگری از یک مقاله علمی و دقیق. حال هر دوی آنها فراموش کردهاند از کجا به چنین باوری رسیدهاند. شهوداً چون در واقع فرآیند بیرونی کسب باور در ایندو شخص با هم فرق دارد، از جهت توجیهی نیز با هم فرق دارند؛ هرچند که بلحاظ درونی یکسان باشند.
🎗اما برونگرایی در فلسفه ذهن میگوید ساختار درونی بدن شخص (مغز و بدن)، تنها عامل تعیینکننده محتوای (لااقل برخی از) حالات ذهنی او نیست؛ بلکه محیط نیز در تعیین محتوای حالات ذهنی دخالت دارد.
در حالیکه درونگرایی فقط حالات درونی مغز و بدن شخص را عامل تعیینکننده محتوای تمام حالات ذهنی میداند.
بدین ترتیب طبق درونگرایی اگر حالات درونی بدن دو شخص با یکدیگر یکسان باشند، محتوای حالات ذهنی آن دو نیز یکسان خواهد بود.
🎗در نهایت اگر شما در محتوای حالات ذهنی برونگرا باشید، خوانش ذهنمحوری در معرفتشناسی نمیتواند قرائت خوبی برای توجیه باورها باشد. زیرا طبق برونگرایی در فلسفه ذهن، حالت ذهنی کسی که از طریقی واقعاً موجّه به یک باور رسیده، فرق دارد با حالت ذهنی کسی که از طریقی فیالواقع ناموجّه (مثلاً روح خبیث دکارتی) به همان باور رسیده است. پس قبول برونگرایی در محتوا، نمیتواند با ذهنگرایی در معرفتشناسی سازگار شود.
@PhilMind
انگاشت | مارکت علوم انسانی (نسل زد)
مقاله📃 ادامه..... شیعه اما در تطور تاریخی اش هر چند با فراز و فرود های بسیاری در متن جهان اسلام ر
مقاله📃
ادامه.....
نتیجه
بنا بر آنچه تا کنون بیان داشتیم شیعه، تنها فرقه ای است که قدرت هضم، انتقاد و بومی سازی این گرایش الاهیاتی را داراست. ترسیم مبانی و پرداخت های الاهیاتی عملی در تحقق حرکت های نجات گرایانه می تواند در مقابل رخوت هزاره سوم مفهوم آرمان گرایی و انقلاب را احیا کند. هر چند سر انجام خروش رهایی بخش شیعی ممکن است در ظاهر به شکست مختوم گردد اما، همان الاهیات ناظر بر چنین حرکت هایی می تواند مقاومت را نوعی سلوک تلقی کند که مطابق با تکوین غایی خلقت آدمیان است.
#شیعه_الاهیات_رهایی_بخش_اسلام (۶)
@enegasht_ir