eitaa logo
آموزش زبان انگلیسی
12 دنبال‌کننده
3 عکس
7 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
The flower & the butterfly گل و پروانه There was a man who asked God for a flower and a butterfly. But instead God gave him a cactus and a caterpillar. روزی مردی از خدا دو چیز درخواست نمود : یک گل و یک پروانه.امّا چیزی که خدا در عوض به او بخشید ، یک کاکتوس بود و یک کرم . The man was sad. He didn`t understand why his request was mistaken. Then he thought: oh well, God has too many people to care for and decided not to question. مرد غمگین شد. او نمی توانست درک کند که چرا درخواستش به درستس اجابت نشده. با خود اندیشید : خب ، خدا بندگان زیادی دارد که باید به همه ی آنها توجّه کند و مراقب شان باشد. و تصمیم گرفت که دیگر در این باره سوالی نپرسد After sometime, man went to check up on his request that had left forgotten. To his surprise, from the thorny and ugly cactus a beautiful flower had grown and the unsightly caterpillar had been transformed into the most beautiful butterfly. بعد از مدتی مرد تصمیم گرفت به سراغ همان چیز هایی برود که از خدا خواسته بود و حالا به کلی فراموش شان کرده بود. در کمال ناباوری مشاهده کرد که از آن کاکتوس زشت و پر از خاک ، گلی بسیار زیبا روئیده است و آن کرم زشت به پروانه ای زیبا تبدیل شده است God always does things right. His way is ALWAYS the best way, even if to us it seem all wrong. If you asked God for one thing and receive another, TRUST. You can be sure that he will always give you what you need at the appropriate time. خدا همیشه کارها را به بهترین نحو انجام می دهد. راه خدا همواره بهترین راه است ، اگر چه به نظر ما غلط بیاید. اگر از خدا چیزی خواستید و چیز دیگری دریافت کردید ، به او اعتماد کنید. مطمئن باشید آنچه را که نیاز دارید ، همواره در مناسب ترین زمان به شما می بخشد What you want, is not always what you need! God never fails to grant our petitions, so keep on going for Him without doubting or murmuring آنچه می خواهید ، همیشه آن چیزی نیست که نیاز دارید ! خدا هیچگاه به درخواست های ما بی توجّهی نمی کند ، پس بدون هیچ شک و تردید یا گله و شکایتی به او روی آورید. God gives the very best to those who leave the choices up to him. خداوند بهترین چیز ها را به کسانی می بخشد که انتخاب ها را به او واگذار می کنند. 🌸🌸🌸
The Merchant and his donkey بازرگان و خرش One beautiful spring morning, a merchant loaded his donkey with bags of salt to go to the market in order to sell them. The merchant and his donkey were walking along together. They had not walked far when they reached a river on the road. یک روز زیبای بهاری، یک بازرگان کیسه های نمک بار خر خود کرد و راهی بازار شد تا آنها را بفروشد. مرد بازرگان و خرش در کنار هم راه می رفتند. مسیر زیادی را طی نکرده بودند که به رودخانه ای در مسیر جاده رسیدند. Unfortunately, the donkey slipped and fell into the river and noticed that the bags of salt loaded on his back became lighter. متاسفانه، خر سُر خورد و در رودخانه افتاد و متوجه شد که کیسه های نمک که بر پشتش بار زده بودند سبک تر شدند. There was nothing the merchant could do, except return home where he loaded his donkey with more bags of salt. As they reached the slippery riverbank, now deliberately, the donkey fell into the river and wasted all the bags of salt on its back again. بازرگان کاری از دستش بر نمی آمد غیر از اینکه به محل بارگیری برگردد و بار دیگر کیسه های نمک را بار خر کند. وقتی به کناره لغزنده رودخانه رسیدند، اینبار خر بطور عمدی خود را در رودخانه انداخت و دوباره تمامی کیسه های بر روی پشتش را خراب کرد. The merchant quickly discovered the donkey's trick. He then returned home again but re-loaded his donkey with bags of sponge. بازرگان بسرعت متوجه حقه خر شد. سپس به خانه بازگشت و اینبار خر را با کیسه های اسفنج بار زد. The foolish, tricky donkey again set on its way. On reaching the river he again fell into the water. But instead of the load becoming lighter, it became heavier. خر احمق و حقه باز دوباره راهی شد. وقتی به کناره رودخانه رسید دوباره در آب افتاد. ولی به جای اینکه بارش سبک شپد، سنگین تر شد. The merchant laughed at him and said: "You foolish donkey, your trick had been discovered. You should know that, those who are too clever sometimes overreach themselves." بازرگان خندید و گفت: ای خر احمق، حقه تو لو رفت. باید بدانی، آنهایی که بیش از حد باهوش باشند، گاهی اوقات پا را فراتر از حد دراز می کنند. 🌸🌸🌸
37.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 چشم هایت را ببند و با قلبت ببین... ببین که حقیقت چیست... Close your eyes and see with your heart... See what the truth is… 🇵🇸🇵🇸🇵🇸
💠 شعر زیبای «تلک قضیه» برای زبان آموزان 1. نسخه‌ی «تلک قضیه» با زیرنویس انگلیسی 2. نسخه‌ی «تلک قضیه» با زیرنویس فارسی 🇵🇸🇵🇸🇵🇸
💠 شعارهای انگلیسی در حمایت از فلسطین (با زیرنویس فارسی) 🇵🇸🇵🇸🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
One, two, three, four Occupation no more Five, six seven, eight Israel is a terrorist state What do we want? Cease-fire When do we want it? Now 🇵🇸🇵🇸🇵🇸