eitaa logo
انقلابِ قَلم
377 دنبال‌کننده
625 عکس
137 ویدیو
48 فایل
✔️ مجالی برای نقد،تبیین و تحلیل ارتباط با ما: @Admin7181
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ امام صادق (ع) مرد مبارزه، مرد علم و دانش و مرد تشکیلات بود ▪️ اما مرد علم و دانش بودنش را همه بسيار شنيده‌ايد؛ محفل درس امام صادق و ميدان آموزشى كه آن بزرگوار به وجود آورد هم قبل از او و هم بعد از او در تاريخ زندگى امامان شيعه بی‌نظير بود، همۀ حرف‌هاى درست اسلام و مفاهيم اصيل قرآن كه در طول یک قرن و اندى تحریف‌شده بود به‌وسیلۀ مغرضان و مفسدان يا جاهلان، همۀ آن‌ها را امام صادق به شكل درست بيان كرد و همين موجب شد كه دشمن از او احساس خطر كند؛ ▪️ اما مرد مبارزه بودنش را كمتر شنيده‌ايد. امام صادق (ع) مشغول یک مبارزۀ دامنه‌دار و پيگير بود؛ مبارزه براى قبضه كردنِ حكومت و قدرت و به‌وجود آوردنِ حكومت اسلامی و علوى؛ يعنى امام صادق (ع) زمينه را آماده می‌کرد تا بنی‌اميه را از ميان ببرد و به‌جاى آن‌ها حكومت علوى را، كه همان حكومت راستين اسلامى است، بر سر كار بياورد. اين در زندگى امام صادق براى كسى كه دقت كند و مطالعه كند آشكار است. ▪️ اما آن بُعد سوم را اصلاً بسيارى نشنيده‌اند، مرد تشکیلات. امام صادق (ع) یک تشکیلات عظیمی از مؤمنانِ به خود و از طرفداران جريان حكومت علوى در سراسر عالم اسلام، از اقصاى خراسان و ماوراءالنهر تا شمال آفريقا، به‌وجود آورده بود. تشکیلات يعنى چه؟ يعنى اينكه وقتى امام صادق اراده می‌کند آنچه را كه او می‌خواهد بدانند، نمايندگان او در سراسر آفاقِ عالم اسلام، به مردم می‌گويند تا بدانند. يعنى از همه‌جا وجوهات و بودجه براى ادارۀ مبارزۀ سیاسىِ عظيمِ آل على جمع كنند. يعنى وکلا و نمايندگان او در همۀ شهرها باشند، كه مردم پيروان امام صادق به آن‌ها مراجعه كنند و تكليف دينى و همچنين تكليف سياسى خود را از آن حضرت بپرسند. تكليف سياسى هم مثل تكليف دينى واجب‌الاجرا است. آن‌کسی كه براى ما واجب‌الاطاعة و ولیّ‌امر است، فتواى مذهبى و اسلامی‌اش در باب نماز، زكات، روزه، بقيۀ واجبات، با فتواى سياسی‌اش و فرمان سياسی‌اش در زمينۀ جهاد، روابط سياسى، روابط داخل كشور و همۀ مسائل، یکسان است؛ همه واجب‌الاطاعة است. امام صادق یک‌چنين تشکیلات عظيمى را به‌وجود آورده‌بود و با اين تشکیلات و به كمک مردمى كه در اين تشکیلات بودند با دستگاه بنی‌اميّه مبارزه می‌کرد. ➕ کتاب انسان ۲۵۰ ساله، صفحات ۲۶۲ و ۲۶۳ - ۵۹/۶/۱۴ ؛ دکتر محمدرضا باقرزاده @enqelabeqalam_ir
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | رهبر انقلاب: شنیدم، به من خبر دادند که امروز در اثنای سخنرانی جناب آقای حاج حسن آقای خمینی، کسانی سروصدا کردند. با این کار بنده مخالفم؛ با این نوع تخریب‌کردن‌ها و سروصدا کردن‌ها بنده موافق نیستم، من مخالفم، این را بدانند همه. 📲 فیلم سخنرانی👇 Farsi.khamenei.ir/live
انقلابِ قَلم
📹 ببینید | رهبر انقلاب: شنیدم، به من خبر دادند که امروز در اثنای سخنرانی جناب آقای حاج حسن آقای خمین
حرکت نادرست و غیر انقلابی عده ای از مردم در مرقد مطهر حضرت روح الله رضوان الله تعالی علیه که سال های گذشته نیز تکرار شده بود و با واکنش منفی رهبر حکیم انقلاب اسلامی مواجه شد محصول افکار نوخوارجی ها است. : 1️⃣ https://eitaa.com/enqelabeqalam_ir/687 2⃣ https://eitaa.com/enqelabeqalam_ir/688
✅ *یکی از تعاریف حماقت و دیوانگی این است که شما یک کاری را دست بگیرید و بارها تکرارش کنید و هربار هم نتیجه یکسانی عایدتان شود اما همچنان این کار را ادامه بدهید و تازه امید هم داشته باشید که اتفاق متفاوتی بیفتد.* ✅ *اگر این را به عنوان تعریف حماقت بپذیرید پس قبول دارید که سیاست آمریکا در برابر ایران و در تمامی سه دهه گذشته نمودی از حماقت و دیوانگی محض است.* 📚 بریده ای از کتاب خاطرات جک استراو (وزیر خارجه وقت انگلیس) به نقل از تامس پیکرینگ [سفیر آمریکا در اسرائیل،اردن و سازمان ملل]
یکی از تعاریف حماقت و دیوانگی این است که شما یک کاری را دست بگیرید و بارها تکرارش کنید و هربار هم نتیجه یکسانی عایدتان شود اما همچنان این کار را ادامه بدهید و تازه امید هم داشته باشید که اتفاق متفاوتی بیفتد. ✅ اگر این را به عنوان تعریف حماقت بپذیرید پس قبول دارید که سیاست آمریکا در برابر ایران و در تمامی سه دهه گذشته نمودی از حماقت و دیوانگی محض است. 📚 بریده ای از کتاب خاطرات جک استراو (وزیر خارجه وقت انگلیس) به نقل از تامس پیکرینگ [سفیر آمریکا در اسرائیل،اردن و سازمان ملل]
🔰عبور از جاده فرهنگ... 🔻حجت الاسلام و المسلمین سمتی امام جمعه موقت شهرستان بافق 📌نماز جمعه ۲۷ خرداد ماه ۱۴٠۱ 📞 روابط عمومی نهادامامت جمعه شهرستان بافق @qarargahefarhangi_ir
بسمه‌تعالی قهرمانِ اندیشه‌ورزی «به مناسبت اولین سالگرد مرحوم استاد دکتر محمدحسین فرج‌نژاد» چند روزی است که اختیار را به قصد رسانده‌ام و در تلاشم که بنویسم. قلم در دستم می‌لغزد و سنگینی می‌کند. سه انگشت دست راستم که روی کاغذ سُر می‌خورند، از ساییدگی روی سطح هموارش، سِر شده‌اند. و علاج رهایی از کلافگی‌ام در گفتن است. گفتن اما سخت و جانکاه و پرمسئولیت؛ و از قهرمان گفتن سخت‌تر. قهرمان تقدس دارد، قهرمان قهرِمان را می‌جوشاند. و در زمانه‌ای که قهرمانی را تنها در زورِ بازو و جمال و جلال ظاهری و هرچه مرتبط بدان است، می‌دانند؛ از قهرمان گفتن سخت‌ترینِ گفتنی‌هاست. به نظر می‌رسد تقدس این واژه در دو چیز است. اول در خلق‌دوستی و بخشندگی است؛ همان افضل صفات فضیله‌ای که ما به تفاوت صفات انسانیت و میزان نورانیتِ فطرت ما است. همان که هر فطرتی بیشترینش را داشت، به پیغامبری و معصومیت رسید و الباقی در طبقات پسین آن؛ همان که حلقه مفقوده‌ی روزگار پرابتلای ماست، و تنها نیک‌اندیشانی آن را در میان طوفان اندیشه‌های پر از کبر و خودپرستیِ مدرن می‌یابند. دوم وجهِ مقدسِ این واژه اما در این است که نه فقط برخلاف جهت اقیانوس حرکت کردن، نه فقط با زورِ بازو و قوَّت مادی و آنچه در زمانه‌ی تصویری امروز می‌بینیم؛ و نه حتی در آنچه ناصر خسرو می‌گوید: اگر اُشتُر و اسب و استر نباشد/کجا قهرمانی بُوَد قهرمان را است. تقدس قهرمان در همان مانندگی و مانَستگی‌اش به مردمی است که قهرِشان را برمی‌انگیزد. قهرمان با هرچه دارد به میدان می‌آید؛ نه در انتظار فرصتی است که اگر صبر کند هرگز نمی‌آید، و نه در انتظار مدد دیگر عناصر جامعه‌ی مدنظرش. در زمانه‌ای که پوریای ولی‌ها، رستم‌ها و امیرارسلان‌ها به پستوی امن بی‌نظری و یأس فرهنگی و علمی از شرایط کنونی می‌گریزند و اگر درستی‌ای باشد که نیازمند بیان است، در خفا می‌گویند تا در امان از نقدها و مخالفت‌ها باشند؛ کسانی هم قهرمانانه به عرصه می‌آیند و درست‌ها را بی‌مهابا از نقد و طردشدگی فریاد می‌زنند و هیمه در آتش پویایی اندیشه می‌ریزند. قهرمان اندیشه و اندیشه‌ورزی بودن، از خطیرترین، پرخطرترین و پرمسئولیت‌ترین وجوهِ قهرمانی است و همانطور که وعده‌ی صادق الهی است، در هیچ عصر و زمانی زمین خالی از نیک اندیشانِ قهرمان نیست. و حمد و سپاس خداوند که ما را با یکی از نیک‌اندیشانِ قهرمان هم مسیر گرداند. کسی که سیصد و شصت و پنج روز است در میان ما نیست؛ اما اندیشه‌اش و تلاش و خیرخواهی‌اش کماکان در میان شاگردان، دوستان و اطرافیانش در جریان است. محمد حسین فرج‌نژاد قهرمان اندیشه‌ورزی است. اویی که هر که با هر رشته و تخصص و دغدغه‌ای به سراغش رفت، کمک و انگیزه و راهرویی یافت، و کسی که خلاء نبودنش در آشفتگی‌های گاه‌گاه شاگردانش در راهنمایی و راهگشایی دیده می‌شود. استاد ما نیرو محرکه‌ی محافل جوان و تازه نفس بود. شوق عجیب ایشان در کار و اخلاص و پاکی که سبب پیش رفتن امور ولو در سخت‌ترین و غیرممکن‌ترین زمان و حالات بود، می‌تواند نمونه‌ای بی‌نظیر برای اندیشه‌ورزانی باشد که در انتظار فرصتی هستند که هیچ‌گاه به وجود نمی‌آید، مگر خود آن را ایجاد کنند. قهرمان اندیشه‌ورزی نیازمند رهایی از بزرگترین رنج آدمی است، عادت، این خصوصیت میانه‌ی فضیله و رذیله آنگاه که به وانفسای دنیا و آنچه متعلق بدان است، می‎رسد؛ بازدارنده‌ترین خصوصیت انسانی است. باز می‌دارد انسانی را که علاج سختی روزگارش در روی آوردن به متعلق روحش و بریدن از خواستِ دهر و دنیاست. در روزگار خستگی و فرتوتیِ روح پوریای ولی‌ها، در روزگار بازنشستگی‌ و در خودماندگی رستم‌ها، در روزگار فالوور پروری و تن‌پروری امیر ارسلان‌ها اما، کسانی هم خرق عادت می‌کنند، کسانی هم با آنکه می‌توانند تن بپرورانند و ارابه‌های چنین و چنان برانند و مغروق زیور و زر باشند، نظر می‌کنند به سنت الهی و انسانیتشان؛ و گوهر و معنای انس به خدا و خلقتش را می‌یابند. و اندیشه اگر ارزشمندی‌اش به مرجعش است و مرجع اندیشه‌ی دینی، وحی و حجیت الهی؛ امثال فرج‌نژاد‌ها قهرمان این عرصه‌اند. مگر نه اینکه در آیین قهرمانی باید خرق عادتی کرد از نوع توجه به او و خلق او و تبدیل شدن خود و اندیشه به سیمرغی که همه جلال است و شکوه، و فارغ است از لجام و عنان؟ محمد حسین فرج نژاد فدایی رزمگاه پویایی اندیشه‌ی با مرجعیت اله است، که هم در علم و هم در عمل گوی سبقت را از دیگر بزرگان و هم‌عصرانش ربود و جام بی‌تعلقی به دنیا و متعلقاتش را سر کشید. از دست دادن قهرمان سخت است و جانکاه. و تأسف به حال ما که در سوگ استادی نشسته‌ایم که قهرِ ما را برانگیخت و با عمل و علمش نیک‌ترین صفات الهی را در زمانه‌ی سرد حسابگر و شماته انداز کنونی نشانمان داد. اما از دست دادن قهرمان در هرکجای دنیا اگر در تراژیک‌ترین ژانر قرار می‌گیرد. در دنیای متصل به عقبای ما التیامی دربردارد از جنس رستگاری؛
که اندیشه ماندگار است و سنت‌ساز، جریان‌ساز است و نیروساز. قهرمان اندیشه‌ورزی ما هم در این چهار مقوله جهد و جدیتی مثال زدنی داشت. استاد ما الگوی به غایت طرازی در اندیشه‌ورزی است؛ و نمونه‌ای بی‎نظیر برای کسانی که تعلق خاطری دارند به مسیر پرمخاطره‌ی اندیشه‌ورزی و حق‌گویی. و به نظر می‌رسد علاج رهایی از کلافگیِ برخاسته از دچار شدن به سرمای عصر یخبندان اندیشه، تامل در خصایص قهرمانان خارق عادات دهر است؛ که نیک‌نامی خواهی ای دل با بَدان صحبت مدار، خودپسندی جانِ من بُرهانِ نادانی بُود؛ همَّتِ عالی طلب جام مُرَصَّع گو مباش، رِند را آب عِنَب یاقوتِ رُمّانی بود. ز.سین از شاگردان مرحوم استاد @enqelabeqalam_ir
انقلابِ قَلم
اگرچه تلاش غرب‌گرایان در مشروطیت و پس از آن رضاخان و فرزندش به ظهور برخی از نمادها و مظاهر غربی و تغییر سبک زندگی در طبقه اشراف و بخشی از طبقه‌ میانی جامعه انجامید، ولی هرگز نتوانست خللی در ایمان و اعتقاد مردم ایجاد کند. این ناکامی آنان را بر آن داشت تا روی این مسئله تمرکز و دین را در ایمان قلبی و عبادت را در حوزه فردی خلاصه کنند. تقویت این باور در حوزه‌های علمیه و ظهور انجمن حجتیه در میان هیئت‌های مذهبی و تکنوکرات‌های غرب‌گرای ظاهرالصلاح و نمازخوان در میان قشر تحصیلکرده دانشگاهی را می‌توان تلاش فکری فرهنگی غرب و دستگاه حاکمه پهلوی برشمرد تا با این عناصر و تبدیل مسجد به کلیسا، محصور کردن روحانیت در مسجد و محراب و واتیکانیزه کردن حوزه‌های علمیه، اهداف خود و نظام غرب را در ایران اسلامی محقق کنند. _انقلاب نودی‌ها زندگی @enqelabeqalam_ir
میوه شیرین غدیر و کام تلخ سرکِشان فخر رازی در تفسیر کبیر، ذیل آیه 7 سوره رعد از پیامبر اکرم صلوات الله علیه روایت می‌کند که دست مبارکش را بر سينه گذاشت و فرمود: «من بیم دهنده‌ام.» سپس به على علیه السلام اشاره كرد و فرمود «تو هدایتگرى، و به دست توست که هدایت جویان پس از من هدایت می‌شوند.» این روایت به بیان‌های مختلف در کتب روایی و تفسیری ذکر شده است. همچنین در کتاب البرهان فی تفسیر القرآن در تفسیر همین آیه، این روایت نقل شده است: «بِي أُنْذِرْتُمْ، وَ بِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ اِهْتَدَيْتُمْ»؛ به من انذار داده شدید و به دست علی بن ابی طالب هدایت شدید. اما چرا قرآن به تلویح و پیامبر اسلام (ص) به تصریح این دو بال تربیتی را از یکدیگر جدا می‌کنند؟ چرا پیامبر (ص) انذار را به خود، و هدایت را به امیر مومنان (ع) نسبت می‌دهد؟ اولین پاسخی که می‌توان به این پرسش داد، پاسخی است که مفسران در توضیح انذار و هدایت داشته‌اند. در تفسیر نمونه آمده است: «انذار براى آن است كه گمراهان از بيراهه به راه آيند، و در متن صراط مستقيم جاى گيرند ولى هدايت براى اين است كه مردم را پس از آمدن به راه، به پيش ببرد.» در واقع امامت کامل کننده نبوت است؛ به گونه‌ای که بدون امامت، اساساً نبوت ناقص خواهد ماند. دومین نکته شاید این باشد که همان طور که انذار با هدف رساندن مردم به هدایت صورت می‌گیرد، رسالت پیامبر گرامی اسلام نیز رساندن مردم به دست ولایت ائمه اطهار علیهم السلام بوده است. سه؛ دیگر آن‌که انذار طبیعتاً همراه با تلخی است. شاید بتوان این پیام را از این تشبیه دریافت کرد که با آغاز ولایت امیر مومنان (ع) تلخی‌ها و سختی‌ها کم کم جایش را به شیرینی‌ها می‌داد، اگر مردم سرکشی نمی‌کردند. اعلام و اعلان ولایت امیر مومنان (ع) در غدیر خم، میوه شیرین رسالت حضرت ختمی مرتبت بود، و بیعت شکنی مردم، در واقع تقطیع و بی‌ثمر کردن شجره نبوت بود، نه صرفا به انحراف کشاندن ادامه مسیر رسول اکرم (ص). @enqelabeqalam_ir
هدایت شده از محمد هادی سمتی
محمد قوچانی اعتراض عده ای محجبه درباره گشت ارشاد و آنچه که حجاب اجباری پنداشته می شود را شیوه ای آزادی‌خواهانه ، جمهوری خواهانه و حتی اسلام خواهانه نامیده است. فعلا از استدلال های اشتباه او برای اثبات این که روش این افراد در چهارچوب آزادی است می‌گذرم و در فرسته دیگری پاسخ خواهم داد اما محض یادآوری به محمد قوچانی که نوشته است سید محمد خاتمی باور داشت "آزادی یعنی آزادی مخالف" این کلیپ را بازنشر می کنم.
هدایت شده از محمد هادی سمتی
✅با گشت ارشاد موافقیم اگر کارش بسط امر به معروف و نهی از منکر صحیح تراز اسلامی باشد. مهربانانه، همدلانه، دلسوزانه و طبیبانه، نه بگیر و ببند و خشونت. اساسا امر به معروف و نهی از منکر یکی از اصلی‌ترین وظایف حکومت اسلامی است که به تصریح در آیات قرآن آمده است.🔅 ✳️وقتی که مسئولین محترم به این نتیجه رسیده‌اند که در کنار تلاشهای آمرانه و ناهیانه مردمی، باید ورود قانونی داشته باشند و اجازه حریم شکنی به متجاوزان به حریم عفاف و حجاب جامعه ندهند، که تصمیم به حقی است ما نیز با حمایت خود، تسهیل‌گر اجرای به نحو احسن قوانین باشیم. ⛔️اما قاطعانه مطالبه می‌کنیم که با گشت و برخوردهای تند مخالفیم زیرا جز شکاف اجتماعی و دوقطبی سازی کاری از پیش نمی‌برد ولی با وضع و اجرای قوانین از جمله پرداخت جریمه، محرومیت‌های اجتماعی و... موافقیم. ❇️باید کسانی که حریم جامعه اسلامی را می‌شکنند برخورد شود مانند کسانی که حد و مرزهای قانونی دیگر را می‌شکنند. ❌هیچ وقت به کسی که قوانین راهنمایی و رانندگی، قوانین و هنجارهای اقتصادی، اداری و... را می‌شکنند بی‌احترامی نمی‌کنند، تندی نمی‌کنند، بلکه متناسب کوتاهی، خطا و تقصیرش برخورد قانونی می‌شود. ⚠️بی‌حجابی هم نوعی خطای اجتماعی و هنجارشکنی و بی‌قانونی است که بایست در مدار قانون ساز و کار مناسب داشته باشد و برخورد متناسب بشود. 🔰از سویی به دلیل حساسیت، اهمیت و ضرورت موضوع، بایست کار فرهنگی، برخوردهای همدلانه و شفقت‌های ناصحانه به همراه داشته باشد. تا ریشه‌ای دملهای چرکی را درمان کنیم.ان‌شاءالله. ✍ط.قائمی بافقی 🔅«الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ »(سوره حج،آیه۴۱) كسانى كه اگر آنان را در زمين به قدرت رسانيم، نماز بر پا مى‌دارند و زكات مى‌دهند و (ديگران را) به خوبى‌ها دعوت مى‌كنند و از بدى‌ها باز مى‌دارند؛ و پايان همه‌ى امور براى خداست.
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم "مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا"سوره احزاب، آیه 23 چرا آقای جنتی؟ در تاریخ 26/4/1401 مقام‌معظم رهبری مدظله العالی براساس اصل نود و یک قانون اساسی، طی حکمی حضرت آیت‌الله حاج شیخ احمد جنتی را برای یک دوره جدید شش ساله به عضویت فقهای شورای نگهبان منصوب نمود. سئوال این است که چرا مقام‌معظم رهبری مدظله العالی اصرار به حضور مردی نود و شش ساله در این منصب مهم و حساس دارد؟ علت و چرایی آن چیست؟ در یک کلام او مرد علم و عمل است و مردی انقلابی حاضر در صحنه هاست. از تبیین مسائل در هر حادثه‌ای فروگذار نکرده و مانند عمار از رهبرش حمایت کرده و جان و آبروی خود را برای حفظ انقلاب و اسلام گذاشته‌است. سابقه درخشان و ریل‌گذاری صحیح وی در مسیر مستقیم و ثبات قدم از قیام امام‌خمینی رضوان‌الله‌علیه در سال چهل و دو از وی چهره ای قابل اعتماد، ماندگار و الگو ساخته‌است که می تواند با نشاط و با صلابت تا آخرین نفس در خدمت انقلاب، اسلام و ملت هوشیار ایران باشد. آیت الله جنتی با روحیه ظلم ستیز پشت سر بنیانگذار جمهوری اسلامی با طاغوت و مستکبرین به مبارزه پرداخت و حبس و تبعید و تمامی سختی ها را به خود هموار نمود تا انقلاب اسلامی پیروز شد. در ابتدای انقلاب با حکم حضرت امام‌خمینی رضوان‌الله‌علیه حاکم شرع دادگاه‌های انقلاب اهواز و تهران شد. وی استوار و باصلابت به پرونده وابستگان رژیم طاغوت رسیدگی می کرد و از هیچ تهدیدی هراس نداشت. در سال شصت که دستگیرشدگان منافقین در محوطه دادسرای انقلاب اهواز از تعداد مأمورین بیشتر شده بود با سهل انگاری یکی از مأمورین بین منافقین و مأمورین درگیری ایجاد شد. منافقین از این موقعیت سوء استفاده نموده و حضرت آیت‌الله جنتی حاکم شرع را به گروگان گرفته و در نمازخانه بازداشت تا بعد از تسلط بر محیط نسبت به اعدام وی اقدام کنند. به گفته‌ی شاهدان؛ خونسردی و شجاعت در برخورد با گروگان گیران موجب تضعیف روحیه آن ها شده بود. هر چند در این درگیری منافقین به هدف خود نرسیدند و خلع سلاح شدند. و آنگاه که پسرش در تیم نظامی منافقین قرار گرفت و در 21/3/1361 در عملیات نظامی کشته شد. ولی زحمت و مرارت تربیت نوه خود را به‌عهده گرفت که متأسفانه در نوجوانی و به‌عنوان بسیجی؛ حین امر به معروف نهی از منکر در یک سانحه رانندگی کشته شد و نیز ایست قلبی همسرش در 6/1/1394 و سایر مصیبت‌ها اثری بر این مرد خدا نگذاشت و در هر مصیبت آن را امتحان الهی دانسته و جبین بر سجده شکر گذاشته و تسلیم امر خدا می‌شد. این ستاره درخشان انقلاب از دوره اول شورای نگهبان در سال 1359 به‌عنوان عضو فقهای این نهاد منصوب شد و از سال 1371 دبیری شورا را برعهده داشت. و وقتی امام مسلمین وی را در سال هفتاد و یک به امامت جمعه موقت تهران منصوب کرد خطبه‌های آتشین و دشمن‌شکن و غرّاء وی دشمنان را به هراس و دوستان را شاد می‌نمود. وی تا سال 96 به این وظیفه به‌خوبی عمل نمود. عضویت پنج دوره در مجلس خبرگان رهبری و ریاست این مجلس و حضور فعال در جلسات بررسی صلاحت های کاندیداها در ادوار مختلف در شورای نگهبان و سعی و تلاش در بررسی دقیق و منصفانه پرونده‌ها، دشمنان را به خشم آورد تا جایی‌که در 1/12/1398 وزارت خزانه‌داری دارایی آمریکا در واکنشی ظالمانه وی را تحریم نمود که به‌لحاظ پاک‌دستی و عدم وابستگی دنیایی با استهزاء این مرد خدا مواجه شد. با این اوصاف، امام مسلمین با صدور حکمی مردی بصیر و انقلابی در سن نود و شش‌سالگی را به مهم ترین نهاد نظام اسلامی معرفی می کند تا به ما بفهماند که حفظ انقلاب و اسلام نیازمند عمارهای قرن حاضر است و اگر عمارها باشند باغیان و طاغیان مشخص می‌شوند که خود با صدای بلند اقرار دارند: چون جنتی دینش را به دنیا نمی‌فروشد با وی مخالفیم. بیاییم از این حکم ولی امر مسلمین درس بگیریم که عمارگونه زندگی کنیم و عمارها تربیت نماییم که زمینه‌سازی ظهور باوجود چنین عمارهایی محقق خواهد شد. والسلام علی اصغر مجتهدزاده @enqelabeqalam_ir
◀️ اسلام رحمانی، اسلام جباری ✍️مهدی نصیری 📝تقسیم اسلام به رحمانی و جباری، امری ذوقی و یا ناشی از لیبرال منشی نیست بلکه مستند به آیات و سیره معصومین ع است. خداوند رمز اصلی موفقیت پیامبر ص را خوی رحمانی و نرم او با مردم میداند (آل عمران/ 159) و او را مایه رحمت برای همه جهانیان (انبیاء/ 107). آیه بسم الله الرحمن الرحیم که شیعه بر جزو سوره ها بودن آن در قران اصرار دارد، شاهدی دیگر بر این امر است و مفسران گفته اند که صفت رحمن ناظر به رحمت عام الهی است که شامل همه انسانها بدون هرگونه خط کشی میشود. اعلام یوم المرحمه (روز رحمت و گذشت) از سوی پیامبر ص در روز فتح مکه در حالی که مسلمانان برای انتقام از مشرکان مکه، شعار یوم الملحمة (روز انتقام و کشتار) سرداده بودند، سندی بسیار مهم بر ماهیت رحمانی اسلام است. اما وجه مهمتر اسلام رحمانی، اصل قرانی حرام بودن اکراه و اجبار در دین ورزی است که دهها آیه به آن تصریح دارند. وقتی خداوند به پیامبر میگوید: «و ما أنت علیهم بجبار» (ق/45) حاوی همین معناست که ای پیامبر! حق اجبار و تحمیل دین و دینداری را بر مردم نداری و به عبارت دیگر نباید اسلامت جباری باشد. قران در 11 آیه تصریحا به پیامبر می گوید: تو وظیفه ای جز رساندن پیام خداوند را به جامعه نداری و مبادا خیال کنی که وکیل خداوند در مسلمان کردن مردم با هر شیوه ای هستی گر چه با تهدید و زور و حتی با تبلیغات غیر متعارف و بیش از حد باشد. در ریشه یابی این مساله که چرا کار جمهوری اسلامی به وضعیت کنونی رسیده و تجربه حکومت دینی با هزیمت و عدم موفقیت جدی مواجه شده، قطعا یکی از مهمترین عوامل آن غلبه قرائت جباری از اسلام در ذهن اکثریت روحانیت و رهبران دینی بود. این غلبه ناشی از فاصله داشتن فقها و حوزه ها از آموزه های قرانی و سیره حکمرانی نبوی و علوی و تاثیرپذیری تاریخی فقه تشیع از اسلام اموی و عباسی به اضافه تاثیر ایدئولوژی چپ بر ذهنیت انقلابیون بود. اگر اسلام رحمانی بر ذهنیت رهبران انقلاب غلبه داشت هرگز با استقرار جمهوری اسلامی حجمی گسترده از اعدامها و موجی از مهاجرتها از ترس انتقام انقلابیون صورت نمی پذیرفت و نظام با تأسی از سیره پیامبر ص در ماجرای فتح مکه، یوم المرحمه را رقم میزد و فضایی آکنده از مهربانی را بر کشور حاکم میکرد اما متاسفانه نفوذ و رسوخ اسلام جباری آنچه را کرد که نباید می کرد. شگفت آن که بعد از گذشت چهل و دو سال هنوز «روز انتقام» جمهوری اسلامی تبدیل به «روز رحمت» نشده و همچنان چرخ حکمرانی بر مدار کینه ورزی می گردد و علاوه بر دهها هزار نفری که در آغاز انقلاب، قربانی روحیه انتقام گیری و تعدادی اعدام و الباقی مجبور به مهاجرت شدند، در سالهای بعد طیفی وسیع حتی از میان انقلابیون، زندانی و حصر و اخراج از کار و ممنوع الخروج و ... شدند و اکنون این چرخه اسلام جباری به بازداشت معلمان و بازنشستگان معترض رسیده. سید مصطفی تاجزاده به همراه دهها نفر دیگر از اصلاح طلبان، عصر روز جمعه انتخابات سال 88 بدون آن که هنوز خبری از هر گونه اعتراض و به تعبیر نظام، فتنه ای باشد، بر اساس تئوری اقدام پیشدستانه امنیتی (همان تئوری که اخیرا در ایران در مورد حمله روسیه به اوکراین و اشغال این کشور و کشتار صدها انسان بی گناه و ویرانی دهها شهر و روستا از آن حمایت شد) دستگیر شدند که سهم تاجزاده از این دستگیری 7 سال زندان بود و البته او اکنون دوباره دستگیر و زندانی شده تا سهم دیگری از حکمرانی مبتنی بر اسلام جباری را تجربه کند. این «روز انتقام» نظام آن قدر غلیظ است که حتی شامل استاد برجسته و متدینی چون فقید تازه سفرکرده به دیار باقی دکتر احمد مهدوی دامغانی که سالها در غربت به سر می برد، نیز میشود. آن مرحوم آرزوی بازگشت به ایران را داشت و برای بازگشت خود تضمین امنیتی می خواست که به وی داده نشد. جرمش چه بوده؟ این که: «سند ازدواج شاه و همسرش در محضر او تنظیم شده». خب! جناب آقایان جمهوری اسلامی! مگر پیامبر رحمت در روز فتح مکه، حتی ابوسفیان، سرکرده مشرکین را نبخشید و حتی خانه او را پناهگاه امن برای هر کسی که به آنجا پناهنده شود، قرار نداد؟ و شاید حتی پیامبر، همان روز این خبر غیبی را از جانب خداوند داشت که فرزند و نوه ابوسفیان یعنی معاویه و یزید چه با اسلام و امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین ع و ...خواهند کرد اما در صدد بر نیامد برای حفظ اسلام و نظام، اقدام پیشدستانه در بازداشت و قتل و سرکوب او کند. به نظرم، نظام همچنان فرصت بازگشت به اسلام رحمانی و جبران نسبی بسیاری از اقدامات غیر رحمانی صورت گرفته در گام اول را دارد و می تواند موجی از امید را به جامعه برگرداند و راهی به سوی آینده برای خود و مردم بگشاید. آیا این قلم فرسایی های امثال من به گوش آنان که باید برسد، می رسد؟! تردید دارم. 📚@nasiri1342
انقلابِ قَلم
◀️ اسلام رحمانی، اسلام جباری ✍️مهدی نصیری 📝تقسیم اسلام به رحمانی و جباری، امری ذوقی و یا ناشی از
پاسخ به دوقطبی اسلام رحمانی-جباری ✍ بخش اول ۱- دین اسلام جنبه‌های فروانی مبتنی بر رویکردهای رحمانی، جباری، عقلانی، احساسی، تعبدی، فردی، اجتماعی، حاکمیتی و... دارد که تفکیک و دو قطبی سازی آن ناشی از نگاه تک‌بعدی به اسلام بوده و مصداق نومن ببعض و نکفر ببعض یا حداقل در زمره کتمان برخی حقایق که در دین تبیین شده خواهد گنجید. بنابراین لازمه دین راستین جامع نگری به موضوعات است نه نگاه تک بعدی. «پيامبر با دشمنانى كه از ناحيه‌ى آنها خطر وجود داشت، به‌شدّت سختگير بود. همان آدم مهربان، همان آدم دلرحم، همان آدم پرگذشت و با اغماض، دستور داد كه خائنان بنى‌قريظه را - كه چند صد نفر مى‌شدند - در يك روز به قتل رساندند و بنى‌نضير و بنى‌قينقاع را بيرون راندند. و خيبر را فتح كردند؛ چون اينها دشمنان خطرناكى بودند. پيامبر با آنها اوّلِ ورود به مكه كمال مهربانى را به‌خرج داده بود؛ اما اينها در مقابل خيانت كردند و از پشت خنجر زدند و توطئه و تهديد كردند. پيامبر عبداللَّه‌بن‌اُبى را تحمّل مى‌كرد؛ يهودى داخل مدينه را تحمّل مى‌كرد؛ قرشى پناه‌آورنده‌ى به او يا بى‌آزار را تحمل مى‌كرد. وقتى مكه را فتح كرد، چون ديگر خطرى از ناحيه‌ى آنها نبود، حتى امثال ابى‌سفيان و بعضى از بزرگان ديگر را نوازش هم كرد؛ اما اين دشمن غدّار خطرناك غيرقابل اطمينان را به‌شدّت سركوب كرد. اينها اخلاق حكومتى آن بزرگوار است.»(خامنه¬ای،23 /اردیبهشت/ ۱۳۷۹) ۲- قرآن همانگونه که آیات فراوانی درمورد رحمت و بخشایش الهی دارد، آیات زیادی نیز درخصوص عذاب و عقاب دارد که همانگونه که گفته شد نشان از همه‌جانبه گرایی قرآن دارد و ذکر گزینشی چند آیه با موضوعی خاص و قضاوت در مورد کل آن پسندیده نیست. «تعریف اسلام رحمانی چیست؟ خب، خدای متعال، هم رحمان و رحیم است، هم «اشدّالمعاقبین» است؛ هم دارای بهشت است، هم دارای جهنّم است. خدای متعال، مؤمنین و غیر مؤمنین را یک‌جور به حساب نیاورده؛ اَفَمَن کانَ مُؤمِنًا کَمَن کانَ فاسِقًا لا یَستَوون.(سوره سجده، آيه 18) اسلام رحمانی که گفته میشود، قضاوتش در مورد مؤمن، در مورد غیر مؤمن، در مورد کافر، در مورد دشمن، در مورد کافرِ غیر دشمن چیست؟ همین‌طور پرتاب کردن یک کلمه بدون عمق‌یابی، کاری است غلط و احیاناً گمراه‌کننده. بعضی‌ها که در حرفها و نوشتجات و اظهارات این تعبیر «اسلام رحمانی» را به کار میبرند، انسان مشاهده میکند و خوب احساس میکند که این اسلام رحمانی یک کلیدواژه‌ای است برای معارف نشئت‌گرفته‌ی از لیبرالیسم، یعنی آن چیزی که در غرب به آن لیبرالیسم گفته میشود. البتّه تعبیر لیبرالیسم و عنوان لیبرالیسم برای تمدّن غربی و فرهنگ غربی و ایدئولوژی غربی هم تعبیر غلطی است؛ چون واقعاً آنها نه لیبرالند، نه اعتقاد به لیبرالیسم به معنای واقعی کلمه دارند؛ ولی خب حالا یک اصطلاحی است لیبرالیسم. اگر اسلام رحمانی اشاره‌ی به این است، این، نه اسلام است، نه رحمانی است؛ مطلقا.»(خامنه¬ای، ۱۳۹۴/۰۴/۲۰) ۳- بعد از ماجرای جنگ مسلمانان با کفار که بدلیل عظمت سپاه اسلام به تسلیم شدن کفار و فتح مکه انجامید، پیامبر درخصوص افرادی که "درصدد تقابل برنیایند و تسلیم شوند"، مرحمه و گذشت نمودند که موید همه جانبه گرایی اسلام است: به وقت جنگ، جنگ و قتال و به وقت تسلیم شدن دشمن، مهربانی و گذشت. لذا حرکت پیامبر به سمت مکه برای جنگ، ماهیت جباری و پذیرش تسلیم شدن کفار، ماهیت رحمانی اسلام است.« اگر معنای اسلام رحمانی این است که ما با دشمنانی که علیه اسلام، علیه ایران، علیه ملّت ایران، علیه پیشرفت ایران دارند تلاش میکنند و از هیچ کوششی فروگذار نمیکنند، بایستی با چهره‌ی محبّت‌آمیز، با دل صاف و پاک برخورد کنیم، نه، این اسلام نیست.»(خامنه¬ای، ۱۳۹۴/۰۴/۲۰) ۴- دینداری اجباری نیست اما به شرطی که فراتر از جنبه‌های خصوصی و فردی نرود. لذا پذیرش چهارچوب‌های اجتماعی دین اسلام که نمود بیرونی دارد، لازم، ضروری و قانونی است و تخلف از آن موجب عقوبت است مانند حدود فراوان شرعی که برای گناهانی که در ملا عام انجام می‌شود، تعیین شده است. و این از جنبه‌های ماهیت حاکمیتی دین اسلام است.«اسلام ما اسلامی است متكی به معنویت، عقلانیت و عدالت.»(۱۳۸۳/۰۵/۲۵) «ما مسلمان ها اگر قدر تعالیم اسلام را بدانیم و به عمق آنها پی ببریم،خواهیم توانست یک دنیای نو، منطبق برخواست های حقیقی و فطری انسان به وجود بیاوریم.»(۱۳۸۳/۰۱/۰۲) ۵- قضاوت درخصوص تجربه حکومت دینی نیز باید از جنبه‌های مختلف و براساس بررسی‌های دقیق باشد. قطعا کشور ما (مانند هر کشور دیگری) دارای مشکلاتی است، اما اینکه این مشکلات از ساختار دین و حکومت دینی نیست بلکه ناشی از رفتار نسنجیده، غیرمدیریتی و بعضا عدول از آرمان‌های اولیه انقلاب اسلامی و... است که موجب وضعیت موجود شده، فکر در عوامل آسیب¬زا و شناخت نقاط ضعف و قوت ما را از خطای یکجانبه گرایی در قضاوت دور می‌کند.
انقلابِ قَلم
پاسخ به دوقطبی اسلام رحمانی-جباری ✍#طیبه_قائمی_بافقی بخش اول ۱- دین اسلام جنبه‌های فروانی مبتنی بر
پاسخ به دوقطبی اسلام رحمانی-جباری ✍ بخش دوم ۶- درخصوص تأثیرپذیری فقه تشیع از اسلام اموی و عباسی که ظلم و جور آنها بر ائمه هدی برهمگان روشن است، به دور از مبناهای عقلانی است، البته تا رسیدن به سیره نبوی و علوی راه بسیار باید پیمود.« دوران خلافت مروانی و سفیانی و عباسی، دورانی بود که ارزشهای اسلامی از محتوای واقعی خودشان خالی شدند. صورتهایی باقی ماند؛ ولی محتواها، به محتواهای جاهلی و شیطانی تبدیل شد. آن دستگاهی که می‌خواست انسانها را عاقل، متعبد، مؤمن، آزاد، دور از آلایشها، خاضعِ عنداللَّه و متکبر در مقابل متکبران تربیت کند و بسازد - که بهترینش، همان دستگاه مدیریت اسلامی در زمان پیامبر(ص) بود - به دستگاهی تبدیل شد که انسانها را با تدابیر گوناگون، اهل دنیا و هوی‌ و شهوات و تملق و دوری از معنویات و انسانهای بی‌شخصیت و فاسق و فاسدی می‌ساخت و رشد می‌داد. متأسفانه، در تمام دوران خلافت اموی و عباسی، این‌طور بود.»(خامنه¬ای، ۱۳۶۹/۰۱/۲۲) ۷- روز رحمت شامل کسانی است که درصدد تقابل با اصل حکومت نباشند. نمی‌شود توقع داشت که از یک سو عده‌ای در رفتار و گفتار خود در تقابل اصول حاکمیتی ایران باشند و از سوی دیگر حاکمیت با آنها از در رحمت وارد شود. پاسخ تقابل، تقابل است و صبر حاکمیت نیز حدی دارد. «اسلام ناب و خالص، اسلامِ توحید و وحدت بین امّت اسلامی، اسلامِ «و لن یجعل اللَّه للکافرین علی المؤمنین سبیلا»(سوره نساء،آیه141)، اسلامِ «الاسلام یعلو و لا یعلی علیه»(نهج الفصاحه ص 214 حدیث1056) اسلامی که می‌گوید: «و لو انّ اهل القری امنوا و اتّقوا لفتحنا علیهم برکات من السّماء والأرض»(سوره اعراف،آیه96) برگشت به این اسلام، تنها علاج و نسخه‌ی درمان امّت اسلامی است و این ممکن است. امروز حرکت به سمت این اسلام، از شرق تا غرب دنیای اسلام، همه جا را فراگرفته و این همان چیزی است که دشمنان اسلام را دستپاچه کرده است.»(خامنه¬ای، ۱۳۸۲/۰۲/۲۹)
هدایت شده از تاملی دیگر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفت:(‏وقتی هزاران نفر مثل او‌می‌پوشند،چرااو راگرفتید؟حالا گرفتیدومعلوم هم شدکه‌آزارش‌نداده‌اید، چرا یک"غلط‌کردم"درست وحسابی نمی گویید؟) ؟ آیابهتر نبود،درتریبونهای عمومی بجای راه اندازی جنگ‌مذهبی با اهل‌ سنت به نام دفاع ازاهل بیت،آنان را به محبت‌اهل‌ بیت دعوت میکردید،تامثل امروز،برای جذب به خودت، مجبور نشوی، حکم‌ مسلم خدا راانکارکنید؟ آقای مهندسی که بامطالعات شخصی، خودت را درنقش یک عالم شیعی دارید غالب‌می کنید؟! اما در حدیک عامل انگلیسی دو نبش، سقوط می کنید؟! در یک نبش، نقش افسر جنگ‌مذهبی ؟! در نبش دیگر در نقش افسر روشنفکر ضد حجاب؟!! کلمه(غلط کردم)را بایدکسانی بگویندکه از شماطلبه منبری وشاگردعملی شیعه‌ی انگلیسی، یک سیلبریتی ساخته، که برای‌ رسانه ملی، شاخ و شانه می‌کشد! وشما بگوئید که باجنجال احمقانه‌ات از یک امام شنبه در یک روستای ایران، یک شخصیت جهانی ضد وحدت ساختید. اما عمله‌های آمریکا، آخوندنماهای افسادطلب چیزی نگفتم، چونکه از آنان در سطح جامعه،چیزی جز بوی تعفُّن مرده‌خور به مشام نمی رسد،آنهم برای بقاءخط اُموی‌شان.همان کسانی که ازکنار عبورکردند؟ ؟ اوج رونمائی چهره‌ی پنهان‌او در ایفای نقش شیعه انگلیسی، در داستان بود. از آن حادثه بیشتر نسبت به موضع گیریهای او حساس شدم، دیدم مهتمرین تریبون نظام را در خدمت تشیع انگلیسی به اشغال در آورده لذا منتظرزمان مناسب معرفی او، بودم.
🔴🔴🔴 بیانیه محقق داماد در واکنش به ماجرای مهسا امینی؛ و در ادامه جوابیه ای به ایشان انا لله وانا الیه راجعون حادثه مرگ جانسوز هموطن عزیزمان مهسا امینی موجب جریحه دارشدن قلوب مردم شریف ایران شد . اینجانب ضمن عرض تسلیت این مصیبت به خاندان داغداروعموم ملت سوگوار ،رخصت می طلبم که به چند نکته تاکید وتصریح نمایم؛ ۱- دروقوع این حوادث به دنبال خاطی گشتن وحتی به مجازات خاطیان رده های پایین بسنده کردن نه درد وسوزعمومی را تسکین می بخشد ونه امیدی به عدم تکرارنظیر ان ایجاد میکند . زیرا این حوادث معلول است وباید درجستجوی علتها بود . ۲- درحادثه ننگین زندان کهریزک سال ۸۸ برغم وقوع جنایتی هولناک وننگین سرانجام به مجازات چند مباشر ضعیف منتهی شد واسباب اقوی نه تنها معفوبلکه برخی درمقامات برترمنصوب شدند درحالییکه به یقین حادثه مزبور دال بر بی کفایتی وسوأ مدیریت انان بود وچنانچه شایسته سالاری انجام می شد ازتکراران جلوگیری بعمل می امد . ۳- امربه معروف ونهی ازمنکر به معنای صحیح ومنطبق با تعلیمات اسلامی را هرگز کسی انکارنمی کند . ولی به یقین این دو فریضه الهی شرایطی دارد ودرراس انهانه تنها اشنایی بلکه اگاهی کافی وعمیق مجریان با معروف ومنکراست . تشکیل این نهاد ودادن ان بدست افرادنااگاه انحرافی است روشن از تعالیم اسلامی وراهی است برای سلب ازادیهای قانونی وشرعی شهروندان . در روایت مسعده بن صدقه امام صادق (ع) فرمودند: امربه معروف ونهی ازمنکر باید توسط کسانی انجام شود که معروف را ازمنکر بشناسند نه کسانی که خودهدایت نشده اند تا دیگران را هدایت کنند – وسایل ج۱۱ ص۲۰۰) ۴-مظهرکامل معروف تذکر خیرخواهانه ونقد قدرت حاکمه است ونه دخالت درحریم خصوصی شهروندان ومنحرف ساختن افکارعمومی ازوظایف اصلی انان . ۵-درجامعه ای که فساد وسوء استفاده ورانت واختلاس وارتشا هرروز خبرش حتی از رسانه ملی بگوش میرسد وارقامش حیرت اوراست به یقین نهی از منکر معنای دیگری می یابد وموارد اهمی خواهد یافت وترجیح اهم برمهم روش خردمندان است. ۶-تامین امنیت شهروندان اصلی ترین وظیفه قدرت حاکم است . قدرت حاکم نمیتواند با بکارگیری افراد نااگاه ودادن لقب ارشاد ومرشد به انان‌ موجبات سلب اسایش گردد . اینگونه القاب شایسته صالحان علمی وعملی است . ۷-جرم انگاری وتعیین مجازات نسبت به اعمال ورفتار شهروندان کاربسیار دقیقی است ودرجوامع پیشرفته جهان امروزهمواره توسط متخصصان دانش حقوق وعلوم اجتماعی وروانشناسی انجام میگیرد ودرجامعه ما نیز انچه جنبه فقهی دارد بایستی توسط فقیهان عالی رتبه وواجد درجه اجتهاد مسلم انجام شود تامبادا موضوعی که اصل ویا حدودوثغورش جای سوال وتردید دارد صرفا به خواسته ونظرگروه ویافردی برجامعه تحمیل گرددوموجبات تنفروانزجار از شریعت سهله وسمحه احمدی را فراهم اورد . ۸-پاسخگوی اصلی درپیشگاه الهی وسپس ملت شریف ایران نسبت به این گونه حوادث تلخ کسانی هستند که روزی به نام امربه معروف، تهمت وافترا ودروغ پردازی وهتک حرمت وسلب کرامت وحقوق انسانی را حلال ومجاز وحتی فریضه دانستند وازین رهگذر عالمان را ملجم وجاهلان را مکرم ساختند . ربنا وعلیک توکلنا والیک انبنا والیک المصیر سید مصطفی محقق داماد‌
انقلابِ قَلم
🔴🔴🔴 بیانیه محقق داماد در واکنش به ماجرای مهسا امینی؛ و در ادامه جوابیه ای به ایشان انا لله وانا الی
⚫️ نقدی بر سخنان بی اساس و مغرضانه سید مصطفی محقق داماد؛ نامیدن بی مبالاتی نسبت به هنجارهای شرعیو قانونی بنام آزادیهای قانونی و شرعی و سپس زدن انگ سلب آزادیهای شرعی و قانونی شهروندان، به مجریان قانون از یکسو و محسوب نمودن برخورد با مرتکبان جرائم مشهود در ملأعام بعنوان دخالت در حریم خصوصی شهروندان از سوی مدعی دانش فقه و حقوق را چه بنامیم؟!!! ایشان نهی از منکراتی همچون اختلاس و ارتشاء را از موارد اهم نهی از منکر، و نهی از بد حجابی را مهم فرض کرده و سپس ترجیح اهم بر مهم را روش خردمندان معرفی کرده است. ظاهراً ایشان با این بیان خواسته است موارد نهی از اختلاس و ارتشاء و نهی از بد حجابی را در باب تزاحم داخل نماید در حالی که ملاک باب تزاحم در اینجا موجود نیست زیرا تزاحم عبارت است از تنافی دو حکم به سبب عدم امکان جمع بین آن دو در مقام امتثال. و در اینجا هیچ منافاتی میان نهی از رفتار هنجارشکنانه بد حجابی و نهی از منکر اختلاس، در مقام امتثال وجود ندارد و هر دو قابل جمع هستند و می توان با سازوکارهای موجود به هر دو عمل نمود. علاوه بر این لازمه فاسد پذیرش استدلال ایشان و تخطی از ملاک باب تزاحم، این است که بسیاری از حدود و تعزیرات به عنوان لزوم عمل به اهم تعطیل گردد؛ مانند تعطیلی حدود سرقت و شرب خمر و عدم رسیدگی به دعاوی حقوقی و...به بهانه عمل به اهم مانند اجرای قصاص نفس. لزوم ارجاع تشخیص جرم انگاری موضوع بد حجایی به متخصصان دانش حقوقی!!! و تشکیک در اصل لزوم حجاب و حدود و ثغور آن نیز از دیگر اشتباهات فاحش این مقاله است. ⚫️ به نظر می‌رسد صاحب این مقال بر اثر عجله در غنیمت دانستن فرصت پیش آمده برای عقده گشایی علیه نظام، مجالی برای باز خوانی و تصحیح مقاله خود نداشته است. @enqelabeqalam_ir
هدایت شده از محمدرضا باقرزاده
نقدی برادرانه بر سخنان انتقادی جناب آقای حامد کاشانی بمناسبت در گذشت مرحومه خانم مهسا امینی بسم‌الله الرحمن الرحیم جناب حجت الاسلام والمسلمین آقای حامد کاشانی عزیز سلام علیکم در حادثه تاثر برانگیز درگذشت یکی از هم وطنانمان، مرحومه‌ مهسا امینی، موضع گیری های فراوانی از سر انسان‌دوستی و رأفت اسلامی گرفته تا فرصت طلبی معاندان و ضد انقلاب را شاهد بودیم که در این میان موضع گیری دلسوزانه و در عین حال بسیار تند و یکجانبه گرایانه شما جلب توجه و تعجب کرد. به جهت برادری ایمانی و اخوت ولایی وحقی که از سحرهای ماه مبارک بر گردن من پیدا کرده آید به شما علاقمند هستم و به همین جهت در خصوص بیانات شما چند نکته را یادآور می‌شوم: ۱. گشت ارشاد دقیقا از چه اقدامی باید عذر خواهی کند؟ محاکمه ای که کرده؟ مجازاتی که نباید می کرد و بیش از حد قانونی بوده؟ یا برای یک جلسه توجیهی و‌تبیینی برای فرد خاطی باید عذرخواهی شود؟ اگر منظور شما قسم اخیر است احتمال بدهید که در خون همه ناهیان از منکری که بخاطر یک نهی از منکر ساده به شهادت رسیدند شریک هستید چون آنها هم هر چند بدون ون و لباس فرم و تشکیلات انتظامی، اهل ارشاد بودند و با این سخن شما بیخود کرده اند که ارشاد کرده اند و باید بگویند غلط کردیم. ۲. اگر مراد شما مخالفت با روش یک بام و دو هوا در مقابله‌با مفاسد و این که چرا سراغ یقه سفیدها و بالاشهری ها و آقازاده ها و سلبریتی های بی‌حجاب نمی‌روند مطلب کاملا درستی است و مطلوب آحاد جامعه است لکن به نظر می رسد درست نباشد مامور قانون را برای خطای مامور دیگری توبیخ کنید. چرا دلخوری خودتان از ترک‌فعل های مقامات و نهادهای دیگری همچون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دیگر نهادهای مرتبط را بر سر نیرویی خالی می کنید که وظیفه ذاتی اش یعنی مقابله با مظاهر قانون‌شکنی را انجام می‌دهد؟ ۳. لازمه فرمایشات شما تعطیل اجرای قانون تا زمان فراگیری اجرای آن است. به این معنا که اگر سیل در راه است آتش سوزی را نباید مهار کرد و تا با مجرمان گردن‌کلفت برخورد نشده نمی‌توان به صورت نرم‌ و‌ با مدارا‌ آن گونه که در ارشاد و نهی از منکر‌ هست با مفاسد خرد هم برخورد شود!! ۴. شما که صلاحیت ناهی از منکر و‌توجیه کننده را به صراحت و قطعیت منتفی دانستید لطفا بفرمایید چه‌کسی‌ یا چه‌کسانی یا چه‌نهادی مسئول صلاحیتدار انجام این تکلیف است؟ البته ما شما را صالح می‌دانیم که از فردا تشکلی از مومنان را برای ارشاد و امر به معروف و نهی از منکر تشکیل دهید و‌مطمئن باشید از شما حمایت خواهیم کرد و اگر خدای ناکرده در این بین شخصی به دلیل عارضه قلبی دچار حادثه شد از شما نخواهیم خواست توبه کرده و اظهار ندامت کنید چون در پای منبر ارشاد شما هم ممکن است کسی سکته کرده و به لقای الهی برسد. ۵. شما از ما بهتر می‌دانید که حضرت امیر مومنان علیه السلام هم که مرد‌ مبارزه با گردن‌کلفت ها و دانه‌درشت ها بود اجازه درشت شدن مفاسد ریز و فراگیر شدن آنها و غرق‌شدن‌آحاد مردم در گرداب مفاسد را نمی‌داد و همواره اهل ارشاد عموم مردم و نصیحت و خیرخواهی برای آنها بود. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم‌ و فرجنا بهم. قم مقدسه. محمدرضا باقرزاده @MohamadRezaBagherzadeh
هدایت شده از KHAMENEI.IR
1067982592_-1739128094.mp3
1.29M
🎙 | تواصی به حق و صبر یادتان نرود 🔺️بیانات رهبر انقلاب در پایان مراسم عزاداری اربعین حسینی. ۱۴۰۱/۰۶/۲۶ 🏷 | 💻 Farsi.Khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا