eitaa logo
اهل بصیرت درکربلا
47 دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
9هزار ویدیو
106 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
11.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای شرمندگی برای بی پولی...... برای آزادییییییییی🤦‍♂🙊 ┄┅┅┅┅❀jejonoob❀┅┅┅┅┄ https://eitaa.com/jejonoob ☝🏻 https://chat.whatsapp.com/J7AdVnFPi6Z6I4LhG6lx0W ☝🏻
30.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️گروه سرود پدر دختری❤️ واقعاً عالیه، هم عالی واقعاً جای این دست کارها در صدا و سیما خالی هست... واقعا بسیار زیباست
هدایت شده از درجستجوی حقایق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺این زن ترکیه‌ای وقتی رفتن نجاتش بدن ، تا وقتی بهش حجاب نرسوندن از زیر آورها بیرون نیومد... 🦋
🔹ترکیه: تعداد کشته‌های زمین‌لرزه به ۱۲ هزار نفر و زخمی‌ها به ۶۳ هزار نفر رسید. ┄┅┅┅┅❀jejonoob❀┅┅┅┅┄ https://eitaa.com/jejonoob ☝🏻 https://chat.whatsapp.com/J7AdVnFPi6Z6I4LhG6lx0W ☝🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | بیست و دوم بهمن امسال ان‌شاءالله به توفیق الهی مظهر حضور مردم، مظهر عزت مردم، مظهر اعتماد مردم به یکدیگر است. مظهر اتحاد ملی است. من توصیه‌ام به آحاد مردم این است سعی کنند این راهپیمایی را، این روز بزرگ را، این حرکت باشکوه را را مظهر اتحاد ملی و وحدت ملی قرار دهند. این پیام را بطور صریح به دشمن برسانند که تلاش او برای از بین بردن اتحاد ملی، تلاش خنثی شده‌ای است. 💻 Farsi.Khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بهلول هر وقت دلش می گرفت به کنار رودخانه می رفت و می نشست و به آب نگاه می کرد و با گل های کنار رودخانه خانه می ساخت . یک بار در حال انجام این کار صدای پایی شنید دید همسر خلیفه هست از بهلول پرسید چه می کنی ؟ او با لحنی جدی گفت بهشت می سازم همسر خلیفه که می دانست بهلول شوخی می کند گفت آنرا می فروشی ؟ جواب داد به صد دینار می فروشم . بهلول صد دینار را گرفت و گفت این بهشت مال تو و به طرف شهر رفت بین راه به هر فقیری می رسید یک سکه به او می داد وقتی همه دینارها را صدقه داد با خیال راحت به خانه بازگشت . همان شب همسر خلیفه در خواب دید وارد باغ بزرگ و زیبایی شده در آنجا یک ورق طلایی رنگ به او دادند و گفتند این همان قباله بهشتی است که از بهلول خریده ای . او بعد از بیدار شدن در حالی که خیلی خوشحال بود ماجرا را برای همسرش تعریف کرد . مشتاق شد تا او هم یکی از همان بهشت ها را از بهلول بخرد اما بهلول به هیچ قیمتی حاضر به فروش نشد . وقتی با ناراحتی علتش را از بهلول پرسید او جواب داد : همسر شما آن بهشت را ندیده خرید اما تو می دانی و می خواهی بخری من به تو نمی فروشم ... 👳 @mollanasreddin 👳