eitaa logo
⚡️ݥعڔڣٺ زݩــ❣ـ.ڋڱے إښــݪأݥے
1.4هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
1.9هزار ویدیو
247 فایل
🔻 با ما همراه باشید با 🔻 🔸بشارت های آخرالزمانی و مهدوی 🔸تحلیل های سیاسی و منطقه ای ارتباط با خادم کانال : به صورت ناشناس 👇👇 payamenashenas.ir/Entezar313 به صورت مستقیم 👇👇 @Sarbaze_eslam
مشاهده در ایتا
دانلود
⚡️ݥعڔڣٺ زݩــ❣ـ.ڋڱے إښــݪأݥے
🌺🍃🎉🎊‌∝∝🎀∝∝🎊 🍃🌸 🎉 🎊#عاشقانه_مذهبی_دو_مدافع 💙💍❤️ #قسمت_چهل_یکم _رفیقم شهید شده... مات و مبهوت بهش نگ
🌺🍃🎉🎊‌∝∝🎀∝∝🎊 🍃🌸 🎉 🎊 💙💍❤️ ❤️ ❤️ _پیکر مصطفے رو نتونستـݧ بیارݧ عقب افتاد دست داعش چشماش پر از اشک شد و سرش رو تکیه داد دستے بہ موهاش کشیدو با یک آه بلند ادامہ داد _مـݧ و مصطفے از بچگے تو یہ محلہ بزرگ شده بودیم خنده هامو گریہ هامو دعوا هامو،آشتے هامو هیئت رفتناموݧ همش باهم بود _مـݧ داداش نداشتم و مصطفے شده بود داداش مـݧ هم سـن بودیم اما همیشہ مث داداش بزرگتر ازش حساب میبردم و بہ حرفش گوش میدادم کل محل میدونستـݧ کہ رفاقت منو مصطفے چیز دیگہ ایه تا پیش دانشگاهے باهم تو یہ مدرسہ درس خوندیم همیشہ هواے همدیگرو داشتیم _کنکور هم دادیم. اما قبول نشدیم بعد از کنکور تصمیم گرفیتم کہ بریم سربازے سہ ماه آموزشیمونو باهم بودیم اما بعدش هرکدومموݧ افتادیم یہ جا اوݧ خدمتش افتاد تو سپاه کرج منم دادگسترے تهران براموݧ یکم سخت بود چوݧ خیلے کم همدیگرو میدیدیم _بعد از تموم شدن سربازے مصطفے هموݧ جا تو سپاه موند هر چقدر اصرار کردم بیا بریم درسمونو ادامہ بدیم قبول نکرد میگفت یکم اینجا جابیوفتم بعدش میرم درسمم ادامہ میدم _همیشہ با خنده و شوخے میگفت: داداش علے الان بخواے زنگ بگیرے اول ازت میپرسـݧ حقوقت چقدره❓خونہ دارے❓ماشیـݧ دارے❓ کسی بہ تحصیلاتت نگاه نمیکنہ کہ بنظرم تو هم یہ کارے براے خودت جور کـݧ ازش خواستم منم ببره پیش خودش اما هر چقدر تلاش کردیم نشد کہ نشد _از طرفے بابا هم اصرار داشت کہ مـݧ درسم و ادامہ بوم اوݧ سال درس خوندم و کنکور دادم و رشتہ ے برق قبول شدم مـݧ رفتم دانشگاه و مصطفے همچنان تو سپاه مشغول بود _ازش خواستم حالا کہ تو سپاه جا افتاده کنکور بده و وارد دانشگاه بشہ اما قبول نکرد میگفت چوݧ تازه مشغول شدم وقت نمیکنم کہ درس هم بخونم یک سال گذشت. مـݧ توسط آشنایے کہ داشتیم تو همیـݧ شرکتے کہ الاݧ کار میکنم استخدام شدم _ما هر پنج شنبہ میومدیم کهف هیئت. مصطفے عاشق کهف و شهداے اینجا بود اصلا ارادت خاصے بهشوݧ داشت هیچ وقت بدوݧ وضو وارد کهف نشد _یہ بار بعد از هیئت حالش خیلے خراب بود مثل همیشہ نبود اولش فکر کردم بخاطر روضہ ے امشبہ آخہ اون شب روزه ے بہ شهادت رسوندݧ ابےعبدللہ و خونده بودݧ مصطفے هم ارادت خاصے بہ امام حسیـݧ داشت. همیشہ وقتے تو قضیہ اےگیر میکرد بہ حضرت توسل میکرد _یک ساعتے گذشت اما حال مصطفے تغییرے نکرد نگراݧ شده بودم اما چیزے ازش نپرسیدم تا اینکہ خودش گفت کہ میخواد در مورد مسئلہ ے مهمے باهام حرف بزنہ دستشو گذاشت روشونمو بابغض گفت: داداش علے برام خیلے دعا کـ، چند وقتہ دنبال کارامم برم سوریہ _دارم دوره هم میبینم اما ایـݧ آخریا هرکارے میکنم کارام جور نمیشہ شوکہ شده بودم و هاج و واج نگاهش میکردم موضوع بہ ایـݧ مهمے رو تا حالا نگفتہ بود اخمام رفت تو هم لبخند تلخے زدم .دستم گذاشتم رو شونشو گفتم : دمت گرم داداش حالا دیگہ ما غریبہ شدیم❓ _حالا میگے بهمو❓ اینو گفتم و از کنارش گذشتم دستم رو گرفت و مانع رفتنم شد کجا میرے علے❓ ایـݧ چہ حرفیہ میزنے❓ بہ ما دستور داده بودݧ کہ به هیچ کس حتے خوانواده هاموݧ تا قطعے شدݧ رفتنموݧ چیزے نگیم _الاݧ تو اولیـݧ نفرے هستے کہ دارم بهت میگم داداش از تو نردیکتر بہ مـݧ کے هست❓ برگشتم سمتش و با بغض گفتم:حالا اوݧ هیچے تنها میخواے برے بی معرفت❓ پس مـݧ چے❓ تنها تنها میخواے برے اون بالا مالا ها❓ داشتیم آقا مصطفے❓ ایـنہ رسم رفاقت و برادرے❓ علے جاݧ بہ وللہ دنبال کاراے تو هم بودم اما بہ هر درے زدم نشد کہ نشد رفتـݧ خودم هم رو هواست. هرکسے رو نمیبرݧ ماهم جزو ماموریتمونہ خلاصہ اوݧ شب کلے باهام حرف زدو ازم خواست براش دعا کنم یک هفتہ بعد خبر داد کہ کاراشه جور شده تا چند روز دیگہ راهیہ خیلے دلم گرفت اما نمیخواستم دم رفتـݧ ناراحتش کنم وقتے داشت میرفت خیلے خوشحال بود چشماش از خوشحالے برق میزد _رو کرد بہ مـݧ و گفت حالا کہ مـݧ نیستم پنج شنبہ ها کهف یادت نره ها از طرف مـݧ هم فاتحہ بخوݧ و بہ یادم باش از شهداے کهف بخواه هواے منو داشتہ باشـݧ و ببرنم پیش خودشوݧ _اخمهام رفت تو هم وگفتم ایـݧ چہ حرفیہ❓خیلے تک خوریا مصطفے خندیدو گفت تو دعا کـݧ مـݧ اونور هواے تورو هم دارم بعد از رفتنش چند هفتہ اومدم کهف اما نمیتونستم اینجارو بدوݧ مصطفے تحمل کنم از طرفے احتیاج داشتم با شهدا حرف بزنم و دردو دل کنم براے همیـݧ بجاے کهف پنج شنبہ ها میرفتم بهشت زهرا _اولیـݧ دورش ۴۵ روزه بود وقتے برگشت خیلے تغییر کرده بود مصطفے خیلے خوش اخلاق بود طورے کہ هرجا میرفتیم عاشق اخلاقش میشدݧ مردتر شده بود احساس میکردم چهرش پختہ تر شده _تصمیم گرفت بود قبل از ایـݧ کہ دوباره بره ازدواج کنہ خیلے زود رفت خواستگارے و با دختر خالش کہ از بچگے دوسش داشت اما چیزے بهش نگفتہ بودازدواج کرد دو هفته بعداز عقدش دوباره رفت ادامه دارد..... ✨🌹 @entezaar313 🌹✨ 🎉 🍃🌸 🌺🍃🎉🎊∝∝🎀∝∝🎊
⚡️ݥعڔڣٺ زݩــ❣ـ.ڋڱے إښــݪأݥے
.🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃 🌼🍃🌼🍃 🍃🌼 🌼 🍃 ❣﷽❣ ◻️ ◻️ ☑️ ◻️ پرســـ❓ــش و پاســـ🖊ــــخ مهــــــدوے ⭕️د
.🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃 🌼🍃🌼🍃 🍃🌼 🌼 🍃 ❣﷽❣ ◻️◻️☑️◻️ پرســـ❓ــش و پاســـ🖊ــــخ مهــــــدوے ⭕️ ﭼﺮﺍ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ(ﻉ) ﻏﯿﺒﺖ ﮐﺮﺩﻧﺪ، ﺁﯾﺎ ﺧﺪﺍ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺖ با قدرت خود و "ﺑﺪﻭﻥ ﻏﯿﺒﺖ" ﺟﺎﻥ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﮐﻨﺪ⁉️ ✍ پاسخ: ☝️ﻗﻄﻌﺎ ﺧﺪﺍﯼ ﻣﺘﻌﺎﻝ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﺪﻭﻥ ﻏﺎﯾﺐ ﺷﺪﻥ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ (ﻋﺞ) ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﮔﺰﻧﺪ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﺣﻔﻆ ﮐﻨﺪ . 🔸 ﺍﻣﺎ ﺁﯾﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﺻﻔﺖ ﺧﺪﺍﯼ ﻣﺘﻌﺎﻝ، ﺍﻭﺳﺖ؟ 🔸ﺁﯾﺎ ﺩﺭ ﺗﻘﺪﯾﺮﻫﺎﯼ ﺍﻟﻬﯽ ﻏﯿﺮ ﻗﺪﺭﺕ ﺍﻭ ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻣﻮﺛﺮ ﻧﯿﺴﺖ؟ 🔰ﺧﺪﺍﯼ ﻣﺘﻌﺎﻝ ﻣﺸﯿﺘﺶ ﺑﺮ ﺣﻔﻆ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﻮﺳﯽ (ﻉ) ﺗﻌﻠﻖ ﮔﺮﻓﺖ، ﺍﻣﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺪﺍﻥ ﮔﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﻋﻘﻞ ﻧﺎﻗﺺ ﻣﺎ ﺗﺠﻮﯾﺰ ﻣﯿﮑﻨﺪ، ﺣﻔﻆ ﻧﮑﺮﺩ! ﻭ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﻣﺨﻔﯽ ﻧﮕﺎﻩ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺍﻭ، ﯾﺎ ﺣﺘﯽ ﺿﺪ ﺿﺮﺑﻪ ﮐﺮﺩﻧﺶ، ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﺧﻮﺩ ﻓﺮﻋﻮﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ! ﻭ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﮔﺰﻧﺪ ﺩﺷﻤﻦ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﻮﺩ: 💠ﻓَﺎﻟْﺘَﻘَﻄَﻪُ ﺁﻝُ ﻓِﺮْﻋَﻮْﻥَ ﻟِﯿَﮑُﻮﻥَ ﻟَﻬُﻢْ ﻋَﺪُﻭًّﺍ ﻭَ ﺣَﺰَﻧﺎ💠 ﭘﺲ ﺁﻝ ﻓﺮﻋﻮﻥ ﻣﻮﺳﻰ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺭﯾﺎ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﺗﺎ ﺩﺷﻤﻦ ﻭ ﻣﺎﯾﻪ ﺍﻧﺪﻭﻩﺷﺎﻥ ﺷﻮﺩ . 📖 سوره ﻗﺼﺺ،آیه 8 🌟ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ (ﻋﺞ) ﻧﯿﺰ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻧﮑﺘﻪ ﺩﻗﺖ ﮐﻨﯿﻢ ﮐﻪ ﺍﻣﺎﻡ، ﺭﻫﺒﺮﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﻫﺪﺍﯾﺖ ﻣﺮﺩﻡ، ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺭﺍ ﺍﺻﻼﺡ ﮐﻨﺪ، ﻧﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﻫﺮ ﻭﺿﻊ ﻭ ﺣﺎﻟﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ .🌟 📜 ﺩﺭ ﺭﻭﺍﯾﺎﺕ ﻧﯿﺰ ﺑﯿﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﮐﻌﺒﻪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻣﺮﺩﻡ ﻧﻤﯽﺭﻭﺩ، ﺑﻠﮑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺍﻭ ﺑﯿﺎﯾﻨﺪ. 🌥 ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﺍﻣﺎﻡ ﺩﺭ ﭘﺮﺩﻩ ﻏﯿﺐ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ ﺗﺎ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺩﺭﮎ ﺿﺮﻭﺭﺕ ﻭﺟﻮﺩ ﺍﻭ ﺑﺮﺳﻨﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩﻥ ﻋﻄﺶ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺭﻫﺒﺮﯼ ﻣﻌﺼﻮﻡ، ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﺮﺩﻩ ﻏﯿﺐ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻭﺭﻧﺪ.🌥 💫💫💫 ✨🌸الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🌸✨ @entezaar313 ⚡️ݥعڔڣٺ ۏ زݩــ❣ـ.ڋڱے إښــݪأݥے🌈 🍃 🌼 🍃🌼 🌼🍃🌼🍃 🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
#یک_نمونه_از_پیامکهای_تاثیرگذار ❤️ شوهر: از هواپیما به برج مراقبت! توی قلب شما جا هست فرود بیام؟ یا باز باید دورتون بگردم؟😇 ❤️زن: فعلا یه دور دور ما بگرد تا ببینیم دستور بعدی چیه!😇😜
دلبستگی یا وابستگی ✍سعی کنید به مردی که در کنار شماست باشید نه !!! 👈 یعنی دلم به تو گرمه؛ در حالی که به این مفهومه که همه چیز من به تو داره؛ 👌شادی من، تفریح من و اینکه حالم خوب باشه همه و همه به بودن تو بستگی دارد...! 📌مردها به شدت از زنان فراری‌اند. از زنانی که اگر یک روز مرد به او زنگ نزند با دعوا از او می‌پرسد کجا بودی؟ چرا زنگ نزدی؟!!! 🔸وقتی مردی که در کنار شماست به شما زنگ نمی‌زند، زمانی که خودش تماس گرفت نپرسید چرا زنگ نزدی؟ بگویید دیروز تماس نگرفتی کلی دلم برات تنگ شده بود؛ چه خوب شد زنگ زدی. مطمئن باشید اینگونه او بیشتر ترغیب خواهد شد که با شما در تماس باشد و خودش خواهد گفت دیروز کجا بوده که زنگ نزده است. @entezaar313 ⚡️ݥعڔڣٺ ۏ زݩــ❣ـ.ڋڱے إښــݪأݥے🌈 💏💏💏💏💏💏💏💏💏💏💏💏💏
دوست داشتم معلم املای تو بودم ! و دوستت دارم را املا بگویم و هی بپرسم تا کجا گفتم ؟ تو بگویی دوستت دارم ... @entezaar313 ⚡️ݥعڔڣٺ ۏ زݩــ❣ـ.ڋڱے إښــݪأݥے🌈
⚡️ݥعڔڣٺ زݩــ❣ـ.ڋڱے إښــݪأݥے
💯 قربانیان اصلی اند. گسسته شدن رشته‌های مهر میان همسران به خاطر دیدن زنان و دختران ناپوشیده، یکی از آفات بدحجابی است. و در صورت جدایی این زن است که بیشتر می‌بیند. 📌بیگانه شهوت‌پرست هم هیچ‌گاه دختری را به‌ خاطر انسانیتش نمی‌خواهد، بلکه بخاطر می‌خواهد و وقتی به هدف خود رسید، در پیش خواهد گرفت و باز هم قربانی اصلی ماجرایی است که خود آغاز کرده است. @entezaar313 ⚡️ݥعڔڣٺ ۏ زݩــ❣ـ.ڋڱے إښــݪأݥے🌈 🌺🍃🌸🌺🍃🌸🌺🍃🌸🌺🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☘ 🌸🍃شهادت امام جواد(ع) لب تشنه زِ عمق جگرش می‌گفت: آه می‌سوخت به ظلمت غریبی چون ماه شد ورد لبش لحظه‌ی آخر، ناگاه "لا یوم کیومک ابا عبدالله" ◾️ @entezaar313
💚خدایا ✨بحق این روز معنوی ▪️شهادت امام جواد(ع) تمام مریضها راشفا تمام قلبهارا جلا تمام مشکلات راحل تمام دعاها را مستجاب تمام خانه هارا غرق در شادےو سرورکن امروزتون زیباو نورانے @entezaar313 ⚡️ݥعڔڣٺ ۏ زݩــ❣ـ.ڋڱے إښــݪأݥے🌈