🔆دنیا مانند گردویی است بی مغز!
🌕ملا مهرعلی خویی، روزی در ڪوچه دید دو ڪودڪ بر سر یڪ گردو با هم دعوا میڪنند...
به خاطر یڪ گردو یڪی زد چشم دیگری را با چوب ڪور کرد.
یڪی را درد چشم گرفت و دیگری را ترس چشم درآوردن،
◀️گردو را روی زمین رها ڪردند و از محل دور شدند...
✅ ملا رفت گردو را برداشت و شڪست و دید، گردو از مغز تهی است. گریه ڪرد.
🔅پرسیدند تو چرا گریه میڪنی؟!
گفت: از نادانی و حس ڪودڪانه، سر گردویی دعوا میڪردند ڪه پوچ بود و مغزی هم نداشت...
🔘 دنیا نیز چنین است، مانند گردویی است بدون مغز! که بر سر آن میجنگیم و وقتی خسته شدیم و آسیب به خود رساندیم و یا پیر شدیم، چنین رها ڪرده و برای همیشه میرویم...
🌙
⭐️🌙
🌙⭐️🌙
⭐️🌙⭐️🌙⭐️🌙
🌹به کانال عرفان بپیوندید 👇
http://eitaa.com/joinchat/2136997888Cc9e7f3d280
✍امیرالمومنین علیه السلام :
ما نورهاي آسمان و زمين و کشتيهاي نجات هستيم. مهدي ما، آخرين حجّت است. او آخرين امام معصوم، نجات بخش امّتها، آخرين نور رسالت و امامت و معمّاي پيچيدهي آفرينش است. گوارا باد آنان را که به رشته محبّت و ولايت ما چنگ زده و با محبّت ما محشورند.
📚بحارالانوار، ٣٠، ٧۴
http://eitaa.com/joinchat/2136997888Cc9e7f3d280
🌺 پایگاه نشر معارف
🎊 این روزها مصادف است با سالروز ورود حضرت معصومه سلام الله علیها به شهر قم در سال ۲۰۱ قمری.
🌷 ایشان در پی انتقال اجباری امام رضا علیه السلام به خراسان، بعد از یک سال دوری از برادر بزرگوارشان، در سن ۲۸ سالگی از شهر زادگاه خود یعنی مدینه منوره عازم سرزمین خراسان شدند.
❇️ رهبر انقلاب در تحلیل این حادثهی تاریخی فرمودهاند:
☀️ این بانوی بزرگوار، این دختر جوانِ تربیتشدهی دامان اهلبیت پیغمبر، با حرکت خود در جمع یاران و اصحاب و دوستان ائمه (علیهمالسّلام)
☀️ و عبور از شهرهای مختلف و پاشیدن بذر معرفت و ولایت در طول مسیر در میان مردم
☀️ و بعد رسیدن به این منطقه و فرود آمدن در قم، موجب شده است که این شهر به عنوان پایگاه اصلی معارف اهلبیت (علیهمالسلام) در آن دورهی ظلمانی و تاریکِ حکومت جباران بدرخشد
☀️ و پایگاهی بشود که انوار علم و انوار معارف اهلبیت را به سراسر دنیای اسلام از شرق و غرب منتقل کند.
❤️ هدیه به روح مطهر حضرت معصومه علیها السلام
۵ صلوات بفرستید.
http://eitaa.com/joinchat/2136997888Cc9e7f3d280
هدایت شده از عرفان
32.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ دعای غریق
در آخر الزمان چگونه ایمان خود را حفظ کنیم؟
♦️امام صادق علیه السلام فرمود : در زمان غیبت کبری دعای غریق را زیاد بخوانید.
http://eitaa.com/joinchat/2136997888Cc9e7f3d280
👌دستورالعملی از حضرت آیت الله #وحید_خراسانی درباره #سوره_توحید
🍂 "به دیگران هم سفارش کنید، نماز صبح را که خواندید، یازده بار سوره (قل هو الله احد) را بخوانید، وقت خواب هم یازده بار این سوره را بخوانید، بین روز هم که بیکارید، راه می روید، این سوره را بخوانید،
❤️ شما جوانها از حالا شروع کنید، بعد روحتان می شود اکسیر احمر، یک روز می بینی شب شده صد تا سوره (قل هو الله احد) خواندی، آن وقت این صد تا سوره چه می کند؟
🍂 به حکم روایات متعدده هم از طرق عامه، هم از طرق خاصه، قرائت یک سوره (قل هو الله احد) ثلث تورات، ثلث انجیل، ثلث زبور، ثلث قرآن، حساب می شود، آن وقت سه سوره که خواندی، خدا به رحمت واسعه اش اجر تورات و انجیل و زبور و قرآن را به تو می دهد، این سوره را بخوانید،
❤️ شروع کنید از امروز، همه را هم هدیه به امام زمان کنید، آن هدیه به امام زمان اثرش این است، که این سوره دیگر رد نمی شود."
🌺کانال عرفان🌺
http://eitaa.com/joinchat/2136997888Cc9e7f3d280
#حکایت
🔸حکایتی زیبا و تاثیر گذار از شیخ حسین انصاریان
⬅️روزی حضرت موسی (ع) روبه درگاه ملکوتی خداوند کرد و از درگاهش درخواست نمود بارالها می خواهم بدترین بنده ات را ببینم
ندا آمد که صبح زود به در ورودی شهر برو اولین کسی که از شهر خارج شد او بدترین بنده ی من است.
حضرت موسی صبح روز بعد به در ورودی شهر رفت، پدری با فرزندش اولین کسانی بودند که از در شهر خارج شدند.
حضرت موسی گفت: این بیچاره خبر ندارد که بدترین خلق خداست، پس از بازگشت رو به درگاه خدا کرد و پس از سپاس از خدا به خاطر اجابت خواسته اش عرضه داشت: بار الها حال می خواهم بهترین بنده ات راببینم.
ندا آمد:آخر شب به در ورودی شهر برو و آخرین نفری که وارد شهر شد بهترین بنده ی من است.
هنگام شب موسی(ع) به در ورودی شهر رفت و دید آخرین نفر همان پدر با فرزندش است! رو به درگاه خدا کرد و گفت: خداوندا چگونه ممکن است بدترین و بهترین بنده ات یک نفر باشد؟!
ندا آمد ای موسی این بنده که هنگام صبح از در ورودی شهر خارج شد بدترین بنده من بود، اما هنگامی که نگاه فرزندش به کوه های عظیم اطراف شهر افتاد از پدرش پرسید: پدر! بزرگ تر از این کوه ها چیست؟
پدر پاسخ داد: آسمانها.
فرزند پرسید: بزرگتر از آسمانها چیست؟
پدر در حالی که به فرزندش نگاه می کرد، اشک از دیدگانش جاری شد و گفت: فرزندم گناهان پدرت از آسمانها نیز بزرگتر است.
فرزند پرسید: بزرگتر از گناهان تو چیست؟
پدرکه دیگر طاقتش تمام شده بود به ناگاه بغضش ترکید و گفت : عزیزم مهربانی و بخشندگی خدای بزرگ از تمام هرچه هست بزرگتر است.
🌺کانال عرفان🌺
http://eitaa.com/joinchat/2136997888Cc9e7f3d280