هدایت شده از sina fater
21.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 دلاور نهضت خمینی
🔹 شاعر: میلاد عرفانپور
خواننده: غلامرضا صنعتگر
🔸 گرامیداشت سالروز شهادت سیدالشهدای سیستان و بلوچستان "شهید حاج قاسم میرحسینی"
#حوزه_هنری_سیستانوبلوچستان
ما را در فضای مجازی دنبال کنید:
https://zil.ink/artsvb
هدایت شده از Mohammad Ghaffari
شب شعر و موسیقی خلیج فارس
با حضور شاعران برجسته استان هرمزگان
و شعرخوانی میلاد عرفانپور
و اجرای موسیقی توسط استاد محمد منصور وزیری و فرج ناظری
یکشنبه ۹ اردیبهشت، ساعت ۱۹
اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی منطقه آزاد قشم، تالار آیینه
25.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیینهی صاف و سادهی ما دریاست
غرقیم در او، ارادهی ما دریاست
سرکش نشویم، میل رفتن نکنیم
موجیم که خانوادهی ما دریاست
#میلاد_عرفان_پور
#جزیره_جهانی_قشم
#قشم
#خلیج_فارس
#روز_خلیج_فارس
@erfanpoor
رمان تاریخی- عرفانی اَبَرشهر به قلم محمد رودگر در سه جلد از سوی انتشارات کتابستان چاپ و منتشر شد. این رمان دربارة تاریخ عرفان اسلامی و ایرانی از خاستگاه اصلی آن در نیشابور قدیم تا زمان معاصر است. اَبَرشهر نام شهر نیشابور در ایران باستان است.
رودگر با خلق یک روایت موازی در زمان حال، از آن برای روایت از شخصیتهای کهن ایرانی و اسلامی بهره جسته است. خواننده در این اثر با انبوهی از اسامی مربوط به جغرافیا و شخصیتهای تاریخ ایران بزرگ آشنا میشود؛ شخصیتهای مهمی چون ابراهیم ادهم، احمد غزالی، بایزید بسطامی، حلاج، ابن عربی، شمس تبریزی، مولانا، سیدبن طاووس، سیدعلی قاضی و سرانجام امام خمینی.
با این حال نمیتوان گفت که درونمایة اَبَرشهر محدود به سیر تطوّرات عرفان اسلامی از زهد نخستین تا محوریت عشق عرفانی، تأسیس عرفان نظری و سرانجام گسترش عرفان شیعی است. رودگر در اَبَرشهر به موضوعی برتر و فراتر از اینها پرداخته است. درونمایة نهایی اَبَرشهر، ایدة تمدّن ایرانی و اسلامی است. روایت از شخصیتهای عرفانی در بستر رخدادهای مهم تاریخ ایران بزرگ، همچون حملة مغول، قیام سربداران، ظهور امپراتوری صفوی، انقلاب مشروطه و سرانجام انقلاب اسلامی ایران صورت پذیرفته است. در تمام این صفحات تاریخی، وطندوستی و اصالت ایرانی، دغدغة اصلیِ اَبَرشهر بوده است.
رمان اَبَرشهر پیش از انتشار، برگزیده دو جایزة کشوری شده است: جایزة داستان حماسی و نیز جشنواره هنر آسمانی.
شما میتوانید اَبَرشهر را در غرفة انتشارات کتابستان معرفت در نمایشگاه کتاب تهران تهیه کنید.
#ابرشهر #محمد_رودگر #کتابستان #کتابستان_معرفت
@roodgar_403
هدایت شده از رسانه هنری هاتف
42.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کاکوی_امام_رضا ع منتشر شد!
💐به مناسبت بزرگداشت شاهچراغ(ع)
🎙 با صدای : محمد حسین رنجبری
🎬نویسنده و کارگردان: امید مدحج
👤تهیه کننده:سید محمد میلاد دانشور
✍️شاعر :محمد حسن عرفان منش
🧠ایده پرداز: محمد دست بسته
📹مدیر تولید: ایمان محتشم
🖼کتیبه نگار: سعید کریمی
🎭بازیگران: استاد عبدالحمید زارع و محمد طاها یعقوبی
🔸مجری طرح: موسسه فرهنگی هنری هاتف
🤝باهمکاری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس
🌐 تهیه شده در مأوا
@hatefmedia_art
8.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۱۶ سال پیش نوشتم:
ما سینه زدیم بی صدا باریدند
از هرچه که دم زدیم آنها دیدند
ما مدعیان صف اول بودیم
از آخر مجلس، شهدا را چیدند
و امروز غزلی با این مقطع نوشتم:
نه از مدعیها نبودند، گرفتار دنیا نبودند
ببین این صف اولیها، به آغوش مولا رسیدند
@erfanpoor
35.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دیروز صبح، پس از شنیدن خبر سهمگین، این غزل تقدیم شد به رئیس جمهور شهیدمان آیتالله رئیسی، شهید آیتالله آل هاشم، شهید امیرعبداللهیان، شهید رحمتی و دیگر پرکشیدگان این واقعه:
سبکبال بر موجی از مه، به قاف تماشا رسیدند
به صبحِ تشرف به خورشید، به دیدار فردا رسیدند
از این حسرت روزمره، کشیدندشان ذره ذره
که بیحاشیه، بیتکلف، به متن و به معنا رسیدند
من المؤمنین رجالٌ... که دنیا شب قدرشان بود
شنیدند «من ینتظرْ...» را، به «قرآن»، به «احیا» رسیدند
به تاریکِ شب، هدیه دادند درخشیدن اشکشان را
از آن تیرگیها گذشتند، به این روشنیها رسیدند
به دل، زخم و بر لب، تبسم...
همهْ دردشان درد مردم
به آغوش گرم شهادت برای مداوا رسیدند
پس از سالها رنج دنیا، نیفتاده بودند از پا
مقام رضا رزقشان شد، به لبخند زهرا رسیدند
دریغا و دردا که ماندیم، عجب سهمگین است ماندن
چه جانانه از جان گذشتند، شگفتا چه زیبا رسیدند
نه از مدعیها نبودند، گرفتار دنیا نبودند
ببین این صف اولیها، به آغوش مولا رسیدند
میلاد عرفانپور
@erfanpoor
هدایت شده از حوزه هنری انقلاب اسلامی
◾️ #ویژهبرنامه
شب خاطره ۳۵۷ به یاد شهدای خدمت
«مجلس یادبود خادمان ملت ایران به همت اهالی فرهنگ و هنر»
🔲 با حضور نویسندگان، پژوهشگران، شاعران، سینماگران، نقاشان، تصویرگران و نمایندگان اصناف و اقشار جامعه هنری
◾️همراه با خاطرهگویی جمعی از هنرمندان در وصف زندگی و سلوک شهید آیتالله #رئیسی، شهید دکتر حسین #امیرعبداللهیان و شهید آیتالله سید محمدعلی #آلهاشم
🔻پنجشنبه سوم خرداد | ساعت ۱۷
📌 تهران، خیابان سمیه، نرسیده به خیابان حافظ، حوزه هنری انقلاب اسلامی
🔸ورود برای عموم آزاد است🔸
🆔 @hozehonari_ir
25.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تقدیم به شهیدان خدمت
نماهنگ «قاف تماشا»
شعر: میلاد عرفان پور
موسیقی: آرمان مهربان
با صدای ستار سهرابی
@erfanpoor
28.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
متن کامل شعری که امروز بخشی از آن را در مراسم نماز شهدای بزرگوارمان خواندم:
عشق سخت است، گرفتاری خود را دارد
فتح قلهست که دشواری خود را دارد
عشق وارستگی از فتنهی دلبستگی است
شوق برخاستن از مهلکهی خستگی است
عشق! ما را برهان از خودمان دیر شده ست
سفر از گردنهی نَفْس، نفسگیر شده ست
باز هم قافلهای آمد از آن قافله ها
مردهایی همه دلداده- از آن یکدله ها-
وه چه مردان نجیبی، همه از خود رسته
همه از مشغلهی خویش به او پیوسته
با شهیدان، همه از روز ازل همکیش اند
همه فرماندهی میدان گذشت از خویش اند
سخت شد این سفر و یکدله پیمان بستند
از مِه نفْس گذشتند و به او پیوستند
همه بیتاب، که پروانهی شمعاند همه
سخن از شعلهی عشق آمده، جمعاند همه
گفتم ای عشق، در آن مه نرسیدند از راه
گفت لاحول و لا قوة الا بالله
پیکر سوختهشان را سحری خواهی دید
پیشمرگ اند که از راه بیاید خورشید
عشق سخت است، گرفتاری خود را دارد
فتح قلهست که دشواری خود را دارد
آن دو سید چه شنیدند شتابان رفتند
در دل کوه چه دیدند شتابان رفتند
مگر آن لحظه کسی روضه ی اکبر خوانده ؟!
که به هرگوشه، نشان از آن تن آنها مانده
به چه عطریست که در جنگل و مه پیچیده ست
آهویی می دود انگار رضا را دیده ست
قصه عشق بنا شد به شنیدن برسد
کاروان گم شده در مه، که به دیدن برسد
حاج قاسم پی آنهاست چراغی با اوست
برف میبارد و سنگینی داغی با اوست
برف می بارد و دنبال تن می گردد
مثل یعقوب پی پیرهنی می گردد
برف می بارد و سردش شده انگار جهان
دست گرم تو کجا مانده؟ خودت را برسان
↙️ادامه شعر در پست بعد
میلاد عرفان پور
@erfanpoor
ادامه شعر:
عشق سخت است، گرفتاری خود را دارد
فتح قلهست، که دشواری خود را دارد
ایستادی صف اول، صف خدمت، ای مرد
چه میاید به تو امروز، شهادت، ای مرد!
خادمی در حرم عشق که حرمت داری
هرچه داری همه از صدق و امانتداری
گرچه محبوبی و چشم همگان دنبالت
ننشستی که بیایند به استقبالت
چون اناری تو نه! خون جگرت بیشتر است
نخل افتادهای آری ثمرت بیشتر است
دیگر از طعنه و تهمت، خبری نیست عزیز
ملتی آمده تشییع تو، سید! برخیز
رفتهای باز تو را گرم دعاییم همه
خادم کوی رضا! از تو رضاییم همه
دل ما از لب تو تشنهی آموختن است
آخرین مرحلهی عشق، همین سوختن است
در صف اول اگر مرد بمانی هنر است
و خودت را به شهیدان برسانی هنر است
هنر است که دلبستهی خدمت باشی
در صف عشق، صف صدق و شهادت باشی
زخم ها را همه با جان بپذیری بروی
هنرآن است که نشنیده بگیری بروی
ولی ای مرد! جهانیست تو را مرثیهخوان
میر این قافله را داغ زیاد است، بمان
رهبرا ای که بر این درد، تسلا دادی
پدری کردی و طاقت به دل ما دادی
ما که از داغ تو-کتمان نکنیم- آگاهیم
از خدا صبر برای دل تو میخواهیم
چشم این رود چهلساله به دریاست هنوز
یک جهان نهر دعا، پشت سر ماست هنوز
رود، آن نیست که سنگی به رهش سد نشود
رود، آن است که در راه مردد نشود
عشق سخت است، گرفتاری خود را دارد
فتح قلهست که دشواری خود را دارد
میلاد عرفان پور
@erfanpoor