اِࢪیحا(:
ڪنّا ڪَزَوجٍ حامةٍ في ایڪةٍ مُتمتِّعینِ بصحَّةٍ و شبابٍ ...
ما مثل یڪ جفت ڪبوتر بودیم و نمیتوانستیم از یڪدیگر جدا شویم، و روزگار میان ما جدایے انداخت ...
اِࢪیحا(:
ما لي وقفتُ علی القُبورِ مسلِّما قبرِ الحبیبِ و لم یَردَّ جوابی ...؟
چرا من ایستادهام و به قبر حبیبم سلام میڪنم ولے او جواب من را نمیدهد ...؟
اِࢪیحا(:
أ نسَیتِ بعدي خُلَّهَ الأحباب؟
آیا چون از پیش ما رفتے دوستےرا فراموش ڪردهاے و ما دیگر در دل تو جایے نداریم؟!
اِࢪیحا(:
قالَ الحبیبُ و ڪیفَ لي بجوابِڪُم و أن رهینُ جنادلٍ و ترابٍ؟!
دوست بہ من پاسخ داد:
چہ انتظارے از من داری در حالے ڪہ من در زیر خروارها خاڪ محبوس هستم...!