eitaa logo
اِࢪیحا(:
1.1هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
555 ویدیو
35 فایل
حرفی، پیشنهادی: https://harfeto.timefriend.net/16676543863446 پیامهاتون خونده میشه🚶🏽‍♂🎈
مشاهده در ایتا
دانلود
من دوباره زنده شدم!(:
اِࢪیحا(:
من دوباره زنده شدم!(:
•°🖤 خُداے ڪوچہ گَردِ غَریبِ ڪُوفِ ہ رُخْصَت؟(:' .. ! زبانم را در دهان میچرخانم و لختۍ مۍایستم، نفسم سنگین بیرون میشود و قلبم آرام میتپد .. صورتم میسوزد و تشنگے گلویم را خشڪ ڪرده! بزاقِ دهانم را بہ سختۍ میبلعم و دوباره راه مۍافتم؛ با اینها دلم بہ ناشڪرے نمیرود! مهرِ این خاندان بیشتر از قبل بہ دلم افتاده .. حس میڪنم تازه در حالِ زندگۍ‌ام! گویۍ تا قبل از این من زندگۍ نڪرده‌ام .. انگار قبل از همراه شدن با این خاندان، من زندگۍ نڪردم! تمرین زندگۍ ڪردم .. من اصلاً قبل از این روزها زنده نبودم!بودم؟ نبودم، تمرین ڪردم براے این روزها، براے این تشنگے‌ها و صورت‌هاے سوختہ .. براے این نفس‌هاے تنگ شده و سخت ڪشیدنش! آرے من قبل از این زندگے نڪردم، تمرین ڪردم براے زندگانۍ! تمرین ڪردم براے روز عاشورا! براے روزے ڪہ مولایم، فریاد'هل من ناصر ینصرنۍ؟' سر میدهد! من یقین دارم روزے همہ حسرت من و آمنہ و حبیب را میخورند! یا حتۍ زهیر! میدانید؟ من تمرین ڪردم براے عاشقۍ! آرے من عاشــــ ـ ـ ـــ ـ ـ ـــقـــ ـ ـ ـم! من تا قبل حالم خوب بود ولۍ حال، دلم پۍ برق خجنر و شمشیرهایۍ‌ست ڪہ برقشان عجیب در چشم است! من زنده شدم! من دوباره، متولد شدم! از نوع .. من حالا .. یڪ زنده‌ے عاشقم!(: من حالا زنده شده‌ام .. حال ڪہ بیمارے علۍ بن حسین[علیہ‌السلام] را میبینم! یا بۍتابۍِ ابوالحسن[علیہ‌السلام]، یا چشم‌هاے لرزان بانو سڪینہ[سلام‌الله] ڪہ نمیگوید تشنہ است و ڪودڪان را سرگرم میڪند! یا چشم‌هاےِ گریانِ بانو رباب[سلام‌الله] ڪہ ڪودڪش را مینگرد و میگوید'ڪاش تو هم بزرگ بودے و مثلِ عمو رشید و شجاع و مثلِ علۍاڪبر[علیہ‌السلام] و قاسم[علیہ‌السلام] طالبِ شهادت! ڪاش پدرت را یارے ڪنۍ جآنِ مادر!' هان! او را یادم رفت .. زنِ رشید و زیباروےِ بنۍ‌هاشمیان! قدے رشید دارد و صورتے چون آفتاب درخشان! نورِ صورتش خیمہ‌ها را روشن ڪرده! صبور است و لبخندش را میهمان‌مان میڪند! فرقۍ هم ندارد .. چہ دخترانِ خودشان، چہ ماها! بہ راستۍ او دخترِ پدر ایلیا[علیہ‌السلام] است. میخواهد از خیمہ بیرون برود فرزندِ برادرانش، علۍ و قاسم[علیہ‌السلام] ڪنارش مۍ‌ایستند و سقا پشت سرش و باقۍ برادرها روبہ‌رویش .. مباد چشم ناپاڪۍ نگاهش پۍِ دختِ زهرا[سلام‌الله‌علیها] برود! روے پرده‌هاے خیمہ‌ے بنۍهاشم سایہ‌ے رشید مردے پیدا بود، آرام آرم نزدیڪ شدم صداے عباس بن علۍ[علیہ‌السلام] مۍآمد: – برادرانم!و فرزندانِ برادرانم! مباد امام خویش را تنها بگذارید، مباد بترسید و او و اهل بیتش را رها ڪنید! مباد بگذارید یاران از ما نزدیڪان امام سبقت بگیرند و زودتر جآنِ خویش را هدیہ بہ امام ڪنند، اول ما میرویم! آرام‌آرام از خیمہ‌شان فاصلہ گرفتم ڪہ صدایۍ از خیمہ‌ے اصحاب آمد: – دوستانم! مبادا بگذارید بنۍ هاشم برود! شما زودتر بروید .. زودتر جآن خویش را هدیہ بہ امام ڪنید! مبادا بنشینید و ببینید رفتنِ بنۍ هاشم را! ما باید اول برویم و دفاع ڪنیم از امام و دخترانِ رسول خدا[صلۍالله‌وعلیہ‌وآلہ]! لب‌هاے خشڪ شده‌ام بہ لبخندے باز میشود و میسوزد! امام تنها نیست! حال چندین نفر میشتابند تا جآنشان را فدایش ڪنند .. امام همچنان تنها نیست! – اسماء؟ بہ طرف آمنہ میچرخم: – بیا! امام میخواهد سخن بگوید. •∅• مبهوت بہ تاریڪۍ شب خیره شدم، امام بیعت را از تمامۍ ما برداشت و گفت بروید! مردے از جا بلند میشود: – ما شما را بہ ڪدام عذر و بهانہ رها ڪنیم؟ نویسنده✍🏻: [] پ.ن: اومدم بگم ڪہ حقیقتاً: آ ... خیش! و سلام! تأخیر براے قطره‌ها بہ چند دلیلِ، اول اینڪہ قرداد یہ رمان رو با خودم بستم و میخوام زودتر تموم‌ش ڪنم! یعنۍ دو تا رمان! برام دعا ڪنید چون قلمم دست روے دو تا پروژه‌ے بزرگ گذاشتہ! دوم اینڪہ این قطره‌ها رسیده بہ روز نهم و دهم محرم و نمیتونستم ساده ازش بگذرم! آماده باشید فردا شب چندتا قطره داریم(؛ و دلیل سوم .. دارم آماده میڪنم خودم و رو ڪہ بہ فرمانده بگم'لطفاً قطره‌ها رو ویرایش ڪنید، هشتگِ اسم رمان رو اضافہ ڪنید! دیگہ وقتشہ ...(:' دعا بفرمایید، علۍ علۍ🌿
هدایت شده از اِࢪیحا(:
|●°بِسمِ‌رب‌ِ‌النّور°●|
...
این .. هایۍ ڪہ گفتیم! عُمرِمون بود!💔(: !
امنیت،اتفاقۍ‌نیست!(: ... | ... |
اِࢪیحا(:
امنیت،اتفاقۍ‌نیست!(: #آقا‌محمد‌هاے‌گُمنام ... | #شهیدِ‌امنیت ... | #گاندو
ما آنان را نمۍشناسیم! ما آنان را از دور دیده‌ایم .. شنیدیم و ڪمۍ از بودنشان را فهمیده‌ایم .. ما هیچ‌گاه نمیفهمیم در پَس هر عملیاتِ دفاع از جآنِ ما، امینتِ ما چہ جآن‌هایۍ ڪہ فدا نمیشود و فرزندانۍ سهم‌ِ‌شان خاڪِ سردِ پدر شد! و چہ همڪاران و رباب ها و زینب[سلام‌الله‌علیها] ها بۍ یار و یاور میشوند! پس ما هیچ‌وقت نمیفهمیم ذات سوختن چیست!(: .. | .. | .. |
دلم‌شبیہ‌کوچہ‌های‌تا‌حرم‌تنگ‌است ! (: | eitaa.com/shahidzadeh
「💕🥀」 -دل‌ من‌ لڪ‌ زدھ‌ ٺا ڪنج ‌حرم ‌گریہ ‌ڪنم!':)✨ دو قدم ‌روضہ ‌بخوانم💔 دو قدم‌ گـریـہ ‌ڪنم😭 eitaa.com/shahidzadeh
بسم الله القاصم الجبارین خیلی هایمان دیشب متفاوتی داشتیم... برخی خندیدند و گذراندند برخی ناراحت شدند از این پایان برخی هم گریستند از اینکه تمام این لحظات واقعی بود.. و برخی هم سوختند و داغ دلشان تازه شد...زیرا که اینها برایشان خاطره بود اینکه ادامه ی این ماجرا چه می شود بخشی از داستان است اصل داستان این بود که متوجه شویم،چقدر نمیدانیم چقدر حواسمان نیست و شاید چقدر بی معرفتیم این خاک سالهاست آقا محمدهارا در خود پرورانده تا ما آسوده قدم بزنیم بخندیم و زندگی کنیم.. و به راستی فهمیدیم که پای امنیت وطنمان خون ها جاریست.. اگر دیشب لحظه ای ناراحت شدیم یا گریستیم،این هنر داستان بود تا بتوانیم بلکه قطره ای از دریای غم و اندوه خانواده های سربازان گمنام را حس کنیم .. به امید موفقیت و سربلندی تمام سربازان کشورم..ایران 🇮🇷 🖊
هدایت شده از اِࢪیحا(:
|●°بِسمِ‌رب‌ِ‌النّور°●|
اربعین حرم نباشم می‌میرم ... | eitaa.com/shahidzadeh
13.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این‌دل‌ِتَنـگم‌عقـدِه‌هـٰادارَد؛ گـویـٰامِیـل‌ِڪَربَـلادارد:) ... | sʜᴀʜɪᴅᴢᴀᴅᴇʜ
این محرم هم تمام شد رفت تا سال دیگه ڪه زنده بمانیم یا نه...!(:
هدایت شده از اِࢪیحا(:
|●°بِسمِ‌رب‌ِ‌النّور°●|
اِࢪیحا(:
یک اربعین زیارت مارا ردیف کن ما هر چه بود پای محرم گذاشتیم ...
عاقبت نوڪرِ خود رابه حـرمـ خواهـے بُرد شڪ ندارم بخُدا از ڪرَمَت‌ معلوم است!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°• - با عشقِ‌حسین‌‌هرکه‌سروڪار ندارد.. خُشکیده‌نَهالیست، پَروبال‌ندارد:)! | sʜᴀʜɪᴅᴢᴀᴅᴇʜ
اِࢪیحا(:
- آرزوۍزیادۍدردلم‌دارم‌ۅلۍ.. دیدن‌کرببلایت‌ازهمہ‌واجب‌‌تراست🖤!' +اَللهم‌اَرزُقنا‌حَرم'
❲ اشتیاقی‌ڪه‌به‌دیدارِتودارد،دلِ‌من دلِ‌من‌داندومن‌دانم‌ودل‌داندومن !'❳
نبودم بنده خوبی به درت،حق‌ داری اربعین داغ حرم را به دلم نگذاری ...💔
اینڪہ دلتنگ توام! اقرار میخواهد مگر؟ .. .. | 💔(:
هدایت شده از اِࢪیحا(:
|●°بِسمِ‌رب‌ِ‌النّور°●|
المسافات التي على الخارطة خُدعة! أنتَ في قلبي 🤍🕊
دلتنگ که باشی،حساب روزها و ساعت هارا از دست می دهی.. برایت فرقی نمی کند که طلوع است یا غروب.. فقط دلتنگی فقط میدانی فراق کم طاقتت کرده فقط میدانی می خواهی باشی آنجایی که دلت را روانه اش ساختی .. کاری از دستت بر نمی آید،فقط این خیال توست که می تواند به نیابت از تو روانه ی محبوب شود.. و دلخوشی به خیالاتت،که رفته ای و در چند قدمی وصالی... دستانت را آهسته روی چشمانت می گذاری و تمام آرزوهایت را یکجا روانه ی برآورده شدن می کنی.. و آهسته آهسته به احترام قدم بر میداری،چشم هایت را می گشایی تا تماشا کنی اما آنجاست که می گویند:آمده ام که بنگرم،گریه نمی دهد امان... و آنجا کجاست جز کربلا و محبوب کیست جز پسر حضرت فاطمه (سلام الله علیها)....؟! {علیه السلام} 🖊
هرگز نمۍشود ڪھ تو را دید و بعد از آن جایۍ نفس ڪشید بھ جز در هواۍ تو @Shahidzadeh
سلآم و رحمت .. و زمانۍ ڪہ این رقعہ[نامہ] رو میخونید بہ وقت بهشت🌸 اینو بخونید، هوم؟ .. در حآل نوشتن قطره‌هاے جدید هستم، این قسمت‌ها برام فوق‌العاده مهمِ! باید حَقِش ادا بشہ! باید حال قلمم رو خوب ڪنید .. چون با اشڪ مینویسہ و سردرد امانش رو بۍ امان ڪرده، یہ یاعلۍ بگید و داستان و نشر بدید، اگر نمیتونید نخونیدش! براش ڪم نذارید!نمیگم قلمم فوق‌العاده‌س .. میگم این داستانۍ ڪہ نوشتم خیالۍ نیست، یڪ حقیقت با رنگ و بوے خون! یڪ عاشقانہ‌ے واقعۍ ڪہ یہ دنیا حسرتش رو میخوردن و چشم حسادت بهش داشتن و دنبال این بودن خاڪ بریزن روش اما نشد! حالا نوبت شماست؛ اگر میخونیدش حَقِش رو ادا ڪنید و بۍتفاوت از ڪنارش رد نشید .. از مویہ گرفتن پابہ‌پاش تا هق‌هق ڪردن و خوندنش با مداحۍ ڪہ میفرستم یا حتۍ زبون گرفتن همراهش، تا نشر و دادن لینڪ ڪانال بہ رفقا‌تون! امسال .. هنوزم غریبۍ خودش رو داشت[هرچند ڪم!] من تمام عُمرم رو میگذرونم تا بہ فاطمیہ و محرم برسم و یاعلۍ میگم شروع میڪنم، من و یارے ڪنید با نشر و گریہ باهاش؟هوم؟!(: با عشق و سردرد و چشماے تار[ ]