یاحَضرَت ِحَق...
#رنج_مقدس
#قسمت_چهارم
– با اختیار و احترام بپوش بریم؛ و الا مجبور میشم پیشت بمونم، یک! مادر هم جلوی خواهرش شرمنده میشه، دو. این کتاب رو هم میبرم جریمه اینکه بیاجازه از اتاقم برداشتی، سه!
کتاب را برمیدارد و میرود. این مهمانیهای خداحافظی مبینا، باعث شده که یک دور تمام فامیل را ببینم. برای منِ دور از خانه، این انس زودهنگام کمی سخت است. مادر کنار حجم زیاد کارها و دل نگرانیهایش، با دیده محبت همه این دعوتها را قبول میکند و علی که انگار وظیفه خودش میداند مرا با احساسات اطرافیانم آشتی بدهد.
برادر بزرگتر داشتن هم خوب است و هم بد. خودش را صاحباختیار میداند و مأمور قانونی محبت به سبک خودش. با آن قد و هیبتش که از همه ما به پدر شبیهتر است؛ حمایتش پدرانه، رسیدگیهایش مادرانه و قلدریهایش مثل هیچ کس نیست. وقتیکه میخواهد حرفش را به کرسی بنشاند دیگر نمیتوانی مقابلش مقاومت کنی. مادر هم، با آسودگی همه کارها را به او میسپارد و در نبودنهای طولانی پدر، علی تکیهگاه محکمش شده است. یکیدوبار هم دعوا کردهایم؛ من جدّی بودم، ولی او با شیطنت، مشاجره را اداره کرده و با حرفهایش محکومم کرده است.
معطل ماندهام که چه بپوشم. دوباره صدای علی بلند میشود و در اتاقم درجا باز میشود.
– اِ… هنوز نپوشیدی؟
بوی عطرش اتاقم را پر میکند. نفس عمیقی میکشم و نگاهش نمیکنم. آرام، مانتوی طوسیام را از چوبلباسی برمیدارم.
– پنج ثانیه وقت داری!
مانتو را تنم میکنم. میشمارد:
– یک، دو، سه، چهار، پنج.
میآید داخل و چادر و روسریام برمیدارد و میرود سمت در.
– بقیهاش رو باید توی حیاط بپوشی، بیآینه. چرا شما خانمها بدون آینه نمیتونید دو متر هم از خانه بیرون برید؟
توی حیاط همه معطل من هستند؛ حتی مادر که دارد برای ماهیها نان خشک میریزد.
***
این مهمانی هم تمام شد و آن شب هم زیر نگاههای خریدارانه خاله و توجههای پسرخاله، حال و حوصلهام سر رفت. مبینا کنار گوشم تهدیدم کرد:
– اگر خاله خواستگاری کرد و تو هم قبول کردی، اعتصاب میکنم و عروسیت نمیآم.
علی کارش را بهانه کرد و زودتر از بقیه بلند شد. در برگشت، مادر کنار گوش علی چیزی گفت و علی هم ابرو درهم کشید و گفت:
– بیخود کردند. اصلاً تا یکسال هیچ برنامهای نداریم. نه سامان، نه کس دیگه.
خاله بعد از آن شب، چندبار هم زنگ زده بود و مادر هر بار به سختی، به خواستگاریاش جواب رد داده بود.
#بہشیرینےڪٺاب
#شہیدزادہ
@Shahidzadeh
یاحَضرَت ِحَق...
شب رسید و خبر از آمدنت نیست که نیست...
•
•
•
عاشقے از سرت افتادھ ¿¡ خدا میداند...
#بہوقٺشـعـر
#شہیدزادہ
@Shahidzadeh
4_5992172920649024576.ogg
198.6K
یاحَضرَت ِحَق...
+ یـآدتبـاشهـ
_ یـادم هسـت(:💔
#همسرشهیدحمیدسیاهڪالۍ•❥•
#یادٺباشد....
#شہیدزادہ
•┈┈•••✾•♥️•✾•••┈┈•
@shahidzadeh
یاحَضرَت ِحَق...
...🖇...💬...🖇...
...مکالمه ی ماندگار...📝👇
جوان:عاشق شُدم!💕😓
پیرمرد:هی! بهش فکر نکن ...
جوان:میگم عاشق شدم!😧
چجوری فکر نکنم؟!
پیرمرد: ببین یه دوره داره ... بهش فکر نکن میگذره!
#جوانِ_عاشق...
#یه_دوره_داره!
#میگذره...
#شہیدزادہ
@Shahidzadeh
یاحَضرَت ِحَق...
✧✦• ✧✦
زندگے
بے شهدا
مالے نیستــ
شـهــدا
بعد شما
حالے نیست
#حالےنیست...
#شـهـیـدان_زنـدهـ_انـد
#شــهـیـدانـهـ
#شہیدزادہ
@Shahidzadeh
یاحَضرَت ِحَق...
+إمروزفضاےمجازے میتواندابزارے باشدبراےزدڹ دردهان دشمن•[إمام خامنہ اے]•
#حضرتدلبر
#سیدعلی
#رهـــبــر
#فرمان_امام
#شہیدزادہ
@Shahidzadeh
یاحَضرَت ِحَق...
|.°♥️🍃"•
••
《چه خوش گفت:)
ٺـا خوب ها خوبتَࢪ نشَوند🖇
بَدھا خوب نمےشــوند...》
⌈🌙
#خوبآݧعآڷݦ
#شہیدزادہ
@Shahidzadeh
یاحَضرَت ِحَق...
... ! ...💌... ! ...
اومدم آرزو کنم! 😇
خدا گفت :
...🌱...
بشین سر ِ جات! 😶
❣️"تو" آرزوی ِ خیلیایی!❣️
😌🙃
#آرزو...
#شہیدزادہ
@Shahidzadeh
یاحَضرَت ِحَق...
°|¨شایستگان آنانند که قلبِ❣️شان را عشق💓 تا آنجا انباشته است که ترس از مرگ💀 جایی برای ماندن ندارد . . . 🚫 °|¨
شایستگان 🌱💚🌱
—> ..."جاودانند"...
#شهید_سیدمرتضی_آوینی!
#سیداهلِ_قلم!
#شایستگان
#شہیدزادہ
@Shahidzadeh
یاحَضرَت ِحَق...
زیاد فکر کردن به کسی که میخوای فراموشش کنی، خیلی کار ِ سختیه... !!!
#وَقت_فراموشی_کیمیاست...
#شہیدزادہ
@Shahidzadeh
یاحَضرَت ِحَق...
🌸🌸
می گفت:
اگرمیگویید الگویتان حضرت زهرا(س) است بایدکاری کنید ایشان از شماراضی باشند و حجاب شما فاطمی باشد.
#شـهـیـدان_زنـدهـ_انـد
#شـــهـــیـــد
#شــهـیـدانـهـ
#شهیدابراهیمهادی
#شہیدزادہ
@Shahidzadeh
یاحَضرَت ِحَق...
¨🔗¨
|جُدا ✂️ هرگز🚫 نگردد❗️جانم❣️از دوست ...❤️|¨🔗¨
#ای_دوست...
#رفیقِ_مهری_ام...
#رفیقِ_شفیق...
#رِفـــــیٓـق_هَـمـیشِــگـــیٓ
#شہیدزادہ
@Shahidzadeh
یاحَضرَت ِحَق...
خدایا !!!!
حسرت ِ یبار آدم ِ خوب بودنو بهِ دِلَم نَزار :/
#آخدا...
#کاش_که_آدم_بشیم...
#شہیدزادہ
@Shahidzadeh
یاحَضرَت ِحَق...
🌱
{این قرنطینه چشمامو عادت داده به ندیدنت...
#اندر_احوالات_ما_در_قرنطینه
#شہیدزادہ
@Shahidzadeh
یاحَضرَت ِحَق...
"مراقب خودت باش"
"رسیدی زنگ بزن"
"لباس گرم بپوش"
"دستاتو بشور" ....
و همهی دوستت دارم های دیگه :)
#دوستٺدارم😍
#شہیدزادہ
@Shahidzadeh
یاحَضرَت ِحَق...
⭕️غیبــت میکـنی و میگی :
دیدم که میگم ❗️
➖رفیق من ..
اگه ندیده بودی که \"تهـمتـــــ\" بود.😯
مثل خدا ستّار العیوب باشـــــ
اگه چیزی هم میدونی
نگـــــو😶
#مثلخداباشیم
#شہیدزادہ
@Shahidzadeh
یاحَضرَت ِحَق...
سوگند به روز وقتی نور میگیرد
و به شب وقتی آرام میگیرد ..
که من، نه تو را رها کردهام
و نه، با تو دشمنی کردهام..
|سوره ضحی آیات ۱-۳ |
#آیه_گرافی
#ماهمہمانےخدا🌙
#شہیدزادہ
@Shahidzadeh
یاحَضرَت ِحَق...
وَ اللَّيْلِ إِذا عَسْعَسَ✨وَ الصُّبْحِ إِذا تَنَفَّسَ
| ۱۷،۱۸ تکویر |
به زودی دنیا، تورا نَفس خواهد کشید؛
وقتی که
روز....
از حبسِ شب
رها شود 💫...
#آیه_گرافی
#ماهمہمانےخدا🌙
#شہیدزادہ
@Shahidzadeh
یاحَضرَت ِحَق...
الهی
از پیش خطر و از پس راهم نیست،
دستم گیر که جز تو پناهم نیست... 🌱
| خواجه عبدالله انصاری |
#مناجات
#ماهمہمانےخدا
#شہیدزادہ
@Shahidzadeh