🔹نقاشی حسن روح الامین با موضوع نماز حجت ابن الحسن(عج) بر پیکر پدرشان امام #حسن_عسکری(علیه السلام) رونمایی شد...
https://eitaa.com/ertebatbakhoda1401
بچههایی که بیش فعال و پرخاشگر هستند را
به ورزش رزمی و خشن نفرستید. زیرا:
باید به سنی برسند که استفاده درست از حرکات رزمی را بدانند.
درمانی که باید برای این گروه از بچه ها در نظر داشت این است که
🔻روزی یک ساعت آنها را پارک ببرید.
🔻آنها را با فعالیت هایی مانند شنا و فوتبال درگير كنيد.
🔻ورزشهایی که تحرک داشته باشد و انرژی آنها تخلیه شود.
ولی خشونت در آنها پرورش پیدا نکند.
#تربیت_فرزند
https://eitaa.com/ertebatbakhoda1401
امام حسن عسکری یا عسگری؟!
فرق کلمه عسکر و عسگر
عسکر واژه ای عربی است؛ به معنای سپاه و لشکر.
عسگر واژه ای فارسی است؛ به معنای کسی یا چیزی که عقیم است و بچه دار نمی شود، به همین دلیل انگور عسگری را که بی هسته است عسگری می نامند.
نتیجه؛ در اصل این کلمه را برای امام حسن عسکری منسوب میکنند چون در منطقه نظامی در سامرا سکونت داشت
ولی بعضی از مخالفین اهل بیت ( ع ) این واژه عربی را به کلمه عسگری تغییر دادند چون می خواستند القا کنند که ایشان بی فرزند است و در حقیقت آنها تولد فرزند بزرگوار ایشان را منکر شدند!
ممکن است گفته شود که کلمه عسگر فارسی شده همان عسکر است پس فرقی بین این دو نیست! در پاسخ باید گفت، در جایی که دشمنان از واژه ای مشترک سو استفاده می کنند ما حق نداریم بهانه به دست آنها بدهیم، همچنان که قرآن مجید می فرمايد: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقُولُوا رَاعِنَا وَ قُولُوا انْظُرْنَا وَ اسْمَعُوا وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ
ای کسانی که ایمان آورده اید! [هنگام سخن گفتن با پیامبر] مگویید: راعنا و بگویید: انظرنا بشنوید و برای کافران عذابی دردناک است.
ماجرا از این قرار بود که زمانی که پیامبر اعظم منبر می رفت کسانی که در گوشه و کنار مسجد و منبر نشسته بودند گاهی برای این که پیامبر در زمان سخنرانی به آنها نیز نگاه کند می گفتند: یا رسول الله راعنا یعنی به ما هم نگاه کن!
کلمه راعنا در عربی دو معنا دارد، یکی به معنای "مراعات کن ما را" و دیگری به معنای "بچران ما را" !
دشمنان از این کلمه سو استفاده کرده و با تمسخر می گفتند: اینها خود را گوسفند می دانند و به محمد می گویند ما را بچران!
برای این که جلوی این سو استفاده گرفته شود، آیه نازل شد، ای کسانی که ایمان آورده اید دیگر نگویید راعنا بلکه بگویید انظرنا تا مخالفین از بیان شما سو استفاده نکنند.
✍ علی ارجمند عین الدین
🌸هر روز یک آیه از #قرآن_کریم 🌸
🍃#داننده_ی_نهان_و_آشکار🍃
🌸اعوذ بالله من الشيطان الرجيم🌸
أَوَلاَ يَعْلَمُونَ أَنَّ اللّهَ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ ﴿۷۷﴾
آيا نمى دانند كه خداوند آنچه را پوشيده مى دارند و آنچه را آشكار مى كنند مى داند (۷۷)
🍃سوره مبارکه #بقره_آیه_77🍃
💚یاعلی
https://eitaa.com/ertebatbakhoda1401
❤️ماجرای "خواستگاری" حضرت خدیجه (س) از پیامبر اکرم(ص)
💐دهم ربیع الأول، سالروز ازدواج حضرت محمد (ص) با حضرت خدیجه (س) است. ماجرا از مهمانی در خانه خدیجه(س) آغاز شد. روزی خدیجه(س) در خانه خود مجلسی تشکیل داده بود و از عالمان یهودی دعوت کرده بود تا برایش صحبت کنند. در اواسط جلسه جوانی خوش سیما از مقابل خانه خدیجه(س) گذشت. دانشمند یهودی از خدیجه(س) خواست که او را به مجلس دعوت کند. پس از پایان مجلس و در هنگام خداحافظی در حالی که شعف از صورت آن عالم یهودی مشهود بود، رو به خدیجه کرد و گفت: «آن چه من در کتاب های آسمانی گذشته خواندهام، نشان می دهد که او پیامبر آخرالزمان است. خوشا به سعادت بانویی که چنین جوانی شوهرش باشد که در این صورت به شرافت، عزت و شکوه دنیا و آخرت نایل آمده است.».
📗مناقب ابن شهر آشوب، ج ۱، ص ۴۱؛ سيد هاشم رسولي محلاتي، درسهايي از تاريخ تحليلي اسلام جلد ۲، ص۱۷
خدیجه با پیامبر(ص) در جد چهارم از طرف پدر و در جد هشتم از طرف مادر متحد بودند، به همین دلیل گاهی همدیگر را پسر عمو، دختر عمو می خواندند.
هم حضرت خدیجه(س) تاجر بود، هم حضرت محمد(ص). تقدیر الهی به گونه ای رقم خورد که اسباب همکاری میان حضرت خدیجه(س) و حضرت محمد(ص) فراهم شد. از برخوردهای نخست، مهربانی و ایمانی الهی در رفتار حضرت محمد(ص) میدید. روح پاک و قلب لطیف این دختر قریشی، پس از سالها هم کفو خود را پیدا کرده بود. چند بار با این جوان ۲۵ ساله بنی هاشمی مواجه شده بود و دلش دیگر تاب دوری از وی را نداشت.
بانوی قریشی حصار غرورش را شکست و جایگاه و شوکت دنیایی را به خوشبختی ابدی، به آسانی فروخت. تصمیم گرفت که در نخستین مواجهه، دغدغه ازدواجش با پیامبر(ص) را مطرح کند.
🌷روز سرنوشت ساز زندگی خدیجه (س) فرا رسید. پس از سفر تجاری که پیامبر (ص) سرپرستی آن را به عهده داشتند و برای حضرت خدیجه (س) انجام دادند، فرصت ملاقات فراهم شد. خدیجه با حفظ حیا مقابل پیامبر (ص) آمد و گفت: «ای عموزاده من بر اثر خویشی که میان من و تو برقرار است و عظمت و عزتی که در میان قوم خود داری و امانت و حسن خلقت که شهره همه اهل مکه است، مایلم که با تو ازدواج کنم.»
📗(سيد هاشم رسولي محلاتي، درسهايي از تاريخ تحليلي اسلام جلد ۲، ص۱۹-۲۴)
🌹پیامبر(ص) در پاسخ گفت که این موضوع را با نزدیکان و بزرگانش در میان می گذارد.
با موافقت عموی پیامبر (ص) مجلس خواستگاری برگزار شد. در مجلس خواستگاری، ابوطالب عموی پیامبر(ص) به بیان ویژگی های پیامبر (ص) پرداخت. نقاط مشترک و هم کفوی خدیجه (س) و پیامبر (ص) موجب ازدواج این دو شد.
در وصف پیامبر خاتم (ص) همین بس که وی برترین انسانها روی زمین بود، اما در خصوص خدیجه روایتی از عایشه گویای عظمت این همسر پیامبر (ص) است.
عایشه مىگوید: كمتر اتفاق مىافتاد كه پیامبر (ص) از خانه بیرون رود و خدیجه را به خیر و خوبی یاد نكند، چندان كه یک روز آتش حسد من مشتعل شد و گفتم: یا رسولالله، تا كى خدیجه را یاد مىكنى؟ او پیرزنى بیش نبوده (!) خداوند بهتر از او را به تو مرحمت كرد. پیامبر (ص) از سخن من غضبناک شدند و فرمودند: نه؛ به خدا قسم بهتر از خدیجه(س) نصیب من نشده. او به من ایمان آورد، هنگامى كه مردم كافر بودند، و تصدیق نبوت من نمود در وقتى كه مردم مرا تكذیب مىكردند، و اموال خود را در اختیار من گذارد، در وقتى كه مردم مرا از خود دور مىكردند. خداوند متعال از خدیجه به من فرزندانى روزى كرد، در حالی كه تو را عقیم قرار داد.
📗ریاحین الشریعه: ج ۲، ص ۲۰۲، ۲۰۷، ۲۱۱
https://eitaa.com/ertebatbakhoda1401