🍃فریدونی هستم مادر شهید مدافع حرم عباس آسمیه. دو پسر داشتم که عباس فرزند دوم من متولد۱۳۶۸. ۲۶ ساله از نخبگان برتر رشتهی هوا و فضا شهرستان فردیس در استان البرز بود که از دانشگاه آزاد اسلامی قزوین فارغ التحصیل شد.
4⃣
@eshgh1313
مادرشهید:
🍃عباس خیلی اهل هیئت و مسجد بود و از هر فرصتی برای حضور در مجالس اهل بیت استفاده می کرد. او می گفت زنده بودن من ماه محرم و صفر است. بیشتر اوقات صبح ها به یاد امام حسین(ع) روضه می خواند و بر سینه می زد.
🍃همیشه با وضو و مراقب رفتارش با دیگران به خصوص نامحرمان بود. هیچ گاه از او اخمی ندیدم. بسیار با اخلاق و با تقوا بود.
🍃در امور مختلف دینی، فقهی، سیاست و مسائل دیگر بسیار مطلع بود چرا که با مطالعه بسیار خود تلاش می کرد معلومات خود را بالا ببرد.
🍃آرام و خاموش کارهایش را می کرد و هیچ گاه خودرا مطرح نمی کرد.
🍃بعد از شهادتش خانواده ای به خانه ما آمدند و با گریه گفتند مدتهاست این شهید بزرگوار با کمک های مادی و معنوی خود از آنها حمایت می کند.
5⃣
@eshgh1313
🔶به ازدواج فکر کرده بود؟
اخلاقش بسیار شایسته بود و فرمانده اش می گفت عباس هفته ای یک خواستگار داشت!
گویی همه خواهان آن بودند که با عباس فامیل شوند و همیشه به او می گفتند اگر می خواهی ازدواج کنی ما گزینه مناسب داریم.
با این حال در ایام اربعین با خانواده ای از شیراز آشنا شدیم و دو خانواده نیز گفتگوهایی با هم داشتند. عباس زمانی که با این خانم صحبت کرده بود به وی از تصمیمش برای رفتن به سوریه خبر داده بود و گفته بود در صورتی که سالم از این ماموری بازگشتم برای رسمی شدن این ارتباط قدم جلو خواهم گذاشت. اما گویی خداوند برای عباس من جور دیگری رقم زده بود…
6⃣
@eshgh1313
🍃شهادت از دید عباس چگونه بود؟
بعد از شهادت عباس یکی از دست نوشته های او را دیدم. این دست نوشته مربوط به زمانی بود که به کربلا می رفت و در آن با کلمات و واژه هایی زیبا خداند را قسم داده بود تا شهادت نصیبش شود. او از خدا خواسته بود اگر لیاقت شهادت هم نداشت مرگش را در روضه های امام حسین(ع) قرار دهد.
7⃣
@eshgh1313
🍃از نحوه شهادت شهید آسمیه برای ما بگویید.
عباسم با گذراندن دورههای تخصصی و به صورت داوطلبانه برای دفاع از حرمین ائمه معصومین (ع) راهی سوریه شد و پس از حضور در مناطق تحت کنترل گروه تروریستی داعش، در تاریخ ۲۱ دی ماه ۹۴ در نبرد با تروریست های تکفیری در استان حلب در شمال سوریه به دست عوامل این گروه تکفیری-صهیونیستی به مقام والای شهادت رسید.
دوستانش می گفتند عباس و ۳ نفر دیگر بالای تپه ای رفته بودند و شجاعانه می جنگیدند تا از کشته شدن افراد بیشتر جلوگیری کنند. او از قلب و پهلو تیر خورد و در نهایت به آرزوی دیرینه اش رسید و جام شهادت را از دست مولای بی کفن نوشید و پیکرش نیز برنگشت و برای همیشه جاویدالاثر شد.
8⃣
@eshgh1313
🍃اگر بخواهید یک یادگاری از شهید عباس برای مخاطبان هدیه دهید چه می گویید؟
عباسم کتاب شهدا را بسیار دوست داشت و با آنها به خصوص شهید همت ارتباط زیادی برقرار می کرد. یک روز قبل از رفتن به سوریه به من گفت: مادر، من از هر کدام از شهیدان چیزی را یاد گرفته ام اگر روزی نبودم به دوستان و آشنایان بگویید این کتاب ها را مطالعه کنند و با درس گرفتن از منش و رفتار شهدا زندگی خود را به جلو ببرند.
9⃣
@eshgh1313
#دختـــران_آفتابـــــ☀️♥️
قسمت #صد_ونهم
💭حالا ميفهميدم كه چرا پدر مدت هاست دارد در جا ميزند، چرا اينقدر اوضاع خانه آشفته است و هر سه ما مشكل اعصاب پيدا كرده ايم.
چون ديگر مشغله مادر در سينما به او اجازه نميداد كه تشعشعات نوراني #آرامش و #مودت را در خانه بپراكند و همين باعث آشفتگي همه ما شده بود. من هم در تاييد صحبتهاي فاطمه گفتم:
- و اگر زن به اين وظيفه اش عمل كنه، زن و شوهر هر دو ميتونن راحت تر در مسير خودشون رشد كنن و فرزندان سالمي پرورش بدن، از جهت رسيدگي به امور روز مره زندگي هم، فضاي خوب خونه، مرد رو آماده ميكنه، شارژ ميكنه تا با نيروي بيشتري به مقابله با مشكلات بيرون از خونه و محل كار بره. هر وقت هم كه در اون محيط مشكلي پيدا كرد، ميتونه بياد توي چنين فضاي آرامي تجديد روحيه كنه.
فاطمه با لبخندي پنهاني از من تشكر كرد و گفت:
-بله! همين طوره! من نميدونم چرا همه قضايا رواز #جنبه_منفي_اش نگاه ميكنيم. چرا بايد فكر كنيم كه كار كردن زن تو خونه كلفتيه؟! همه ما يه روز ازدواج ميكنيم. چند وقت پيش، مصاحبه قشنگي در يكي از مجلهها خوندم. در اون مصاحبه خانمي حرفاي جالبي ميزد. ميگفت اكثر فجايعي كه در جامعه رخ ميده فقط از كمبود عاطفه است. گاهي مرد با چه لذتي به همسرش ميگه:
"خانم من آب ميخوام".
اين زيباترين نقطه وصل بين زن و شوهره، در صورتي كه خودش هم ميتونه بلند بشه و ليوان آبي برداره. اصلا ميتونه به بچه هاش بگه. اما ميگه خانم من آب ميخوام،. تشنه ام. نقاط وصل ما فقط در حرف زدن نيست، با اشارات هم بايد وصل بشيم، و اين خودش نوعي اشاره ست. "من از دست تو آب ميخوام" 😍و چقدر زيباست كه من زن به اين شكل پاسخ بدم كه"چشم الان برات ميارم".☺️ چرا كلفت واري به اين كار نگاه ميكنيم! چرا به عنوان محبت نگاه نكنيم؟
چرا فكر نكنم كه شوهرم ميخواد به بهانه يك ليوان آب با من حرف بزنه؟ صداي منو بشنوه؟! پس من هم ميتونم به بهانه يه ليوان آب به محبتش پاسخ بدم. اگه ما بتونيم ديدمون رو درست كنيم، واقعا عشق در زندگيمون جاري ميشه، چون هيچ چيز زيباتر از اين نيستكه در زندگي عشق وجود داشته باشه. مادر نبايد غذا پختن رو كارگري بدونه. چه اشكالي داره اين غذارو توام با محبت و عاطفه درست كنه؟
يعني نعوذ بالله ما از حضرت زهرا (س) بالاتريم؟ از او كه با يه دست آسياب رو ميچرخوند و بايه دست حسنين (ع) رو نگه ميداشت؟ او كه بود؟ واقعا اگه قراره زهرا رو به سينه بزنيم چرا به زندگي او نگاه نكنيم؟
ادامه دارد....
❌ #نویسندگان_آقایان_بانکی_دانشگر_رضایتمند ❌ #کپی_بدون_نام_نویسنده_حرام
••✾با ما همـــراه باشیـــــن😎👌 ✾••
══════°✦ ❃ ✦°══════
♡ @eshgh1313
#دختـــران_آفتابـــــ☀️♥️
قسمت #صد_وده
فاطمه- در روايت نقل شده:
🌹حضرت علي (ع) وقتي از جنگ بر ميگشتن، ميگفتن: "يا زهرا (س) خذ سيفي و اغسلي" يا زهرا (س) شمشير مرا بگير و بشوي. آيا ايشان دوست داشتن به حضرت زهرا (س) دستور بدن، نه!👌 به عنوان دستور نميگفتن.
🌹يا آن روايتي كه ما داريم كه حضرت علي (ع) هر وقت از جامعه و كار و مسئوليتهاي اجتماعي خسته ميشدن، به منزل ميرفتن و با حضرت زهرا (س) صحبت ميكردن تا آرامش پيدا كنن. حضرت علي (ع) به منزل بر ميگشتن و در را ميزدن، وقتي حضرت زهرا (س) ميآمدن كه در رو باز كنن، حضرت علي (ع) ميگفتن"صداي پاي فاطمه (س) به من آرامش ميده"
چرا ما اين نكات رو از دينمون ياد نميگيريم؟😊
فاطمه انگار تازه به اشتياق آمده بود. نم اشكي هم در چشمانش ميدرخشيد، كمي صبر كرد و بعد در حالي كه سرش را از روي شوق و تحسين تكان ميداد، گفت:
فاطمه- به به! چه حرفي ميزدن استاد ما، چه تشبيه قشنگي ميكردن! ايشون #زن رو به #ملكه_زنبورعسل تشبيه ميكردن. ميگفتن همين طور كه كندو جاييه كه ملكه باشه، كانون خانواده هم جاييه كه در اون عواطف و احساسات وجود داشته باشه و رشد كنه و بچهها در اون كانون محبت و نوازش باشن.
دقيقا حرفشون اين بود:
👈" طبيعت مرد در يه محدوده خاصي #خام_تر_و_شكننده_تر_از_زنه و لذا مرهم زخم او فقط #نوازش_زنه. حتي نوازش مادر هم براي او نميتونه جايگزين نوازش همسر باشه.👉
يعني همسر براي او كاري رو ميكنه كه مادر براي بچه كوچك خود ميكنه. زنهاي دقيق و ظريف با اين نكته آشنا هستن. احساسات و عواطف خانوادگي #محتاج محور اصليه كه آن #خانم_خانه است و اگر او نباشد، خانواده شكل بد و نا هنجاري به خودش ميگيره. "
سميه پرسيد:
- تدبير منزل كه ميگن به عهده زن هاست يعني همين؟😍
فاطمه- بله! يعني شما به عنوان خانم و #كدبانوي منزل، محيط منزل رو به شكلي مطلوب اماده و مهيا كني. حالا اگه شوهر ميتونه براي تو كلفت استخدام كنه، تو به طور مستقيم در امور خانه دخالت نميكني، بلكه اونو #مديريت ميكني. اگر هم پولتون در چنين حدي نيست، خوب خودت بايد مستقيما محيط منزل رو براي ايجاد چنين فضاي پر مهر و دوستانه اي آماده كني. البته شوهر هم وظيفه داره كه درحد شئون خانوادگي تو، وسايل چنين محيطي رو تهيه كنه. حالا اگه تو خواستي در قبال كارهات از شوهرت #حق_الزحمه بگيري يا سرش #منت بذاري، اولين كسي هستي كه اين فضاي مودت و دوستي رو شكستي.😊
راحله با لحن غمزده اي گفت:
- پس چي به مردها اجازه ميده كه چنين برخوردهاي ستمگرانه اي با زن بكنن؟😒
فاطمه- به نظر من
⚠️در درجه اول #نااگاهي ما #زنها از #حقوقمون و
⚠️در درجه دوم هم #جهل و #غرور بعضي #مردهاست كه به اونها اجازه ميده تا با زن به شكل يه كنيز برخورد كنن.
من به شماها گفتم قوانيني وجود داره كه طبق اونها ميشه حق زن رو از مرد گرفت. اگرچه هنوز بعضي از اين قانونها مشكل دارنو بايد تكميل بشن، ولي جواب اين سوال كه چرا خيلي از زن هابراي گرفتن حقشون اقدام نميكنن، اينه كه به حقوق خودشون آگاهي ندارن. خود اونها هم به كمالات و شخصيت خودشون واقف نيستن. وگرنه اجازه نميدادن هيچ مردي چنين برخوردي با اونها بكنه.
استاد ما تاكيد ميكردن، #ظلم، فقط #كتك_زدن زن ها، نيست! بلكه #ممانعت از تحصيلات و كسب علم و معرفتو تربيت صحيح براي زن، #فرصت_ندادن به زن براي رسيدگي به امور اخلاقي، ديني و معرفتي اش، #امكان_ندادن به زن براي استفاده مستقل از مايملك خودش و ممانعت از زن براي بردن بهره عاطفي از فرزندان خودش در خانواده و يا حتي #پس_ازجدايي از همسر هم، ظلم وستم در حق زن محسوب ميشه.
سميه اين گونه نتيجه گيري كرد:
- پس به اين ترتيب ميشه گفت كه زن براي اينكه بتونه به خوبي بتونه امور منزل و شوهرش رو اداره كنه يا به تربيت صحيح بچه هاش بپردازه، #احتياج به تحصيلات و #بالابردن بينش و آگاهي داره. اما چيزي كه من سر در نميارم اينه كه چرا بعضي از ما به دانشگاه ميريم و تحصيلات عاليه ميكنيم تا حتمابريم سر كار؟! والّا درس خوندن رو بي فايده ميدونيم. يعني واقعا داشتن زندگي درست وصحيح اينقدر ارزش نداره كه ما به خاطرش به تحصيل و مطالعه بپردازيم؟!
ادامه دارد....
❌ #نویسندگان_آقایان_بانکی_دانشگر_رضایتمند ❌ #کپی_بدون_نام_نویسنده_حرام
••✾با ما همـــراه باشیـــــن😎👌 ✾••
══════°✦ ❃ ✦°══════
♡ @eshgh1313