eitaa logo
عشقـہ♡ چهارحرفہ
756 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
1.6هزار ویدیو
63 فایل
⊰•✉🔗͜͡•آبۍ‌تَراَزآنیم‌ڪِہ‌بۍرَنگ‌بِمیریم، 💙!! اَزشیشِہ‌نَبۅدیم‌ڪِہ‌بـٰا‌سَنگ‌بِمیریمシ! . . حا سین یا نون:حسین(ع) پ لام یا سین:پلیس سازمان‌اطلاعاتموڹ⇦|‌ @shorot4 فرمانده‌مون ツ @HEYDARYAMM تولد: ۵/۱۱/۹۹ انتقادتون بفرمایید بعد ترک کنید :(!
مشاهده در ایتا
دانلود
مشغول آشپزی بودم، آشوب عجیبی در دلم افتاد، مهمان داشتم، به مهمان‌ها گفتم: شما آشپزی کنید من الان بر می گردم. رفتم نشستم برای ابراهیم(شهید همت) نماز خواندم، دعا کردم، گریه کردم که سالم بماند، یک بار دیگر بیاید ببینمش. ابراهیم که آمد به او گفتم که چی شد و چه کار کردم. رنگش عوض شد و سکوت کرد، گفتم: چه شده مگر؟ گفت: درست در همان لحظه می‌خواستیم از جاده‌ای رد شویم که مین‌گذاری شده بود. اگر یک دسته از نیروهای خودشان از آنجا رد نشده بودند، می دانی چی می شد ژیلا؟ خندیدم. باخنده گفت: تو نمی‌گذاری من شهید بشوم، تو سدّ راه شهادت من شده‌ای؟ بگذر از من! •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
۵ اسفند ۱۴۰۰
همین‌ڪه‌روزهاۍنزدیڪ‌به‌عملیات‌مے رسید‌براۍبچه‌هافال‌حافظ‌مےگرفت‌ نزدیڪ‌عملیات‌ڪربلاۍ5بوداین‌باراولین بازشدن‌ڪتاب‌به‌نیت‌من‌بودبعدازڪمے مڪث‌وزمزمه‌بالهجه‌شیرین‌گفت:"نه ڪاڪو جان!دریغ‌ازیڪ‌روزنه‌کوچک‌انگار اصلاقرارنیست‌ازدست‌توراحت‌بشیم!" سپرۍشدن‌لحظات‌وضعیت‌بقیه‌هم مشخص‌شدمرتضےجاویدۍ،سیدمحمد کدخداو...جزشهدابودندزنده‌هاهم‌معلومه شدند...نوبت‌خودته!ازبچه‌هااصرارازاون انڪارتابالاخره‌چشمهارا.آرام‌بست‌و‌این‌بار ڪمےطولانےتر.قطره‌اشڪےآرام‌ازگوشه چشمانش‌لغزیدڪتاب‌رابازڪرد: نفس‌بادصبامشڪ‌فشان‌خواهدبود عالم‌پیردگرباره‌جوان‌خواهدشد ارغوان‌جام"عقیقی"به‌سمن‌خواهدداد چشم‌نرگس‌به‌شقایق‌نگران‌خواهد‌شد عملیات‌ڪه‌تمام‌شدرفتنےهاۍفال‌همه شهیدشدند،جاویدی،حق پرست... وخود عقیقی، من‌مانده‌بودم‌وصداۍمحمدرضا ڪه‌تاامروزدرذهنم‌مانده "دریغ از یک روزنه کوچک". •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
۶ اسفند ۱۴۰۰