eitaa logo
عشقـہ♡ چهارحرفہ
808 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
59 فایل
⊰•✉🔗͜͡•آبۍ‌تَراَزآنیم‌ڪِہ‌بۍرَنگ‌بِمیریم، 💙!! اَزشیشِہ‌نَبۅدیم‌ڪِہ‌بـٰا‌سَنگ‌بِمیریمシ! . . حا سین یا نون:حسین(ع) پ لام یا سین:پلیس سازمان‌اطلاعاتموڹ⇦|‌ @shorot4 فرمانده‌مون ツ @HEYDARYAMM تولد: ۵/۱۱/۹۹ انتقادتون بفرمایید بعد ترک کنید :(!
مشاهده در ایتا
دانلود
خداکند به دلت مهر این غلام افتد به رنگ سرخ شهادت درآوری مارا💔😢 Eshghe4harfe
🖤🌱🖤🌱🖤🌱🖤🌱 🖤🌱🖤🌱🖤🌱🖤 🖤🌱🖤🌱🖤 🖤🌱🖤 🖤🌱 🖤 روی بازگشت به روستا رو ندارم. اصلا رو ندارم که در خونه ی کسی رو بزنم...! تا حالا اَنگ بدنامی بهم نزدن که با دیدن این بچه تو بغلم حتما اونم میزنن...! زن سرش را بلند کرد و نگاه یوسف در نی نی چشمان اشکی اش چرخید. نگاه زن پر از درد بود. یوسف با ناراحتی پرسید: - این بچه شناسنامه داره؟ زن در حالیکه بغضش را فرو میخورد لب زد: نه...! ولی من امیر طاها صداش میکنم... یوسف ادامه داد: - اسم خودتون چیه؟ - ماه منیر...! ماه منیر آرام. زن پوزخندی زد و ادامه داد: - می بینید چقدر فامیلیم به اوضاع آشفته ی روحیم میاد؟ 🌱🌱🌱 دلنوشته های یوسف چه روزهایی بود آنروز! بنیامین به دیدنم نیامد. اصلا شک داشتم که به ماموریت رفته است یا نه! گرمای تابستان بیداد میکرد! بهجت را از آن روز دیگر ندیدم ولی جسته گریخته به گوشم میرسید که او هم حال خوشی ندارد! قوم و خویشها و دوستان از دور و نزدیک به دیدنم می آمدند و تمامی حرفهایمان در محدوده ی خاطرات دفاع مقدس و روزهای سخت اسارت بود. دو هفته ای از بازگشتم نگذشته بود که پدرم گفت: - بنیامین به جنوب منتقل شده و علیرغم نارضایتی بهجت، تا یکماه دیگه میرن بندر عباس! با وجود اینکه با جریان بنیامین و بهجت کنار نیامده بودم، گفتم: - بنیامین نمیخواد واسه دیدن برادر گمشده ش بیاد؟ پدر اشک در چشمانش حلقه زد و با اندوه گفت: - من هم همینو بهش گفتم ولی گفت:" آقاجون روم سیاه که طاقت دیدن چشمای برادرمو ندارم!" یکروز بعد از ظهر بود. کنار حوض نشسته بودم و غرق در خاطرات روزهایی بودم که جز صفا صمیمیت چیزی نداشت! روزهایی که با یاد خداوند بیدار میشدیم، با یاد خداوند پیکار میکردیم و با یاد خداوند سر به بالین میگذاشتیم! یکی از دوستان دوران قبل از اعزامم به دیدنم آمد. یک هفته به رفتن بنیامین و خانواده اش به جنوب مانده بود. شرمندگی و شرمساری پیغام هند جگر خوار را به من داد و گفت که در رساندن این خبر تردید داشته است ولی چون یکبار بهجت با قرض دادن پول به او آبروی در حال رفتنش را خریده بود،میخواست د ینی از بهجت به گردن نداشته باشد. کپی؟نشه بهتره:)! Eshghe4harfe 🌱🖤 🌱🖤🌱🖤 🌱🖤🌱🖤🌱🖤 🌱🖤🌱🖤🌱🖤🌱🖤
🖤🌱🖤🌱🖤🌱🖤🌱 🖤🌱🖤🌱🖤🌱🖤 🖤🌱🖤🌱🖤 🖤🌱🖤 🖤🌱 🖤 من هم در جواب گفتم: - چه ظالمانه آبروی کسی که یه روز آبروی تورو خریده بود، بردی! دنیای خداوند با شنیدن این پیغام برایم کوچک شده بود! باید به جایی میرفتم که دلم برایش پر میکشید. باید به جایی سفر میکردم که خودم را رها میکردم از اینهمه فشارهای روحی! باید به جایی سرک میکشیدم که روزی قلبم را در کنار جسد برادران غیرهمخونم جا گذاشتم! راهی شدم تا غروب آنسال را در شلمچه بار دیگر تجربه کنم! چه عالمی داشت آنجا! غیر قابل وصف! خدا قسمت کسانی کند که دلشان برای دیدن آنجا پر میکشد. آنجا مکان عاشقانه من است! خدا قسمت همه بکند که خود عالمی دارد! رفتم همانجایی که روزی خود را متعلق به آنجا میدانستم تا شاید پیدا کنم گمشدگانم را. رفتم تا زمزمه کنم: کجایید ای شهیدان خدایی، بلاجویان دشت کربلایی، کجایید ای سبکبالان عاشق، پرنده تر ز مرغان هوایی... رفتم تا شاید گردی از خاک پاک آن پرستو ها ی عاشق را بر آلودگی های روح زخم خورده ام بنشانم. به فکه که رسیدم آهی کشیدم و گفتم: - حــق میدهــم به آنــها که" تــو را قتلــــگاه "میخوانند ... حــق دارنــد ... چه کـــم داری از کربـــلا ...؟ رمـــل .. .؟ آفتاب سوزان ...؟ عطــــش ...؟ شــــهادت ...؟ کدامین را...؟ رفتم تا شاید با دعای آن عزیزان این زنگار از دلم زدوده شود تا شاید بتوانم برای لحظه ای ، حتی لحظه ای صاف و شفاف باشم. راهی شدم تا شاید قطره ی اشکی جاری شود تا حتی به اندازه ذره ای این پرده سیاهی از چشم هایمبرداشته شود تا بتوانم ببینم چیزهایی را که باید ببینم. سر به راهی سپردم تا شاید جواب سالم های واجبم را بگیرم... رفتم تا شاید این بغض های سنگین در گلویم شکسته شود...! 🖤🖤🖤 یوسف چشم در چشم زن شد و گفت: میدونید که بچه تون بیماری نقص دیواره دهلیزی - بطنی داره و باید هر چه زودتر عمل بشه. اینطور که از اوضاعش معلومه بیماریش پیشرفته ست و اگه زودتر اقدام نشه، هیچ تضمینی واسه زنده موندنش نیست! ماه منیر با شنیدن حرفهای یوسف دومرتبه چشمهایش بارانی شد: - همه اینو میگن ولی از کجا پولشو بیارم؟ وقتی کف دست مو نداره از کجا بکَنمش آقای دکتر؟ همه چی که هزینه بیمارستان نیست، پولی که خود دکتر هم درخواست میکنه خیلیه! کپی؟نشه بهتره:)! Eshghe4harfe 🌱🖤 🌱🖤🌱🖤 🌱🖤🌱🖤🌱🖤 🌱🖤🌱🖤🌱🖤🌱🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ و عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، و فی کُلّ ساعَة وَلیّا و حافظاً وقائِداً وَ ناصرا وَ دلیلا و عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وتُمَتّعَهُ فیها طَویلاً. ♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگه از گناهاتون خسته شدید بدونید که خدا از بخشیدن شما خسته نمیشه !(: _آیت الله مرتضی تهرانی Eshghe4harfe
+ قشنگترین سرگردونی؟! - ھ‌ی میونِ گلزاࢪ شہدا بگرد؎ دنبالِ رفیقاےِ شہیدت... :)🥺 ؛؛ Eshghe4harfe