برای #حضرت_مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف خودت،زندگی ات، مالت، آبرویت و در نهایت جانت را وقف کن...
#دفاع_مقدس
#ما_ملت_امام_حسینیم
@emamm_zamani
@shia_khone
5.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حجت الاسلام علوی
اتفاقی عجیب در #آخرالزمان
ظهور مصلح جهانی
تا آخرش ببینید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#کربلا
@shia_khone
به سمت آرامش
رمان #سه_دقیقه_در_قیامت
رمان #پدر
فایلهای #استاد_شجاعی
کلیپهای #استاد_رائفی_پور
و .....
خیلی پستهای ناب دیگه
مناجاتهای زیبا
بفرمایید شما دعوت شدید
بہ سمت آرامش
eitaa.com/joinchat/2356412470C5452a72b42
💫🌷💫🌷💫🌷
@shia_khone
منم شیعه علی ع
به سمت آرامش رمان #سه_دقیقه_در_قیامت رمان #پدر فایلهای #استاد_شجاعی کلیپهای #استاد_رائفی_پور
شب چهلم #حاج_قاسم بود.سالن بزرگ و پر از جمعیت بود.سخنران میخواست به جایگاه برود.باتعجب دیدم سخنران،خود حاج قاسم است! یادم افتادحاجی شهید شده. جلو رفتم و گفتم:شما اینجا چکار میکنید؟راستی چطورشهید شدید؟
گفت: خیلی راحت.یک گل خوشبو را مقابل من گرفتند و بلافاصله به خدمت #امیرالمؤمنین منتقل شدم.
گفتم:ماهم میتونیم شهید بشیم؟
گفت:بله،دست خودتونه.گفتم: راستی،حساب وکتاب اونطرف چطور بود؟گفت: #سه_دقیقه_در_قیامت را خواندی؟ همونجوریه....
ادامه در این کانال 👇👇
🌷🌷@shia_khone🌷🌷
😍 #سلام_امام_زمانم
سلامتی و ظهور شما را آرزو میکنم😊🌹
🙏دعای سلامتی امام زمان ارواحنا فداه
🍁بسم الله الرحمن الرحیم🍁
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلا
✍خدایا، ولىّ ات حضرت حجّت بن الحسن که درودهاى تو بر او و بر پدرانش باد در این لحظه و در تمام لحظات سرپرست و نگاهدار و راهبر و یارى گر و راهنما و دیدبان باش، تا او را به صورتى که خوشایند اوست ساکن زمین گردانیده،و مدّت زمان طولانى در آن بهره مند سازى
#دعای_سلامتی_عزیز_فاطمه(س)😍
@shia_khone
▫️ آدمها مثل کتاب هستند، از روی بعضی باید رونوشت گرفت، بعضی را باید چند بار بخوانی تا بتوانی درکشان کنی، اما بعضی از کتابها را باید نخوانده کنار گذاشت.
@shia_khone
▪️چه کسی در امتحانات دنیا پیروز است؟ تعبیرِ قرآن از پیروزی در امتحانات، تعبیرِ «أَحْسَنُ عَمَلاً» است؛ یعنی کسی پیروز میشود که بهترین عمل را انجام دهد، نه هر عملِ خوبی را. (سوره ملک، آیه۲) اگر زمانت را صرفِ هر کار خوبی بکنی، اما آن کار، بهترین کار نباشد، محکوم به یک پیروزی با توجیه هستی و این یعنی شکست!
▫️ حالا کلاهت را قاضی کن و به این سوالات پاسخ بده: بهترین عمل در کربلا چه بود؟ آیا عیار ۷۲ تن بیشتر است یا ...؟ امروز بهترین عمل چیست؟
#ما_ملت_امام_حسینیم
#اربعین
@shia_khone
منم شیعه علی ع
🌿بسم رب الشهداء و الصدیقین🌿 🌷کتاب سه دقیقه در قیامت🌷 🌸قسمت بیست و نهم🌸 *********** از نشانه های ظه
🌿بسم رب الشهداء و الصدیقین🌿
🌷کتاب سه دقیقه در قیامت🌷
🌸قسمت سی ام🌸
***********
به جوانی که پشت میز بود گفتم: دستم خالی است نمیشود کاری کنی که من برگردم؟
نمیشود از مادرمان حضرت زهرا بخواهی مرا شفاعت کنند،شاید اجازه دهند تا برگردم و حق الناس را جبران کنم یا کارهای خطای گذشته را اصلاح کنم. جوابش منفی بود. اصرار کردم. لحظاتی بعد جوان پشت میز نگاهی به من کرد و گفت: به خاطر اشک های این کودکان یتیم و به خاطر دعاهای همسر و دختری که در راه داری و دعای پدر و مادر،حضرت زهرا شمارا شفاعت نمود تا برگردی.
به محض اینکه به من گفته شد برگرد،یک بار دیدم که زیر پای من خالی شد.. تلویزیون های سیاه و سفید قدیمی وقتی خاموش می شود حالت خاصی داشت،چند لحظه طول می کشید تا تصویر محو شود. مثل همان حالت پیش آمد، به یکباره رها شدم کمتر از یک لحظه دیدم روی تخت بیمارستان خوابیده و تیم پزشکی مشغول زدن شوک برقی به من هستند. دستگاه شوک چند بار به بدن من زدند تا به قول خودشان بیمار احیا شد.
روح به جسم برگشته بود،حالت خاصی داشتم. هم خوشحال بودم که دوباره مهلت یافتم و هم ناراحت که از آن وادی نور دوباره به این دنیای فانی برگشتم. پزشکان کار خود را تمام کرده بودن،در مراحل پایانی عمل بود که من سه دقیقه دچار ایست قلبی شده بودم و بعد هم با ایجاد شک مرا احیا کردند.
در تمام لحظات، شاهد کارهای ایشان بودم. مرا به ریکاوری انتقال داده و پس از ساعتی اثر بیهوشی رفت و درد و رنج ها دوباره به بدن برگشت. حالم بهتر شده بود، توانستم چشم راستم را باز کنم اما نمیخواستم حتی برای لحظهای از آن لحظات زیبا دور شوم.
من در این ساعات تمام خاطراتی که از آن سفر معنوی را داشتم را با خودم مرور میکردم. چقدر سخت بود، چه شرایط سختی را طی کردم و بهشت برزخی را با تمام نعمت هایش دیدم. افراد گرفتار را دیدم. من تا چند قدمی بهشت رفتم. مادرم حضرت زهرا با کمی فاصله مشاهده کردم و مشاهده کردم که مادر ما در دنیا و آخرت چه مقامی دارد.
حالا برای من تحمل دنیا واقعا سخت بود. دقایقی بعد دو خانم پرستار وارد سالن شدند. آنها میخواستند تخت چرخدار مرا با آسانسور منتقل کنند. همین که از دور آمدند از مشاهده چهره یکی از آن ها واقعا وحشت کردم من او را مانند یک گرگ می دیدم که به من نزدیک میشد. مرا به بخش منتقل کردند برادر و برخی از دوستانم بالای سرم بودند.
یکی دو نفر از بستگان میخواستم به دیدنم بیایند.. آنها از منزل خارج شده و به سمت بیمارستان در حال در راه بودند. به خوبی اینها را متوجه شدم،اما یک باره از دیدن چهره باطنی آنها وحشت زده شدم. بدنم لرزید و به همراهان گفتم: تماس بگیر و بگو فلانی برگرده تحمل هیچکس را ندارم. احساس میکردم که باطن بیشتر افراد برایم نمایان است، باطن اعمال و رفتار.
به غذایی که برای آوردن نگاه نمیکردم میترسیدم باطن غذا را ببینم. دوست نداشتم هیچ کس را نگاه کنم برخی از دوستان آمده بودند تا من تنها نباشم،اما وجود آنها مرا بیشتر تنها میکرد. بعد از آن تلاش کردم تا رویم را به سمت دیوار برگردانم. میخواستم هیچ کس نبینم.
***********
🍀ادامه دارد....منتظر باشید😍
#سه_دقیقه_در_قیامت
@shia_khone