جواد عشقی
. بالاخره رسیدم 😍 خدا رو هزاران مرتبه شکر... .
البته این مال یه ساعت و نیم پیشه که الان آپلود شده...
.
یه آقایی با خونواده اش رو چمن نشسته بود، با پوزخندی که هم طعم تحقیر دشمن داشت، هم رنگ حسرت گفتش:
با غسل شهادت اومده بودیم، جیگر نداشتن بزنن😂
.
.
بغلیش گفت تو چرا اومدی ⁉️
جواب داد:
بهم گفتن نرو، شهید میشی ولی
دیدم نتانیاهو خیـــــــــــــــــــــــــلی زرررر
زده گفتم بیام🤣
.
.
وقتی فهمید مشهدی ام کلی تحویلم گرفت،
تهش هم با عکــــــــــــ👇🏻ـــــــــــــس گرفتیم.
.
.
از کثرت جمعیت همین رو بگم که:
ما که با خانواده اومده بودیم و میخواستیم کمی احتیاط کنیم الان سوار مترو شدیم
.