eitaa logo
مسجد پایگاه قرآنی
326 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
788 ویدیو
34 فایل
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 یادتونه سال‌های گذشته مدام در ایام حج، خنّاسان می‌گفتند با پولی که از طرف ایرانی‌ها صرف هزینه حج میشه، چه کارهای عجیب و غریبی میشه کرد و چندصدتا بیمارستان فوق تخصصی در شهرهای ایران میشه ساخت و چند میلیون فقیر رو میشه از فلاکت درآورد و چقدر لامبورگینی با پول ما وارد عربستان خواهد شد و... امسال هیچ ایرانی به حج نرفت، پولی هم بابت حج از کشور خارج نشد، بسم‌ الله! دستاوردهای اقتصادیشو برای ما بشمارید.. تا حالا چند تا بیمارستان ساخته شد و به چند تا فقیرکمک شده؟... دیدید همه این حرف‌ها برای دلسوزی فقرا نبود؟ هدف فقط کمرنگ کردن باورهای مردم به مسائل شرعی و دینی بود؟ حالا هم نوبت عزاداری محرم است. ظاهراً گشت‌وگذار شمال ایجاد مشکل نمی‌کنه!!!
درراه مشهد شاه عباس تصمیم گرفت دو نفـر از بزرگان را امتحـان کـند. به بهایی کـه اسبش جلو می رفت گفت این میرداماد چقـدر بی عرضه است اسب او دائم عقب می ماند شیـخ بهـائی گـفت کوهی از علم و دانش برآن اسب سوار است، حیوان کشش این همه را ندارد. سـاعتی بعد عقب ماند و به میرداماد گـفت این شیخ بهائی رعایت نمیکند ، دائم جلوتر می تازد. میرداماد گفت اسب ایشان از این‌که آدم بزرگی چـون شیخ بهائی بر پشتش سوار است سر از پا نمی شناسـد و می خواهد از شـوق بال در آورد. در یکـدیگر حافظ آبروی هم باشیم 📚
قرآن و چای قند پهلو کنار چای تلخ همیشه یا قند است یا شکر به همین خاطره که چای تلخ گوارا و دلنشین می شه . یادت باشد بعضی افراد مثل چای تلخ می مونند. یعنی با دیگران خیلی بد تا می کنند. فرهنگ قرآنی به ما یاد داده که با این دسته افراد می بایست مثل شکر باشیم یعنی شیرین حرف بزنیم و شیرین رفتار کنیم. به قول سعدی شیرازی: چه شیرین حرکاتی و چه مطبوع کلامی. خدای متعال در یک فرمول زیبای قرآنی می فرماید: وَ لا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّيِّئَةُ؛ و نيكى با بدى يكسان نيست. ادْفَعْ بِالَّتي هِيَ أَحْسَنُ؛ بدى را] به آنچه خود بهتر است دفع كن؛ فَإِذَا الَّذي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَميمٌ (فصلت/34) اگر این طور رفتار کنی خواهید دید که) ناگاه همان كس كه ميان تو و او دشمنى است، گويى دوستى گرم و صميمى است!
قربانی میکنم در خودم تمام منیت ها را، تمام آنچـه که باعـث دوری مـن از خدایم می شود ، قربانی می‌کنم حسادت را، که مبادا به آنچه دیگـری از من دارد حسد بورزم قربانی میکنم حسرت را ، که ذره ای مرا از خودِ واقعی ام دور نکند و هـرگـز آهی نکشـم برای و نداشـته هـایم قربانی می کنم ترس را در وجودم، که با اشتیاق صـد برابر در راه رسیدن به کمال قدم بگذارم، میکنم وابستگی هایـم را به این دنیای فانی زیرا که میدانم هرچه در این مسیـر سبک تر باشـم رهـایی ام آسـان تر می شود
دوستی که لوازم خانگی می فروشد‌ نقل می‌ کرد: روزی در مغازه نشسته بودم که مردی به مغازه مـن آمد و گـفت برای یک هفته چند خالی لوازم خانگی اجـاره می ‌خـواهم . پرسیـدم: برای چـه؟ چشمانش پر شد و گفت: قـول می دهید‌ محرم راز من باشید؟ گفتم حتما گفت: دخترم ایـن هفته عروسی می‌ کند، جهاز درست حـسابی نتونستـم بخـرم. از صبـح گـریه می‌ کنـد . مجبور شـدم ایـن نقشه را طـرح کنـم. کارتن خالی ببـریم و توش آجر بزاریـم تا دیگران نگویند جهاز نداشت. چـون میگویند: دختر بی مانند روزه بی‌نماز است. اشک در چشمم جمع شد و ... در دین اسلام بدعت گذاشتن امری حرام است. یکی از این بدعت‌های غلط بازدید جهاز دختر است. که باعث رو شـدن فقرِ فقرا ‌می‌شود. کسی که بتواند این بدعت ‌ها را به نـوبه خـود بشکند و در عـروسی خود کسی را به دیـدن جهاز خود دعوت نکند، یقین به عنوان مبارز با بدعت ، یک اسـت و طبـق احـادیث جایگاه معنوی بزرگی دارد.
از امـام صادق علیه السـلام سوال کردند یوم الحسره ، کدام روز است که خداوند میفرماید بترسان ایشان رااز روز حسرت حـضـرت جــواب دادنـد آن اسـت کــه حتـی نیکـوکاران هـم حسـرت می خـوردند که چرا بیشتر نیکی نکردند پرسیـدنـد آیا کـسی هست کـه در آن روز نداشته باشـد؟ حضـرت فرمـود آری، کسی که در این دنیا مدام بر رسول خدا صلوات فرستـاده باشد. منبع وسائل الشیعه
در حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آلـه آمـده است کـه فـرمـودنـد شستـن صورت ها و دست ها و مسح سـر و پاها در ، رازی دارد شستن صورت در وضو ، یعنی خدایا! هر گناهی که با این صـورت انجام دادم ، آن را شست و شو می کنم تا با صـورت پاک به جـانـب تو بایستـم و عبـادت کنـم و با پیشانی پاک سر بر خاک بگذارم شستن دست ها در وضو، یعنی خدایا! از گناه دسـت شستم و به واسـطه گناهـانی که با دستـم مـرتـکب شـده ام ، دستـم را می کنم. مسـح سر در وضـو ، یعنی خـدایا! از هـر خیــال بـاطل و هــوس خـام کــه در سـر پرورانده ام ، سرم را تطهیر میکنـم و آن خیالهای باطل را از سر به دور می‌اندازم مسح‌پا، یعنی خدایا! من ازرفتن به مکان زشت پا میکشم و این پا را از هـر که با آن انجام داده ام ، تطهیر می کنـم. من لایحضره الفقیه ، جلد۲ ،
مردی به امام باقر علیه‌السلام عرض کرد عـیـالـی بــد دارم و مـشـکلات و سختی هائی را در منزل تحمّل میکنم که از هندوانه ابوجهل تلخ تر می باشـد امام باقر علیه‌السلام فرمودند هرکس در مقابل ناملایمات و حرف‌های نابجای اهل مـنزل صبر و تحمّل کند ، ثواب روزه دار و نصیـبـش می گـردد و همنشین با شهدائی میشـود، که در رکاب حضـرت رسول صل ‌الله علیه و آله شهید شده باشند. ثواب الأعمال صفحه ۲۳۵ 📚
نقـل است جـوانی عاشـق دختـر پادشـاه شـد. یکی از ندیمـان پادشـاه به او گفت: اگـر احساس کند تو بنده ای از بندگان خدا هستی ، خـودش به سراغت خواهد آمد. جوان به عبادت مشغول شد بطوری که مجـذوب پرستش شد روزی گذر پادشاه به مکان جوان افتاد و دریافت بنده ای با اخلاص است. همانجا از وی برای دختـرش کـرد. جـوان فـرصتی برای فکـر کردن طلبید و به مکانی نامعلوم رفت ندیم پادشاه به جستجـو پرداخـت و بعد از مـدت هـا جستجـو او را یافـت و دلیل کـارش را پـرسـیـد. جـوان گـفـت: اگـر آن دروغیـن کـه بخاطـر رسیـدن به معشوق بود ، پادشاهی را به درِ خـانه ام آورد، چرا قدم در بندگیِ راستین نگذارم تا پادشاه را در خانۀ خویش نبینم؟
📖 آدم «نفسانی» وقتی می‎خواهد کسی را تحت فرمان در بیاورد، اول شخصیت او را خرد می‎کند و بعد، نصیحت می‎کند. اما یک آدم «روحانی» اول احترام می‎گذارد و محبت می‎ورزد و بعد حرف می ‎زند. چیزی را که می ‎خواهیم شکل بدهیم اول باید نرمَش کنیم تا بتوانیم در قالب بگنجانیم. نفس، وقتی که می ‎خواهد نصیحت کند، انسان زیر دست خود را در کوره تحقیر و اهانت نرم می‎کند، بعد او را در قالب نصیحت می‎ریزد تا او را در آن، جا بدهد. اما عقل وقتی می ‎خواهد نصیحت کند، در گرمای محبت و احترام، طرف را نرم می‎کند و بعد به او خط می‎دهد و نصیحت می ‎کند. آیت الله حائری شیرازی
ابو جعفر خثعمی نقل می‌کند امام صادق عليـه ‌الســلام كـيـسـه زرى بـه مـن داد و فرمودند: اين را بده بـه فلانى از بنى هاشم و به او نگو من داده ‌ام ابو جعفـر می گـوید: کیسه را بردم به او دادم‌. گـفت خـدا به كـسى كـه داده خـير بدهد هر سال آنقدر به من می ‌دهد كه تا سال ديگر ما را كافى است ولى جعفر بن محمد با آنكه دارد چیزی به ما نمی ‌دهد! ، جلد ۴۷ ، صفحه ۲۳
رسول خدا صل الله علیه و آله فرمودند: وقـتی مـرا به معـراج بردند ، وارد بهشت شـدم. در آنجا هایی ديدم كه با خشت طلا و خـشت نقره ساختمانی می سازند ولی گاهـی دست از كار می كشند از فرشتگان پرسيدم: شما چرا گاهی كار میكنيد و گاهی از كار دست می كـشيد؟ سـبب چيست؟ پاسـخ دادنـد: هـر وقـت مـصالح سـاختمانی بـه ما برسد مشغول میشويم و هـرگاه نرسد از كـار بـاز می ‌ايستيـم . گفتـم ساختمان شما چيست؟ جــواب دادنـد: سبـحـان الله ، الحـمـدلله، لا اله الا الله و الله اكبر وقتی مؤمن اين ذكرها رامیگويد ما ساختمان را میسازيم وقتی كه ساكت می‌شود ما نيز دست از كار می كشيـم. بحار جلد ۷۳ صفحه ۲۴۶