💝🕊💝🕊💝🕊💝
#داستان_واقعی
#قصه_دلبری
#قسمت_۴۴
*═✧❁﷽❁✧═*
چپ وراست گوشی اش📱
را می گرفت جلویم که ( این کلیپ رو ببین !)
زنی لبنانی بالای جنازه ی پسر شهیدش 🌷قرص ومحکم ایستاده
بود و رجز می خواند👌
می گفت: ( اگه عمودی رفتم افقی برگشتم, گریه 😭زاری نکن❌
مثه این زن محکم باش.
( آن قدر این نماهنگ را نشانم
می داد که بهش آرزو پیدا کردم✅
آخری ها از دستش کفری
می شدم😖
بهش می گفتم:
( شهادت مگه الکیه? باشه تو برو شهید شو 😏قول می دم محکم باشم!)
نصیحت می کرد بعداز من چطور رفتار کن وبا چه کسانی ارتباط داشته باش.
به فکر شهادت بود و برای بعد از آن هم برنامه ی خودش را تنظیم کرده بود.
در قالب شوخی و گاهی هم جدی حرف هایش را می زد می گفت: ( اینکه این قدر توی سوریه موندم یا کم زنگ 📞می زنم,
برای اینه که هم شما راحت تر دل 💔بِکَنین هم من!)
بعد از تشیع دوستانش می آمد
می گفت:
(فلانی شهید 🌷شده وبچه سه ماهه اش را گذاشتن روی تابوت⚰)
بعد می گفت:
( اگه من شهید شدم , تو بچه رو نذار روی تابوت بذار روی سینه ام❤️)
حتی گاهی نمایش تشیع⚰ جنازه ی خودش را هم بازی می کردیم. وسط حال دراز به درازا
می خوابید و که مثلاً شهید شده
و می خندید😁
بعد هم می گفت: ( محکم باش! ) و سفارش می کرد چه کارهایی انجام دهم.
گوش👂 به حرف هایش نمی دادم والکی گریه زاری می کردم تا دیگر از این شیرین کاری ها نکند☹️
رسول خلیلی و حاج اسماعیل حیدری را خیلی دوست😍 داشت وقتی شهید شده بودند تا چند وقت عکس و تیزر وبنر و این ها را برایشان طراحی می کرد.
برای بچه های محل کارش که شهید 🌷شده بودند,نماهنگ های
قشنگی می ساخت,
تا نصفه شب🌃 می نشست پای این کارها. عکس های خودش راهم,همان هایی که دوست 😍داشت
بعداً در تشیع جنازه ویادوارهایش استفاده شود.
روی یک فایل در کامپیوتر 💻
جدا کرده بود.
یکی سرش پایین است با شال سبز وعینک😎, یکی هم نمیرخ,
اذیتش می کردم.
می گفتم:
( پوستر خودت رو هم طراحی کن دیگه😏)
══ ೋღ🌷ღೋ══
👈 ادامه دارد... 👉
نـدبه هاے انتــظار
@nodbehhayentezar313
💝🕊💝🕊💝🕊💝
🌴⚡️🌴⚡️🌴⚡️🌴
#سوره ی مبارکه نساء آیه ۳۶
🌺بسم الله الرحمن الرحیم🌺
👈وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا وَ....
👈و خدا را بندگی كنید و چیزی را
با او شریك نگردانید و...
👌از ویژگی های یاران امام زمان
ارواحناله الفداء این است که
برای خدا شریک قرار نمی دهند.
نـدبه هاے انتــظار
@nodbehhayentezar313
🌴⚡️🌴⚡️🌴⚡️🌴
🌹امام مهدی منتظرماست ...
📘جلسه اول معارف مهدویت
✅ مقدمه
🔰رسم روزگار چنين است که در همه زمانها و موقعيتها، انسانها امتحان و آزمايش شوند تا افراد خوب از بد، مشخص شوند و افراد راستين، باقي بمانند.
حتي در زمان حکومت امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، بسياري از افراد که دم از عشقِ به ولايت و امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) ميزنند مانند زنبوران عسل 🐝که در اطراف کندو جمع ميشوند، گرد امام ميآيند؛ اما آيا همه آنها تا انتها باقي ميمانند؟! در موقع توزيع بيتالمال و تقسيم پستهاي حساس و عزل و نصبهايي که براساس عدل الهي است، افراد از يکديگر متمايز خواهند شد.
پاي شهوات 👹که به ميان ميآيد، افراد منافق با ايمان وداع کرده و به دنبال منافع خود خواهند رفت.
🔸🔸🔸🔸🔸🔸
📕#جلسه_اول_معارف_مهدویت
🔵 #ضرورت_آموزش_مباحث_مهدویت_در_عصر_حاضر
🔴شناخت لغزشها 🔴
✅ عوامل لغزشها و بطور کلی
ریزش بعداز رویش
1. جاهطلبي و حرص رسيدن به پست و مقام
👈گروهي از افراد، نه بهخاطر رضايت خداوند و امام زمان خود، بلکه بهخاطر بدست آوردن پست و مقام، بسيار تلاش ميکنند؛
ولي وقتي اوضاع را باب ميل خود نمييابند، دست از ياري برداشته و دنبال روِ حزب و گروهي ديگر ميشوند.
〽از جمله، طلحه و زبير، که به طمع فرمانراوييِ بصره و کوفه با امام بيعت کردند، اما زماني که امام، تقاضاي آنها را رد کرد، مخفيانه به مکه رفته و با استفاده از بيتالمالِ غارت شده توسط امويان، سپاهي تشکيل داده، رهسپار بصره شدند و آنجا را تصرف کردند و در نهايت، جنگ جمل را به راه انداختند.[1]
عمر سعد- لعنه الله عليه- نيز، مصداق ديگر اين خصلت است که به خاطر رسيدن به مُلک ري، شقاوت، بر قلب او چيره گشت و به شهادت رساندن فرزند پيامبر (صلی الله و عليه و آله و سلم) را با آغوش باز پذيرفت.
📘 منابع
1) سيره پيشوايان، مهدي پيشوايي، ص 82.
👈 بزرگواران منتظر ادامه مباحث باشید...ان شاءالله🌷🙏
🌼🍃🌷🍃🌼🍃
نـدبه هاے انتــظار
@nodbehhayentezar313
#سلام_امام_مهربان_زمانم 🌷
ای بهترین بهانه خلقت ظهور کن
صحن نگاه چشم مرا پر ز نور کن
چشمم به راه ماند بیا و شبی از این
پس کوچه های خاکی قلبم عبور کن
آقا بیا و با قدمی گرم و مهربان
قلب خراب و سرد مرا گرم شور کن
صبر و قرار رفته ز دلهای عاشقان
با دست عشق آتش دل را صبور کن
راه نفس نمانده بیا ای گل امید
اقا بیا و رنج و بلا را تو دور کن
دجال های دشمن دین جلوه کرده اند
چشمان فتنه های زمان را تو کور کن
#اللهم_عجّل_لولیڪ_الفرج
نـدبه هاے انتــظار
@nodbehhayentezar313
هدایت شده از اعتقاد ما
مردی بود که #قصابی داشت ، هر روز حیوانی را سر می برید و به فروش می رساند ....
در یکی از روزها زنی را در آن طرف خیابان دید که روی زمین افتاده بود ...
به آن طرف دوید تا کمکش کند اما زن را در حالی یافت که چاقویی در سینه اش فرو کرده و رها ساخته بودند ،مرد تلاش کرد که چاقور را از سینه اش بیرون بیاورد و مردم او را در این حالت دیدند و با پلیس تماس گرفتند واورا متهم به کشتن آن زن نمودند ، پلیس او را برای تحقیقات به اداره برد و هر چه مرد ادعا کرد که بی گناه است و قضیه چنین نیست و قصد کمک داشته است حرفش را باور نکردند ...
دو ماه را در زندان سپری کرد و بالاخره حکم اعدام برای او صادر کردند ...
مرد که دیگر چاره ای برای خود نیافت به آنان گفت که قبل از اینکه مرا اعدام کنید بگذارید حرف خود را بزنم ...
حرفهای شنیدنی این مرد را در کانال زیر با جستجوی #قصابی دنبال کنید👇
http://eitaa.com/joinchat/2471428100C37c31cf7b3
هدایت شده از اعتقاد ما
کانالی که این روزها تو ایتا #غوغا بپا کرده
کانالی که #حالتو خوب میکنه💪
امتحانش ضرر نداره❌
خودت بیاببین
این همه #حال_خوب👇
http://eitaa.com/joinchat/2471428100C37c31cf7b3
اگه آمادهای که به آرزوهات برسی☝️
به جمع 12000 نفره ما ملحق شو😉
بهترین چله در این ۴۰ روز
۱. #ترک_گناه هست
۲. زیارت عاشورا
۳. حدیث کساء
۴. روزه گرفتن
۵. ختم سوره های یسن و واقعه و الرحمن
۶. نمازشب
۷. نماز امام زمان ارواحناله الفداء
۸. بیدار بودن بین الطلوعین
۹. تفکر کردن
۱۰. نماز جعفر طیار رحمت الله علیه
و ........
هر بزرگواری میتونه طبق زمان و وقت خودش
هر کدوم رو که دوست داشت انجام بده
برای دیگران هم دعا کنه✅
#یه_نکته
فردا اول ماه ذی القعده و آغاز چله ی کلیمیه است
بزرگان برای این ۴۰ روز دستورات خاصی دارند
و می فرمایند که از این ۴۰ روز نهایت استفاده رو ببرید👌👌
به قول حاج آقاپناهیان عزیز😍
اگه هیچ کدوم از این ها رو انجام ندادی
جون مادرت حداقل آیت الکرسی رو بخون😒
💝🕊💝🕊💝🕊💝
#داستان_واقعی
#قصه_دلبری
#قسمت_۴۵
*═✧❁﷽❁✧═*
در کنار همه ی کارهای هنری اش, خوش 😍خط بود.
ثلث ونستعلین وشکسته را قشنگ می نوشت👌
این خوش خطی در دوران دانشجویی و در اردوهای بیشتر نمود پیدا می کرد: پارچه ی جلوی اتوبوس🚎, روی درهای🚪 ورودی و دیوارهای مسجد وحسینیه ها: می روم تا انتقام سیلی زهرا 《سلام الله علیها》 بگیرم. منم گدای فاطمه✅
گاهی وقتی از شهادت🌷 صحبت می کرد, هر چند شوخی ومسخره داری بود😏, ولی گاهی اشکم😭 را در می آورد.
به قول خودش , فیلم هندی
می شد وجمعش می کرد.
گاهی برای اینکه لجم را در آورد
😬صدایم زد:
( همسر شهید محمد خانی😱)
من هم حسابی افتادم روی دنده ی لج که از خر شیطان👹 پیاده شود.. همه چیز را تعطیل
می کردم🚫
مثلاً وقتی می رفتم بیرون,
به خاطر این حرفش می نشستم سر جایم و تکان نمی خوردم☹️
حسابی از خجالت در آمدم تا دیگر از زبانش افتاد که بگوید:
( همسر شهید محمدخانی)
روزی از طرف محل کارش خانواده ها را دعوت کردند برای جشن.
نا سازگاری ام گُل 🌺کرد که
( این چه جشنی بود?)
این همه نشستیم که همسران شهید🌷 بیان روی صحنه ویه پتو از شما هدیه 🎁بگیرن!
این شد شوهر برای این زن😏
اون الان محتاج پتوی شما بود?! آهنگ سلام آخرِ خواجه امیری رو گذاشتن واشک 😭مردم در اومد که چی? (همه چی عادی شد? )
باید می رفتیم روی جایگاه و هدیه می گرفتیم که من نرفتم❌ فردایش داده بودند به خودش آورد خانه🏚
گفت: ( چرا نرفتی بگیری?)
آتش گرفتم😡 با غیظ گفتم: ( ملت رو مث نونوایی صف کرده بودن که برن یکی یکی کارت💳 هدیه بگیرن!
برم جلو بگم من همسرفلانی ام و جلوی اسمت رو امضا کنم? محتاج چندرغاز پولش نبودم)👌 گمان کردم قانع شد که دیگر من را نبرد سرکار ش, حتی گفت:
( اگه شهید هم شدم , نرو❌)
همیشه عجله داشت برای رفتن. اما نمی دانم چرا این دفعه, این قدر با طمانینه رفتار می کرد. رفتیم پلیس +۱۰ پاسپورت امیر حسین را بگیریم,
بعد هم کافی شاپ.
می گفتم:( تو چرا این قدر
بی خیالی? مگه بعد از ظهر پرواز✈️ نداری⁉️)
بیرون که آمدیم, رفت برایم کیک🎂 بزرگی خرید.
گفتم: ( برای چی?) گفت: 《 تولدته😍》 تولدم نبود.
رفتیم خانه ی مادرم و دور هم خوردیم😋
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 👉
نـدبه هاے انتــظار
@nodbehhayentezar313
💝🕊💝🕊💝🕊💝
💫☀️💫☀️💫☀️💫
#سوره ی مبارکه نساء آیه ۴۸
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸
👈إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ
وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ ...
👈مسلما خداوند این را كه برای او
شریك قائل شوند نمیبخشد و آنچه را ...
👌خداوند شرک را قبول نمی کند
یاران امام زمان ارواحناله الفداء لحظه
ای برای خدا شریک قرار نمی دهند.
نـدبه هاے انتــظار
@nodbehhayentezar313
💫☀️💫☀️💫☀️💫
#سلام_امام_مهربان_زمانم🌷
یك شب بيا ستاره بريزم به پای تو
ای آفتاب من همه چيزم فدای تو
يك شب بيا به ما برسد ای اذان صبح
از پشت بام مسجد كوفه صدای تو
ما مدتی است خانه تكانی نكرده ايم
شرمنده ايم در دل ما نيست جای تو
غير از همين دو قطره اشكی كه مانده بود
چيزی نداشتم كه بيارم برای تو...
#اللهم_عجّل_لولیڪ_الفرج
نـدبه هاے انتــظار
@nodbehhayentezar313