eitaa logo
لبیک یا زینب ‌‌‌‌‌
161 دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
4.5هزار ویدیو
285 فایل
سلام بر زینب س 🌺بی همگان به سر شود بی تو به سر نمیشود 🌺 🌻داغ تو دارد این دلم جای دگر نمیشود 🌻 💐اللهم_عجل_لولیک_الفرج💐 @Masiha13
مشاهده در ایتا
دانلود
با عرض سلام 👋👋👇👇👇 برگزاری کلاس های نقاشی و قرآن 🖌✏ همراه با بازی های متنوع 🪅🪆 و سرگرمی های فراوان 🌺 مسابقه و اهدایی جایزه 🌹 و آموزشهای فراوان 🌹 مربی خانم کنعانی 💥 📆چهارشنبه ۱۴۰۲/۲/۲۰ 📆 ⏰ساعت ۱۷تا۱۸عصر⏰ برای رده سنی ۳تا۷ سال برای ثبت نام و اطلاعات بیشتر با شماره زیر تماس حاصل فرمایید +989014395941 👆👆👆👆👆👆👆 👇👇👇👇👇 📆پنجشنبه ۱۴۰۲/۲/۲۱📆 برای رده سنی ۸تا۱۲ سال 👌 مربی خانم ناظمی ⏰ساعت ۱۷تا۱۸⏰ برای اطلاعات بیشتر و ثبت نام با شماره زیر تماس حاصل فرمایید +989138136308 🤑هزینه کلاس ها فقط و فقط هر جلسه ۶ تومان 🤑 👈به تقاضای شما عزیزان تعداد کلاس ها در ماه برگزار میگردد 👌 💥👆هرچه تعداد بچه هابیشتر بشه هزینه کلاس کمتر میشه👋💥 🏣🏣مکان برگزاری کلاس پایگاه کوثر هرند جنب حوزه علمیه امام هادی ع درب حیاط میباشد🏣
12.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خبرهای پراسترس این ایام را با این کلیپ از بین ببر 🔹 برشی از سخنرانی در برنامه پخش زنده حرم مطهر رضوی 💠اندیشکده راهبردی 🆔 @soada_ir
8.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنان شهید سید محمد باقر صدر درمورد دختران 🤔 ✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✅ کانال برتــر ✅ برگزیده ی رصدنمای فضای مجازی👇🏻 🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
🔸️ دیکتاتور کیست؟/ مالکیت و اختیارات پادشاه انگلیس 🔹️در کنار مسئولیت‌های تشریفاتی، ملکه یا شاه اختیارات و مسئولیت های جدی بسیاری را برعهده دارند. ✅eitaa.com/safir_channel ایتا ✅ sapp.ir/safir_channel سروش
تیم هاکی بانوان نایب قهرمان آسیا شد. دمتون گرم. شما افتخار این سرزمینید ولی چرا صدایی از طرفداران زن زندگی آزادی نمیاد. چون اونا زن رو فقط بازیچه اهداف و اغراضشون قرار میدن، کاری به این مسائلشون ندارن اونایی که یه عمری خودشون رو برای استادیوم رفتن خانوما میکشتن هم صدایی ازشون درنمیاد، چون فقط فوتبال آقایون مهمه و تماشای فوتبال آقایون توسط خانوما. هاکی خانوما براشون ورزش نیست بهرحال مبارک باشه خیلی❤️ حسین‌دارابی 👈 عضوشوید @hosein_darabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویژه محجبه ها مشهد میدان شهدا خیابان صاحب الزمان ✍ من مشهدی نیستم و آشنایی با این آرایشگاه و کیفیت کارشان ندارم اما انصافا حرکت خودجوش زیبایی انجام داده اند که قابل تقدیر و انتشاره 👌 آرایشگاهی برای آرایش و آرامش بانوان با مزین به تصاویر و نمادهایی از شهدا آفرین بر مجریان و عوامل این آرایشگاه 👏👏 نزد (عج) مأجور باشید ان شاءالله 🤲 ان شاءالله الگویی باشه واسه دیگر آرایشگاههای زنانه درسراسر ایران
اطلاعیه توجه💯‼️💯‼️ توجه💯‼️💯‼️ به اطلاع می رساند دارالقرآن خواهران شهر هرند جهت ثبت‌نام کلاس های قرآنی آموزشی تربیتی ثبت‌نام می کند. از علاقمندان به ثبت‌نام در کلاس های این موسسه دعوت می شود در شبکه پیام رسان ایتا نام و نام خانوادگی، پایه تحصیلی و سن خود را به شماره همراه 09104053030 ۰۹۱۴۰۰۴۶۰۶۵ ارسال کنند. این موسسه آمادگی دارد کلیه نقاط شهرستان هرند را جهت برگزاری کلاس قرآنی پوشش دهد. 👇👇👇👇👇 سلام طاعات قبول موسسه قرآنی خواهران برای سنین ۵ سال به بالا برای کلاس روخوانی و روانخوانی، تفسیر، حفظ، ترتیل و تجوید قرآن ثبت‌نام می کند. عزیزانی که علاقه دارند ثبت‌نام کنند لطفا اطلاعات زیر را پر کنند و در این گروه ارسال کنند . نام و نام خانوادگی: سن: پایه یا مدرک تحصیلی: محله سکونت یا مسجد نزدیک خونه.. کلاس مورد علاقه: لینک ثبت نام کلاس های کل مساجد شهر هرند https://eitaa.com/joinchat/2186871162Caa7c7d567f
🔶️ ۵۶ خدمت آزمایشگاهی و ۶۳ قلم دارو با پوشش بیمه ۹۰ درصد در حمایت از زوجین نابارور 💎حمایت مالی و پوشش خدمات توسط سازمان های بیمه گر از مهم ترین اقدامات بیمه سلامت ایران در کمک به زوجین نابارور است. -حامی
❌❌❌ طرح ولایت سراسر کشور تابستان ١۴٠٢ 👈 (ویژه | حداکثر سن ٣٢ سال) 💯 مکان: ❤️ 🔺 شروع : ٢٨ خردادماه 🔺 شروع : ١٠ تیرماه 🟢 ثبت نام: تا یک خردادماه👇 🌐 Hamzevasl.ir ☎️ کسب اطلاعات بیشتر(ساعت٩تا٢١) 🧑‍💼برادران: ۰۹۹۶۲۸۶۷۵۰۰ و ۰۹۹۶۲۸۶۶۵۰۰ 🧕خواهران: ۰۹۰۳۶۱۴۱۴۹۸ و ۰۹۱۰۰۳۳۶۶۵۲ کانال 🆔 @moalemesani1
⭕️❌⭕️ 🚨 واکنش تعدادی از افرادی که به دلیل کشف حجاب با تذکر لسانی گروه‌های مردمی در تهران مواجه شده‌اند قابل تامل است. ⭕️ امر به معروف و نهی از منکر زبانی اثرگذار است. 🍃🌹ـــــــــــــــــــــــــ صـــراط @roshangari_samen
  ۷۰۰ در گذشته بعضی از آقایان خصوصا در شهرهای کوچک، چندان موافق تحصیل خانم ها نبودند، شاید به همین خاطر بود که ازدواج دخترانی که علاقه مند به ادامه تحصیل بودند، به تاخیر می افتاد. در حالی که امروزه در تمام شهرستانها، دانشگاه و امکانات کافی برای ادامه تحصیل افراد مختلف با هر سن و شرایطی وجود دارد، اما در زمان قدیم فقط شهر های خاصی دانشگاه داشتند. من هم دانش آموزی بودم که به شدت به درس و مدرسه علاقه داشتم و می ترسیدم ازدواج مانع از ادامه تحصیلم شود و به همین دلیل ازدواجم به تعویق افتاد. نهایتا بعد از گذراندن سالها تحصیل و اشتغال، با پاسخ منفی به خواستگارانی که تصور می کردم مناسب من نیستند، در حدود چهل سالگی با کسی که به نظرم، ملاک های مورد علاقه ام را داشت، ازدواج کردم.    بعد از ازدواج، چند سالی، با وجود همه تلاش هایی که کردیم به صورت طبیعی بچه دار نشدیم. آی وی اف انجام دادیم که موفقیت آمیز نبود و به خاطر شرایط جسمانی من، انجام مجدد آی وی اف میسر نشد. به ناچار من و همسرم با وجود اینکه چند جنین فریز شده داشتیم، تصمیم گرفتیم بدون بچه به زندگی مشترک مان ادامه دهیم.    چند سال گذشت و من و همسرم بازنشسته شدیم. من که همیشه پیگیر اخبار فرهنگی و اجتماعی کشور بودم، ماجرای بحران جمعیت و تاکید رهبر معظم انقلاب بر افزایش فرزندآوری را دنبال می‌کردم. می دانستم تنها راه نجات کشور از این بحران، افزایش فرزندآوری است. با خودم می گفتم پس افرادی مثل ما که ادعای دینداری و وطن دوستی می کنند و کشور ایران را واقعا دوست دارند، نباید نسبت به این مشکل بی تفاوت باشند. می دانستم کشورهایی که با کاهش زاد و ولد رو به رو شده اند، دچار سالخوردگی جمعیت شده و مشکلات فراوانی برایشان پیش آمده است. پس ما اگر خواهان سرزمینی مستقل و قوی هستیم، باید به اندازه کافی نیروی جوان داشته باشیم.    همین مسئله باعث شد که مجددا به بچه دار شدن فکر کنم. به لطف خدا بعد از سالها زندگی مشترک، در سن ۵۸ سالگی به دلم افتاد که پروژه شکست خورده گذشته را ادامه بدهیم. جالب اینکه همزمان با این ندای درونی، یکی از دوستانم هم بدون اطلاع از خواست باطنی ام، همین پیشنهاد را دادند و گفتند:" ای کاش پروژه شکست خورده ی قبلی رو مجدد دنبال می‌کردین!"    همزمانی پیشنهاد این دوست با ندای درونی ام را به فال نیک گرفتم و انگیزه پیدا کردم تا دوباره پیگیر فرزندآوری بشوم. ماجرا را برای همسرم تعریف کردم و گفتم:" این عنایت الهی به ماست. کمک کن تا ادامه بدیم!" ما هر دو بچه، دوست داشتیم و الحمدلله همسرم هم به راحتی قبول کردند. البته ایشان وجود یک سری مشکلات را مطرح کردند و من گفتم: " توکل به خدا! احساس میکنم خدا چنین چیزی رو برامون پسندیده، پس از خودش کمک میخوایم و ان شاء الله نتیجه هم میگیریم."   برای شروع پروژه، مشکل مالی داشتیم. به طرز عجیبی همان موقع توانستیم مبلغ پولی را که مربوط به ۱۹ سال قبل بود و سال ها برای پس گرفتنش به در بسته خورده بودیم، با کمک وکیل، دریافت کنیم. همان دوستم که ما را تشویق به پیگیری می کرد، گفت:"خانم دکتر خوب و باتجربه ای میشناسم که خیلیا ازش نتیجه گرفتن. شما هم برید پیشش!"    بالاخره با راهنمایی دوستم همانجا نوبت گرفتیم. اولین چیزی که خانم دکتر پرسید این بود که:" بعدش سرپرستی بچه رو میخواید چی کنید؟ با توجه به سن تون!" جواب دادم:"عمر دست خداست. اگه قرار باشه اینجور نگاه کنید، پس این سوال رو باید از همه مراجعین تون بپرسید. حس من اینه که خدا این کار رو برامون خواسته و ما هم فقط به خودش توکل می کنیم."   خانم دکتر پذیرفت. در ادامه کار نیاز به رحم اجاره ای داشتیم، اما برای پیدا کردن گزینه مناسب مشکلات زیادی سر راهمان بود. من به دنبال خانمی بودم که، پاکدامن و با ایمان و خوش اخلاق باشد و هم از شرایط جسمانی خوبی برخوردار باشد. از طریق واسطه، افرادی معرفی شدند و من با دو نفرشان صحبت کردم. چون هدفم این بود که سربازی مومن برای عصر ظهور آماده و تربیت کنم، یکی از شروط اصلی ام برای انتخاب فرد، نماز خواندن و انس با قرآن بود. به همین دلیل موارد معرفی شده را نپسندیدم. 👈 ادامه در پست بعدی کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۷۰۰   واسطه از سختگیری من ناراحت می شد و می گفت:"شما دقیقا بگو چی میخوای؟" می گفتم:" دیگه تو این سن صرفاً نمیخوام بچه داشته باشم، من اهداف خاصی دارم و کسی که امانت دار بچه ی منه، باید شرایطی که میخوام رو داشته باشه. (البته، این سختگیری بنده، بخاطر اهداف آینده ام بود، وگرنه عزیزانی که دنبال اجاره دادن رحم خود هستند، انسانهای بسیار شریف و زحمتکش و عزیز خداوند مهربان هستند.) واسطه هم گفت:" با این حساب، نمی تونم به شما کمکی کنم. شما خودتون باید اقدام کنید و از طریق سایت ها فراخوان بدین. "    بعد از آن، خودم در سایت های مرتبط جستجو کردم تا اینکه با خانمی، ۳۰ ساله آشنا شدم. او زنی بزرگوار، پاک و ایثارگر بود. آنها مستاجر بودند و مشکل شدید مالی داشتند. همسر او برای تهیه پول پیش خانه، قصد فروش کلیه اش را داشت. ولی خانم موافقت نکرده بود و تصمیم گرفته بود رحمش را اجاره بدهد. آنها زندگی بسیار گرم و صمیمی داشتند و این خانم با ایثارگری و مهر و محبت تمام، برای حفظ زندگی اش تلاش می کرد. ما به منزل شان رفتیم و با آنها صحبت کردیم و مدارک شان را دیدیم. با توجه به رابطه خوبی که با هم و تنها فرزندشان داشتند، مورد پسندمان واقع شدند. من شرایطم را برای آنها توضیح دادم و گفتم:" میخوام یه انسان پرورش بدیم، نه صرفا یه بچه." آنها هم پذیرفتند.    آن خانم به من گفت:"حقیقتش من آدم صادقی هستم، اما پایبند به نماز نیستم." گفتم:" این حرفی که زدی، نشونه صداقت شماس و همین راستگویی برای من خیلی ارزشمنده! امیدوارم که این بچه باعث بشه تحولی درون شما ایجاد بشه و نمازخون هم بشید."    بعد با هم به مطب خانم دکتر مراجعه کردیم و موافقت او را هم گرفتیم. ولی بعد از انجام آزمایش های لازم، و مصرف دارو، خانم دکتر گفت:" دیواره رحم این خانم مشکل داره. متاسفانه باید شخص دیگه ای پیدا کنی." من از شدت ناراحتی سکوت کرده و فقط به خانم دکتر زل زده بودم. خانم دکتر گفت:" این خانمو دوست داری؟" گفتم:" بله! دلم میخواد همین خانم، امانت دار بچه ما باشه!" خانم دکتر گفت:" باشه. پس یه بار دیگه هم امتحان می کنیم. باید باز مدتی دارو مصرف کنه تا ببینیم شرایطش چطور میشه!؟ "    خود آن خانم هم از این اتفاق خیلی ناراحت شده بود. من به او دلداری می دادم و می گفتم:" نگران نباش، ما کنارت هستیم! هر قدر طول بکشه، بازم تو رو رها نمی‌کنیم. احساس من اینه که خدا شما رو برای حل مشکل ما در نظر گرفته. پس اونقدر صبر می کنیم تا شرایط شما برای انتقال مناسب بشه. هر مبلغی هم که لازم باشه، هزینه می کنیم." اون خانم و همسرشان از ما تشکر کرده و بسیار خوشحال شدند.    تا اینکه بعد از چند ماه مصرف دارو، شرایط خانم برای انتقال جنین ها ایده آل شد و بالاخره قرارداد محضری را نوشتیم. اواخر اسفند ۱۴۰۰ سه تا جنین انتقال داده شد. با همان اولین انتقال به لطف خدا هر سه جنین گرفت و ایشان بعد از تعطیلات عید آزمایش داد و این خبر خوش رو به ما رساند. جالب اینکه هر جنین هم کیسه آب جداگانه ای داشت.    وقتی خدمت خانم دکتر رفتیم، گفتند:" باید یکی از جنین ها رو از بین ببرید، سه تا زیاده!" بعد برای سقط، یکی از اساتیدشان را به ما معرفی کردند. بعد از سه جلسه مشاوره من و همسرم و آن خانم و همسرشان، با استادشان در مطب، ما نتوانستیم با از بین بردن هیچ کدام از جنین ها موافقت کنیم و کاملا مصمم گفتیم:"ما به این سن رسیدیم، دوست نداریم آدمکش بشیم! یا هر سه بچه با هم، یا هیچ کدوم، دیگه هرچی خدا بخواد." همکار خانم دکتر روی کاغذ نوشت: "این خانواده با حذف یکی از جنین ها موافقت نمی کنند. لطفا اجازه بدهید هر سه جنین باقی بمانند. علت سزارین سابق این خانم هم، عدم باز شدن دهانه رحم شان، بعد از پایان ۴۱ هفته بوده، یعنی دهانه رحم جایگزین محکم است و به نظرم این خانم جوان، توانایی نگهداری هر سه جنین را دارد."    آن خانم بزرگوار هم گفت:"خواهش می کنم ! جنینی را حذف نکنید، من با توکل بر خدا، هر سه بچه رو نگه میدارم و مراقبت لازم را بعمل می آورم، در عوض شما هم مبلغ بیشتری بهمون بدید!" ما هم قبول کردیم. وقتی ماجرای عدم حذف جنین را برای خانم دکتر تعریف کردم با عصبانیت روی میز کوبید و گفت:"چرا این کارو کردین؟!!چرا بدون حذف جنینی، به مطب آمدید؟!!!" وقتی نامه استاد را به او نشان دادیم، به آرامی گفت‌: "ایرادی نداره! حرف استاد برام حجته. ولی باید خیلی مراقبت کنید. چون بارداری سه قلویی، بارداری پرخطر محسوب میشه و احتمال سقطش زیاده. فعلا خانم باید استراحت مطلق باشه و با کوچکترین مشکلی بلافاصله به مطب یا بیمارستان مراجعه کنه." 👈 ادامه در پست بعدی کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075