eitaa logo
کانال امیرحسین حاجی نصیری
3.6هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
4.5هزار ویدیو
30 فایل
🔰لینک کانال ایتا خاطرات و روایت هوای این روزهای من https://eitaa.com/Esmaeilhalab64R_K 🔰لینک کانال بله،روبیکا https://rubika.ir/esmaeilhalab64 https://ble.ir/esamaeil_halab313 ✅️ ارتباط تبلیغ و تبادل @admin_resam ✅️ ارتباط ادمین @SHHOSEINI110
مشاهده در ایتا
دانلود
مردی که قلب امام را شکست! با دلی پر خون و قلبی شکسته چند کلمه‌ای برایتان می‌نویسم. روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین می‌سپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست داده‌اید.  6 فروردین 1368
کانال امیرحسین حاجی نصیری
سلام اسماعیل جان زیارت قبول محضر امام رئوف دعای ویژه شهادتی یادتون نره
کانال امیرحسین حاجی نصیری
سلام اسماعیل جان زیارت قبول محضر امام رئوف دعای ویژه شهادتی یادتون نره
😭😭شیخ حسن خیلی جاتون خالیه ان شاالله شهادت نصیب شماوهرعزیزی که الان به دلش هست که ازامام رضا جان بخوادبشه
26.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دعای روز پنجم ماه مبارک رمضان🌙 خدایا قرار بده در این روز از آمرزش جویان و قرار بده مرا در این روز از بندگان شایسته و فرمانبردارت و قرار بده مرا در این روز از دوستان نزدیکت به مهربانى خودت‌ اى مهربان‌ترین مهربانان. هدیه به روح شهید مدافع حرم سجاد زبرجدی @esmaeilhalab64
1.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥خواهید دید که آدم‌های خوبی که در آینده می‌لغزند و بد میشوند و آدم‌های بدی که درآینده خوب میشوند 🎙"استاد ازغدی به نقل از شهیدبهشتی" @esmaeilhalab64
سلام کربلای پنج جنگ سختی بین قوای ما با دشمن بعثی در حال نبرد بود از قرارگاه به ما گفتن ارتباط مابا خط جزیزه صالحیه کنار شطالعرب قطع شد سه نفر با یک موتور یک ماشین حرکت کردیم تا اطلاعات کسب کنیم آتیش بقدری زیاد بود که گاهی مسیر را گم میکردیم چشم چشم نمی دید هرچه به خط مقدم نزدیکتر می‌شدیم حجم آتیش زیادترمیشد در کنار ارونددرحال رفتن بودیم خودروها زده شده بود و در حال سوختن بود بالگرد عراقی در فاصل خیلی کم مشغول پرواز بود به وسیله بلندگو خیلی قوی از بالگرد مارا دعوت به تسلیم می کرد خودرو ما هدف قرار گرفت برادر عزیزمان حاج اسماعیل عباسی و برادر شورانگیز سخت مجروح شدند هر دو به عقب انتقال دادیم ماندم بنده و محمد زارع مرتب از قرارگاه به ما تماس گرفته می‌شد چه خبر به جای رسیدیم چند نفر حدود شش الی هفت در حال جنگیدند بودند انبوهی از پیکر شهدا در جاده و خاکریز دیده می‌شد یک نفر آرپی جی زن بود دو نفر برای او موشک آرپیجی آماده می کردند سه نفر یک دوشکا داشتند و مرتب شلیک می کردند صحنه عجبی بود نفر که آرپیجی میزد چشم‌هاش به سختی دیده می‌شد هیکلی قوی داشت به هر زحمتی بود توانستم کمی بلند بشم جلو خط نگاه کردم دیدم ده ها تانک در فاصله خیلی کم در حال آتش روی ما هستند چلو بچه ها یک پل بود اینطرف ما بودیم آنطرف عراقی ها پل ام الطویل به جزیره صالحیه بود تماس گرفتم به آقای فدوی ان موقع مسول اطلاعات قرارگاه بودند گفتم ما الان کنار پل هستیم به هم گفت سالمی باور نمی کرد ارتفاع دژه بیش از پنج متر بود بقدری عراقی ها با تانک شلیک کرده بودند دژ هم سط زمین شده بود بعد ها متوجه شدم این هفت دلاور جهره خاوری داشتن بچه های مشهد تیپ ۲۱ امام رضا ع بودند و آن برادر آرپیجی زن هم سردار شهید بابا نظر بود عجب روز به یاد ماندنی بود آنها رفتن تا ما بمانیم ما با مجنون همسفر بودیم در صحرای عشق او مقصد رسید ما هنوز اواریم @esmaeilhalab64
شهیدبابانظر
شهید بابا نظر فرمانده تیپ ۲۱ امام رضا ع یک تنه جلو یک تیپ زرهی ایستاده بود
سلام آقا مرتضی رفیق با معرفت، دلتنگت بودیم، رفیق برا رفیقش چی میخواد غیر از دعا میدونی که چی میخوام، پس پیش ارباب یادت نره اسماعیلو، رفیق با معرفت اسماعیل وسید ابراهیم