استکبار ستیزان
افول رهبری آمریکا به روایت نظرسنجیها
نظرسنجیهایی که اخیراً در موسسات معتبر دنیا انجام میشوند از افول رضایت مردم کشورهای دنیا از رهبری آمریکا و افول هژمونی این کشور حکایت دارند. به عنوان مثال، موسسه گالوپ چندی با استناد به نتایج یک نظرسنجی از 29 کشور دنیا اظهار کرد که میانگین نرخ رضایت از آمریکا از 22 درصد در سال 2017 میلادی به کمتر از 18 درصد تنزل یافته است.
این نظرسنجی که طی ماه های مارس و نوامبر سال گذشته انجام شده بود نشان میداد میزان رضایت از رهبری آمریکا در 134 کشور جهان نسبت به آخرین سال ریاست جمهوری باراک اوباما 18 درصد افت داشته است. فقط 5 درصد در ایسلند،6 درصد در آلمان، 10 درصد در سوییس، 14 درصد در دانمارک، 15 درصد در انگلیس و 20 درصد در ایرلند رهبری آمریکا را تایید میکنند.
بر اساس این گزارش، نظرسنجی موسسه گالوپ نشان میدهد میزان رضایت از آمریکا و وجهه بینالمللی این کشور از نخستین سال ریاست جمهوری دونالد ترامپ تاکنون افت چشمگیری داشته است.
قبلتر از این نظرسنجی هم مرکز تحقیقاتی پیو نشان داده است که میزان اعتماد متحدان آمریکا به ریاست جمهوری ترامپ کمتر از 16 درصد بوده است که این رقم 7 درصد کمتر از اعتماد این کشورها به ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه است.
استکبار ستیزان ۲👇
استکبار ستیزان
رهبری آمریکا و افول هژمونی
این نظرسنجی و نظرسنجیهای مشابه دیگری که موسسات معتبر نظرسنجی در ماههای اخیر منتشر کردهاند یکی از مجموعه عواملی هستند که از افت «هژمونی» آمریکا خبر میدهند. اما سوال کلیدی اینجا است که رضایت از رهبری آمریکا چگونه با افول هژمونی آمریکا ارتباط دارد؟
در فرهنگ و ادبیات سیاسی بینالملل، امروزه بر اساس تعاریف مشخص، از سطوح مختلف قدرت نام برده میشود که به ترتیب عبارتند از ابرقدرت هژمون، ابرقدرت، قدرتبزرگ جهانی، قدرت بزرگ منطقهای و...
در این تعاریف، ابرقدرت به کشوری گفته میشود که به لحاظ تواناییها و قدرت مادی بتواند معادلات و چالشهای نظامی و سیاسی در جهان را به سود خود تغییر داده و پیشببرد، بنابراین آنچه در ابرقدرتی یک کشور بیش از همه موثر است، قدرت مادی و نظامی آن کشور خواهد بود.
اما ابرقدرت هژمون، به ابرقدرتی گفته میشود که علاوه بر تواناییهای مادی و نظامی، بتواند ارزشهایی که خود بدان -حداقل در ظاهر- معتقد است را به دیگران نیز تحمیل کند و در حقیقت تحمیل قدرت وی بر سایرین، همراه با "رضایت" باشد.
اساساً مفهوم هژمونی از اندیشههای «آنتونیو گرامشی» فیلسوف ایتالیایی اقتباس یافته و هرچند در وهله اول معطوف به سیاست داخلی و اعمال قدرت توام با رضایت است اما از این اصطلاح در روابط بینالملل نیز به صورت معمول استفاده میشود. در اندیشهی گرامشی، هژمونی یا غلبه و چیرگی صرفاً بر اساس قدرت برتر یا تواناییهای مادی تعریف نمیشود، بلکه هژمونی قدرتی همراه با رضایت و «قدرت قابل توجیه ارزشی» است.
در سالهای معاصر تحولات سوریه، یمن، لبنان، مسئله هستهای ایران و ... زوایای جدیدی از فروپاشی نظم تحت سلطه آمریکا را به نمایش گذاشتهاند. هژمونی آمریکا و به تبع آن جهان غرب بر سه ستون استوار بوده است: قدرت اقتصادی، توان نظامی و قدرت نرم. چنانکه در این گزارش خواهیم دید هر سه این ستونها در حال فروریزی هستند.
استکبار ستیزان۳👇
استکبار ستیزان
پایان سلطه اقتصادی آمریکا
آمریکا بعد از پایان جنگ جهانی دوم با تشکیل «صندوق بینالمللی پول» و «بانک جهانی» قدم در راه تعیین ساختار اقتصاد جهانی بر اساس نظم نوین جهانی گذاشت. هر دوی این نهادها به گونهای ساختاربندی شده بود که اطمینان حاصل شود واشنگتن از حق وتو بر تصمیمهای دیگران برخوردار است. اما چین در سالهای گذشته، گامهای مهمی برای پایان دادن به ساختارهای اقتصادی و رها کردن دنیا از استیلای آمریکا بر آنها برداشته است.
ماه مه سال 2016، سران 29 کشور و نمایندگان 80 کشور دیگر برای بحث درباره طرح بلندپروازانه چین موسوم به «یک کمربند، یک جاده» که عدهای به آن طرح «راه ابریشم جدید» هم میگویند گرد هم آمدند. این طرح در ادامه پیشنهاد چین برای تأسیس «بانک سرمایهگذاری زیربنایی آسیا» است که رقیبی جدی برای موسسههای تحت سلطه آمریکا و کشورهای غربی مانند بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول و بانک توسعه آسیا به شمار میرود.
«یک کمربند، یک جاده» از ابتکارات رئیسجمهور چین است که از دو بخش اصلی تشکیل شده است: 1) کمربند اقتصادی راه ابریشم و 2) راه ابریشم دریایی. کمربند اقتصادی از چین شروع میشود و به قاره اروپا ختم میشود و کشورهای قرقیزستان، قزاقستان، ازبکستان، ایران، ترکیه، اوکراین، لهستان، بلژیک، فرانسه و در نهایت ایتالیا را دربر میگیرد.
کشورهای مذکور سرمایهگذاری زیادی برای توسعه زیرساختهای صنعتی و شهری خواهند کرد و ساخت جاده، پل، بزرگراه و مسیرهای حملونقل ریلی پرسرعت بخشی از این طرح خواهد بود. بخش دوم این طرح را میتوان راه ابریشم دریایی دانست که باز هم از بنادر چین شروع میشود و به بنادر ایتالیا ختم میشود و محصولات تولیدشده در چین و کشورهای واقع در این مسیر را به بازار اروپا میرساند.
کشورهایی که در مسیر این راه آبی قرار دارند عبارتند از کشورهای ویتنام و مالزی و اندونزی و سریلانکا و پاکستان و کنیا و ترکیه و یونان و ایتالیا. در واقع از طریق این مسیر آبی محصولات تولیدشده در آسیا به اروپا و آفریقا صادر میشود که بازار بسیار بزرگی است و ارزش اقتصادی بسیار بالایی خواهد داشت.
کشورهایی که در مسیر این طرح قرار دارند 65 درصد از جمعیت دنیا را در خود جای دادهاند و به همین دلیل بازار بسیار بزرگی برای محصولات تولیدشده در چین محسوب میشوند و اجرا شدن این طرح میتواند بازار بسیار بزرگتری را در اختیار تولیدکنندگان چینی قرار دهد و به قدرت چین به عنوان یک اقتصاد بزرگ و یک کشور بزرگ صادرکننده در دنیا بیفزاید. از سوی دیگر منافع اقتصادی ناشی از اجرای این طرح باعث میشود کشورهای واقع در این مسیر با هم رابطه سیاسی بهتری برقرار کنند و این رابطه گرمتر برای کشورهای قاره آسیا بسیار مطلوب است.
طرح «یک کمربند یک جاده» و تشکیل «بانک سرمایهگذاری زیربنایی آسیا» شاخصهای کاهش قدرت اقتصادی آمریکا و غرب و تغییر در نظم جهانی لیبرال محسوب میشوند. این طرحها هم از منظر ژئوپولتیک تحولات مهمی محسوب میشوند و هم سلطه اقتصادی آمریکا بر اقتصاد و نهادهای مالی را به چالش میکشند.
در بحث رقابت میان چین و آمریکا، معمولاً به این موضوعات توجه کمتری میشود تا به توازن نظامی میان دو کشور یا کانونهای درگیری احتمالی بین پکن و واشنگتن، مانند دریای چین جنوبی، دریای چین شرقی، تایوان، شبهجزیره کره. اما به واقع، رقابت بر سر رهبری اقتصادی و مالی و تغییر ساختار نهادهای بینالمللی تأثیر بسزایی در روابط واشنگتن و پکن خواهد داشت و سرنوشت هژمونی غرب را هم تعیین خواهد کرد.
ناتوانی آمریکا در جلوگیری از برنامههای چین برای تشکیل بانک سرمایهگذاری زیربنایی آسیا خود یکی از نشانههای زوال نفوذ آمریکا و به پایان رسیدن هژمونی این کشور دانسته میشود. «باراک اوباما»، رئیسجمهور سابق آمریکا بعد از آنکه پکن طرح خودش برای تشکیل این بانک را اعلام کرد، تلاشهای دیپلماتیک زیادی برای جلوگیری از آن انجام داد. روزنامه نیویورکتایمز در آن زمان گزارش داده بود اوباما با «عزمی غیرمنتظره» وارد تعاملات دیپلماتیک شد تا متحدان مهمش را به جلوگیری از پیشبرد این طرح پکن راضی کند. اما تلاش او به شکست منجر شد، یا به عبارت دیگر، آمریکا به دلیل رشد قدرت چین نتوانست متحدانش را با خودش همراه کند.
اوج تحولات مربوط به این ماجرا مارس 2015 بود که انگلیس اعلام کرد قصد دارد به عضویت «بانک سرمایهگذاری زیربنایی آسیا» درآید. بعد از آن، کشورهای دیگر هم با عجله به صف درخواستکنندگان برای عضویت در این مؤسسه مالی بینالمللی پیوستند. کشورهایی که تا کنون به عضویت این بانک درآمدهاند برخی از متحدان سنتی آمریکا مانند استرالیا، فرانسه، آلمان، ایتالیا و کره جنوبی را شامل میشوند.
استکبار ستیزان۴ 👇
استکبار ستیزان
"لورانس سامرز"،وزیر خزانه داری اسبق آمریکا در آن زمان در یاداشتی در روزنامه فایننشال تایمز نوشت که تصمیم لندن برای پیوستن به بانک سرمایه گذاری زیربنایی آسیا در آینده"به عنوان
لحظهای در یادها خواهد ماند که ایالات متحده نقش خود به عنوان ضامن نظام اقتصادی جهان از دست داد.» به واقع، توان دیپلماتیک چین در مجاب کردن متحدان آمریکا برای عضویت در این نهاد توسعه چندجانبه، نمایشی ملموس از نفوذ مالی و اقتصادی چین بود.
استکبار ستیزان۴👇
استکبار ستیزان
کاهش سهم آمریکا از اقتصاد جهانی
آمارهای اقتصادی هم از کاهش سهم آمریکا از ثروت دنیا از زمان بعد از جنگ جهانی دوم حکایت دارند. در سال 1945، بعد از پایان جنگ جهانی دوم، آمریکا نزدیک به نیمی از ثروت جهان را در اختیار داشت. این رقم در سال 1970 به 25 درصد نزول پیدا کرد و از آن با روالی کند، اما پایدار رو به کاهش است. در حال حاضر، سهم آمریکا از ثروت جهان 20 درصد است.
«جفری ساکس»، اقتصاددان بینالمللی هم در گزارشی گفته سهم آمریکا از درآمدهای جهانی در سال 1980 برابر با 24.6 درصد بوده که این رقم در سال 2011 به 19.1 درصد تنزل پیدا کرده است. نظرسنجی که موسسه پیو اخیراً (سال 2019) انجام داده نشان میدهد اکثر مردم آمریکا پیشبینی میکنند اقتصاد آمریکا در سال 2050 در وضعیت ضعیفتری قرار داشته باشد. در این نظرسنجی همچنین چنین عنوان شده که اکثریت مردم آمریکا فکر میکنند آمریکا در آن سال کشوری با بدهی سنگین و شکاف گستردهتر بین فقرا و اغنیا باشد.
علاوه بر این، کارشناسان مرتب میگویند دوران دلار آمریکا بهعنوان یک امتیاز و ذخیره ارزی اول دنیا دارد بسر میآید. «والری ژیسکارد دستن» وزیر دارایی فرانسه اصطلاح «هژمونی دلار» را در دهه 1960 از سر یأس و نومیدی ابداع کرد و تأسف خورد از اینکه آمریکا در راستای حمایت از استاندارد زندگی راحتطلبانه و مرفه خود آزادانه از بقیه دنیا بهرهبرداری میکند. دنیا به مدت 60 سال از این موضوع گلایه کرد اما کاری صورت نداد. اما آن روزها دیگر به پایان رسیدهاند.
اکنون آمریکا در آستانه مواجهه با یک واقعیت جدید قرار دارد: دلار، اسلحه محبوبش، در آستانه سقوط است.از سالها پیش کشورها با سیاستهایی مانند مبادله با ارزهای دوجانبه، صدور ارزهای دیجیتال و ایجاد باشگاه تجارت جهانی با ارزهای محلی کشورهای عضو مانند روسیه، هند، ایران، ترکیه و برخی کشورهای عضو بریکس و ایجاد بورس اوراق بهادار در شانگهای برای تجارت قراردادهای نفتی در چین با پترویوان در صددند به هیمنه دلار در دنیا پایان دهند.
بسیاری از محققان بر این باورند شعار انتخاباتی «دونالد ترامپ» در سال 2016 مبنی بر اینکه «بیایید دوباره آمریکا را با عظمت کنیم» در واقع برآمده از همین درک است که آمریکا دیگر باعظمت نیست.
استکبار ستیزان۵ 👇
استکبار ستیزان
کاهش توان سلطه نظامی
آمریکا تا کنون طبق موثقترین برآوردها برای جنگ در عراق و افغانستان 4.4 تریلیون دلار هزینه کرده است. «پاول کندی»، تاریخدان آمریکایی این مسئله را بزرگترین پیروزی برای «اسامه بنلادن»، سرکرده گروه تروریستی القاعده میداند که هدفش از حمله به برجهای دوقلو را ورشکسته کردن آمریکا از طریق گرفتار کردنش در یک دام قرار داده بود.
از طرف دیگر، «کمیسیون راهبرد دفاع ملی» آمریکا در گزارشی به تازگی اذعان کرده که «برتریهای دیرینه آمریکا از بین رفتهاند» و توانایی این کشور برای مهار مخالفان یا در صورت لزوم شکست آنها دچار اضمحلال شده است. این گزارش، «کژکاریهای سیاسی» و «محدودیتهای بودجه» را به عنوان عواملی ذکر کرده که مانع از آن شدهاند که آمریکا بتواند همگام با تهدیدهای پیش روی خود پیش برود.
کمیسیون راهبرد دفاع ملی آمریکا نوشته چین و روسیه برای خنثی کردن قدرت آمریکا به دنبال دستیابی به «هژمونی منطقهای» هستند و در حال تقویت بخش نظامی خودشان هستند. در سال 2018، «فرانک گورنک»، ژنرال نیروی هوایی آمریکا گفت که برتری نیروی هوایی آمریکا در برابر روسیه و چین رو به کاهش گذارده است.
به تازگی نشریه فارنپالیسی هم به کاهش قدرت مانور نیروی دریایی آمریکا در چالشهای منطقهای پرداخته و تضعیف این بخش از ارتش آمریکا را یکی از دلایل دوریگزینی آمریکا از هر گونه تنش با ایران عنوان کرده است. در بخشی از این گزارش آمده است: «علت بی ارادگی و بی تصمیمی تیم ترامپ در پاسخ دادن به حمله به تأسیسات نفتی عربستان سعودی که آن را به ایران نسبت می دهند، هرچه که باشد، یک واقعیت کاملاً مسلم است و آن، این است که توانایی ایالات متحده برای اعمال قدرت در خلیج فارس از طریق ناوشکن های تهاجمی، دیگر آن چیزی نیست که در طول چندین دهه قبل بود.»
نویسنده در این خصوص، نمونه هایی از قدرتنمایی هایی نیروی دریایی آمریکا را علیه «معمر قذافی» در سال 1981، «سازمان آزادی بخش فلسطین»، علیه چین در غائله تایوان و چند نمونه دیگر را مرور می کند و سپس می نویسد: «با این حال، چنین آرایش مشابهی از نیروی دریایی آمریکا دیگر نمی تواند همان پاسخ را در دشمن بالقوه برانگیزد. در واقع، این تغییر نشان دهنده آن است که مزیتی که نیروی دریایی آمریکا برای چندین دهه از آن در مقابل رقبای واقعی خود از آن بهره می برد، دیگر وجود ندارد. در واقع، کلاس های جدید زیردریایی های بی صدای دیزل و تحولات جدید در فناوری مین و اژدر باعث شده که امروزه رشته عملیات نزدیک به ساحل ها، بسیار خطرناک تر از گذشته باشند. در نتیجه، ناوهای هواپیمابر آمریکایی زمانی که وارد آب های نیروهای دشمن می شوند، دیگر در امان نیستند.»
استکبار ستیزان۶ 👇
استکبار ستیزان
کاهش قدرت نرم
یکی از بزرگترین تأثیرات دوران رکود اقتصادی بزرگ، اثراتی بود که روی ادراکهای عمومی در جهان از قدرت نرم آمریکا ایجاد کرد. همانطور که «مارتین ولف»، روزنامهنگار و تحلیلگر ارشد روزنامه فایننشالتایمز عنوان میکند فروپاشی نظام مالی آمریکا به منزله «پایانی ذلتبار برای نظام تکقطبی در دنیا» بود.
مارتین ژاک، تحلیلگر مسائل بینالمللی هم میگوید این واقعیت که نظام مالی تحت سلطه آمریکا به دلیل بحرانی که در خود آمریکا ایجاد شده بود دچار تشویش شد حیثیت و قدرت این کشور را لکهدار کرد و این ادعاهای جهان غرب مبنی بر اینکه اقتصاد بازار آزاد، دموکراسی و جهانی شدن تنها مسیرهای تحقق توسعه سیاسی و اقتصادی هستند را به شدت بیاعتبار کرد.
«جورف نای»، نظریهپرداز مقوله قدرت نرم، در مقالهای در پایگاه «Project Syndicate» اذعان کرده که قدرت نرم آمریکا با افول قابل توجهی مواجه شده است. گفته میشود تنها 30 درصد از افراد 134 کشور که در نظرسنجی گالوپ شرکت کردهاند گفتهاند که نظر مطلوبی نسبت به ایالات متحده آمریکا دارند.
«ویلیام بنت»، نظریهپرداز سیاسی در آمریکا، سقوط مسائل فرهنگی در آمریکا را از جمله عوامل دخیل در قدرت نرم این کشور دانسته است. آمارها نشان میدهد، نرخ مرگ و میر مادران در آمریکا از اواخر دهه 1980 بیش از دو برابر شده است. ویلیام بنت در یک پژوهش تحقیقی در سال 1993 به بررسی شاخصهای اخلاقی، اجتماعی و رفتاری جامعه مدرن آمریکا پرداخت و به این نتیجه رسید که وضعیت فرهنگی آمریکا نسبت به 30 سال پیش دچار افت شده است. شاخصهای این تحقیق نشان میداد جرائم خشونتبار در آمریکا 6 برابر، تولد نوازدان نامشروع 5 برابر، نرخ طلاق 5 برابر، نرخ زندگی کودکان در خانههای تکوالدی 4 برابر و نرخ خودکشی نوجوانان 3 برابر شدهاند. او در یک تحقیق دیگر در سال 2015 نشان داد نزدیک به نیمی از کودکان از مادری که ازدواج نکرده متولد شده است.
مجموعه این عوامل موجب شدهاند قدرت نرمی که آمریکا و جهان غرب بعد از پایان جنگ جهانی دوم از آن برخوردار شده بود وارد سراشیبی سقوط شود.
استکبار ستیزان۷
🔴 عید یهودیان ؛ روز نسل کشی ایرانی ها
🔹نتانیاهو در آستانه جشن پوریم : 2500 سال پیش نیز فردی ظالم و عاصب که ساکن سرزمین شما بود (خشایار شاه ) قصد نابودی ملت یهود را داشت . همانطور که او در زمان شکست خورد ، این نظام هم شکست می خورد . اما منظور او از این "شکست " چیست ؟
🔹در زمان خشایار شاه یهودیان که در سراسر ایران ، نفوذ فراوان داشتند ،جسارت شان به جایی رسیده بود که از دادن مالیات و خراج استنکاف می کردند و این استنکاف موجب شده بود که " هامان" صدراعظم خشایارشاه علیه آنان بشورد و آنان را در تنگنا قرار دهد و یا حتی دستور قتل برخی از آنان را صادر کرد . یهودیان که به صورت غیررسمی در دربار شاه نفوذ داشتند ، چاره می اندیشیدند و از این فرصت استفاده کرده و دخترکی یهودی به نام " استر " را به عنوان ملکه و شهبانوی کشور به پادشاه معرفی می کنند و به اون نیز توصیه می کنند که یهودی بودن خود را پنهان کند.
🔹با ورود " استر " دخترک جوان زیباروی یهودی به دربار ، مردخای به راحتی نقشه های شوم خود را بوسیله استر و اغوای شاه ایران اجرا می کند. هامان نیز شاه را از توطئه مرخای آگاه می سازد و پادشاه دستور بر دار کردن مرخای را صادر می کند .اما استر که به شدت بر روی شاه سست عنصر تسلط یافته بود ، با خائن جلوه دادن هامان و اینکه وی توطئه کشتن شاه را در سر دادر ، هامان و ده پسر او را بر دار کرد.
🔹پس از کشتن هامان ، یهودیان مهاجر ساکن در ایران که اینک در دربار نیز راه یافته بودند ، به هجوم به شهرهای ایران ، دست به قتل عام گسترده ایرانیان می زنند . در 127 استان ایران آن زمان ، طی دو روز بیش از 177 هزار ایرانی ( به روایت کتب یهودیان ) و به روایتی دیگر 500 هزار نفر کشته می شوند.
🔹از آن زمان تاکنون ، این روز به عنوان " عید یهودیان " زنده نگه داشته شده و هر سال یهودیان سراسر جهان در این روز مراسم مختلفی از قبیل : روزه گرفتن ، برپایی جشن و پایکوبی ، نوشیدن شراب و افراط در مستی ، دادن هدیه به یکدیگر و ... را گرامی می دارند .
بیداری ملت
استکبار ستیزان
استکبار ستیزان
احتمال برکناری محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان
تهیه شده توسط دکتر عماد آبشناس
از زمانی که ترامپ در آمریکا به قدرت رسید دست عربستان سعودی و امارات و بالطبع اسراییل برای انجام هر کاری که دلشان می خواست باز شد.
اسپوتنیک - دیدگاه ساختار سنتی سیاسی آمریکا به بسیاری از رهبران کشورهای دیگر متحد آمریکا بیش از اینکه بحث دوستی و اتحاد باشد بحث دیدگاه ارباب رعیتی است.
پنتاگون: مشارکت اطلاعاتی با عربستان در جنگ یمن پایان یافت
طی دوران ترامپ این ساختار مقداری به هم خورد و رعیت ها حد و حدود خود را رعایت نکردند و تلاش داشتند در امور اربابی دخالت کنند.
اینکه نخست وزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو از پسر خوانده اش جراد کوشنر داماد سرخانه ترامپ بیشترین بهره را ببرد امری بدیهی بود و ترامپ هم شدیدا سر سپرده داماد اش شده بود و در نهایت هم مجبور شد تاوان این سر سپردگی را بپردازد.
اما شاهزاده محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی و شاهزاده محمد بن زاید ولیعهد امارات عربی متحده هم از حضور ترامپ بهره بردند و تلاش کردند تا نقش خود در میان کشورهای اسلامی و عربی را تقویت کنند و ترامپ هم با دریافت هزینه های این حمایت از هیچ حمایتی از آنها دریغ نکرد.
طی چهار سال اخیر صدها هزار انسان بی گناه جان خود را به دلیل این حمایت های ترامپ از دست دادند، بماند خانه هایی که خراب شد و افرادی که با سلاح های آمریکایی نقص عضو شدند.
در دوران انتخابات ریاست جمهوری اخیر ایالات متحده کار به جایی رسید که حمایت های سه تفنگدار ترامپ ، نتانیاهو – بن سلمان و بن زاید از ترامپ در مقابل بایدن به صورت بسیار علنی بود و به قول معروف آنها از همان وقت شمشیر را در مقابل دمکرات ها و شخس جوزف بایدن از رو بستند.
زمانی که نتایج اولیه انتخابات آمریکا اعلام شد و معلوم شد که بایدن پیروز انتخابات آمریکا است شاهزاده محمد بن زاید با زیرکی سریع واکنش نشان داد و برای بایدن تبریک ارسال کرد اما هم محمد بن سلمان و هم بنیامین نتانیاهو به مخالفت علنی خود با بایدن ادامه دادند و نتانیاهو تلاش کرد با استفاده از لابی های یهودی در آمریکا جدل فیما بین ترامپ و بایدن را به دادگاه بکشاند و از آن طریق به ترامپ کمک کند تا انتخابات را مخدوش اعلام کند در حالی که بن سلمان ملیون ها دلار پول نقد در اختیار جراد کوشنر قرار داد تا ترامپ در پروسه شکایت خود و اعاده شمارش آرا و همچنین تامین هزینه اعتراضات هواداران خود استفاده کند.
بایدن فروش اسلحه به عربستان و امارات را به تعلیق درآورد
حتی برخی در ایالات متحده باور دارند هزینه حمله به کنگره ایالات متحده و دفاع از حمله کنندگان نیز از همین پولها تامین شده.
به هر صورت پس از به قدرت رسیدن رسمی بایدن هم نتانیاهو وهم بن سلمان گوش به زنگ بودند که چه لحظه می توانند با بایدن صحبت کنند و از اعمال خود نسبت به او طلب بخشش کنند.
اما بایدن عمدا با آنها تماس نگرفت و آنها را در حالت آماده باش یا به قول معروف آنکال قرار داد.
البته بن سلمان و نتانیاهو هم تلاش کردند لابی های خود در آمریکا را جلو بیاندازند تا بلکه به قول معروف از دل بایدن در بیاورند.
حدود یک هفته پیش یعنی حدود یک ماه پس از به قدرت رسیدن رسمی بایدن وی قبول کرد با نتانیاهو صحبت کند و طبق برخی اخبار منتشره در این تماس بایدن بیشتر حد و مرز برای نتانیاهو تعیین کرد و به او فهماند که دیگر دوره قبل نیست و وی نمی تواند آنگونه که در دوران ترامپ رفتار می کرد رفتار کند و تصور کند می تواند رئیس جمهوری آمریکا را در کار انجام شده قرار دهد.
طبق همین اخبار بایدن به نتانیاهو گوشزد کرد که منافع ملی آمریکا برایش مهم است و بر اساس این منافع ملی وی تصمیم دارد به برجام برگردد و هیچ چانه زنی ای در این باره نیست.
حال بحث تماس تلفنی بایدن و ملک سلمان بن عبد العزیز مطرح است.
این در حالی است که لابی های عربستان در آمریکا تلاش داشتند بایدن را متقاعد کنند تا با محمد بن سلمان هم هر چند کوتاه اما صحبت کوتاهی داشته باشد.
ولی تا لحظه نگارش این مقاله هنوز بحث فقط در باره تماس بایدن و ملک سلمان است.
وزیر خارجه عربستان: ریاض از صلح با ایران استقبال می کند
وزیر خارجه عربستان: ریاض از صلح با ایران استقبال می کند
خود همین ماجرا و تاخیر در تماس نشان دهنده این است که بایدن می خواهد به ملک سلمان بفهماند که بسیار از دست او و ولیعهد اش ناراحت است و قطعا کارهای ولیعهد عربستان بدون هزینه نخواهد بود.
استکبار ستیزان۱ 👇
استکبار ستیزان
اینکه رسانه های آمریکا شروع کرده اند ماجرای عدنان خاشقچی را پیش بکشند و جسته گریخته اعلام می کنند
که تحقیقات امنیتی آمریکا به این نتیجه رسیده که شاهزاده محمد بن سلمان آمر اصلی ماجرا بوده همه برای این است که پیش زمینه تماس بایدن و ملک سلمان فراهم شود.
همه این مسایل را کنار هم بگذاریم متوجه می شویم احتمالا بایدن از ملک سلمان خواهد خواست که فکری به حال پسرش بکند و شاید هم به او دستور خواهد داد تا یا محمد بن سلمان را برکنار کند و یا بهانه ای بیاورند که محمد بن سلمان خود کنار برود چون رفتارهای محمد بن سلمان تابع سیاست های اعلامی واشنگتن نیست.
همچنین احتمالا بحث یمن را پیش خواهند کشید و اینکه محمد بن سلمان ماجرا را بیش از حد کش داده و عربستان در کشتار مردم بی گناه یمن از همه خطوط قرمز گذشته نیز مطرح خواهد شد.
قطعا هم بحث بازگشت آمریکا به برجام نیز مطرح خواهد بود اما به نظر نمی آید نظر عربستان خیلی برای بایدن اهمیت داشته باشد.
به هر حال وقت آن رسیده تا ساختار قدرت آمریکا به همپیمانان آمریکا گوشزد کند که ارباب کیست و رعیت کیست و رعیت هم بفهمد که حد ومرز اش کجا است.
استکبار ستیزان۲👇
5.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اتاق عملیات جبهه مقاومت با حضور شهید سلیمانی
برای اولین بار فیلم از اعلام رمز آغاز یکی از عملیاتهای جبهه مقاومت علیه دشمنان اسلام، در سالروز ولادت امیرالمومنین علیهالسلام در حضور سردار شهید حاج قاسم سلیمانی منتشر شد.
استکبار ستیزان