تاراج ذخایر ملی با حراج 60 تن طلا در ماراتن فروش سکه!
در شرایطی که طی پیشفروش سکه توسط بانک مرکزی، 60 تن طلا از ذخایر کشور از دست دولت خارج شده، ضرورت پیگیری جدی دستور رهبر معظم انقلاب مبنی بر رسیدگی به وضعیت این بازار بیش از پیش نمایان شده است.
در ساعات پایانی روز پنجشنبه ۱۴ تیرماه، برخی منابع خبری گزارش دادند که رهبر معظم انقلاب در نامهای که خطاب به رئیسجمهور نوشته شده است، ضمن ابراز نگرانی از اخبار منتشر شده درخصوص واگذاری ارز و سکه در ماههای اخیر و ابهاماتی که در افکار عمومی ایجاد کرده است، دستور فرمودند: «ضمن رسیدگی به موضوع گزارش دقیقی تهیه و به محضر ایشان ارسال شود.»
به گزارش مشرق، حقیقت آن است که در پیش بودن تحولات بسیار مهم و تعیینکننده در اقتصاد جهانی، امری پوشیده بر آگاهان عرصه اقتصاد نیست، لیکن دادههای این حوزه هنوز چندان وارد عرصه آگاهی عمومی ایران نشده است. یکی از این ابعاد، بحث امتداد بحران مالی سال ۲۰۰۸ در آمریکا است که قرار است در آینده نه چندان دور (یعنی همین یکی دو سال آینده) در ابعادی بسیار مخربتر و فراگیرتر رخ دهد.
از سوی دیگر، در دو سال اخیر، یکی از مهمترین مباحثی که در اقتصاد بینالملل به صورت پیوسته دنبال میشود، بحث نزدیکی قریبالوقوع «پایان هژمونی دلار» در مبادلات جهانی است.
بسیاری از کشورها، در پی بحران اقتصادی ۲۰۰۸، به سمت پیمانهای تجاری دوجانبه رفتند تا وابستگی خود را به دلار به حداقل برسانند تا در موج بعدی بحران مالی، آسیب کمتری از سقوط ارزش دلار ببینند.
اما آن بخش از مسئله که به دستور ویژه رهبری و مبحث دلالان سکه و طلا و ارز در ایران مربوط میشود، این است که یکی از راههای مقابله با اثرات بحران مالی جهانی در آینده نزدیک، بحث حفظ ارزش پول ملی در برابر دلار است.
با این حال، ماهها و حتی سالهاست که حال و روز ریال، پول ملی کشورمان، خوب نیست. ارزش پول ملی مدام و با سرعت در حال کاهش است.
سال پیش قیمت دلار حدود سه هزار و 760 تومان بود و قیمت ارز طی این یکسال تا 140 درصد هم افزایش پیدا کرده و به 2/5 برابر سال قبل رسیده است! هرچند قیمت ارز کمی کاهش پیدا کرد و به حدود هشت هزار تومان برگشت اما با همین رقم هم شاهد سقوط آزاد ارزش پول ملی در دولت تدبیر و امید هستیم.
در شرایط کنونی، یکی از بدیهیترین و عاجلترین اقدامات، بازگشت به اصل قدیمی تاریخ پول کاغذی، یعنی پشتوانهدار کردن آن با فلزات گرانبها (به ویژه طلا) است. از همین رو، در دو سال اخیر، کشورهایی چون روسیه، چین، ترکیه و هند به شدت تلاش کردهاند تا بر ذخایر طلای خود
بیافزایند.
برای مثال، فقط در ماه ژانویه گذشته، روسیه 19/7 تن به ذخایر طلای خود افزوده است و با پشت سر گذاشتن چین به رتبه پنجم فهرست کشورهای با بیشترین ذخایر طلا ارتقا یافته است. از همین رو، طبق گزارش خبرگزاری آناتولی از ۲۶ ژانویه ۲۰۱۷ تا ۲۶ ژانویه ۲۰۱۸، این کشور بیش از ۱۰ میلیارد دلار بر ذخایر طلای خود افزوده است.
با لحاظ این تحرکات در عرصه اقتصاد جهانی و در پیشزمینه آن تلاش ترامپ برای اعمال مجدد تحریمهای اقتصادی و در یک کلام جنگ اقتصادی دولت آمریکا با ایران، به ناگهان خبر میرسد که در اقدامی محیرالعقول، بانک مرکزی جمهوری اسلامی برای جمعآوری نقدینگی برای کنترل بازار ارز، طرح پیشفروش سکه برگزار میکند و خبر میرسد که یک جوان ۳۱ ساله به تنهایی ۳۸ هزار قطعه سکه خریداری کرده است. اما خبر تکاندهنده بعدی را فرمانده نیروی انتظامی، سردار حسین رحیمی اعلام کرد که دلال بزرگ بازار سکه، یک فرد ۵۸ ساله سابقهدار، به اتفاق پسرش، «دو تن» سکه از بازار ایران جمعآوری کرده است.
اخلالگران و مفسدان با همین توجیهات اقتصاد را به هم ریختند
وزیر اطلاعات میگوید با متخلفان اقتصادی نباید برخوردهای قهرآمیز کرد.
به گزارش ایسنا، سیدمحمود علوی در جلسه شورای اداری استان لرستان، ضمن تأکید بر تأمین امنیت اقتصادی و تشویق به سرمایهگذاری، افزود: با متخلفان اقتصادی نباید برخوردهای قهرآمیز کرد بلکه باید با توجیه و راهنمایی از انحراف فعالان اقتصادی جلوگیری کرد و آنان را به سمت تأمین مایحتاج کشور سوق داد.
وزیر اطلاعات دستگیری و زندانی کردن را برای برخورد با بدهکاران بانکی و فعالان اقتصادی متخلف اشتباه دانست و گفت: کاهش تسهیلات یکی از روشهای تأثیرگذار در اینگونه مسائل است.
علوی گفت: دشمنان در جنگ اقتصادی واحدهای تولیدی و عرصههای کارآفرینی را هدف قرار دادهاند و در این شرایط باید با شنیدن مشکلات و حرف مردم، آن را با تدبیر رفع کرد و با حس درد و رنج مردم و همدلی مردم و مسئولان از این برهه با موفقیت عبور کنیم.
وی همچنین گفته است: نباید تحت عنوان برخورد با مفاسد اقتصادی، آرامش فعالان اقتصادی و سرمایهگذاران را به مخاطره انداخت.
به نظر میرسد در سخنان وزیر اطلاعات، میان «تولیدکنندگان و سرمایهگذاران واقعی» با «اخلالگران سودجو و زالوصفت» خلط مبحث صورت گرفته است. در حقیقت فعالیت عناصر اخلالگر و دلالمسلک، هم سبب تنگ شدن عرصه بر تولید و سرمایهگذاری سالم و هم اجحاف بر تودههای مردم است. طیف رانتخواری که در تسهیلات کلان بانکی طمع میکنند یا به ایجاد التهاب در بازار و موجسواری بر اساس تورم مصنوعی میکنند، علفهای هرزی هستند که بودن و فعالیت و رشد آنها، ضد تولید و سرمایهگذاری و ثبات و امنیت اقتصادی است. بنابراین اتفاقا به حکم عقل و شرع و قانون باید با متخلفان دانهدرشت، برخورد سخت و قهرآمیز و پشیمانکننده داشت وگرنه این عناصر زالوصفت با توجیه و راهنمایی و خواهش و تمنا، از اختلال در بازار منصرف نمیشوند.
باید از وزیر محترم پرسید با کسانی که 2 تن سکه یا 38 هزار عدد سکه را از بازار خریداری و جمعآوری میکنند یا عناصر بانفوذی که ضمن دور زدن قانون و نظارتهای موجود و با وجود ممنوعیت واردات خودروهای لوکس، اقدام به واردات و فروش چند هزار خودرو (به واسطه خروج ارز کمیاب از کشور) میکنند یا کسانی که چند هزار خودرو را یک جا ثبتنام و اقدام به ایجاد بازار سیاه و گرانفروشی میکنند؟ چه برخوردی باید کرد؟ آیا با نصیحت و نوازش میتوان این عناصر زالوصفت را از ایجاد بیثباتی و التهاب اقتصادی بازداشت؟ اگر میشود، چرا دولت محترم موفق نشده است؟!
طبق قانون مجازات اعدام، حبسهای طولانیمدت و مصادره اموال برای اخلالگران اقتصادی در نظر گرفته شده و به نظر میرسد عمل نکردن به قانون در کنار بیتدبیریهای اقتصادی، منجر به آشفتهبازار فعلی در حوزههای ارز و سکه و خودرو و مسکن شده است. بنابراین از وزارت اطلاعات انتظار میرود در خط مقدم مبارزه با اخلالگران باشد و بدین ترتیب امنیت خاطر و آرامش را به بازار برگرداند.
این نکته را هم باید یادآور شد که بدهکاران بزرگ بانکی مجموعا چند صدهزار میلیارد تومان بدهی معوقه دارند که خرج سوداگریهای غیرمولد کردهاند و اگر این پولها عودت داده شود میتواند کمبود نقدینگی در خدمت تولیدکنندگان را جبران کند و چرخ اقتصاد را به حرکت درآورد. از این جهت، رد برخورد با بدهکاران بانکی از سوی وزیر محترم نیز جای تعجب است.
آبی از اروپا گرم نشد کشور را بیش از این معطل نکنید
علیرغم اعتراف به رویکرد خسارت بار برجام از سوی مدعیان اصلاحات در ماههای گذشته، این جماعت با سانسور اظهارات روحانی مبنی بر مایوسکننده بودن بسته اروپا، برای چندمین بار ثابت کردند که بزک آمریکا و شرکای واشنگتن از هر امری برای این طیف بااهمیتتر است. در این رویکرد، منافع ملی و عزت مردم ایران هیچ جایگاهی ندارد.
«دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا-18 اردیبهشت 97- از برجام خارج شد. در حقیقت آمریکا در شرایطی که دهها امتیاز نقد از ایران گرفته بود، به هیچیک از تعهدات خود در برجام عمل نکرد و نه تنها تحریمها را که مسئله اصلی در مذاکرات بود، لغو نکرد، بلکه دهها تحریم جدید هم به آن افزود.
ناگفته نماند که براساس مستندات منتشر شده، ترامپ پس از اطمینان از ماندن ایران در برجام و ادامه فشار از سوی اروپا، از برجام خارج شد.
مقامات دولت پیش از این اعلام کرده بودند که واکنش ایران به خروج آمریکا از برجام، فوری، غیرقابل تصور، پشیمانکننده و دردناک خواهد بود.
پس از اعلام خروج رسمی آمریکا از برجام، روحانی در گفتوگوی زنده تلویزیونی شرکت کرد. انتظار افکار عمومی این بود که واکنشی متناسب با موارد اعلام شده از سوی رئیسجمهور اتخاذ شود. اما روحانی در اظهارنظری قابل تأمل اعلام کرد که «ایران بدون آمریکا برجام را ادامه خواهد داد». او آمریکا را «موجود مزاحم» دانست و از خروج آمریکا از این توافق ابراز خرسندی کرد.
این در حالی بود که عباس عراقچی معاون سیاسی وزیر خارجه- اسفند 96- گفته بود: «موضع ما این است که اگر آمریکا خارج شود ما هم خارج میشویم؛ این را به اروپاییها هم گفتیم که اگر نتوانند آمریکا را در برجام حفظ کنند، ایران هم از برجام خارج خواهد شد». روحانی نیز- فروردین 97-گفته بود: «آنها حتما بدانند اگر نقض پیمان کنند پشیمان خواهند شد. آمادگیها بیشتر از آن مقداری است که آنها فکر میکنند و اگر نقض پیمان کنند در عرض کمتر از یک هفته آثارش را خواهند دید».
پیش از این و بنابر اعلام مقامات ایرانی حاضر در مذاکرات 1+4 با ایران، قرار بر این بود که اروپاییها حداکثر تا 10 خردادماه بسته پیشنهادی خود مبنی بر تضمین اجرای تعهدات برجامی را ارائه دهند. اما اروپاییها با تاخیری غیرقابل قبول سرانجام در اواخر هفته گذشته، بسته پیشنهادی خود را ارائه دادند.
تاکنون محتوای بسته راهکارهای عملی اروپا برای حفظ منافع ایران از برجام منتشر نشده است ولی با استناد به اظهارات روحانی و دیگر مقامات دولتی، این بسته نتوانسته درخواستهای ایران را تأمین کند به نحوی که روحانی آن را مایوسکننده خوانده و گفته که بسته مزبور دربرگیرنده همه خواستههای ایران نیست و راهکار عملیاتی و شیوه مشخصی برای ادامه همکاریها وجود ندارد و یک سری تعهدات کلی در حد بیانیههای سابق اتحادیه اروپا عنوان شده است.
علاوهبر بسته پیشنهادی اروپا، اتحادیه اروپا پس از پایان نشست مشترک کمیسیون برجام - روز جمعه 15 تیر 97- بیانیهای 10 بندی منتشر کرد.
با مرور بندهای 10 گانه بیانیه اتحادیه اروپا میبینیم که این بیانیه از فقدان تضمین برای حفظ برجام در مقابل عهد شکنی و کارشکنی آمریکا رنج میبرد.
آتش به اختیار روی سیمهای خاردار
1- مدیری که سربازش در اقدامی آتش به اختیار، پلی میشود بر روی سیمهای خاردار دشمن تا همرزمانش به سلامت از پل وجود او بگذرند و بر دشمن شبیخون بزنند چنین مدیری که خود از سیم خاردار نفس خویش عبور کرده است الگوی تمامعیار غیرت و مردانگی، ایثار و شهادت، خلاقیت و ابتکار، نوآوری و توانمندی است که دشمن نیز در میدان جنگ از سر تسلیم او را میستاید.
2- مدیری که در میدان جنگ اقتصادی به فکر انباشتن سرمایه و کسب درآمدهای نجومی است، مدیری که از ترس امتناع دشمن از قبول صلحنامه تن به خواستههای دیکتهشده و از قبل طراحی شده دشمن میدهد و دستورات فرمانده را از یاد میبرد، مدیری که قبل از حضور در میدان جنگ؛ توانمندی دشمن را به رخ سربازانش میکشد، مدیری که چشم امیدش در حل مشکلات اقتصادی به دست دشمن است و محرمانههایش را به دور از چشم مردم در دفتر دشمن امضاء میزند، مدیر انقلاب اسلامی نیست مدیری که غرق در دنیاطلبی و اشرافیگری است و نیروهای تحت امرش سیاست و تجارت را به هم آمیختهاند تا در میدان جنگ تمامعیار دشمن از دنیاپرستی چیزی کم نیاورند چنین مدیری ربطی به جمهوری اسلامی ندارد. مدیر جمهوری اسلامی مدیری است توانمند، متدین، انقلابی، سادهزیست، غیرتمند، دشمنستیز، خلاق و کارآمد که در میدان جنگ جز به نابودی دشمن و خرسندی فرمانده و سرافرازی ملت و پاسخگویی در محضر پروردگار به چیزی نمیاندیشد.
3- در شرایطی که اقتصاد کنونی کشور فشار مضاعفی را بر اقشار ضعیف و متوسط جامعه تحمیل میکند به چه دلیل یک مدیر عالیرتبه میبایست علاوه بر حقوق، دیگر امکانات مادی و رفاهی نیز در اختیارش باشد تا کار کند، لیکن یک کارگر و کارمند ساده با حداقل حقوق از هیچ امتیازی برخوردار نگردد، بدون شک با حذف امتیازات ویژه از چهره نظام اجرایی کشور، امتیاز مدیریتی بین کارکنان و مدیران فرو خواهد ریخت و محبت و همدلی و کار و تلاش بیشتر جای خود را به امتیازات ترجیحی مدیریتی خواهد داد. در چنین شرایطی دیگر مدیریت طعمهای نخواهد بود که افراد فرصتطلب و سودجو بر سر تصاحب آن رقابت کنند، با این اقدام انقلابی راه برای ورود مدیران جهادی، پرتوان، مومن، انقلابی، سادهزیست و مردمی بدون هیچگونه چشمداشت مادی به عرصه مدیریتی کشور باز خواهد شد و تحولی جدید در نظام مدیریتی کشور رخ خواهد داد که نتیجه آن استحکامبخشی به نظام مدیریتی کشور و تلاش مجاهدانه برای پیشرفت و بالندگی ایران اسلامی خواهد بود.
4- پس از گذشت ۵ سال از نامگذاری سال ۱۳۹۲ به عنوان سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی، زنگ برنامهریزی اقتصادی سالهاست که به پایان رسیده است لیکن موضوع مقاومسازی اقتصاد همچنان به قوت خود باقی است. اگر دولت محترم در قالب یک برنامه مدیریتی جامع، یک سال را به برنامهریزی اقتصادی و چهار سال را به ساماندهی اقتصاد اختصاص میداد، یقینا امروز اقتصاد ایران به دور از تکانههای آمریکا و غرب با قامتی استوار و مقاوم قد بر افراشته بود. اقتصاد مقاومتی نسخه شفابخش اقتدار اقتصادی و سیاسی ایران برای امروز و آینده کشور است.
دولت مخفی کار!
✍حدود شانزده روز قبل در قلب اروپا ، بی سروصدا دو دیپلمات ایرانی از هلند اخراج شدند!!
⭕️اخراج بالاترین سطح برخورد دیپلماتیک بین کشور هاست و معمولا با واکنش تلافی جویانه ای از همان نوع مواجه می شود.
اما مقامات ایرانی موضوع را کاملا مسکوت گذاشتند و حتی در برابر برخی کنجکاوی های مطلعین،از بیخ منکر همه چیز شدند!
حالا و دو روز بعد از آنکه هلندی ها خودشان از ماجرا پرده برداشتند، دیپلمات های کار کشته و غیور کشورمان ، واکنش شدیدی نشان داده و سفیر هلند را به وزارت خارجه احضار کردند!
این همان دولتی است که قرار بود عزت را به پاسپورت ایرانی بازگرداند و حالا عرضه صیانت از شأن دیپلمات هایش را هم ندارد!
این رفتار دولت اما زنگ یک خطر خیلی بزرگتر را به صدا در می اورد
دولتی که در این امور تا این حد پنهان کار و منکر حقایق است، همین الان در مذاکرات فرسایشی با اروپا چه می کند و چه چیزهایی را از مردم پنهان می کند!؟
در طول مذاکرات منتهی به پذیرش برجام، این تجربه تلخ بارها و بارها تکرار شد.
تازه می فهمیم "انرژی هسته ای حق مسلم ماست"!
🔹🔸کشور آهسته آهسته در حال ورود به دوره کمبود برق است، آن هم در شرایط گرمای شدید تابستان. بخش زیادی از برق مصرفی کشور برق آبی است و سدها هم اکثرا خالی.
♦️ده سال پیش جریان انقلابی این روزها را می دید و خود را به آب و آتش می زد تا به جامعه این موضوع را بفهماند که گزینه برق هسته ای نه یک انتخاب بلکه یک الزام و اجبار است. آن روزها اما اصلاح طلبان و غربزدگان با استدلال هایی کودکانه و غالبا احمقانه ادعا می کردند که انرژی هسته ای برای کشور ضرورت ندارد چون ما نفت داریم!!!
حالا نزدیک به ده سال از آن روزها گذشته است و تولید برق آبی در کشور به مرز بحران رسیده است.
♦️با ننگنامه برجام، بخش اعظم تجهیزات هسته ای کشور اما به فنا رفته و حالا ایران ما در معرض یک مشکل جدی قرار گرفته است.
دولت روحانی هم نه اراده اش را دارد و نه عرضه اش را تا قدرت هسته ای کشور را به ریل سابق بازگرداند.. و اینگونه غربزدگان ایرانی کشور را بازهم گرفتار کرده اند.
♦️البته مشکل فقط برق نیست. با وضیت خراب بارندگی ها، آب شیرین کن های هسته ای یکی از مهم ترین راهکارهای تولید آب برای جمعیت و زمین های تشنه و تفتیده این سرزمین هستند، اما برجام اینجا هم راه را بسته است..
حالا یک ملت مانده و مصیبتی که تفکر غربزدگی و اصلاح طلبی برایش درست کرده است. تازه فهمیده ایم شعار "انرژی هسته ای حق مسلم ماست" یک شعار نبود یک نیاز واقعی بود..
ماه های آینده برای عبور از این وضعیت بسیار سرنوشت ساز خواهد بود..