eitaa logo
استیکرانه ✏️
5.8هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
8.5هزار ویدیو
421 فایل
آیدی تبادل: @omidsahar بعشق شهدا مخصوصا قاسم بن الحسن ایران 🥀 #جان_فدا شادی روح سرداردلها صلوات🌹 ✅ گلچین استیکرهای ایتا ✅اطلاع رسانی دوره های آموزشی آکادمی همراه https://eitaa.com/joinchat/3196190853Cf6eadb848a
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️نقطه ی وصل عید قربان تا عید غدیر چیه که به دهه ی ولایت و امامت مشهور است⁉️ 🎤مقام معظم رهبری 🔶یاران فرمانده
5.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃🍃🍃🍃🍃🍃 چند ایده جذاب برای دکور خانه🌹😍
🔔 قسمت دوم هوای خنک اطراف برکه با لطافت شبهای بیابان در هم امیخته بود ، عطر خوشی فَضای اطراف را پر کرده بود.😌 زیر نور مشعل ها و ماه🌜 که در آسمان خود نمایی میکرد به یاد شبهای پیش افتادم ‌: پدر بزرگ داستان اخرین سفر خود را با پیامبر اکرم (ص)🌟 به مکه🕋 را برایمان تعریف میکرد و از ان روز ها خاطرات زیادی داشت و هر شب قصه های شیرینی را از اخرین سفر پیامبر برایمان ما بچه ها نقل میکرد 😍 صدای ارام و متین او همراه با لطافت هایش همه بچه ها را شیفته شنیدن داستان هایش ساخته بود‌. 😊 این زمان هم فرصت خوبی بود تا بزرگتر ها به کار های خود برسند گاهی هم انها به ما ملحق میشدند تا پای حرفهای او بشینند 😉 با صدای جمعیت به خود امدم نماز تمام شده بود و بزرگتر ها هر کدام به دنبال کار خود رفته بودند. انها مشغول کار هایشان شده بودند پدر بزرگ به نخل بزرگ 🌴 تکیه داده بود و با صدای مهربان و دل نشینی گفت: عزیزانم بچه های خوبم! می بینم که امروز از بودن در کنار ان برکه لذت بردید و خیلی به شما خوش گذشت بازی و شادی ما را هم خوشحال میکند ☺️ پس از گرما و تشنگی زیاد😰 این اب به ما هم جانی دوباره بخشید و خستگی زیاد را راه را از یاد بردیم 🤗 یادم می اید در ان سفر نیز ما چنین احساسی داشتیم 😊 روزی که به این برکه رسیدیم هرکس مشغول انجام کار هایش بود ما نیز چون شما مشغول بازی و تفریح بودیم😊
قسمت اول با دیدن برکه صدای خنده و شادی😄 بچه ها به هوا برخاست همگی از شدت گرما تنی به اب زدیم چند روز بود که از مکه راه افتاده بودیم خستگی و گرما همه را کلافه کرده بود😰 از تیغ افتاب در سایه سار نخل های🌴 اطراف مکه🕋 پناه گرفتیم با اب برکه گلو تشنه مان را تر کردیم نسیم غروب همه بچه ها را به وجد اورده بود😍 بزرگ تر ها هرکدام مشغول کاری بودند مرد ها در برپایی چادر⛺️ به هم کمک میکردند و زن ها مشغول تهیه و تدارک شام شدند 🍽 عده ایی هم به استراحت مشغول شدند تا خستگی چند روز بیابان را از تن بیرون کنند..😊 خورشید☀️ هم دیگر داشت اخرین اشعه خود از مغرب را جمع میکرد 🙂 در تاریک و روشن غروب صدای اذان🗣 بلند شد کاروانیان🐫 با شنیدن صدای اذان کار هایشان را رها کردند تا خود را برای نماز جماعت اماده کنند عده ایی نیز مشعل هایی را کنار برکه و اطرف چادر نصب کردند⛺️ پدر بزرگ👴 هم خود را به صف نماز گزاران رساند تا در زیر درختان خرما 🌴کنار برکه نماز را به جا اورد😇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔔 قسمت سوم یکی از بچه ها حرف پدر بزرگ👴 را قطع کرد و گفت: راستی پدر بزرگ👴 دیشب گفتید بهترین قسمت این ماجرا و زیباترین داستان تاریخ را فردا شب برایتان تعریف خواهم کرد 😍 پدر بزرگ گفت: خواهم گفت عزیزانم . سپس نفسی تازه کرد و ادامه داد: بله عزیزم❗️ بهترین قسمت ان سفر و زیباترین داستان تاریخ در همین سرزمین و کنار همین برکه اتفاق افتاده است، اکنون خوب گوش کنید تا ان را برایتان تعریف کنم: روزی که به اینجا رسیدیم یک نفر از طرف پیامبر (ص) 🌟 نزد ما امد و گفت: پیامبر فرموده هیچ گروهی از اینجا حرکت نکنند ‼️ ما از شنیدن این سخن متعجب شدیم 🙄 او ادامه داد: حضرت فرموده اند تمام قافله هایی 🐫که رفته اند بر گردنند و همه کسانی که در راه هستند به سرعت خود را به اینجا برسانند❗️ یکی از بچه ها پرسید: پدربزرگ چرا همه باید این محل جمع میشدند 🤔 پدر بزرگ👴 گفت: خب این مطلب باعث تعجب ما هم شده بود . هرکسی چیزی میگفت اما علت اصلی این کار برای ما هم مشخص نبود ❗️ همه میگفتند که حتما مطلب بسیار مهمی است😊 و شاید هم فرمانی از خداوند سبحان رسیده که پیامبر اکرم (ص) این چنین خواسته اند...
قسمت چهارم: کاروان ها 🐫 یکی پس از دیگری به غدیر خم رسیدند و هرکدام در گوشه ایی چادر های⛺️ خود را برپا کردند انها مشغول استراحت شدند و منتظر ماندند تا ببینند امر رسول خدا (ص) چیست و برای چه همه باید در این محل جمع شوند 🤔 فردا ان روز دیگر همه مردم در کنار برکه جمع شده بودند تا چشم کار میکرد جمعیت نشسته بود 🤗 همه منتظر بودند تا ببینید پیامبر اکرم (ص) چه مطلبی دارند ❗️ سراپا گوش بودیم یادم می اید حتی پای اسب ها و شتر ها 🐪هم خاموش شده بود و فقط صدای رسا و مهربان رسول رحمت الهی💚 در بیابان طنین افکن بود. 😌 پیامبر که درود خدا بر او باد یک دنیا مهربانی و محبت از نگاهشان جاری بود😍 ایشان پس از ستایش خدا فرمودند : "خداوند وحی فرموده اگر انچه را که در حق علی علیه السلام🌟 فرستاده را به شما نگویم وظیفه رسالتم را انجام نداده ام . 💎خداوند چنین وحی فرموده: "بسم الله الرَّحمن الرَحیم" أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ۖ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ ۗ 💎ای پیامبر! انچه را از پروردگارت بر تو نازل شده است به مردم ابلاغ کن ، اگر این کار را انجام ندهی پیام الهی را به مردم نرساندی و وظیفه پیامبری را ادا نکرده ایی ، نترس که خداوند تو را از اسیب مردم نگاه خواهد داشت.💎
📣 قسمت پنجم پیامبر اکرم (ص) 🌟ادامه داد: همانا جبریل امین سه بار بر من نازل شد و وحی کرد که خدا فرمان داده تا در این جمع و در حضور همگان بر پاایستم و بر هر سفید پوست و سیاه چهره ای اعلام کنم : "✨علی ابن ابی طالب برادر، وصی و جانشین و امام بعد از من است ✨ علی علیه السلام کسی است که جایگاهش نسبت به من ، مثل جایگاه هارون به موسی است ، جز این که بعد از من پیامبری نیست ☀️ خدا تبارک و تعالی در این زمینه آیه ایی نازل فرموده؛ 🔖"همانا ولی امر و صاحب اختیار شما تنها خدا و رسول و مومنانی هستند که نماز به پا داشته و در حال رکوع به فقیر زکات میدهند " علی علیه السلام تنها مردی است که نماز📿 را به پا داشت و در حال رکوع به فقیر زکات داد و اوست که همیشه غیر از خداوند مقصود دیگری ندارد...👏👏 🔗پس بدانید ای مردم ! خداوند علی علیه السلام🌟 را به سرپرستی شما منصوب کرده است 😇 او امام و پیشوایی است که فرمانداری اش بر هر مهاجر و انصار (یاران پیامبر) ، عرب و غیر عرب، کوچک و بزرگ و هر سفید پوست و سیاه پوست واجب و حتمی است💥 ...