11.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #کلیپ
#سواد_زندگی (1)
🌸 چگونگی معاشرت با مردم
🎤 دکتر احمد لقمانے
#استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
گلاب سر تا پا را درمان میکنه
🌸شاید عجیب باشه ولی پاشویه کودکان با گلاب بشدت تببُره.
گلاب، آنتیبیوتیک خانگیه،
ضد ویروس، ضد گلودرده..
💠درمانخانه اسلامی💠
#استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
#بهلول
🌹می گویند: مسجدی می ساختند، بهلول سر رسید و پرسید: چه می کنید؟گفتند: مسجد می سازیم.
گفت: برای چه؟ پاسخ دادند: برای چه ندارد، برای رضای خدا.
بهلول خواست میزان اخلاص بانیان خیر را به خودشان بفهماند، محرمانه سفارش داد سنگی تراشیدند و روی آن نوشتند «مسجد بهلول» شبانه آن را بالای سر در مسجد نصب کرد.
سازندگان مسجد روز بعد آمدند و دیدند بالای در مسجد نوشته شده است «مسجد بهلول». ناراحت شدند؛ بهلول را پیدا کردند و به باد کتک گرفتند که زحمات دیگران را به نام خودت قلمداد می کنی؟
بهلول گفت: مگر شما نگفتید که مسجد را برای خدا ساخته ایم؟ فرضا مردم اشتباه کنند و گمان کنند که من مسجد را ساخته ام، خدا که اشتباه نمی کند...
#استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#ضرب_المثل
💕 #داستانک
روزی شیخ الرئیس "ابوعلی سینا" وقتی از سفرش به جایی رسید، اسب را بر درختی بست و برایش کاه ریخت و سفره پیش خود نهاد تا چیزی بخورد.
"روستایی" سوار بر الاغ آنجا رسید، از خرش فرود آمد و خر خود را در پهلوی اسب ابوعلی سینا بست، تا در خوردن کاه شریک او شود و خود را به شیخ نهاد تا بر سفره نشیند.
شیخ گفت:
خر را پهلوی اسب من مبند که همین دم لگد زند و پایش بشکند، روستایی آن سخن را نشنیده گرفت، با شیخ به نان خوردن مشغول گشت، ناگاه اسب لگدی زد.
روستایی گفت: اسب تو خر مرا لنگ کرد.
"شیخ" ساکت شد و خود را لال ظاهر نمود.
روستایی او را کشان کشان نزد "قاضی" برد، قاضی از حال سوال کرد، شیخ هم چنان خاموش بود.
قاضی به روستایی گفت:
این مرد لال است.
روستایی گفت:
این "لال" نیست بلکه خود را لال ظاهر ساخته تا اینکه تاوان خر مرا ندهد، پیش از این با من سخن گفته.
قاضی پرسید:
با تو سخن گفت؟ چه گفت؟
او جواب داد که:
گفت خر را پهلوی اسب من نبند که لگد بزند و پایش بشکند.
قاضی خندید و بر "دانش" شیخ آفرین گفت.
"شیخ" پاسخی گفت که زان پس درزبان پارسی مثل گشت:
《#جواب_ابلهان_خاموشی_ست.》
فروارد یادتون نره❣
نقل است ساربانی در آخر عمر، شترش را صدا میزند و به دلیل اذیت و آزاری که بر شترش روا داشته از وی حلالیت میطلبد. یکایک آزار و اذیتهایی که بر شتر روا داشته را نام میبرد. از جمله؛ زدن شتر با تازیانه، آب ندادن ، غدا ندادن، بار اضافه زدن و …. همه را بر میشمرد و میپرسد آیا با این وجود مرا حلال میکنی؟ شتر در جواب میگوید همه اینها را که گفتی حلال میکنم، اما یکبار با من کاری کردی که هرگز نمیتوانم از تو درگذرم و تو را ببخشم. ساربان پرسید آن چه کاری بود؟ شتر جواب داد یک بار افسار مرا به دُم یک خر بستی. من اگر تو را بخاطر همه آزارها و اذیتها ببخشم بخاطر این تحقیر هرگز تو را نخواهم بخشید!
ضربالمثل معروف "افسار شتر بر دُم خر بستن" اشاره به سپردن عنان کار به افراد نالایق است و اینکه چنين افرادی بدون دارا بودن تخصص، تحصیلات، تجربه و شایستگی، صرفاً بر مبنای روابط زمام امور را بدست گیرند و بدبخت جماعتی که دچار چنین افرادی شوند.
#استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
هرچه روح تو عظیم تر باشد،
اشتباهات دیگران را کوچکتر میبینی.
هرچه بزرگوارتر باشی،
کمتر به دیگران نیازمندی.
هر چه کمتر نیازمند باشی،
کمتر از آنان دلگیر میشوی.
آری...
دیگران را همانطور که هستند بپذیریم،
کسی که باید تغییر کند خودمان هستیم!
#استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
شاید تلنگر🌱
کاش اونقدر که درگیر اینیم خودمونو به دیگران ثابت کنیم
وقت می ذاشتیم خودمونو به خداثابت می کردیم!!
❣
#استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
🌼خاطره حجتالاسلام علی شیرازی از حاج قاسم سلیمانی
✍اینکه آقا فرمودند «مکتب سلیمانی»، درحقیقت برای تبیین شهید سلیمانی و الگو قرار گرفتن ایشان برای جامعه به ویژه نسل جوان بوده است؛ چه در ایران و چه در جهان. مردم ایران در زمان حیات حاج قاسم به ایشان علاقه داشتند. چیزی در وجود او دیده بودند که چنین جاذبههایی ایجاد شده است. همه گروهها از هر جناح؛ کوچک و بزرگ و زن و مرد، جذب این انسان بزرگوار شدند؛ زیرا او به دنبال این بود که مو بهمو حرفهای حضرت امام خمینی(ره) و امام خامنهای را اجرایی کند، حتی در مورد جذب حداکثری. وی دنبال این بود که مردم را در مسیر درست قرار دهد؛ لذا شعار نمیداد؛ بلکه حرف و عملش یکی بود و روی مباحث مبانی و اصول انقلاب با کسی تعارف نداشت. شهید سلیمانی در مسیری حرکت میکرد که امام و آقا ترسیم کردند و مردم را به این مسیر دعوت میکرد، با شیوهای که بر اساس شیوه پیغمبر بود؛ یعنی با اخلاق نیکو و مهربانی. خداوند سبحان در قرآن هم درباره پیامبر(ص) این موضوع را گفتهاند که اگر تو خوشاخلاق نبودی و با اخلاق نیکو و مهربانی با مردم رفتار نمیکردی، مردم از دورت کنار میرفتند
#استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。