eitaa logo
اعتدال (عدالت‌پذیری)
132 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
765 ویدیو
42 فایل
ارتباط با مدیران کانال = hadi_moshfegh@
مشاهده در ایتا
دانلود
. ۱آیه_در۲روز سهم دیروز و امروز ۵سورۀیوسف 🌷قَالَ يَا بُنَيَّ لَا تَقْصُصْ رُؤْيَاكَ عَلَى إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُوا لَكَ كَيْدًا إِنَّ الشَّيْطَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوٌّ مُبِينٌ 🌷ترجمه 👇 (یعقوب) گفت: اى پسر كوچكم، خوابت را براى برادرانت بازگو مكن، كه برایت نقشه‌اى (خطرناك) مى‌كشند. زیرا شیطان، براى انسان دشمنى آشكار است. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌های آیه را اینجا ببینید👇 ا https://b2n.ir/j63312 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باردیگر، دهان «بی‌بی‌سی»و«من‌وتو» و... توسط‌مردم «هشیار»، «وفادار» و «پایدار» پای‌مال‌ شد ☝️☝️ تشییع ☝️☝️ مرحوم آیت‌الله ناصری 👈👈👈🔹 کی بود می‌گفت: مردم‌از روحانیت و انقلاب زده‌شده‌اند😂 .
. آیت الله شهید دستغیب در داستان ۱۲۵ از کتاب «داستان‌های شگفت» نوشته است: پیش از سی سال قبل [از زمان تألیف کتاب] روضه خوانی بود به نام ((شیخ حسن)) که خیلی مقید به ترک بعضی از گناهان [که بوسیله زبان انجام می‌شود] نبود، بعد از مرگش، یکی از خوبان او را در خواب می‌بیند که برهنه است و چهره‌اش سیاه و زبانش آویزان است و شعله‌های آتش از دهان و زبان او بالا می‌رود آنقدر وحشتناک بوده که آن شخص فرار می‌کند. پس از دیدن عوالمی دیگر، باز «شیخ حسن» را با وضعی بسیار خوب می‌بیند که در فضای فرحبخش در حالی که چهره سفید و با لباس زیبا و روی منبر نشسته و خیلی خوشحال است. نزدیکش می‌رود و می‌پرسد: شما «شیخ حسن» هستید؟ می‌گوید: بله می‌پرسد: شما همان هستید که در آن حالت عذاب و شکنجه دیدم؟ می‌گوید: بله علت تغییر حالش را می‌پرسد. می‌گوید: آن حالت اول که دیدی بخاطر زمان‌هایی‌ست که در دنیا کار حرام می‌کردم و این حال خوب که الآن می‌بینی، بخاطر زمان‌هایی‌ست که از روی اخلاص یاد حضرت سیدالشهداء علیه‌السّلام می‌کردم و می‌گریستم و مردم را می‌گریاندم و... وقتی اینجا هستم، حالم در کمال خوشی و راحتی‌ست ولی وقتی آنجا می‌روم همان است که دیدی. به او گفت: حالا که اینطور است از منبر پایین نیا و به آنجا نرو! گفت: نمی‌توانم، مرا می‌برند. ✍در پایان این داستان، شهید دستغیب رحمةالله‌علیه به دو نکته اشاره کرده است: 🔹اول شاهد صدق این رؤیا آیه شریفه: (فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرّاً یَرَهُ) می‌باشد؛ یعنی هرکس هم‌وزن ذره کار نیکی بجای آورد آن را می‌بیند و هرکه هم‌وزن ذره شری انجام دهد آن را خواهد دید. 🔹دوم این حالت برزخی امثال اوست تا وقتی که یا عذاب گناهانش تمام شود یا به شفاعت اهل بیت علیهم السّلام نجات یابد و چون ایمان داشته و دلش از محبت خالی نبوده سرانجام اهل نجات و خوشی خواهد بود. 📡ا https://b2n.ir/u64844 از 👇 📚داستان‌های شگفت 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. ۱آیه_در۲روز سهم امروز و فردا ۶سورۀیوسف 🌷 وَ كَذَلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَ يُعَلِّمُكَ مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ وَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ يَعْقُوبَ كَمَا أَتَمَّهَا عَلَى أَبَوَيْكَ مِنْ قَبْلُ إِبْرَاهِيمَ وَ إِسْحَاقَ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ 🌷ترجمه 👇 [حضرت یعقوب در ادامه واکنش به خواب حضرت یوسف گفت] و اینگونه پرودگارت تو را برمى‌گزیند و از تعبیر خواب‌ها (و سرانجام امور) به تو مى‌آموزد و نعمت خویش را بر تو و بر خاندان یعقوب تمام مى‌كند همانگونه كه پیش از این بر دو پدرت ابراهیم و اسحاق تمام كرد. همانا پرودگارت داناى حكیم است. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌های آیه را اینجا ببینید👇 ا https://b2n.ir/u28455 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
⭕️ مهم‌ترین خبر این‌هفتۀ عراق!👇👇 آیت‌الله‌العظمی‌حائری ازمراجع‌تقلیدعراق با اعلان‌کناره‌گیری‌از مرجعیت، مؤمنین را به‌اطاعت از فراخواند 📡پایگاه اطلاع‌رسانی آیت‌الله حائری👇 http://www.alhaeri.org/ 👇فرموده‌اند👇 ...همۀمومنین باید از رهبر انقلاب‌اسلامی حضرت آیت‌الله‌العظمی سیدعلی‌خامنه‌ای (سایه‌اش مستدام باد) اطاعت‌کنند. زیرا آنحضرت بهترین و شایسته‌ترین، برای رهبری امت و اداره مبارزه‌ی مردم با نیروهای ظلم و استکبار است... ✅ متن‌عربی این‌بخش از بیانیۀمعظم‌له 👇ا👇 ... على جميع المؤمنين إطاعة الوليّ قائد الثورة الإسلاميّة سماحة‌ آية الله العظمى السيّد عليّ الخامنئي (دام ظلّه)، فإنّ سماحته هو الأجدر والأكفأ على قيادة الاُمّة وإدارة الصراع مع قوى الظلم والاستكبار في هذه الظروف التي تكالبت فيها قوى الكفر والشرّ ضدّ الإسلام المحمّدي الأصيل... .
. آیت الله شهید دستغیب در داستان ۱۲۶ از کتاب «داستان‌های شگفت» نوشته است: یکی از بزرگان اهل علم و تقوا [که احتمالا بخاطر شناخته نشدن شخصی که در برزخ گرفتار بوده، شهید دستغیب نامی از او نبرده] نقل فرمود: یکی از بستگان‌شان ملکی خریده بود و از استفاده بسیار آن زندگی را می‌گذارند و... پس از مرگش او را دیدند در حالی که کور بود. از او پرسیدند که چرا در برزخ نابینا هستی؟ گفت: وسط زمین مزروعی که خریده بودم، چشمه آب گوارایی بود که اهالی روستای مجاور می‌آمدند و از آن آب می‌بردند و حیوانات‌شان را آب می‌دادند و.. به واسطه رفت و آمدشان مقداری از زراعت من خراب می‌شد و برای اینکه جلوی رفت و آمد اهالی را بگیرم تا سودم از آن مزرعه کم نشود، آن چشمه را به وسیله خاک و سنگ و گچ، کور کردم و آن را خشکاندم و روستائیان بیچاره، ناچار برای آوردن آب به راه دوری مراجعه می‌کردند، این کوری چشم من در عالم برزخ، بخاطر کور کردن چشمه آب است به او گفتم: آیا چاره‌ای دارد؟ گفت: اگر وارث‌های من، به من رحم کنند و آن چشمه را لای‌روبی کنند تا آب آن جاری شود و مردم از آب آن استفاده کنند، حال من خوب می‌شود. ایشان فرمود: به ورثه‌اش مراجعه کردم و ماجرا را گفتم و آن‌ها هم پذیرفتند و با لای روبی و... آب چشمه جاری شد. مدتی بعد، مجدداً آن مرحوم را در خواب دیدم که کاملا بینا و خوشحال بود و تشکر می‌کرد. 📡ا https://b2n.ir/u64844 از 👇 📚داستان‌های شگفت 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. ۱آیه_در۲روز سهم دیروز و امروز ۶سورۀیوسف 🌷 وَ كَذَلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَ يُعَلِّمُكَ مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ وَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ يَعْقُوبَ كَمَا أَتَمَّهَا عَلَى أَبَوَيْكَ مِنْ قَبْلُ إِبْرَاهِيمَ وَ إِسْحَاقَ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ 🌷ترجمه 👇 [حضرت یعقوب در ادامه واکنش به خواب حضرت یوسف گفت] و اینگونه پرودگارت تو را برمى‌گزیند و از تعبیر خواب‌ها (و سرانجام امور) به تو مى‌آموزد و نعمت خویش را بر تو و بر خاندان یعقوب تمام مى‌كند همانگونه كه پیش از این بر دو پدرت ابراهیم و اسحاق تمام كرد. همانا پرودگارت داناى حكیم است. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌های آیه را اینجا ببینید👇 ا https://b2n.ir/u28455 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. آیت الله شهید دستغیب در داستان ۱۲۷ از کتاب «داستان‌های شگفت» نوشته است: مکرر شنیده بودم که یکی از اخیار زمان به نام «حاج محمد علی فشندی تهرانی»، توفیق تشرف به خدمت حضرت بقیة اللّه عجل اللّه تعالی فرجه نصیبش شده و داستان‌هایی دارد، دوست داشتم او را ببینم و از خودش بشنوم. در ماه ربیع الثانی ۱۳۹۵ قمری در تهران، حضرت سیدالعلماءالعاملین حاج آقا «معین شیرازی» دامت برکاته را به اتفاق جناب «حاج محمد علی فشندی تهرانی» ملاقات نمودم، آثار خیر و صلاح و صدق و دوستی اهل بیت علیهم‌السّلام از او آشکار بود. از او خواستم که آنچه دیده را بگوید و از آقای حاج آقا معین خواهش کردم آنچه حاجی می‌گوید، ایشان مرقوم فرمایند. اکنون عین مرقومه حاج آقا «معین شیرازی» ثبت می‌شود: بسم اللّه الرحمن الرحیم قریب سی سال قبل برای زیارت اربعین، عازم کربلا شدیم. موقعی بود که برای هر نفر جهت گذرنامه چهارصد تومان می‌گرفتند، بعد از گرفتن گذرنامه، خانواده گفت: من هم می‌آیم، ناراحت شدم که چرا قبلاً نگفته بود، خلاصه بدون گذرنامه برای همسرم، حرکت کردیم و تعداد ما پانزده نفر بود چهار مرد و یازده زن و یکی از خانم‌ها، علویه [سیده] ۱۰۵ ساله‌ای بود که از اقوام دو نفر از همراهان بود، خیلی به زحمت او را حرکت دادیم و با وجود نداشتن گذرنامه، به آسانی خانواده را از دو مرز ایران و عراق گذراندیم و به کربلا مشرف شدیم. قبل از اربعین و بعد از اربعین، به نجف اشرف مشرف شدیم و بعد از ۱۷ ربیع الاول، قصد کاظمین و سامرا نمودیم. آن دو نفر مرد که از خویشان آن پیر زن علویه [سیده] بودند از بردن علویه ناراحت بودند و می‌گفتند او را در نجف می‌گذاریم تا برگردیم. من گفتم: زحمت این خانم علویه [سیده] با من و حرکت نمودیم در ایستگاه قطار کاظمین برای سامرا، جمعیت بسیار بود و همه در انتظار آمدن قطار بودند که از کرکوکِ موصل بیاید و برود بغداد و بعد از بغداد بیاید و مسافرها را سوار کند و حرکت کنند و... با این جمعیت تهیه بلیط قطار برای رفتن و محل اسکان در کاظمین بسیار مشکل بود. ناگاه سید عربی که شال سبزی به کمر بسته بود نزد ما آمد و گفت: حاج محمدعلی! سلام علیکم! شما پانزده نفر هستید؟ گفتم بله فرمود: این پانزده بلیط را بگیرید و اینجا بمانید تا من بروم بغداد بعد از نیم‌ساعت با قطار برمی‌گردم، یک اطاق هم برای شما در سامرا می‌گیرم. شما از جای خود حرکت نکنید. قطار از کرکوک آمد و سید سوار شد و رفت. بعد از نیم ساعت قطار آمد، جمعیت هجوم آوردند، رفقا خواستند بروند من مانع شدم، قدری ناراحت شدند. وقتی همه سوار شدند همان سید آمد و ما را سوار قطار کرد تا وارد سامرا شدیم، آن آقاسید گفت: شما را می‌برم منزل سیدعباس خادم و همراه او رفتیم منزل سیدعباس، من رفتم نزد سیدعباس گفتم: ما پانزده نفر هستیم و دو اطاق می‌خواهیم و شش روز هم اینجا هستیم چه مقدار به شما بدهم؟ گفت: آقا سید کرایه شش روز شما را داد با تمام مخارج خوراک و...، ضمنا پول داده تا روزی دو مرتبه هم شما را ببرم سرداب و حرم. دیدم سید نیست، گفتم: سید کجاست؟ گفت: الان از پله‌ها پایین رفت. هرچه دنبالش گشتیم او را ندیدیم. گفتم: از ما طلب دارد پانزده بلیط برای ما خریده! گفت: من نمی‌دانم، مخارج شما را هم داد. خلاصه بعد از شش روز آمدیم کربلا و برای کسب تکلیف در مورد بدهی به آن سید، رفتیم نزد مرحوم آقا «میرزا مهدی شیرازی» و جریان را گفتم و در مورد تکلیف بدهی به آن سید سؤال کردم. مرحوم میرزا مهدی گفت: با شما از سادات کسی هست؟ گفتم: یک علویه است. فرمود: او امام زمان علیه السّلام بوده و شما را مهمان فرموده. حقیر گوید: و محتمل است که یکی از رجال الغیب یا ابدال که ملازم خدمت حضرت‌ امام‌زمان (عجل‌الله فرجه) بوده است. 📡ا https://b2n.ir/u64844 از 👇 📚داستان‌های شگفت 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
6.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدایا هیچ‌ملتی به این بلا☝️مبتلا نگردد آنچه نمی‌گذارند بدانیم 👇۱۴👇 بخاطر منافع ، مردم‌آمریکا چنان گرفتار شده‌اند که مادر جوان آمریکایی مجبور شده‌است به ۵ساله‌اش راه نجات جانش را هنگام در مدارس با 😳 پناه‌گرفتن پشت کوله‌پشتی 😳 آموزش بدهد.  🔹 🔹 🔹 🔻 آری 🔻 🔹 🔹 🔹 تنها [[ ]] آمریکا فقط [[]] است 📡در رسانه‌های‌آمریکاببینید👇 😂 صبح بخیر آمریکا👇👇 ا https://b2n.ir/w60353 و ا1⃣ فاکس نیوز ا https://b2n.ir/k61717 ا 2⃣ ای بی سی ا https://b2n.ir/b22891 ا3⃣ سی دی اس نیوز ا https://b2n.ir/q31378 ا4⃣ این دی پندنت ا https://b2n.ir/g40479 ا5⃣ اینسید ادیتیون(گزارش اول) ا https://b2n.ir/p36924 ا6⃣ یوتویوب ا https://b2n.ir/e08344 .
. ۱آیه_در۲روز سهم امروز و فردا ۷سورۀیوسف 🌷 لَقَدْ كَانَ فِي يُوسُفَ وَإِخْوَتِهِ آيَاتٌ لِلسَّائِلِينَ 🌷ترجمه 👇 بتحقیق در (داستان) یوسف و برادرانش نشانه‌هایى (از حاكم شدن اراده خداوندى) براى جویندگان است. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌های آیه را اینجا ببینید👇 ا https://b2n.ir/w78964 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. آیت الله شهید دستغیب «ذیل» داستان ۱۲۷ از کتاب «داستان‌های شگفت» حکایت دیگری را به شرح زیر آورده است: به اسانید [با سندهای] متعدده نقل شده است از «ابراهیم بن مهران» که گفته است: در کوفه در همسایگی ما مردی بود به نام «ابوجعفر» و هرگاه شخصی علوی [سید] از او چیزی می‌خواست فوراً به او می‌داد اگر قیمت آن را داشت از او می‌گرفت و اگر نداشت می‌نوشت: این مبلغ به حساب علی بن ابیطالب علیه‌السّلام مدتی طولانی با همین روش عمل می‌کرد تا اینکه [بخاطر اتفاقاتی که برایش افتاد] ورشکسته و فقیر و مفلس شد و در خانه نشست و گاهی در دفتر خود نگاه می‌کرد، اگر یکی از بدهکاران خود را می‌یافت که زنده بود کسی را نزد او می‌فرستاد تا طلبش را از او بگیرد و خرج زندگی نماید و اگر می‌دید مُرده است یا ندارد خطی بر اسمش می‌کشید و... در همان روزگار فقر و نداری، روزی بر در خانه خود نشسته بود و دفتر خود را بررسی می‌کرد، یکی از افرادی که از دشمنان اهلبیت علیهم‌السلام بود او را دید، گفت: چه می‌کنی؟ از این دفتر چه می‌خواهی؟! گفت: می‌خواهم بین بدهکاران برگردم شاید کسی بین‌شان باشد که بتواند بدهی‌اش را بدهد و... آن ناصبی (دشمن اهل بیت) از روی تمسخر و طعنه و شماتت به او گفت: بدهکار بزرگ تو علی بن ابیطالب است، او با تو چه کرد؟ ابوجعفر از شماتت او خیلی آزرده شد، برخاست و به داخل خانه رفت. شب در خواب حضرت رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله) را دید که امام حسن و امام حسین علیهماالسّلام همراه او بودند و شنید که حضرت رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله) به حسنین علیهماالسّلام فرمود: پدر شما کجاست؟ ناگاه حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السّلام حاضر شد و گفت یا رسول اللّه! حاضرم. رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله) فرمودند: چرا طلب این مرد را نمی‌دهی؟ امیرالمؤمنین علیه‌السّلام کیسه‌ای را نشان داد و عرض کرد: یا رسول اللّه! این طلب اوست که آورده‌ام و آن کیسه را به «ابوجعفر» داد و فرمود این حق تو است. رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله) فرمودند: بگیر و بازهم هرکس از فرزندان امیرالمؤمنین علیه‌السّلام نزد تو آمد و چیزی خواست، ردّ نکن که بعد از این برای تو فقری وجود نخواهد داشت. ابوجعفر گفت: وقتی از خواب بیدار شدم دیدم همان کیسه در دستم است. همسرم را بیدار کردم و گفتم: چراغ را روشن کن وقتی زیر نور چراغ نگاه کردم دیدم همان کیسه است که امیرالمؤمنین علیه‌السلام در خواب به من دادند و پر از سکه اشرفی‌ست [هر سکه‌ اشرفی برابر با ۳٫۴۵ گرم طلا است] آن‌ها شمردم دیدم هزار اشرفی در کیسه بود. وقتی به دفتر خود مراجعه کردم دیدم تمام بدهی آن حضرت همین مبلغ بود، نه کمتر نه زیادتر و در روایت دیگری آمده است که ابوجعفر گفته: وقتی به دفتر خود مراجعه کردم، دیدم آنچه بدهی به نام آن حضرت نوشته بودم همه محو گردیده است. 📡ا https://b2n.ir/u64844 از 👇 📚داستان‌های شگفت 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. ۱آیه_در۲روز سهم دیروز و امروز ۷سورۀیوسف 🌷 لَقَدْ كَانَ فِي يُوسُفَ وَإِخْوَتِهِ آيَاتٌ لِلسَّائِلِينَ 🌷ترجمه 👇 بتحقیق در (داستان) یوسف و برادرانش نشانه‌هایى (از حاكم شدن اراده خداوندى) براى جویندگان است. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌های آیه را اینجا ببینید👇 ا https://b2n.ir/w78964 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .