#حساب_کتاب
دعوا نمک زندگیست! 💥
خانم جان، آقا جان!...
☜ انصافاً کم نگذاشتید، یکی او گفت، یکی هم شما... و صدایتان بالا گرفت!
و داستان شکستنها و ریختنها آغاز شد؛
حریمی شکست و حرمتهایی ریخته شد!
خانم جان!...
کاش میگذاشتی آشفتگیهای ذهن همسرت تهنشین شود، آنوقت حرفهایت را در قالبی از آرامش و با چاشنی محبت به او میزدی، همان حرفهایی که با فریاد زدی و او هیچکدامش را نشنید!
شاید حرفهای همسرت بیمنطق و از سر خستگی بود، اما کار شما هم درست نبود❌!
حواستان به فرزندتان هست که از خود میپرسد؛
"یعنی چه شده که پدر و مادر با هم بلند بلند حرف میزنند!! یعنی صدای هم را نمیشنوند؟؟"🤔
💥و او هم از شما میآموزد که برای شنیده شدن، باید فریاد بزند، حریم بشکند....
در واکنشهای درون خانواده، باید حواسمان به دو چیز باشد؛
1ـ چشمان فرزندمان که خودِ آیندهاش، را در آینهٔ رفتار ما میبیند.
۲ـ طعم زندگیمان، که رفته رفته از این شوری به تلخی میزند!
💕شمیم باران ....
@shamim_baran
سلام
شب بخیر ❤️
امشب ادامه ی ماجرای آن سوی مرگ رو براتون میزارم ، یه فاصله افتاد که ازتون عذر میخوام 😊👇
استاد امینی خواهآنسوی مرگ ۲۶.mp3
زمان:
حجم:
7.38M
#شرح_کتاب_آن_سوی_مرگ ۲۶
استاد امینی خواه
🌸🍃 شـمـیـم بــاران
🌸🍃 @Shamim_Baran
#حساب_کتاب
💥 "کاش به این مهمانی نمیرفتم "...😩😫
هفتههاست، در انتظار یک مهمانی بودی، تا تمام عزیزانت را یکجا ببینی!
پس چه شد که با روحی خسته و جسمی لهشده برگشتی و آرزو کردی کاش نرفته بودی؟😞😔
- ماجرا از آنجا شروع شد...که کسی از جمع، بدون حساب و کتاب، دهان گشود به حرفهایی که جایش آنجا نبود!
| مهمانیها نه جای مباحثههای سیاسیاند، و نه جای نقد مشکلات بشر ... جای مهربانیاند؛ همین!|
آن کلام بیهوده شبیه یک گلوله کوچک برف، از نوک قله جدا شد.... و با پاسخهای تو بزرگ و بزرگتر ... تا شبیه بهمن، بر سر روحت آوار شد!
💥سکوت، بهترین پاسخ برای حرفهای بیهوده است...
پس در مقابل جسارتها و توهینها، مکث کن، بگذار دیگران در زیبایی سکوت تو، چهرهٔ زشت کار خود را ببینند...
آنوقت از هر جمعی که برگردی، خواهی دید که؛ آرامشت دستنخورده، باقیست!
✅💕😌
#استادشجایی
🌸🍃 شـمـیـم بــاران
🌸🍃 @Shamim_Baran