هدایت شده از رَهبـرانِ شیـعِه (کانون ولائیون بصیرت افزا)
💠 به مناسبت روز بازگشت حضرت موسی از میعاد چهل روزه و مواجهه با فتنه سامری
👇👇👇👇👇
💠 چرا هارون سکوت کرد؟
🔷 حضرت موسی ع بنا به ماموریت ، چهل روز از بنی اسراییل فاصله گرفت. وقتی بازگشت ، مردم را مشغول گوساله پرستی دید.
خشم موسی ع به خروش آمد و آتش وار ، به سراغ هارون رفت.
🔶 وَ لَمّٰا رَجَعَ مُوسىٰ إِلىٰ قَوْمِهِ غَضْبٰانَ أَسِفاً قٰالَ بِئْسَمٰا خَلَفْتُمُونِي مِنْ بَعْدِي أَ عَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ وَ أَلْقَى اَلْأَلْوٰاحَ وَ أَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ قٰالَ اِبْنَ أُمَّ إِنَّ اَلْقَوْمَ اِسْتَضْعَفُونِي وَ كٰادُوا يَقْتُلُونَنِي فَلاٰ تُشْمِتْ بِيَ اَلْأَعْدٰاءَ وَ لاٰ تَجْعَلْنِي مَعَ اَلْقَوْمِ اَلظّٰالِمِينَ.
و چون موسى، خشمناک و اندوهگین به سوى قوم خود بازگشت، گفت: «پس از من چه بد جانشینى براى من بودید! آیا بر فرمان پروردگارتان پیشى گرفتید؟ و الواح را افکند و [موى ] سر برادرش را گرفت و او را به طرف خود کشید. [هارون ] گفت: « اى فرزند مادرم، این قوم، مرا ناتوان یافتند و چیزى نمانده بود که مرا بکشند؛ پس مرا دشمن شاد مکن و مرا در شمار گروه ستمکاران قرار مده.» (سوره اعراف ، آیه ۱۵۰)
اینکه سامری با شیادی و دغلکاری ، مردم را به سوی گوساله ای کشانده بود ، وضع قابل تحملی نبود. ولی هارون برای سکوت خود دلیلی آورد که موسی را قانع کرد.
هارون از سه چیز سخن گفت:
1. مرا به استضعاف کشاندند.
سامری خوب می دانست چگونه وارد عرصه شود و دست بر چه نقاطی بگذارد تا هارون ، قدرت مقابله با او نداشته باشد.
2. نزدیک بود مرا بکشند.
سامری آن قدر احساسات مردم را جوشانده بود که کوچکترین موضع تقابل از سوی هارون ، به حذف فیزیکی او از سوی مردم منجر می شد.
3. ترس از تفرقه.
🔶 قٰالَ يَا بْنَ أُمَّ لاٰ تَأْخُذْ بِلِحْيَتِي وَ لاٰ بِرَأْسِي إِنِّي خَشِيتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَيْنَ بَنِي إِسْرٰائِيلَ وَ لَمْ تَرْقُبْ قَوْلِي.
هارون گفت: «اى پسر مادرم، نه ریش مرا بگیر و نه [موى ] سرم را، من ترسیدم بگویى: میان بنى اسرائیل تفرقه انداختى و سخنم را مراعات نکردى.» (سوره طه ، آیه ۹۴)
مهم تر از دو دلیل قبل ، این دلیل بود. هارون به موسی گفت من به اصلی ترین سخن و وصیت تو پایبند بودم که همان "حفظ وحدت" بود.
ملتی که کفر یکپارچه داشته باشند به سعادت نزدیک ترند تا ملت نیمه مومنی که به آشوب و تفرقه و درگیری مبتلاست.
🔷 سامری ها همیشه هستند. این بینش و بیداری مردم در برابر سامری هاست که به یاری هارون ها می آید. وقتی مردم فریفته سامری ها شوند ، دست و زبان هارون ها بسته می شود.
در زمانه علی ع نیز سامری هایی بودند که مردم را فریب دادند و علی ع چاره ای جز صبر و سکوت نداشت.
یکی از آن سامری ها که خون به دل علی ع کرد ، ابوموسی اشعری بود. پیامبر ص درباره اشعری فرمود:
🔶 وَ فِرْقَةٌ مُدَهْدَهَةٌ عَلَى مِلَّةِ السَّامِرِيِّ لَا يَقُولُونَ «لا مِساسَ» لَکِنَّهُمْ يَقُولُونَ «لَا قِتَالَ»، إِمَامُهُمْ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ قَيْسٍ الْأَشْعَرِي (امالي مفيد/ص30)
ابوموسی ، سامری ای بود که با شعار "لا قتال" (نه به جنگ) مردم را فریب داد و با همین شعار ، هر آنچه می خواست ، از مذاکرات خود با عمروعاص به علی ع و مردم تحمیل کرد. و علی ع صبر کرد تا مردم ، میوه مذاکرات ابوموسی را بچینند.
•┈••✾••┈•
💠 #رهبران_شیعه
🌐 eitaa.com/shia_leaders
🌐 sapp.ir/shia_leaders