🔴 بازماندگان
متاسفانه هنوز تعداد زیادی از مدیران ارشد دولت قبل بر سرکار هستند!
اما چند نفر از آنان هستند که حتی خودشان هم هنوز باور نمی کنند در دولت آقای رئیسی ابقاء یا بکارگیری شده اند !!
مثل آقایان:
🔹علی شمخانی(دبیر شورای عالی امنیت ملی)
🔹سید ابوالحسن فیروزآبادی(دبیر شورای عالی فضای مجازی)
🔹سید سعیدرضا عاملی (دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی)
🔹کاظم جلالی (سفیر ایران در روسیه )
🔹محمد اسلامی (رئیس سازمان انرژی اتمی که در دولت دوم روحانی وزیر راه و شهرسازی بود)
🔹و ...
🔺اگر کمی و کاستی و تصمیماتی عجیب و اتفاقاتی غریب در بعضی بخش های دولت آقای رئیسی مشاهده کردید ، تعجب نکنید ...
⭕️ قدرت رسانه اینجوریه که موصل عراق با حدود ۳میلیون جمعیت یک بار سال ۲۰۰۳ و یک بار سال ۲۰۱۷ با حملات هوایی آمریکا با خاک یکسان میشه، اما حتی یک عکس از کشتهها بیرون نمیاد
در نتیجه آمریکا نه جنایتکار جنگی حساب میشه نه تحریم میشه و نه منزوی میشه!
🔴 تفقد
◾️آیا میدانید خبرگزاری ایسنا، خبرگزاری دولتیست و با پول بیتالمال این ویدیو را در کاسهلیسی اوکراینی میسازد که بارها در تحریم مردم ایران رای مثبت داده؟؟
◾️آیا میدانید مدیر خبرگزاری ایسنا که از منصوبان دولت روحانی هست و در دولت بنفش علیه جریان انقلابی فعال بود ،در دولت رئیسی مورد تفقد و مهربانی قرار گرفته و همچنان بر مسند قدرت باقی مانده است؟
🔆 #پندانه
✍ دریاب کزین جهان گذر خواهد بود
🔹عارفی از بازاری عبور میکرد که دید پیرمردی با کارگرِ باربری بر سر یک درهم جنگ میکند و با شلاق بدهی خود را از او میخواهد.
🔸جمعی آن صحنه را نگاه میکردند. عارف شلاق از دست پیرمرد گرفت و بدهی جوان را در دستش گذاشت.
🔹سپس گفت:
ای پیرمرد! بر خود چقدر عمر میبینی که چنین در سن پیری به دنبال درهم و دیناری؟!
🔸به خدا قسم من میترسم ذکر «لا إله إلّا الله» را بر زبان بیاورم و نمیگویم. چون ترس دارم «لا إله» را بگویم و بقیه را اجل امانم ندهد تا بر زبان آورم و کافر بمیرم.
🔹من به اندازۀ فاصله «لا إله» تا «إلّا الله» گفتن که چشم برهمزدنی زمان لازم دارد، بر خود عمری نمیبینم.
🔸در این بین، جوانی چون این سخن شنید بیهوش شد و افتاد و جان داد.
🔹عارف گفت:
ای پیرمرد برو و در کسب دنیای خود مشغول باش، آن کس که باید پند مرا میگرفت، گرفت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️تحلیل قابل تأمل
#پرفسور_مسعود_درخشان
🔻باید تورم را از بین برد. برای از بین بردن تورم اولین کاری که باید بکنیم این است که نظریات اقتصادی سرمایهداریِ لیبرال را کنار بگذاریم. دنبال فریدمن نروید که چطور تورم را باید کنترل کرد!!!
🔻بانکهای خصوصی و دولتی باید تعطیل شوند و یک بانک ملی داشته باشیم تا تورم از بین برود.
غیورمردی که پیکر شهید حججی را شناسایی کرد، آسمانی شد
🔻سردار مدافع حرم «حاجمهدی نیساری» در شب ۲۱ ماه رمضان آسمانی شد. سردار نیساری فردی بود که برای شناسایی پیکر «شهید حججی» به مقر داعش رفت و از «سیدحسن نصرالله» لقب پهلوان مقاومت را گرفت.
ماموریت ویژه سردار نیساری برای شناسایی پیکر مطهر شهید محسن حججی
بعد از شهادت حججی تا مدتها، پیکر مطهرش در دست داعشیها بود تا اینکه قرار شد حزبالله لبنان و داعش، تبادلی انجام دهند.
بنا شد حزبالله تعدادی از اسرای داعش را آزاد کند. داعش هم پیکر محسن و دو شهید حزبالله را تحویل بدهد و یکی از اسرای حزبالله را آزاد کند.
به من گفتند:
«میتوانی بروی در مقر داعش و پیکر محسن را شناسایی کنی؟»
میدانستم میروم در دل خطر و امکان دارد داعشیها اسیرم کنند و بلایی سرم بیاورند اما آن موقع، محسن برایم از همه چیز و حتی از جانم مهمتر بود. قبول کردم. با یکی از بچههای سوری بهنام حاج سعید از مقر حزبالله لبنان حرکت کردیم و به طرف مقر داعش رفتیم.
در دل دشمن بودیم. یک داعشی که دشداشه سفید و بلند پوشیده بود و صورتش را با چفیه قرمز پوشانده بود، با اسلحه ما را میپایید.
پیکری متلاشی و تکهتکه را نشانمان داد و گفت:
«این همان جسدی است که دنبالش هستید!»
میخکوب شدم. از درون آتش گرفتم. مثل مجسمه، خشک شدم.
رو کردم به حاج سعید و گفتم:
«من چهجوری این بدن را شناسایی کنم؟! این بدن اربا اربا شده، این بدن قطعه قطعه شده!»
بیاختیار رفتم طرف داعشی. عقب رفت، اسلحهاش را مسلح کرد و کشید طرفم. داد زدم:
«پستفطرتا، مگه شما مسلمون نیستید؟! مگه دین ندارید؟! پس کو سر این جنازه؟! کو دستهاش؟!»
حاجسعید حرفهایم را تندتند برای آن داعشی ترجمه میکرد. داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند، میگفت:
«این کار ما نبوده. کار داعش عراق بوده.»
دوباره فریاد زدم:
«کجای شریعت محمد آمده که اسیرتان را اینجور قطعه قطعه کنید؟!»
داعشی به زبان آمد و گفت:
«تقصیر خودش بود. از بس حرصمون رو درآورد. نه اطلاعاتی بهمون داد، نه گفت اشتباه کردهام و نه حتی کوچکترین التماسی بهمون کرد که از خونش بگذریم. فقط لبخند میزد!»
هرچه میکردم پیکر قابل شناسایی نبود. به داعشی گفتیم:
«ما باید این پیکر رو برای شناسایی دقیق با خودمون ببریم.»
اجازه نداد. با صدای کلفت و خشدارش گفت:
«فقط همینجا.»
نمیدانستم چه بکنم. شاید آن جنازه، پیکر محسن نبود و داعش میخواست فریبمان بدهد.
در دلم متوسل شدم به حضرت زهرا علیهاالسلام. گفتم:
«بیبی جان! خودتون کمکمون کنید، خودتون دستمون رو بگیرید. خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید.»
یکباره چشمم افتاد به تکهاستخوان کوچکی از محسن. ناگهان فکری توی ذهنم آمد. خودم را خم کردم روی جنازه و در یک چشم بههم زدن، استخوان را برداشتم و در جیبم گذاشتم! بعد هم به حاجسعید اشاره کردم که برویم.
نشستیم توی ماشین و سریع برگشتم سمت مقر حزالله. از ته دل خدا را شکر کردم که توانستم بیخبر از آن داعشی، قطعه استخوانی را با خودم بیاورم.
وقتی برگشتیم به مقر حزبالله، استخوان را دادم تا از آن آزمایش DNA بگیرند.
دیگر خیلی خسته بودم. هم جسمی و هم روحی. واقعا به استراحت نیاز داشتم.
فردای آن روز حرکت کردم سمت دمشق. همان روز خبر دادند که جواب DNA مثبت بوده و نیروهای حزبالله، پیکر محسن را تحویل گرفتهاند.
به دمشق که رسیدم، رفتم حرم بیبی حضرت زینب علیهاالسلام. وقتی داخل حرم شدم، یکی از بچهها آمد و گفت:
«پدر و همسر شهید حججی به سوریه آمدهاند. الان هم همین جا هستن، توی حرم.»
من را برد پیش پدر محسن که کنار ضریح ایستاده بود. پدر محسن میدانست که من برای شناسایی پسرش رفته بودم.
تا چشمش به من افتاد، جلو آمد و مرا در بغل گرفت و گفت:
«از محسن خبر آوردی.»
نمیدانستم جوابش را چه بدهم. نمیدانستم چه بگویم. بگویم یک پیکر اربا اربا را تحویل دادهاند؟! بگویم یک پیکر قطعه قطعه شده را تحویل دادهاند؟! بگویم فقط مقداری استخوان را تحویل دادهاند؟
گفتم:
«حاجآقا، پیکر محسن مقر حزبالله لبنانه. برید اونجا خودتون ببینیدش.»
گفت:
«قَسَمَت میدم به بیبی که بگو.»
التماسش کردم چیزی از من نپرسد. دلش خیلی شکست.
دستش را انداخت میان شبکههای ضریح حضرت زینب علیهاالسلام و گفت:
«من محسنم رو به این بیبی هدیه دادم. همه محسنم رو. تمام محسنم رو. اگه بهم بگی فقط یه ناخن یا یه تار مویش رو برام آوردی، راضیام.»
وجودم زیر و رو شد. سرم را انداختم پایین. زبانم سنگین شده بود. به سختی لب باز کردم و گفتم:
«حاجآقا، سر که نداره! بدنش رو هم مثل علیاکبر علیهالسلام اربا اربا کردن.»
هیچ نگفت. فقط نگاه کرد سمت ضریح و گفت:
«بیبی، این هدیه رو قبول کن.»
▫️ در این شبهای عزیز، شهدایی را که امنیتمان را مدیونشان هستیم، فراموش نکنیم.
🆔
⭕بانیان وضع موجود و دولت انقلابی!
ریاست محترم جمهوری چندی پیش در موضعی اصولی و درست تصریح کرده بودند که:
▫️ دولت به همه احترام میگزارد اما بیتردید کسانی که بانیان وضع موجود هستند و مردم از عملکرد آنان رضایت ندارند، نباید در عرصههای مدیریتی مورد استفاده قرار بگیرند. داشتن روحیه انقلابی، جهادی و کارآمد بودن از محورهای مورد تأکید دولت است.
🔻این سخنان که پیش از این نیز مشابهاش بیان شده در شرایطی مطرح گردیده که به دلیل عدم تغییر محسوس در بدنه مدیریتی کشور و حضور عناصر فشل و غربزده در مناصب مهم، خرابکاریها و حسارتهای زیادی به بار آمده که از آن جمله میتوان به کارشکنی، سستی، تحولستیزی و از همه مهمتر کاهش بدنه حامیان دولت و فاصلهگذاری طیفی از نیروهای انقلابی با بدنه دولت، اشاره کرد.
دولت انقلابی اما در تغییر ریل مدیریتی و تحول جدی، هم نیازمند ارزیابی دقیق از واقعیتهای موجود (از آن جمله شناسایی دقیق عناصر بدسابقه و کارنابلد و غربزده) است و هم نیازمند #ارادهجدی برای تغییر این عناصر و از همه مهمتر نیازمند شناسایی و به خدمت گرفتن #شبکهنیروهایانقلابیکاردان!
دولت اما در هر سه سطح با کاستی جدی روبروست و مهمتر از همه، همین مورد آخری است که ناشی از روی آوردن به حلقههای بسته و احیانا #رویکرد_محفلی به جای #رویکرد_مردمی است که اگرچه شخص رئیسجمهور محترم از چنین انگاره و رویکردی گریزان باشد، مع الاسف طیفی از دولتمردان و حلقههای تصمیمساز نزدیک به ایشان به این آسیب دچارند!
این امر (که البته در تذکرات اولیه مقام معظم رهبری به دولت فعلی نیز نشانه های انذار نسبت به آن قابل مشاهده است) اگر علاج نشود، کارآیی و کارآمدی دولت انقلابی را به شدت کاهش میدهد و محرومیت دولت از سرمایههای انسانی کشور را به دنبال خواهد داشت.
چنانچه دولت محترم در اسرع وقت نسبت به جایگزینی حساب شده عناصر مردمی و انقلابی و کاردان با عناصر غربزده کارنابلد و ناکارآمد اقدام نکند، دیری نمیپاید که امپراطوری دروغ و عمال رسانهای بیگانه، دولت فعلی را به عنوان عامل وضع موجود جابزنند و فجایع هشت ساله گذشته را به دلیل عدم تغییر ریل مدیریتی و کارشکنیها و ناکارآمدی ناشی از آن، به نام دولت انقلابی القا کنند.
#علی_ریاحی_پور