وقتی حضرت رقیه سر باباشو دید گفت
منم بابا دارم
بابایی بهشون بگو با منم بازی کنن....
در و دیوار باهاش گریه میکردند
تا اینکه حضرت زینب دید صدای گریه بند اومد
گفت خداروشکر رقیه خوابید
شهید معز غلامی همیشه ميگفت
وقتی کارتون جایی گیر کرد بگید الهی به رقیه
اونوقت گرفتاریتون حل میشه🌱
خدایا امشب
به حق همین شب شهادت بانوی سه ساله
امسال دست مارو به ضریح امام حسینمون برسون
آمین☺️🌱