eitaa logo
کانال مولودی وعروسی مجمع الذاکرین🌸
27.6هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.6هزار ویدیو
116 فایل
جدیدترین اشعاروسرودهادرکانال ما خوش آمدین🌹 @ewwmajmamolodi #کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین مدیریت👇 @khadeem110 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما در روبیکا 👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸ولادت امام جواد علیه السلام 🌸 🔸سرود میلاد امام جواد علیه السلام 🌸💫🌸💫🌸💫🌸🙏 شد مدینه بار دیگر غرق شادی و سرور گوهر زیبای خلقت آمد از دریای نور یامحمد، یامحمد، یامحمد، یا جواد... 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸 بر علی موسی الرضا حق داده یک زیبا پسر باشد اندر روی او نور ولایت جلوه گر یامحمد، یامحمد، یامحمد، یا جواد... 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫 شیعیان شادان همه آمد امام دیگری می کند بر عاشقان آل حیدر دلبری یامحمد، یامحمد، یامحمد، یا جواد... 🌸💫🌸💫🌸💫🌸 ذکر تکبیر ملائک از سما آید بگوش جملگی از شرب پاک عشق مولا جرعه نوش یامحمد، یامحمد، یامحمد، یا جواد... 🌸💫🌸💫🌸💫🌸 نام او باشد محمد کنیه اش باشد جواد حجت دین آمده از سوی حق بهر عباد یامحمد، یامحمد، یامحمد، یا جواد... 🌸💫🌸💫🌸💫🌸 مظهر جود و کرم دریای بخشایش بوَد کودکی گردد امام و مظهر دانش بوَد یامحمد، یامحمد، یامحمد، یا جواد... 🌸💫🌸💫🌸💫🌸 خوش بود در روز میلادش خراسانی شویم کف زنان مهمان آن درگاه سلطانی شویم یامحمد، یامحمد، یامحمد، یا جواد... 💫🌸💫🌸💫🌸💫 بر رضا(ع) تبریک گوییم زادروز نور عین تا دهد عیدی ما سیر حریم کاظمین یامحمد، یامحمد، یامحمد، یا جواد... 💫🌸💫🌸💫🌸💫 ✍اسماعیل تقوایی 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸
234.3K
🌹 🌹 🍀سبک، ترمه و اطلس بیارید 🎤مداح :کربلایی محمود سلطانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام امام زمانم🌿 سلام بر تو ای امید دلهای رنجور؛ تنها آرزوی ظهور توست که امید را در این قلب های خسته زنده نگاه می دارد. السَّلامُ عَلَيْكَ يا غَوْثَ الْمَلْهُوفينَ... 🤲
ما از تمام چارده معصوم ممنونیم بر یک یک آل پیمبر سخت مدیونیم عاشق نبودیم و دلِ عاشق بما دادند حالا بر آن لیلائیان، عمریست مجنونیم یک لحظه هم، ما را بحال خویش نگذارند غفلت اگر کردیم، از این عشق مغبونیم ما را ز لطف خویش، فرمودند مِنّائید از نسل سلمانیم و با او، هم رگ و خونیم ما از امیرالمومنین لطف و عطا داریم محوِ حسینیم و پر از احساسِ گلگونیم اِبنُ الرضا ما را برای خود سوا کرده عبدِ جوادیم و همه از فاطمیونیم صد شکر، از دلداگانِ حبِ زهرائیم مستِ قدم‌های جوادِ آلِ طاهائیم آقای ما از بس دلش، جود و کرم دارد حتی فقیران را به نزدش محترم دارد وقتی که میگوئیم، دائم در بر اوئیم یعنی که او در قلب‌های ما حرم دارد همسفرۀ جودِ جوادیم و نگاهش را بر دوستانش عادلانه دَم به دَم دارد هر کس که شوقِ دیدنِ اِبنُ الرضا در اوست هر روز با او فرصتی را مغتنم دارد درسَش، نگاهش، مکتبش، دینش پر از عشق است واللهِ که این تجربه صدها قسم دارد با اهل کفر و شرک و استکبار در جنگ است بر کرسیِ تبیینِ دین، در کف علَم دارد مانند حیدر، ذوالفقارش می‌کند هوهو تیغِ زبانش، از سِلاحِ او چه کم دارد از کودکی در سینه دارد داغِ زهرا را می‌پرورد در خویش، نابودیِ اعدا را هر کس که با او همنشین گردد، شود خرسند از بس که دلها را، به قلبش می‌زند پیوند علم و عمل را چون به اخلاقش درآمیزد بر حسنِ خلقش، هر مُصاحِب می‌زند لبخند حیرانِ حِلمِ بی مثالَش، هر چه با تقوا مبهوتِ عِلمِ لایزالَش، هر چه دانشمند همچون پیمبر، جذبۀ عاشق کشی دارد حقا که رئفت را ز بابا برده این فرزند زهرای دیگر میتوان، عنوانِ او را خواند اهلِ تولا، کوثرِ دوم به او گویند دشمن سعایت کرد، تا او را کند منکوب خود شد هلاک، آنکس که شد بدخواهِ این دلبند روی حسینی دارد و خوی حسن گونه بر صورت و بر سیرتش، باید که شد پابند ماهِ امامت آمد و قلب رضا شد شاد بابای امت آمد و قلب رضا شد شاد او آمد و با نورِ خود، امّید را تابید نسلِ امامت، بر رخش تأیید را تابید با لا اِلاهَش، سِرّ اِلاالله را سَر داد با اَشهدَش، از کودکی توحید را تابید او از نبوت، تا امامت، تا قیامت را یعنی اصولِ دین، به صد تأکید را تابید هر شُبهه را داد از تولایش چنین پاسخ با سجده اَش اَنوارِ بی تردید را تابید دردانۀ شمس الشموس است و به روی ماه ماهِ نهم در نُه فلک، خورشید را تابید با خُلق و خوی خود، به رفتارش، به گفتارش بر اهلِ مدح و منقبت، تمجید را تابید مداحِ آن حضرت خواصِ جامعه هستند بر دشمنش، تیرِ خلاصِ جامعه هستند ما که نواخوان، با قصیده یا غزل باشیم باید که سربازِ ولایت، در عمل باشیم گر نیستیم از خط شکن های صفِ اول باید ز یارانِ شهیدان لااقل باشیم وقتِ دفاع از حق، زبان چون تیغ گردانیم وقتِ هجوم آری، دمِ دستِ اَجل باشیم در معرکه، چون جمجمه بر یار بسپاریم آندم خمارِ شهدِ اَحلی مِن عسل باشیم مانند زینب، گر زبانِ خطبه بگشائیم در لحظۀ فریادها، او را مثل باشیم یاریِ مولا، عِدّه و عُدّه نمی‌خواهد چون آیۀ مَثنی فرادا، بی بدَل باشیم حتی اگر هستیِ ما هم قتلگاهی شد دستی به زیر جسمِ بی سر در بغل باشیم ای پیکر بی پیرهن، ای بی کفن برخیز دارد اسیری می‌رود اُردوی من برخیز
ما از تمام چارده معصوم ممنونیم بر یک یک آل پیمبر سخت مدیونیم عاشق نبودیم و دلِ عاشق بما دادند حالا بر آن لیلائیان، عمریست مجنونیم یک لحظه هم، ما را بحال خویش نگذارند غفلت اگر کردیم، از این عشق مغبونیم ما را ز لطف خویش، فرمودند مِنّائید از نسل سلمانیم و با او، هم رگ و خونیم ما از امیرالمومنین لطف و عطا داریم محوِ حسینیم و پر از احساسِ گلگونیم اِبنُ الرضا ما را برای خود سوا کرده عبدِ جوادیم و همه از فاطمیونیم صد شکر، از دلداگانِ حبِ زهرائیم مستِ قدم‌های جوادِ آلِ طاهائیم آقای ما از بس دلش، جود و کرم دارد حتی فقیران را به نزدش محترم دارد وقتی که میگوئیم، دائم در بر اوئیم یعنی که او در قلب‌های ما حرم دارد همسفرۀ جودِ جوادیم و نگاهش را بر دوستانش عادلانه دَم به دَم دارد هر کس که شوقِ دیدنِ اِبنُ الرضا در اوست هر روز با او فرصتی را مغتنم دارد درسَش، نگاهش، مکتبش، دینش پر از عشق است واللهِ که این تجربه صدها قسم دارد با اهل کفر و شرک و استکبار در جنگ است بر کرسیِ تبیینِ دین، در کف علَم دارد مانند حیدر، ذوالفقارش می‌کند هوهو تیغِ زبانش، از سِلاحِ او چه کم دارد از کودکی در سینه دارد داغِ زهرا را می‌پرورد در خویش، نابودیِ اعدا را هر کس که با او همنشین گردد، شود خرسند از بس که دلها را، به قلبش می‌زند پیوند علم و عمل را چون به اخلاقش درآمیزد بر حسنِ خلقش، هر مُصاحِب می‌زند لبخند حیرانِ حِلمِ بی مثالَش، هر چه با تقوا مبهوتِ عِلمِ لایزالَش، هر چه دانشمند همچون پیمبر، جذبۀ عاشق کشی دارد حقا که رئفت را ز بابا برده این فرزند زهرای دیگر میتوان، عنوانِ او را خواند اهلِ تولا، کوثرِ دوم به او گویند دشمن سعایت کرد، تا او را کند منکوب خود شد هلاک، آنکس که شد بدخواهِ این دلبند روی حسینی دارد و خوی حسن گونه بر صورت و بر سیرتش، باید که شد پابند ماهِ امامت آمد و قلب رضا شد شاد بابای امت آمد و قلب رضا شد شاد او آمد و با نورِ خود، امّید را تابید نسلِ امامت، بر رخش تأیید را تابید با لا اِلاهَش، سِرّ اِلاالله را سَر داد با اَشهدَش، از کودکی توحید را تابید او از نبوت، تا امامت، تا قیامت را یعنی اصولِ دین، به صد تأکید را تابید هر شُبهه را داد از تولایش چنین پاسخ با سجده اَش اَنوارِ بی تردید را تابید دردانۀ شمس الشموس است و به روی ماه ماهِ نهم در نُه فلک، خورشید را تابید با خُلق و خوی خود، به رفتارش، به گفتارش بر اهلِ مدح و منقبت، تمجید را تابید مداحِ آن حضرت خواصِ جامعه هستند بر دشمنش، تیرِ خلاصِ جامعه هستند ما که نواخوان، با قصیده یا غزل باشیم باید که سربازِ ولایت، در عمل باشیم گر نیستیم از خط شکن های صفِ اول باید ز یارانِ شهیدان لااقل باشیم وقتِ دفاع از حق، زبان چون تیغ گردانیم وقتِ هجوم آری، دمِ دستِ اَجل باشیم در معرکه، چون جمجمه بر یار بسپاریم آندم خمارِ شهدِ اَحلی مِن عسل باشیم مانند زینب، گر زبانِ خطبه بگشائیم در لحظۀ فریادها، او را مثل باشیم یاریِ مولا، عِدّه و عُدّه نمی‌خواهد چون آیۀ مَثنی فرادا، بی بدَل باشیم حتی اگر هستیِ ما هم قتلگاهی شد دستی به زیر جسمِ بی سر در بغل باشیم ای پیکر بی پیرهن، ای بی کفن برخیز دارد اسیری می‌رود اُردوی من برخیز