eitaa logo
کانال مولودی وعروسی مجمع الذاکرین🌸
32هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.9هزار ویدیو
130 فایل
جدیدترین اشعاروسرودهادرکانال ما خوش آمدین🌹 @ewwmajmamolodi #کانال_مولودی_و_عروسی_مجمع_الذاکرین مدیریت👇 @khadeemeh110 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما در روبیکا 👆
مشاهده در ایتا
دانلود
به دور كعبه گردد ماه، امشب حرم را بخت شد همراه، امشب همين كه زادگاه مرتضي شد ولادت يافت بيت الله، امشب خدا بر خلقت خود آفرين گفت حرم هم يااميرالمؤمنين گفت 🌹ولادت با سعادت مولود کعبه امیرالمومنین علیه السلام مبارک باد @ewwmajmamolodi
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
باده به من داده علی؛در دلم افتاده علی هله امروز ضمیر در می خانه تویی؛ هله فریادرس این دل دیوانه تویی کعبه یک سنگِ نشانیست که ره گم نشود؛ تا بدانند همه،صاحبِ این خانه تویی مستِ علی مست علی؛دائم و پیوسته علی دست علی دستِ خداست؛چشم منو دست علی دوش دیدم که ملائک درِ میخانه زدند؛همه با ذکر علی همگی مستِ علی؛گلِ آدم بسرشتند و به پیمانه زدند همه با اسمِ علی؛همه سر مستِ علی با منِ راه نشین باده مستانه زدند همه با یاد علی؛همه پابست علی قرعه فال به نامِ منِ دیوانه زدند همه با عشقِ علی؛همه با دستِ علی راه علی،ماه علی؛ماه علی،راه علی دلبرِ دلخواه علی؛یار علی دلدار علی حیدر کرار علی؛حیدر کرار علی؛حیدر کرار علی صحن ایوان نجف باز مرا راه بده؛در طوافِ حرمت فرصتِ دیدار بده ای نسیمِ سحر آرامگه یار کجاست؛وقت مرگم نفسی مهلت دیدار بده ناد علی یاد علی دستم و امداد علی باده به من داده علی؛در دلم افتاده علی دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند؛ واندر آن ظلمتِ شب آبِ حیاتم دادند باده از دامِ تجلیِ صفاتم دادند؛ مستحق بودم و این آبِ ذکاتم دادند عمرِ من طی شد در راهِ توالای علی؛با حسین و حسن و زینب و زهرای علی خورده اَم زخم به امید مداوای علی؛تا بلندم بکند دستِ تولای علی مستِ علی مستِ علی؛دائم و پیوسته علی @ewwmajmamolodi دست علی دستِ خداست؛چشم منو دستِ علی راه علی،ماه علی؛ماه علی،راه علی @ewwmajmamolodi دلبرِ دلخواه علی؛یار علی دلدار علی حیدر کرار علی؛حیدر کرار علی؛حیدر کرار علی@ewwmajmamolodi
بسم الله الرحمن الرحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ... اینکه اینگونه پَرش ریخته جبرائیل است اینکه این گونه نَفَس میزند عزرائیل است ملک الموت تماشاگرِ جولانِ که است ؟ آسمان مات و زمین دست به دامانِ که است ؟   یک اَبَر مرد رسیده است که تسبیح کُنَد  تا خدا باز در این معرکه تفریح کُنَد  وقتِ رزمش شده و بر درِ خیبر رفته به گمانم که خدا حوصله‌اش سر رفته اینکه از عرش  زمین آمده تصویرِ خداست اینکه با نعره درآمیخته تکبیرِ خداست قبله-خود را به سوی او متمایل کرده چشمِ بد دور که یک تیغ حمایل کرده با همان تیغِ دوسر سر به سرآورده علی عرقِ  هرچه که کُفر است درآورده‌ علی حلقه‌ی در که به سرپنجه‌ی مولا اُفتاد آن چنان کَند که در ، در تَهِ دنیا اُفتاد آن چنان کَند که خیبر زِ دیارش در رفت آنچنان کَند زمین هم زِ مدارش در رفت مات جبریل  فقط دیده به دَر دوخته بود دوش می‌آمد و رخساره برافروخته بود گفت با فاطمه این کیست خدا  یا حیدر گفت لاحول و لا قوة الا حیدر گفت این کیست چنین شیر جگر گفت: علی که بشر میشود اینگونه مگر گفت: علی آینه آینه او جلوه‌ی باقی دارد با نبی تا اَبَدُ الدَهر طلاقی دارد دستِ ما نیست که مست از جَزَواتی کردیم  باز هم ذکرِ علی گفته و قاطی کردیم چیست در زمزمه‌ی صبحِ مسیحایی‌ها چست آوای بِرَهمَن ؛ دمِ بودایی‌ها  کیست پنهان شده در پرده‌ی لالاییِ عشق  چیست در نغمه‌ی آرامِ اهوراییِ عشق  همه با هر ضربان باز علی می‌گویند به همه رنگ و زبان  باز علی می‌گویند همه در سینه‌ی خود طورِ علی را دیدند همه در فطرتِ خود نورِ علی را دیدند همه با نغمه‌ی مرغانِ سحر می‌خوانند  ها علی بشر کیف بشر می‌خوانند امشب از شوقِ علی میل تَغَزُل دارم غرقِ حافظ شدم و حال تفال دارم در نمازم خَمِ ابروی تو عقلم را بُرد یک علی گفتم از خاطرم عالم را بُرد یک علی گفتم و دیدیم هیاهویش را که خداوند تراشیده دو اَبرویش را در ازل پرتوِ حُسنش زِ تجلی دَم زد عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد جلوه‌ای کرد رُخش دید مَلَک تاب نداشت خواست از عرش بیاید که فلک تاب نداشت دید حق کعبه که قامت نتوانست کشید آسمان بارِ امانت نتوانست کشید الغرض هرچه خدا داشت فدای او کرد  یاعلی گفته و ایوانِ نجف را رو کرد (حسن لطفی ۹۸/۱۲/۱۷)
بسم الله الرحمن الرحیم ما همه هیچیم و دنیا هیچ ، اما او که هست *ما همه لائیم اما مدِّ الاهو که هست نیستیم اما چه غم "یا ضامن آهو "که هست اهل هو اهل خدا اهل رضا وقتی شدیم عین و شین و قاف عشقیم عین خوشبختی شدیم رفت ابراهیم در آتش نه تنها ، با علی رفت موسی سمتِ دریا زد به دریا با علی رفت تا معراج حق تا قُرب اما با علی گفت رفتم آمدم در یک نَفَس با مرتضی لافتی الاعلی لا عشق الا مرتضی می‌تپد قلبم اگر ، تقصیر راهِ مشهد است می‌رسد وقتی صدا : این ایستگاه مشهد است مثل اینکه جانِ من در بارگاه مشهد است آهن آیا می‌شود عاشق بله بَد می‌شود هرقطاری که قطار راهِ مشهد می‌شود مثل آن معلول که امروز با پا آمده مثل آن مادر که با آن طفلِ زیبا آمده خوش‌بِحالم مادرم امسال با ما آمده مادرم بر رویِ ویلچر آمد اینجا گریه کرد باید اینجا سجده کرد و باید اینجا گریه کرد مثل لالی که زبانش با تو آخر باز شد مثل آن کوری که چشمش رو به این در باز شد مثل آن  لاتی که در اینجا کبوترباز شد آمدم با صد گِره رویِ گِره ....بازَم کنی مثل قفلم بسته بر این پنجره بازم کنی عارفی میگفت اینجا اهلِ باطن می‌شود هرکه یک شب  دورِ سقاخانه ساکن می‌شود کارِ ناممکن فقط پیشِ تو ممکن می‌شود در حرم گوشه به گوشه نور می‌نوشم فقط مستم و پایِ ضریح انگور مینوشم فقط "آمدم ای شاه"را خواندم پناهم می‌دهی پشت این باب الجوادم باز راهم می‌دهی سیر می‌خواهم بِگِریَم تکیه گاهم می‌دهی تکیه دادم بر درو گفتم که ای جانِ نجف من از ایوانِ شما رفتم به ایوانِ نجف یک طرف یک کربلایی گفت "یا عطشان حسین یک طرف یک آذری..جانیم سنَ قربان حسین مادرت میگفت بینِ این دو  ای عریان حسین پیشِ تو آنقدر نالیدم نفهمیدم چه شد در حرم یک کربلا دیدم نفهمیدم چه شد (حسن لطفی ۹۸/۰۴/۲۲) *همه عالم صدای نغمه‌ی اوست که شنیده چنین صدای دراز (عراقی)
🌺 یـا عـــلـــی (ع) 🌺 مِنّتِ زلف تو دارم که گرفتارم کرد گوهر مهر تو اینگونه خریدارم کرد کافری بیش نبودم عَلَوی ام کردی نفس عشق شما بود که بیدارم کرد کار و بار ِدلم از مِهر شما سکه شده عاقبت عشق ، مرا شُهره ی بازارم کرد تا قیامت به خدا گردن من حق دارد آن کسی را که سر کوی تو بیمارم کرد سایه ی لطف خودت را ز سرم کم نکنی برکت سایه ی تو لایق دربارم کرد کیمیایی بنما تا زر نابم سازی اربعینی بطلب تا که شرابم سازی ای علمدار خدا صاحب شمشیر دو سر اسدالله ترین ای زرهِ پیغمبر هر کسی در پی آن است به جایی برسد سر نهادن به کف پای تو مارا خوشتر یکی از پا به رکابان حریمت حمزه گوشه ای از سَکَنات و وَجَناتت جعفر ضربه ای را که تو در غزوه ی احزاب زدی از عبادات ملک،جن و بشر سنگین تر کس جلودار تو ای حیدر کرار نبود شاهد قدرت بازوی تو باب الخیبر بی سبب نیست که عباس زره میپوشد در دلِ علقمه میگفت اناابن الحیدر یل شمشیر زن قطب جهان میباشی اسدالله زمین شیر زمان میباشی قامتی نیست که در پیش قدت تا نشود ملکی نیست که تا پیش قدت پا نشود به خداوند قسم دور حریمت مریم گر نیفتد ز نفس مادر عیسا نشود هر کسی قنبرتان را به تمسخر گیرد به زمینی تو بکوبیش دگر پا نشود تا که تو آب بر این نخل رطب میریزی خار این نخل محال است که خرما نشود هر کسی خادم دربار تو در عالم نیست میتوان گفت که از سلسله ی آدم نیست /علی اکبر لطیفیان
🌺 یـا عـــلـــی (ع) 🌺 مِنّتِ زلف تو دارم که گرفتارم کرد گوهر مهر تو اینگونه خریدارم کرد کافری بیش نبودم عَلَوی ام کردی نفس عشق شما بود که بیدارم کرد کار و بار ِدلم از مِهر شما سکه شده عاقبت عشق ، مرا شُهره ی بازارم کرد تا قیامت به خدا گردن من حق دارد آن کسی را که سر کوی تو بیمارم کرد سایه ی لطف خودت را ز سرم کم نکنی برکت سایه ی تو لایق دربارم کرد کیمیایی بنما تا زر نابم سازی اربعینی بطلب تا که شرابم سازی ای علمدار خدا صاحب شمشیر دو سر اسدالله ترین ای زرهِ پیغمبر هر کسی در پی آن است به جایی برسد سر نهادن به کف پای تو مارا خوشتر یکی از پا به رکابان حریمت حمزه گوشه ای از سَکَنات و وَجَناتت جعفر ضربه ای را که تو در غزوه ی احزاب زدی از عبادات ملک،جن و بشر سنگین تر کس جلودار تو ای حیدر کرار نبود شاهد قدرت بازوی تو باب الخیبر بی سبب نیست که عباس زره میپوشد در دلِ علقمه میگفت اناابن الحیدر یل شمشیر زن قطب جهان میباشی اسدالله زمین شیر زمان میباشی قامتی نیست که در پیش قدت تا نشود ملکی نیست که تا پیش قدت پا نشود به خداوند قسم دور حریمت مریم گر نیفتد ز نفس مادر عیسا نشود هر کسی قنبرتان را به تمسخر گیرد به زمینی تو بکوبیش دگر پا نشود تا که تو آب بر این نخل رطب میریزی خار این نخل محال است که خرما نشود هر کسی خادم دربار تو در عالم نیست میتوان گفت که از سلسله ی آدم نیست /علی اکبر لطیفیان
🌷یـا عــلــــی (ع)🌷 از این به بعد و بعد از این دنیا علی دارد دنیا علی دارد نه ، دنیاها علی دارد هم آسمان اول خاکی نشین ما هم آسمان هفتم بالا علی دارد رو کرد پیغمبر به سمت مردم و فرمود ای اهل عالم مصطفی حالا علی دارد عشاق محتاجند اینکه مال هم باشند آقام زهرا دارد و زهرا علی دارد آتش نمیگیرد گلستان وجودش را هر آن کسی که یا علی و یا علی دارد غیر از دلم من هیچ چیزی را نمی‌خواهم گر چه ندارد هیچ چیز اما علی دارد سوگند بر نام علی که شیعه در محشر هرگز گرفتاری ندارد تا علی دارد در هر زمان پیغمبری که بین راه افتاد مهر علی ابن ابیطالب نجاتش داد این کیست که دارد پُر از پَر میکند ما را در صحن ایوانش کبوتر میکند ما را این کیست که مهرش حلال نطفه‌های ماست با مهر خود پاک و مطهر میکند ما را این کیست که در مسجد هر جمعهٴ کوفه دارد برای خویش منبر میکند ما را نهج البلاغه می‌شود بالای منبرها پایین منبرهاش دفتر میکند ما را این کیست که با حرفهای آسمانی‌اش مقداد و سلمان و ابوذر میکند ما را یک روز می‌آید که با چشمان دلتنگش همسایهٴ زهرای اطهر میکند ما را دورش نمی‌اندازد آنرا که مقیمش شد خواجه اگر مولاست ، قنبر میکند ما را ما شیعهٴ دور و بر مرد نجف هستیم ما خاک پای قنبر مرد نجف هستیم با نام تو در ناتوانی‌ام توانی هست در پیری‌ام با مهر تو میل جوانی هست روح تنزّل کرده‌ات اینقدر بالا بود آیا برای اوج تو اصلا مکانی هست در کعبه و در خانهٴ پیغمبر و در عرش هر جا که رفتم دیدم از بالت نشانی هست بالا و پایین رفتن تیغت شهیدم کرد ابروی تو هر جا که باشد کشتگانی هست میل یتیم کوفه بودن میکنم امشب هر جا یتیمی هست دست مهربانی هست /علی اکبر لطیفیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا