eitaa logo
کانال مولودی وعروسی مجمع الذاکرین🌸
29.9هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.6هزار ویدیو
116 فایل
جدیدترین اشعاروسرودهادرکانال ما خوش آمدین🌹 @ewwmajmamolodi #کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین مدیریت👇 @khadeem110 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما در روبیکا 👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚪️✨چند قدم مونده تا بهار ... 🎊✨الهی زندگیتون مثل ماهی زنده ⚪️✨مثل سبزه زیبامثل سمنو شیرین 🎊✨مثل سنبل خوشبو ⚪️✨مثل سیب خوش رنگ 🎊✨و مثل سکه با ارزش ⚪️✨زندگیتون بهاری ... 🎊✨پیشاپیش بهارتون مبارک🎈🎉 🍃💐🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5902152884320994998.mp3
5.7M
‍ ‍. 🎤 دار و ندارم به زیر پات، که شدی فخر بابات نیت منه شرط حیات، بریزم نقل و نبات شیرینی میریزه از لبات، مثل قند و شکلات امشب مستن همه عشاق مادر شده ام اسحاق حسین می گه لالا لالا رقیه(رقیه) عزیزتر از جون بابا رقیه (رقیه) می گن ملک از اون بالا رقیه (رقیه) دنیا می خونه یک صدا رقیه (رقیه) یا رقیه باب الحوایج باب الحوایج باب الحوایج (2) مولاتی رقیه ۴ **** روی لبش امشب عمو جون، یه دیوان غزل داره دیگه چی می خواد وقتی بابا،تو رو تو بغل داره نمک چشت واسه حسین،مزه ی عسل داره عمرن اگه پسر داره مزه ای که دختر داره هر دو تون عشقین به خدا رقیه (رقیه) بابات جدا خودت جدا رقیه (رقیه) درد و بلات به جون ما رقیه (رقیه) ما در همیم نکن سوا رقیه (رقیه) یا رقیه باب الحوایج باب الحوایج باب الحوایج (2) **** کوچیکه سر انگشت تو و ،حاجت دلا بزرگ کرم و عطا مال شماست،کوچیک شما بزرگ نوه ی علی بودی ولی ندیدت بابابزرگ بخون اگه حاجت داری اگه امشب گرفتاری بگیر بالا دستاتو تا رقیه (رقیه) قفل دلت رو کنه وا رقیه (رقیه) وعده ی ما کرب و بلا رقیه (رقیه) از نه قلبت بگو یا رقیه (رقیه) یا رقیه باب الحوایج باب الحوایج باب الحوایج (2) شاعر : مظاهر کثیری نژاد✍ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @ewwmajmamolodi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 🌹 🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙 دخت شاه عالمین آمده است برحسین نور دو عین آمده است شادمان گشته دل اهل ولا در جهان بنت حسین آمده است گل زگلزار ولا آمده است دختر خون خدا آمده است شادمان گشته به جنت زهرا نوه ی شیر خدا آمده است امشب از لطف خدای ازلی سرزده بار دگر نور جلی شادمان گشته دل اهل ولا آمده دخت حسین بن علی در شهر مدینه امشب از لطف الاه آمد به جهان رقیه ی ثارالله تا کرد نظر بر رخ او زینب گفت: لا حول ولا قوة الا بالله
سحری روشن و عاشق/سحری غرق شقایق/سحری چاک گریبان/و شبی خیره و حیران/همه آفاق گل افشان و زر افشان و چراغان و غزل خوان/همه لبریز زِ آوازِ هَزاران دشت ها غرق ترنّم/پُرِ گلهای تبسم/زِ مِیِ نوش ترین خُم/به ترانه/به تلاطم سحری ریخته از بامِ فلک دامنی از ماه/به هر راه/به هر کوچه شبانگاه/چه نوری است/چه طوری است/در این خاک/چه هنگامه ی شوری است که در حلقه ی گیسوی ستاره/زمان/ لحظه ی احساس/زمین تکّه ی الماس/پر از عطر گل یاس ترین یاس شگفتا از این بزم/از این فرش/از این عرش تر از عرش/اگر هوش رمیده/وَ گر عقل پریده/وَ گر دل برمیده/ز طربخانه ی سینه/پی دل های دگر تا به مدینه/به نگین شب رؤیایی هر دیده ی بی خواب/شب بارش مهتاب/دَرِ خانه ی ارباب/چه نوری است/چه شوری است/چه طوری است/در این خانه چه هنگامه ی شوری است ببین قبله نما را/که گم کرده خودش را و منا را و صفا را/وَ ز سر تا به قدم غرق نیاز است و دو دستش که دراز است/ بدین خانه که در هاله ی راز است در این بزم معطر/در این مستی یکسر/چه بی تاب/چه مجنون/چه شیدا/شده لیلا/شده اکبر چه مبارک سحری هست و چه فرخنده شبی هست/همین شب/که شد از عشق لبالب/وَ گلِ خنده شکوفاست به رخساره ی زینب/و خدا دانَد از آن چشم تماشایی بیدار/وز آن قامت سرشار زِ دلدار/وز آن چهره ی یوسف کُشِ بی تاب/علمدار/چه طوفان شده بر پا به دلش/در دَمِ دیدار/در این شامِ بهاری/نه صبری نه قراری/پُر از لحظه شماری/چه مشتاق/چه بی خویش/قدم می زند و منتظر عطر دل انگیز و دل افروز گل ناز حسین است/چه شعری است/چه نوری است/چه طوری است/چه هنگامه ی شوری است چه شد باز/که در باز شد و لحظه ی اعجاز شد و محشری آغاز شد و دید که در حُله ای از برگ گل یاس/و پیچیده به قنداقه ای از شهپر جبریل امین/در آغوش حسین بن علی/یاس ترین/ناز ترین جلوه که دیده است/به چشمی که ندیده است به جز روی حسینش دو چشمش گُل دریاست/چه شیوا و ثریاست/دل آراست/تماشایی و بابایی و تنهاست/وَ ناگاه ابوالفضل رو کرد به انبوه فرشته و فرمود : اَلا باغ ملائک/و ای فوجِ فرشته/که دگر دور و برِ غنچه ام این گونه مگردید مریزید گُل از شوق مرقصید/مبادا که به بال و پر خود ناز کنیدش/که شاید رُخَش آزرده شود/از نفَسِ گرم و پَرِ نرم/که این گُل بُوَد حساس تر از معنی احساس/و آئینه تر از آینه در بوسه ی یک آه/و ای آه/از این آینه دوری/وَ مبادا که عبوری/کُنی از گرد رُخِ یاس تر از یاس و ای شبنم شیرین منشین/بر سرِ گلبرگی از این غنچه/که ترسم که کبودش کند این بار که با توست چنین/خدایا چه گل است این/که شیرینِ دل است این/در این چهره بگو کیست/بگو این مَثَلِ کیست/همه محو/همه مات/همه واله و حیرانِ ابوالفضل/که زینب به نم اشکی و با سینه ی پر آه و دلی سخت غمین/گفت چنین/با پسر ام بنین/ای پسر فاطمه عباس ببین/دخترک ناز حسین بن علی نَه/که همان گوهر مفقود و همان مادر رنجور/که می بود حدیث فدک و غصبِ فدک/زخمِ دل حضرت زهرا و نمک/همانی که به هر صبح و به هر شام/فقط صحبت او بود/همان خانه/همان شعله/همان دود/همان است که باز آمده امروز..... شاعر:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا