شناخت #پیش_از_ازدواج
🎯راه های شناخت طرف مقابل:
1_🌟#عصبانی کردن: به طرف بی محلی کن یا برخلاف نظرش نظر بده اون موقع میبینی که چطور باهات رفتار میکنه تا بفهمی شخصیت اصلی و واقعیشو
2_⭐اعتراف به#بی_پولی: اگر میخوای بفهمی طرف مقابل تو رو برای خودت میخوادت یا پولت💸
3_⭐چک کردن#عقاید فرد از فضای مجازی:برو تو اینستا و دیگر پیام رسان ها ببین چه پست هایی میزاره.. همچنین عکس پروفایلشو چک کن.چون معمولا آدما عکس حرف های نگفته خودشونو میزارن..
4_⭐طرفند sms : بهش پیام بده ونظرشو درباره آخوندها و ولی فقیه و... بپرس..هر چی گفتن از خوب یا بد ، بدون که عقاید خودشو داره بت نشون میده.
5_⭐و در انتها ببین ازت چه سوالاتی میپرسه مثلا اگر همش درباره#پول میپرسه بدون که آدم پولکی هست..
یا اگر در مورد زیبایی میپرسه بدون براش ملاکه..
⭐در انتها از خدا بخواه که برات شخصیت طرف روشن کنه.چون نیاز به زمان داره که شخصیت واقعی طرفتو بشناسی.🌹
https://eitaa.com/ezdevaj141
در اماکن عمومی 🔴 #دست_یکدیگر_را_نگیرید
💠 گاهی دیده میشود زن و شوهرها در اماکن #عمومی و در منظر دیگران دستان یکدیگر را گرفته و یا تماس بدنی غیر متعارف دارند.
💠 یقینا در جامعه افرادی هستند که مجردند و در حال حاضر به دلایلی توانایی و یا شرایط #ازدواج ندارند و دیدن این حرکات از طرف زن و شوهرها میل و خواسته آنها را #تحریک کرده و افکارشان را #پریشان میکند.
💠 همانطور که ما آدمها خوردن غذا در مقابل فرد #گرسنه و یا نوازش فرزندمان در مقابل کودک #یتیم را عملی غیر منصفانه و ناپسند میدانیم باید نسبت به دیگر #محرومیتهای انسانها نیز حساس باشیم و ناخواسته به آنها #بیرحمی نکنیم..👌
این گونه رفتار ها غیر معقول و زشت میباشند خواهشا بیشتر مراعات بفرمایید..🌹
https://eitaa.com/ezdevaj141
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 طرح پرسش مخاطب و پاسخ آقای دکتر داودی نژاد
🛑خیلی ها سوال و چالش اینو دارن که:
💢 تو خواستگاری چی باید بگم آیا خوبی خودمُ بهش بگم یا نگم❓
#سوالات_خواستگاری
#ازدواج
#صداقت
🌷🌸🍃🌺🍃🌸🌷
https://eitaa.com/ezdevaj141
حضرت امام تا روزهای پایان عمر شریفشان نه تنها از دستور دادن به #همسرشان پرهیز می کرد!
بلکه تا حد امکان مقید بود کارهایش را به دیگران تحمیل نکند😊
در خاطرات آقای حمید روحانی در این خصوص آمده است:
«امام مقید بودند تا آنجا که امکان دارد کار خود را بر دیگری تحمیل نکنند و کار خودشان را خودشان انجام بدهند.
در نجف گاهی اتفاق می افتاد که امام روی پشت بام متوجه می شدند که چراغ آشپزخانه یا دستشویی روشن مانده؛
به خانم و دیگران که طبقه بالا بودند دستور نمی دادند که بروند چراغ را خاموش کنند، خود راه می افتادند و سه طبقه را در تاریکی پایین می آمدند و چراغ را خاموش می کردند و بازمی گشتند!😳
گاهی قلم و کاغذ می خواستند که در اتاق طبقه دوم منزل بود؛
به هیچ کس، حتی به فرزندان مرحوم حاج آقا مصطفی دستور نمی دادند که برای او بیاورند.
خودشان برمی خاستند از پله ها بالا می رفتند و کاغذ و قلم برمی داشتند و بازمی گشتند. 😓
(سرگذشت های ویژه از زندگی #امام_خمینی (س)، جلد ۱، صفحه ۱۱۷)
https://eitaa.com/ezdevaj141
7.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ | #استاد_شجاعی
آسیب های #ضایع_کردن و#شرمنده_کردن همسر جلوی بچه ها
https://eitaa.com/ezdevaj141
🎙حجتالاسلاموالمسلمین عالی:
✨پیامبر مهربانیها؛ چهار راهکار برای تربیت فرزندان معرفی میکنند:
💠یکی اینکه #پدر و #مادر ابتدا خود عامل به خیر و خوبی باشند. در خانهای که #پدر و #مادر به واجبات، محرمات و حلال و حرام توجه نمیکنند یا به #نماز اول وقت اهمیت نمیدهند نباید انتظار داشته باشند که فرزندانشان دینی تربیت شوند.
💠راهکار دوم این است که فرزندانتان را متذکر خدا قرار دهید و این به معنی تسبیح دادن به دست فرزند نیست، بلکه باید بستر #خانواده بستر ذکر و یاد خدا باشد و یاد خدا به طوری در آن خانه قوی باشد که کسی جرأت گناه نداشته باشد.
💠راهکار سوم این است که فرزندانتان را #امر_به_معروف و #نهی_از_منکر کنید و بدانید با که میرود، کجا میرود و چه میکند. اما فرزندی که #ازدواج کرد و رفت تلاش نکنید سلیقهها و نظراتتان را به او تحمیل کرده و #زندگی او را خراب کنید بلکه به آنها نظر مشورتی بدهید زیرا امر به معروف باید همراه با رفاقت باشد.
💠راهکار دیگر رفیق بودن پدر و مادر با فرزندانشان است؛ کلید تربیت یک کلمه است و آن اینکه با فرزندانتان رفیق شوید و نگذارید قبل از شما کسان دیگری با آنها رفیق شوند.
#تربیت_فرزند
#تربیت_دینی
https://eitaa.com/ezdevaj141
8.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥#همسر_وفادار ودلسوز اینجوریه
یکی از ملاک های همسر وفادرای و#تحمل_سختی ها تو هر شرایطیه
به شما بزرگواران توصیه اکید دارم حتما حتما این کلیپ خیلی زیبا رو تا اخر ببینید
اگه دلتون شکست حقیر رو از دعای خیرتان فراموش نکنید..🙏🌹
https://eitaa.com/ezdevaj141
#داشتن_مشکل_با_خانواده_ی_خانم
#سوال:👇👇
سلام وقتتون بخیر
خانم ۲۲ ساله هستم و همسرم ۲۳ سالشونه و شش ماهه ازدواج کردیم
همسرم اخلاق و رفتار خانواده من پسندشون نیست و حتی پشت سرشون خیلی بد حرف میزنه (کلا عادت غر زدن دارن )و دوست نداره زیاد ارتباط داشته باشیم اما روابطمون باید با خانواده خودشون عالی باشه و کسی حق ندارد حتی ی کلمه درموردشون چیزی بگه با اینک پدرشوهر اخلاقشون خیلی خاصه و تحملشون کار هرکسی نیست
از طرفی خودش رو با خانوادش ی تیم میکنه و من اینجا خیلی احساس غربت میکنم
این موضوع داره حساسیت های منو نسبت به خانواده همسرم فعال میکنه ومیدونم این در ادامه مشکل ساز میشه نمیدونم باید چکار کنم
#پاسخ:👇👇
سلام و وقت شما بخیر.
ممنونم از اعتمادتون به ما.
ببینید به صورت کلی هر زن و مردی زمانی که ازدواجمی کنند و از خانواده ی خود مستقل می شوند باید اولویت را یک دیگر بگذارند.
در ارتباط با رفتارهای همسرتان به نکات زیر دقت بفرمایید.
🟢 سوال از شما این هست که شما زمانی که همسرتان در ارتباط با خانواده تان چه به اشتباه و چه به درست حرفی را می زند، واکنش تان چیست؟
آیا سریعا از کوره در می روید و شروع به دفاع کردن از آن ها می کنید و یا اینکه اجازه می دهید که این مسائل در میان شما تبدیل به چالش نشود.
🔹 درست است ما قبول داریم که زن و مرد حتی با وجود تفاوت هایی که بین خانواده های طرفین هست باید به آن ها احترام بگذارند؛ اما در این میان اولویت زندگی شما باید آرامش و دوری از اینگونه تنش ها باشد؛ لذا شما نباید کاری کنید که به اصطلاح همسر شما را در این امر حساس نمایید.
🟢 شما به خانواده ی خودتان احترام کافی را گذاشته و اگر می دانید آن ها ممکن است رفتاری را داشته باشند که همسر شما بر روی آنحساس است، به صورت محرمانه و با احترام کافی با خانواده تان صحبت نمایید تا آن حرف را نزده و یا آن رفتار را انجام ندهند.
گاهی وظیفه ی ما به عنوان یک دختر و یا پسر این هست که خانواده ی مان را نسبت به حساسیت های همسرمان روشن سازیم و نه اینکه از همسرمان در پیش خانواده مان شروع به بدگویی نماییم.
🟢 از زمینه ایجاد کردن بحث هایی که می دانید که همسر و خانواده ی محترم شما به چالش می خورند، حتی المقدور خودداری نمایید.
🟢 اگر احیانا بحثی بین طرفین پیش آمد شما سعی نکنید آن بحث را ادامه دار نمایید.
🟢 نکته ی بعدی این هست که در ارتباط با خانواده ی همسر هم شما باید احترام را رعایت نموده و با حفظ چارچوب ها ارتباط خوبی با آنان داشته باشید.
🟢حتی الامکان از خانواده ی همسرتان حتی با وجودی که می دانید عیبی دارند از پیش ایشان بدگویی ننمایید؛ چون آقایان به شدت روی خانواده ی خود و به خصوص مادرشان حساس هستند.
🟢 پیشنهاد می شود که مجموعه صوت های آموزشی کلاس#هنر_زن_بودن ۱ و ۲ از جناب آقای محسن پور احمد خمینی و یا کتاب هنر زن بودن از ایشان را تهیه فرموده و مطالعه نمایید.
ان شاءالله در پناه خدای بزرگ موفق باشید.
https://eitaa.com/ezdevaj141
نقل قولی از#دختری_مجرد
چند روزی است که ۵۰ ساله شده ام، اما هنوز مجردم. چیزی که هرگز فکرش را هم نمی کردم نه اینکه زشت بودم و یا موقعیت اجتماعی نداشتم نه .من در جوانی در انتخاب همسر دچار وسواس شدم.
در فامیل از من به عنوان دختری یاد می کنند که منتظر مردی با اسب سفید بود. چند خواستگار من از فامیل بودند که دست رد به سینه شان زدم و هنوز هم که هنوزه مورد سرزنش بزرگان فامیل هستم.
اولین خواستگارم در سن 19 سالگی پسر عمویم بود او کارمند یک داروخانه، با درآمد متوسطی بود. خانواده و خود وی به من بسیار ابراز علاقه می کردند. اما بزرگترین مشکلی که در ازدواج با او می دیدم فاصله سنی مان بود. من و او تنها 5 ماه فاصله سنی داشتیم و احساس می کردم او نمی تواند مرا درک کند. از نظر من او خیلی بچه بود . بنابراین نتوانستم به او به عنوان یک همسر که تکیه گاهم باشد نگاه کنم. اینطوری اولین خواستگار خود را رد کردم و تا مدت ها به همین دلیل از خانواده عمویم فاصله گرفتم.
در 19 سالگی تقریبا 6 تا 7 خواستگار دیگر هم داشتم که هر کدام را به دلیلی رد کردم. در آن سال ها فکر می کردم نباید زندگی اطرافیانم را تجربه کنم. مثلا خواهرم که 17 سالگی ازدواج کرد و در کمتر از 6 سال صاحب 4 فرزند شد و لذتی از زندگی نبرد. بنابراین تصمیم گرفتم درس بخوانم و پیشرفت کنم. در این میانه اگر یک خواستگار خوب هم داشتم از دست ندهم. اینگونه بود که درس می خواندم و کمتر به مسائل دیگر توجه داشتم.
بعد از مدتی معلم شدم و کارم برایم از هر چیز مهم تر بود. دیگر به سن 25 سالگی رسیده بودم و خود را در اوج جوانی می دیدم. در آن سال ها هم تعداد زیادی خواستگار داشتم اما موقعیت اجتماعی به من اجازه نمی داد که بخواهم همسری پایین تر از سطح خود داشته باشم .
بنابراین هر خواستگاری که سطح سواد و موقعیت اجتماعی اش کمتر از من بود را رد می کردم.
تا قبل از سن 30 سالگی حداقل دو ماهی یکبار حضور خواستگار در خانه را تجربه می کردم. اما بعد از آن از این کار هم خجالت کشیدم و به مادرم گفتم : از این به بعد تا کسی به دلم نشیند و اطلاعات کافی درباره اش نداشته باشم به خانه راه نمی دهم. و با این توجیه که مگر اینجا نمایشگاه است که هر کسی بیاید و من را نگاه کند و برود تا تصمیم بگیرد.
از این به بعد حضور خواستگاران در خانه مان بسیار کمرنگ شد. سن من هم بالا رفته بود و هرگز حاضر نبودم ریسک کنم. چرا که معتقد بودم تا قبل از 30 سالگی ممکن است که زندگی سخت را تحمل کرد اما بعد از این سال دیگر باید زندگی خوبی را داشت و حتما باید دارایی مرد در شان تو باشد.
چرا که بزرگتر ها می گفتند "هر چه نشینی بر تخت نشینی " یعنی هر چه قدر صبر کنی و دیرتر ازدواج کنی خواستگاران بهتری برای تو خواهد آمد.
پس از آن دیگر کسانی که خانه و ماشین نداشتند نمی توانستند گزینه خوبی برای ازدواج باشند. چرا که تجربه مستاجری و با خط اتوبوس سیر کردن را در خود نمی دیدم. از سن 30 به بعد علاوه بر شغل و موقعیت اجتماعی، داشتن خانه و ماشین هم برایم مهم بود.
اما خواستگارانم دیگر کمتر مجرد بودند و اکثرا یا همسرانشان را به دلیل بیماری و تصادف از دست داده بودند و یا اینکه از هم جدا شده بودند. هرگز حاضر نبودم زندگی با مردی که تجربه زندگی قبلی داشته را تجربه کنم. از نظرم آن ها هم مردود بودند. من در رویاهای خود به دنبال شهزاده زرین کمری با اسب سفید می گشتم و همه خواستگاران مجرد خود را رد کرده بودم . حالا باید به چنین مردی جواب مثبت می دادم. آیا با این کار مورد تمسخر دوست و فامیل قرار نمی گرفتم؟
کم کم به سن 40 سالگی رسیدم. خواستگارانم خیلی کم شده بودند تقریبا هر 6 ماهی یک بار خواستگار از راه دور را تجربه می کردم.با این تفاوت که دیگر زندگی متاهلی را تجربه کرده بودند و بچه هم داشتند. تفاوت آن ها با هم در تعداد بچه ها بود و این موضوع برایم بسیار آزار دهنده بود.
فشار خانواده هر روز بیشتر می شد و تعداد خواستگاران بسیار کم. آخرین مورد خواستگارم راهرگز فراموش نمی کنم که دو شبانه روز گریه می کردم. پیر مرد 65 ساله ای که صاحب داماد و عروس و نوه بود از من خواستگاری کرد.
فهمیدم چقدر فرصت های خوبی را از دست داده ام .
چرا همکارم که تمام صفات خوب یک مرد در او جمع شده بود فقط به خاطر چند سال فاصله سنی رد کردم.؟
سنم به 45 رسیده بود تصمیم گرفتم کمی عاقلانه تر فکر کنم. دیگر به مردانی که تجربه زندگی متاهلی داشتند و همسر خود را از دست داده بودند هم راضی شده بودم. اما کمتر کسی بود که همسرش را از دست داده باشد و بچه نداشته باشد اگر هم بود چهره دلنشینی نداشت.
امروز در ۵۰ سالگی حس همسر شدن وحس مادر شدن را از دست داده ام.امروز خواهرم با نوه هایش بازی می کند ومن امروز حسرت فرصتهای گذشته را می خورم.😓
https://eitaa.com/ezdevaj141