12.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 توی خانه ثواب جمع کن!
⭕️ #استاد_پناهیان
https://eitaa.com/joinchat/1522860112Cef35393f89
💠🔸💑🔹💠
ایجاد لحظات شاد در کنار همسر
مهم ترین کاری که هر فرد برای
همسرش میتواند انجام دهد، ایجاد حس خوشحالی و شادی در او است.
به این منظور با همسرتان فیلم های
خنده دار ببینید، یک حس شوخ طبعی
ایجاد کنید و کارهای ساده ای که
همسرتان را به وجد میاورد انجام دهید.
به یاد داشته باشید زوج هایی که با هم
میخندند زندگی پایدارتری دارند.
چرا که شوخ طبعی و خنده، ناراحتی ها را
کمرنگ میکند.
https://eitaa.com/joinchat/1522860112Cef35393f89
6.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت تجربه گر از اینکه رزق و روزی افراد چگونه داده میشود، آنهایی که گلایه از تنگی رزق و روزی دارن حتما به این شاه کلید توجه کنند😊
https://eitaa.com/joinchat/1522860112Cef35393f89
از امشب دیگه شروع کنید به گفتن ذکر «یا مُقَدِّرَ الخَیْر» و «یا رازقَ الخَیر» تا شب قدر، یعنی بهترین رزق ومقدرات را از خدا طلب میکنیم .
یادتون نره👌
به نیت خودتون، بچه هاتون، همسرتون ، عزیزانتون، پدر و مادر و.....
تسبیح نمیخواد، همینطور که مشغول کار روزمره هستید این ذکرو بگید ان شاءالله همه حاجت روا باشید.
التماس دعای فرج. 🤲
https://eitaa.com/joinchat/1522860112Cef35393f89
🔅#پندانه
✍️ دو خاطره متفاوت از گمشدن مداد سیاه در مدرسه
🔻مرد اول میگفت:
🔹چهارم ابتدایی بودم. در مدرسه مداد سیاهم را گم کردم. وقتی به مادرم گفتم، سخت مرا تنبیه کرد و به من گفت بیمسئولیت و بیحواس هستم.
🔸آنقدر تنبیه مادرم برایم سخت بود که تصمیم گرفتم دیگر هیچوقت دست خالی به خانه برنگردم و مدادهای دوستانم را بردارم.
🔹روز بعد نقشهام را عملی کردم. هر روز یکیدو مداد کش میرفتم تا اینکه تا آخر سال از تمامی دوستانم مداد برداشته بودم.
🔸ابتدای کار خیلی با ترس این کار را انجام میدادم، ولی کمکم بر ترسم غلبه کردم و از نقشههای زیادی استفاده کردم تا جایی که مدادها را از دوستانم میدزدیدم و به خودشان میفروختم.
🔹بعد از مدتی این کار برایم عادی شد. تصمیم گرفتم کارهای بزرگتر انجام دهم و کارم را تا کل مدرسه و دفتر مدیر مدرسه گسترش دادم.
🔸خلاصه آن سال برایم تمرین عملی دزدی حرفهای بود تا اینکه حالا تبدیل به یک سارق حرفهای شدم!
🔻مرد دوم میگفت:
🔹دوم دبستان بودم. روزی از مدرسه آمدم و به مادرم گفتم:
مداد سیاهم را گم کردم.
🔸مادرم گفت:
خب چه کار کردی بدون مداد؟
🔹گفتم:
از دوستم مداد گرفتم.
🔸مادرم گفت:
خوبه. دوستت ازت چیزی نخواست؟ خوراکی یا چیزی؟
🔹گفتم:
نه. چیزی از من نخواست.
🔸مادرم گفت:
پس او با این کار سعی کرده به دیگری نیکی کند، ببین چقدر زیرک است. پس تو چرا به دیگران نیکی نکنی؟
🔹گفتم:
چگونه نیکی کنم؟
🔸مادرم گفت:
دو مداد میخریم، یکی برای خودت و دیگری برای کسی که ممکن است مدادش گم شود. آن مداد را به کسی که مدادش گم میشود، میدهی و بعد از پایان درس پس میگیری.
🔹خیلی شادمان شدم و بعد از عملیکردن پیشنهاد مادرم، احساس رضایت خوبی داشتم. آنقدر که در کیفم مدادهای اضافی بیشتری میگذاشتم تا به نفرات بیشتری کمک کنم.
🔸با این کار، هم درسم خیلی بهتر از قبل شده بود و هم علاقهام به مدرسه چند برابر شده بود. ستاره کلاس شده بودم. به گونهای که همه مرا صاحب مدادهای ذخیره میشناختند و همیشه از من کمک میگرفتند.
🔹حالا که بزرگ شدهام و از نظر علمی در سطح عالی قرار گرفتهام و تشکیل خانواده دادهام، صاحب بزرگترین جمعیت خیریه شهر هستم.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
خانواده_دینی
https://eitaa.com/joinchat/1522860112Cef35393f89
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بچه زرنگ ها کجان ؟؟؟
کمتر از یه دقیقه وقت بذار
تریلی تریلی ثواب جمع کن
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
خانواده_دینی
@ezdevajirani