eitaa logo
فاش
182 دنبال‌کننده
278 عکس
10 ویدیو
10 فایل
فاش (فاطمه‌السادات شه‌روش) هستم https://eitaa.com/Shahravesh
مشاهده در ایتا
دانلود
فاش
📝زبان فارسی را درست بنویسیم! این واژه‌ها اشتباهه دوستان: لب‌تاب❌ لب‌تاپ❌ لپ‌تاب❌ شکل درست این وا
حالا لپ‌تاپ یعنی چی؟ یعنی رو رونی، آنچه که روی ران پا قرار می‌گیرد در مقابل دسک‌‌تاپ که یعنی رومیزی. استادمون می‌گفت: «انگلیسی‌زبان‌ها خیلی برای ساختن لغات جدید دست‌ودل‌بازانه عمل می‌کنن و از این لحاظ زبانشون خیلی پویاست.»
آدم باسلیقه قلیان را نمی‌گذارد کنار و سیگار بکشد. اگر درست تو نخ قلیان رفته باشی تصدیق خواهی کرد که مظهر تام و تمام همه رشته‌های صنایع مستظرفه است. مثل پرده‌های نقاشی رنگ‌های گوناگون و دلربا دارد، مانند مجسمه اندام و شکل و هیکل زیبا و شیوا دارد. از نظر موسیقی نغمه‌ها و مقام‌هایی دارد که مث آواز لالای مادران و ترانه دایگان از همان مهد کودکی و گهواره خوابی نشاط‌‌بخش دل و جان هرزاده و پرورده این آب و خاک است. خاکستری سفیدی که بر فراز آتشش می‌نشیند به نرمترین باد مانند شکوفه بهاری و کبوتران حرم به پرواز می‌آید و انسان به یاد خاطره‌های گذشته و باد شده و به‌هوا رفته می‌اندازد. برشی از کتاب سروته یک کرباس از محمدعلی جمالزاده، با رعایت رسم‌الخط کتاب @faaash
روایتی که موقع نوشتنش اشک ریختم https://generalsoleimani.com/fa/خاطرات/🟠قول-حاجبابا-به-حاجقاسم/ @faaash
هدایت شده از دختر دریا
📝زبان فارسی را درست بنویسیم! دوستان عزیز! وقتی شکل درست یک کلمه‌ای رو داریم؛ چرا باید بیایم اون کلمه رو به شکل دیگه‌ای، اون هم اشتباه بنویسیم؟! ما «راجب» نداریم؛ «راجع به» داریم! پس چی شد؟! راجب❌ راجع به☑️ @dokhtar_e_daryaa
داغ دلم با حرفای حق فاطمه جان مرادی تازه شد. کاش دست برداریم از نمایش دنیای فانتزی مادران کامل
. بزرگواری توی توییتر نوشته بود: «کی‌ می‌گه مادری کردن مانعه رشده؟» نوزاد را گذاشته بود روی پاهایش و درس می‌خواند. داشتم فکر می‌کردم که چقدر این جمله دور از واقعیت است یا چقدر من از مادران استاندارد ایرانی دور هستم. چرا که تا سه سالگی فرزندانم نه درس می‌خواندم و نه شغل و درآمدی داشتم. کار تمام وقتم مادری بود و مادری. غول افسردگی که چنبره زد روی زندگی‌ام، فهمیدم باید پابه‌پای بچه‌ها رشد کنم وگرنه زندگیمان روی هواست. باید می‌رفتم دنبال علائق خاک‌خورده‌ام. می‌رفتم دورهمی، می‌رفتم سرکار، درس می‌خواندم، آدم می‌دیدم. معاشرت می‌کردم و خودم را از چهاردیواری خانه بیرون می‌کشیدم. اما مگر تمام این‌ها را می‌شد به دست آورد؟ وقت کم می‌آوردم. جان و اعصاب و نیرو هم. . دیگر نمی‌شد مثل قبل از مادر‌شدن همه‌چیز را با هم داشت. در طول یکسال گذشته تا همین امروز، بارها پیشنهاد همکاری با مجموعه‌ها و ارگان‌ها را رد کرده‌ام. از کار رسمی روزانه بگیر تا کار حضوری پاره‌وقت با درآمد بالا. چرا؟ چون تازه باید به این فکر کنم چه کسی ببردشان مدرسه؟ چه کسی بیاوردشان؟ تعطیلی پنچشنبه‌ها را چه کنم؟ اصلا مجازی شوند چه خاکی به سر بریزم؟ مطالعه‌ام، نوشتنم، درس‌خواندنم باید ساعاتی باشند که خوابند یا کمتر صدا می‌کنند: «مامان». بعد هم اگر خسته‌ام، اگر گیجم، اگر فکرم درگیر است نباید روی رابطه‌ام با آنها اثر بگذارد، چون مادرم. و هزاران ملاحظهٔ دیگر که شاید هیچ مادری به زبان نیاورد. ولی هستند، آنقدر غلیظ و بی‌فیلتر که شاید پشیمانتان کند از مادر شدن. . خلاصه شما را نمی‌دانم. شاید گل وجودتان با گل وجود من و امثال من فرق دارد. اگر دارد، خوشا به اقبالتان. ولی تو را به خدا استثنائی بودنتان را به کل مادران تعمیم ندهید. بگذارید خانم‌ها واقع‌نگرانه مادر شوند. دنیای بدون شعار، دنیای زیباتری‌ است. @masture
هدایت شده از مجله مجازی واو
🗒 ۱۵ نکته‌ی کلیدی رهبر انقلاب درباره‌ی جهاد تبیین در ماه‌های اخیر، زیاد شنیده شده دوستانی که ناظر به مطالبه‌ی رهبر انقلاب مبنی بر ضرورت انجام «جهاد تبیین»، تمایل دارند اقدام و حرکتی دراین‌باره انجام دهند اما نمی‌دانند چگونه. برخی از افراد هم که به این موضوع مبادرت ورزیده‌اند، مواردی که می‌بایست ملزم به رعایت آن باشند را در جریان نیستند. بنابراین در زیر، ۱۵ موردی را که رهبر انقلاب بر آن تأکید کرده‌ و در کتاب «جهاد تبیین» گردآوری شده، آورده می‌شود: ۱. در صحبت‌ها، قول به غیر علم، غیبت، تهمت، بدگویی و بدزبانی نباید باشد. ۲. روشنایی را بدون اسم آوردن از این و آن معرفی کنید تا تاریکی خودبه‌خود معرفی شود. ۳. مادامی که چیزی ثابت نشده حق نداریم به اشخاص اتهام بزنیم. ۴. به مسائل اصلی و اولویت‌ها بپردازید. خودتان را به مسائل فرعی سرگرم نکنید ۵. متعهد به اجرای قانون باشید، چه به نفع بود و چه به ضرر. ۶. زیربنای فکری اسلامی را از بیانات امام(ره) استخراج و برای مردم تبیین کنید. ۷. از معارف اندیشمندانی چون شهید مطهری، شهید بهشتی و علامه طباطبایی، آیت‌الله مصباح بهره ببرید. ۸. بایستی حرف را به دل‌ها برسانیم، نه اینکه حرف را پرتاب کنیم و برایمان مهم نباشد کسی گرفت یا نه. ۹. به سؤالات ذهنی مخاطب که احیانا آنها را به زبان نمی‌آورد پاسخ دهید. ۱۰. ناامید نشوید. اگر خسته شوید کار پیش نمی‌رود. ۱۱. با تبیین و تکرار، گفتمان‌سازی کنید تا به طور طبیعی به عمل نزدیک شود. ۱۲. از ظرفیت فضای مجازی استفاده کنید. ۱۳. حقایق عقلانی را با عنصر عاطفه آبیاری کنید. ۱۴. از هنر و بیان هنری برای تبیین حقایق استفاده کنید. ۱۵. مسائل را «واقع‌بینانه» تحلیل کنید. غلبه‌ی نگاه منفی یا مثبت هر دو غلط است. 🆔 @vaavmag 🔗 https://vaavmag.ir
روزی که برای مصاحبه رفتم مدرسه دخترم و مدیرشون گفت اگه می‌خواید بچه‌تون تیزهوشان یا فلان آزمون و بهمان مسابقه قبول شه از همین الان بگم اینجا ثبت‌نام نکنید، فهمیدم جای درستی رو انتخاب کردم؛ چون زندگی آدمای معمولی خیلی آروم‌تر و جذاب‌تر و شادتره🤩
هدایت شده از مجله مجازی واو
🗒شما دعوتید به جهان آدم معمولی‌ها ✍محبوبه حیدری 🔳من در طول سه دهه‌ی عمرم می‌خواستم خاص و شگفت‌انگیز باشم. معمولی بودن، پسندم نبود. نه اینکه فکر کنید الان دقیقا همان چیزی هستم که شاید ده سال پیش، از خودم توقع داشتم، نه. هیچوقت نتوانستم یک هدف را تا ته‌ش دنبال کنم. همیشه حسرت عالی انجام دادن هر کاری را داشتم. و همین باعث می‌شد بعد از یک موفقیت، درست وقتی همه‌ی تلاش‌هایم داشت به ثمر می‌نشست بخواهم کار دیگری انجام دهم. از شاگرد ممتاز بودن گرفته تا درس خواندن هم‌زمان حوزه و دانشگاه. از آرزوی نویسنده شدن تا انجام کارهای فرهنگی مدرسه و دانشگاه. تا اینجای کار شاید توانسته بودم با یک دست چند هندوانه‌ی درست و حسابی بلند کنم اما یک جای کار هنوز می‌لنگید؛ من در هیچکدام نابغه نبودم. اما از یک جایی به بعد فهمیدم نباید از خودم و خانواده‌ام توقع خاص بودن داشته باشم. یک‌روز دخترک توی تلویزیون (برنامه شگفت‌انگیزان)، اشعار مولوی و حافظ را از حفظ می‌خواند. درحالی‌که پسر چهارساله‌ام هنوز شعر «یه توپ دارم قلقلیه» را حفظ نبود. پسرم حتی علاقه‌ای به گفتن اسم حیوانات یا رنگ‌ها به زبان انگلیسی نداشت و خلاقیتش را با بازی با آب و کاغذ و ور رفتن با جعبه‌ی ابزار پدرش نشان می‌داد. کارهایی که خودش دوست داشت و به طور طبیعی سراغشان می‌رفت. اینکه منِ خاص‌طلب از آموزش پسرم غافل شده بودم برای همه‌ی اطرافیان کمی عجیب به نظر می‌آمد. از گوشه‌و‌کنار حرف‌هایی می‌شنیدم. اما واقعیتش را بخواهید غفلت نکرده بودم. پسرم را به حال خودش رها کرده بودم تا آسوده باشد. که با خیال راحت پی علایقش برود و خودش را همانطور که هست نشان بدهد. شاید کمی بعید به نظر برسد اما واقعیت داشت. خاص بودن برای ما آدم‌ها شیرین و خواستنی ‌است. اما واقعیت تلخ این است که رسانه‌ها نیز به این تمایل ما دامن می‌زنند. شاید شما هم برنامه‌های تلویزیونی را دیده باشید یا حتی کتاب‌های انگیزشی‌ای خوانده باشید که سعی دارند به ما القا کنند نباید معمولی باشیم. باید همه‌ی تلاشمان را بکنیم تا به یک انسان شگفت‌انگیز تبدیل شویم. از نظر رسانه‌ها جسم، روح و توانمندی‌های ما باید با «ترین»ها پیوند بخورد وگرنه محکوم به سقوط خواهیم بود زیرا آدم معمولی شانس موفقیت و پیشروی ندارد. درحالی‌که همین نگاه مسموم موجب هراس از حرکت و رشد خواهد شد. اتفاقا بسیاری از کارهای بزرگ همیشه توسط افراد معمولی انجام شده‌اند. همان‌هایی که شجاعانه مدال معمولی بودن را پذیرفته بودند و فقط به این فکر می‌کردند که کاری را متناسب با توانمندی‌ها و تلاش‌شان به سرانجام برسند بی‌اینکه به نتیجه‌ی شگرفش فکر کنند. آدم‌های معمولی اهداف بزرگ را دنبال می‌کنند اما به دور از قیاس مداوم با دیگران یا فکر کردن پیوسته به اینکه آیا نتیجه‌ی کار خارق‌العاده خواهد بود؟ برای مثال جسیکا واتسون، سیاح، نویسنده، وبلاگ‌نویس و جوانترین قایق‌ران جهان در جواب موفقیت‌های مدامش تنها یک جمله گفت: «من فقط یه دختر معمولی‌ام که رؤیاهامو باور کردم و به اینجا رسیدم.» یا مثلا یورگن کلوپ زمانی که به لیورپول آمد با درخواست انتخاب لقب از سوی خبرنگاران مواجه شد اما در پاسخ گفت: «من لقب خاصی ندارم. منو آقای معمولی صدا کنید.» پذیرش اینکه من یک آدم معمولی هستم، مهم‌ترین قدم زندگی‌ام بود. از یک جایی به بعد وقتی فشار تمایلم برای خاص بودن آنقدر زیاد شده بود که طول روزهایم کم می‌آمد و با استرس فکر کردن مداوم به نتیجه‌ی کارها باید وارد روز بعد می‌شدم؛ تصمیم گرفتم به جای خاص‌طلبی، «واقع‌نگر» باشم. واقعیت این بود که من نمی‌توانستم در تمام کارها بهترین باشم اما می‌توانستم درک کنم که من هیچ برتری‌ای نسبت به باقی آدم‌ها ندارم و همانطور که دیگران تلاش می‌کنند و نتیجه می‌گیرند، من هم اگر تلاش کنم به نتیجه‌ی دلخواهم خواهم رسید. در این بین شاید شکست هم بخورم و پسرفت هم بکنم اما چون از ابتدای راه به این موانع آگاه بودم ناامید نخواهم شد و دوباره تلاش می‌کنم. پذیرش معمولی بودن باعث شد برای تلاش بیشتر انگیزه داشته باشم و از هراس تله‌ی شکست و خاص‌گرایی رها شوم. شما را نیز به جهان معمولی‌ها دعوت می‌کنم. 🆔 @vaavmag 🔗 https://vaavmag.ir
روزی صد بار می‌رم پشت پنجره این منظره رو نگاه می‌کنم و هر بار دلم می‌خواد یکی بیاد نیشگونم بگیره مطمئن شم خواب نیستم. حتی سایه ابرها روی کوه معلومه🤩🤩 @faaash
الله اکبر ❤️💪🇮🇷
هدایت شده از چیمه🌙
. می‌دونم باورش سخته ولی قم داره برف می‌باره🤩 .