فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میدونی امام زمان از دست ما فراریه .. 😭😭😭
ما حاضر نیستیم موانع ظهور رو برطرف کنیم 💔💔💔
چی کار کردیم برای امام زمان؟ ؟؟
♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ↧
♚❀ @fadaei_hazrat_zahra❀♛
دوتا خط وجود دارند ڪہ اگہ دوطرف یڪ عدد قرار بگیرند اون عدد رو مثبت میڪنن
حټے اگہ منفے باشہ
اون دوټا خط اسمش قدر مطلقہ
چادرمن!
قدرمطلق من اسټ
چہ خوب باشم چه بد!
ازمن انسانے خوب میسازد.
#چادرم 🍃💜🍃
♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ↧
♚❀ @fadaei_hazrat_zahra❀♛
🍃🌸بیو|•°
چادرت
ستون سقف زیبایے هاست
نباشد، فرو خواهےریخـت
♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ↧
♚❀ @fadaei_hazrat_zahra❀♛
🍃🌸بیو|•°
بازهم دلخوشم
به همین که
رنگ تیرهٔ عشقِ مادر
نشانِ قامتم باشد
♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ↧
♚❀ @fadaei_hazrat_zahra❀♛
#چادر_یعنی...🌸
دخترک👧 رو به من کرد و گفت:واقعا آقا؟
گفتم:ببخشید چی واقعا؟🤔
گفت:واقعا شما بچه بسیجی ها از دخترای چادر به سر بیشتر از ما خوشتون میاد؟🤔
گفتم:بله🙄
گفت:اگه آره، پس چرا پسرایی که از ما ها خوششون میاد از کنار ما که میگذرند محو ما میشن!!
ولی همین خود تو و امثال تو از چند متری یه دختر چادری که رد میشیدفقط سر پایین میندازید و رد میشید؟
گفتم: آره راست میگی، سر پایین انداختن کمه!
گفت:کمه؟ببخشید متوجه نمیشم؟😦🤔
گفتم : آره تو راست میگی برای تعظیم مقابل حجاب حضرت زهرا باید زانو زد... حقا که سر پایین انداختن کمه!
#من_وارث_مادرم ✋🏻
♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ↧
♚✵ @fadaei_hazrat_zahra♛✵
🌱🌸
من از اشکی که میریزد ز چشم یار میترسم
از آن روزی که مولایم شود بیمار میترسم!
همه ماندیم در جهلی شبیه عهد دقیانوس
من از خوابیدن مهدی درون غار میترسم!
رها کن صحبت یعقوب و کوری و غم و فرزند
من از گرداندن یوسف سر بازار میترسم!
همه گویند این جمعه بیا اما درنگی کن
از اینکه باز عاشورا شود تکرار میترسم!
#سید_علی_خامنهای💚
#اللهمعجــللولیڪالفــــرج 💚
♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ
•♔| @fadaei_hazrat_zahra |♕•
چفیہ...
پرچم...
چـادر...
همہ از یڪ خانواده اند...
امــا...
چفیہ بر دوش شـهدا
پرچم بہ دست رزمـندگان
و چادر برسَرِ توست اے خواهر...🍃♥️
♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ
•♔| @fadaei_hazrat_zahra |♕•
♥️✨آیت الله حق شناس✨♥️
🍃وقتی جوان👤 برای نماز شــ🌙ـب بلند می شود ؛ اما خوابش می آید و سرش به این طرف و آن طرف می رود، چانه اش پایین می افتد😴
🍃پروردگار درهای آسمان را باز می کند و خطاب به ملائکــ👼🏻ــه می فرماید« انظروا الی عبدی. یعنی به بنده من نگاه کنید ! » خداوند علی اعلی افتخار می کند که ، ببینید این بنده من کاری را که بر او واجب نکرده ام چگونه به جا می آورد. پروردگار می فرماید به او سه چیز مرحمت_میکنم :
⇦•اول اینکه موفق به توبـ📿ـه اش می کنم. موفق به توبه نصوح و قاطعش می کنم.
⇦•دوم اینکه گناهانش را می آمرزم 😇
⇦•سوم اینکه رزق وسیعی نصیبش می کنم👌
#علیکمبالصلاةاللیل
♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ
•♔| @fadaei_hazrat_zahra |♕•
#جدی_به_این_فکر_کردید_تا_حالا!
⭐️🍃⭐️حجت الاسلام قرائتی :
آدمیزاد موجود عجیبی است...
برای {هدایتش} ۱۲۴ هزار پیامبر کفایت نکرد !
اما برای #گمراہ کردنش یک شیطان کافی بود!!!
♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ
•♔| @fadaei_hazrat_zahra |♕•
••|آه...کربلاےحسینـ💔|••
راست گفتهاند عالم
از چهار عنصر تشکیل شده :
آب💧آتش🔥خاک🏞هوا🌫
آبی که از تو دریغ کردند😢
آتشی که در خیمه گاهت افتاد😭
خاکی که شد سجده گاه و طبیب دردها
وهوایی که عمریست افتاده در دل ها...💔
ترکیب این چهار عنصر می شود
کربلا...♡
♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ
•♔| @fadaei_hazrat_zahra |♕•
چادرم یادگار مادرم زهرا ♡•°
#عصر_جدید #زن_اصیل_ایرانی
خیلی خوشحالم که در برنامه عصرجدید یک خانمِباحجاب ، با وقارو بامتانت ، با استعدادی خدادادی و به دور ازهرگونه حرکات تصنعی و به دور از شان و جایگاه یک خانم به مقامقهرمانی رسید ...
اینجاست که باید به یه مشت منافق و نوچههای بی خردشون خطاب کرد : موتوا بغیظکم ! از عصبانیت بمیرید !
هرچند بنده بطور جدی خیلی پیگیر این برنامه نبودم ولی از نتیجه خوشحال شدم .
خدا کهبخواد خاک و شن خوزستان که سالیانی هست باعث آزار مردم شریف خوزستان شده بود همین خاک الان دلیلِ عزت خوزستانی های صبور و غیرتمند شد !
شاااااید خداوند میخواست با اینکارجبران کنه و با همین خاک و شن از دل آنها در بیاره !
وبگه همه قدرتها بدست خداوند تواناست ! "تعز منتشاء و تذل منتشاء بیدک الخیر و هو علی کل شیء قدیر "
نمیدونید بقولی این "ریزگردها " چه به روزگار خوزستانی ها آوُردند و با آنها چه کردند ؟
تبریک به همه زنان وزین و باحجاب🌺
تبریک به خوزستانی های گل🌺
تبریک به ملت بزرگ ایران🌺
#حدادپور_جهرمی
چادرم یادگار مادرم زهرا ♡•°
💖💐💕🔆 #داستــان_دنبــــاله_دار داستان واقعی و بسیار جذاب #بنده_نفس_تا_بنده_شهدا #قسمت_ چهل وششم وارد
💖💐💕🔆
#داستــان_دنبــــاله_دار
داستان واقعی و بسیار جذاب
#بنده_نفس_تا_بنده_شهدا
#قسمت_ چهل وهفتم
چشمام گرم شد انگار وارد یه دشت
سرسبز شدم نزدیکم حاج ابراهیم همت
و یه آقای که کنارش رو ویلچر بود نشسته
یهو ماشین از روی یه دست انداز پرید و
من سرم خورد به شیشه ماشین 😐😐😐
بعداز چند ثانیه که هوشیار شدم به طرف
سمیه برگشتم و گفتم :سمیه کاغذو
خودکار پیشت هست
سمیه :آره
کاغذ و خودکار از سمیه گرفتم و خوابمو
نوشتم دادم به پاسداری که همراهمون بود
و گفتم بده به اقا رضا
همون جانباز سوم که قطع نخاع از کمر بود
تو نامه ازشون خواسته بودم بامن تماس بگیرن
روزها از پس هم میگذشت
روزها به هفته ها و هفته ها به ماه تبدیل شدن
منم درگیر درس حوزه،بسیج و....بودم
اما همچنان منتظر زنگ آقارضا بودم
شش ماه شد و الان دو هفته مونده سال
۹۰جاشو به سال ۹۱بده
منم مثل هرسال امسال هم میرم جنوب
اما همه فکرم درگیر اون جانباز بود
و همچنان منتظر زنگش
فردا باید بریم جنوب
داستان زندگیمو شهدا نوشته بودن
#ادامه_دارد
....................
✍با ادامه داستان همراه ما باشید ....
کپی فقط باذکر نویسنده وذکر صلوات مجاز است
نویسنده: بانو....ش
j๑ïท ➺
•♡| @fadaei_hazrat_zahra |♡•
چادرم یادگار مادرم زهرا ♡•°
💖💐💕🔆 #داستــان_دنبــــاله_دار داستان واقعی و بسیار جذاب #بنده_نفس_تا_بنده_شهدا #قسمت_ چهل وهفتم چشم
💖💐💕🔆
#داستــان_دنبــــاله_دار
داستان واقعی و بسیار جذاب
#بنده_نفس_تا_بنده_شهدا
#قسمت_ چهل وهشتم
عاشق شلمچه و طلائیه بودم
ورودی شلمچه کفشامو درآوردم و تا خود
یادمان شهدا پیاده
با کاروان رفتیم صدای مداحی هم با دلم ب
ازی میکرد و اشکام جاری میشد
راوی شروع کرد روایتگری
بچه ها این شلمچه باید بشناسید
چندسال پیش یه کاروان از شهر .... اومدن جنوب
تو این کاروان یه دختر خانمی بود که اصلا
به شهدا معتقد نبود تو همین شلمچه
شروع کرد ب مسخره کردن شهدا
اما شب که از شلمچه رفت نصف شب
گریه و زاری که منو ببرید شلمچه
راوی ها میگن اون خانم توسط حاج ابراهیم
همت برگشت و الان یه خانم محجبه است
و عاشق و دلداده ی شهدا شده
-داستان من بود 😐😐😐😐😭😭😭
یکی از دخترای پشت سرمون: وای
خوشبحالش المیرا فکرشو کن
این دختره واقعا نظرکرده شهداست
بچه ها حتی زینب و لیلا نمیدونست
چقدر من میترسم ک پام بلرزه
یا اینکه شهدا یه لحظه ولم کنن به حال خودم
اگه حاج ابراهیم همت تنهام بذاره
اگه بشم همون ترلان مست و غرق گناه چی
زینب: حنان کجایی؟
پاشو بریم یه دور اطراف بزنیم نیم
ساعت دیگه میخایم بریم طلائیه
#ادامه_دارد
....................
✍با ادامه داستان همراه ما باشید ....
کپی فقط باذکر نویسنده وذکر صلوات مجاز است
نویسنده: بانو....ش
j๑ïท ➺
•♡| @fadaei_hazrat_zahra |♡•
چادرم یادگار مادرم زهرا ♡•°
💖💐💕🔆 #داستــان_دنبــــاله_دار داستان واقعی و بسیار جذاب #بنده_نفس_تا_بنده_شهدا #قسمت_ چهل وهشتم عاش
💖💐💕🔆
#داستــان_دنبــــاله_دار
داستان واقعی و بسیار جذاب
#بنده_نفس_تا_بنده_شهدا
#قسمت_ چهل و نهم
بعداز شلمچه راهی طلای ناب جبهه های
ایران طلائیه شدیم
طلائیه واقعا طلاست😔
از کاروان جدا شدم رفتم سه راهی شهادت
چندسال پیش من اینجا اشکای یه پسرنوجوون
۱۵-۱۶ رو مسخره کردم
حالا تموم زندگیم شده بودن شهدا
تا زمانی که ازشون دوری حجاب و ریش
و دوست داشتن شهید
و اینکه پاتوقت مزارشهدا باشه مسخره میکنی
اما زمانی ک خودت وارد این وادی بشی
میفهمی چه جوریه
این آدما نجات گرن
میخای بدونی چرا جوانی ک ۳۰سال نیست تو
دنیا نجات میده
چون اون آدم نفسشو زیر پاش له کرده
اون جوان فقط فقط بنده خدا بوده
کاش همه جوونای کشورم دلداده شهدا بشن
اون ۵روز به سرعت گذشت
ازشون خواستم حاج رضا زنگ بزنه
یکی دو روزی هست از جنوب برگشتیم
امتحان های میان ترم حوزه شروع شده بود
منو لیلا هم سخت درس میخوندیم تازه از
حوزه خارج شده بودیم که گوشیم زنگ خورد
الو بفرمایید
صدا: الو سلام خانم معروفی؟
-بله بفرمایید
ببخشید شما؟
صدا: رضا بخشی هستم
-إه حاج رضا شمایید
خیلی وقته منتظرتونم
حاج رضا: نامه شما چندروز پیش دستم رسیده
منم تماس گرفتم
#ادامه_دارد
.
.
.
✍با ادامه داستان همراه ما باشید ....
کپی فقط باذکر نویسنده وذکر صلوات مجاز است
نویسنده: بانو....ش
j๑ïท ➺
•♡| @fadaei_hazrat_zahra |♡•
دلگیرنبـاش!
دلتڪهگیرباشدرهـانمیشوے!
یادتباشد؛
خدابندگانشراباآنچهبداندلبستهاند
میآزماید...
#شهیدمحمدابراهیمهمت✨
♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ↧
♚✵ @fadaei_hazrat_zahra♛✵
🍃🌸بیو|•°
بیا فکر کنیم حجاب محدودیت است
من آزادانه عاشقت ♥️هستم ای زیباترین محدودیت دنیا…
♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ↧
♚✵ @fadaei_hazrat_zahra♛✵
🍃♥️متن کوتاه چادرانه|•°
یه نفر بهش گفت آخه تو این گرما با این چادر مشکی چطوری میتونی طاقت بیاری
گفت شنیدم آتش جهنم خیلی گرمتره.
♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ↧
♚✵ @fadaei_hazrat_zahra♛✵
Panahian-Clip-MoraghebDineHamdigheBashim - 64k.mp3
1.86M
🔴🎤 #جهان_مدیا| بچهها! مواظب دینِ همدیگه باشیم؛ ماها امتحان جمعی میشیم، بعد معدل جمع را میگیرند و به ما میدن؛ بدبختیش مال هممونه!!
⏯ استاد علیرضا پناهیان
چادرم یادگار مادرم زهرا ♡•°
🔴🎤 #جهان_مدیا| بچهها! مواظب دینِ همدیگه باشیم؛ ماها امتحان جمعی میشیم، بعد معدل جمع را میگیرند و
حواستون به هم دیگه باشه رفقا 🙃✌️
نگی هر کسی رو تو گور خودش میخوابوننا...یعنی امر به معروف،یعنی اگر دیدیم یکی داره گناهی میکنه کمکش کنیم
دستشو بگیریم با اخلاق خوبا 😊
ترکش نکنیا چون این گناه به پای ما نوشته میشه اگه دنبال امر به معروف نباشیم خیلی بدمیشه برامون.. خیلی بد..
وقتی میگه جمع باشیم یعنی حواسمون باشه یکی عقب موند دستشو بگیریم نه اینکه بگیم به من چه من تلاش میکنم خودم بیست باشم
#بہخودمونبرمیگردهها🙂✌️
دلے جمع شیم ♥•°
.
#ویژه_ها
🇮🇷 شهدا بعد از فتنه ۱۸ تیر ۷۸ چه کردند؟
#حتمابخوانید
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
بعد از اون غائله 18 تیر 78 تهران و اتفاقاتی که افتاد، سردار باقرزاده از تهران تماس گرفت و گفت: "فلانی! با این اتفاقاتی که توی تهران افتاده، بچه های مذهبی بغض کرده اند 😭 و دارن تماس میگیرند که آقا یه تشییعی بذارید تا عطر شهدا🥀 توی این شهر پراکنده بشه و یه کم بچه ها آروم بشن"
گفتم: "سردار! چیزی اینجا نیست! شهید نداریم "🥀
چند روزی گذشت و هیچ اتفاقی نیفتاد. خود سردار باقرزاده اومد اهواز و گفت: " برید توی سرزمینهایی که دارید تفحص میکنید؛ توی بیابونها داد بزنید و بگید: آی شهدا! 🥀اگه ولایت بر حقه، اگه ولایت رو قبول دارید، الان مملکت به شما نیاز داره. پاشید بیاید"
گفتیم حالا شعاره دیگه، شعار قشنگیه 🌺...
سردار کارش رو کرد و برگشت تهران
ما هم رفتیم سر کارمون.
چند روزی گذشت و آقای باقرزاده دوباره تماس گرفت با من که : "فلانی! خبری نشد؟"
گفتم: "نه سردار!"
گفت: "اون کاری که من گفتم رو کردید؟ رفتید داد بزنید؟"
گفتم: " سردار بچه ها دارن زحمت خودشون رو میکشند. کسی پیدا نشده"
گفت: "گفتم برید داااد بزنید و بگید آی شهدا به شما نیاز داریم، پاشید بیایید"
من با دو سه تا سرباز رفتیم توی منطقه هور ، سرم رو از ماشین بیرون بردم مثل دیوونه ها داد میزدم و میگفتم: "آی شهدا 🥀 به ما گفتن داد بزنیم و بهتون بگیم مملکت به شما نیاز داره. اگه ولایت رو قبول دارید پاشید بیایید."
ما اینو گفتیم و برگشتیم اهواز
وقتی رسیدیم بچه ها گفتند:"فلانی! از شلمچه خبر دادند که 16 تا شهید پیدا شده!"❤
رفتیم شلمچه 16 تا پیکر رو برداشتیم و برگشتیم اهواز ، گفتند:"آقا! از هور هم 15 تا شهید پیدا شده!. ❤.. شرهانی هم چند تا شهید پیدا شده."
آقا شهدا شروع کردند به اومدن🥀🥀🥀...
یه شب من از منطقه برگشته بودم که سردار تماس گرفت که: "فلانی! چه خبر؟"
گفتم: " سردار! بحمدالله خبرهایی شده و داره اتفاقاتی میفته"
گفت: " چند تا شدن؟"🤔
گفتم: "هنوز نشمردم"
گفت:" همین امشب راه بیفت و بیارشون تهران"
گفتم:"یه چند روز صبر کنین..."
گفت: "همین امشب راه بیفت بیا. حالا چند تا شدن؟"
گفتم: "گوشی در گوشمه دارم میشمرم"
شمردم. یه وقتی گفتم: "سردار به خدا قسم 72 تا...."😭
اون طرف خط سردار به گریه افتاد و گفت: " الله اکبر! روز عاشورا هم 72 نفری هستی پای ولایت ایستادند…"
گفتم: "سردار من خودم بچه جنگم. ممکنه بگن شما دارین فیلم بازی میکنین. بذار 73 تا بشن. یا 74 تا .... بذار 70 تاشون کنیم...
سردار باقرزاده گفت: ول کن! هر کسی هر چی میخواد بگه. ورشون دار بیار...
💐 خاطره ای از شهدا _آقای احمدیان
♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ↧
♚❀ @fadaei_hazrat_zahra❀♛
👤 مستر همفر:
"زنان مسلمان دارای حجاب محکم هستند و نفوذ فساد در میانشان ممکن نیست. به هر وسیله ای شده باید آن ها را از حجاب اسلام خارج کرد. آنگاه مردان و جوانان فریفته می شوند و فساد در کانون خانواده ها رخنه می کند."
#پویش_حجاب_فاطمے
منبع👈 خاطرات مستر همفر
هدایت شده از چادرم یادگار مادرم زهرا ♡•°
درکودکی خوانده بودیم آن مرد در باران آمد 👣
غافل از اینکه تا آن مرد نیاید ٬ باران نمی بارد 🌧️
آقا بیا..🌟
#صلوات_براےسلامتےآقاواماممون💛
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌠
غافلگیرمان کن🌃🌠
#شب_بخیرمهربان_امام_من🌌⭐
#التماس_دعا_براےخادماےکانال🍃
#شبتون🌌 #خدایے💛🌸🍃
j๑ïท ➺
•♡| @fadaei_hazrat_zahra |♡•