eitaa logo
چادرم یادگار مادرم زهرا ♡‌•°
9.4هزار دنبال‌کننده
24.8هزار عکس
10.5هزار ویدیو
476 فایل
°• ❀﷽ ﴿مولاعلے(علیه السلام): هماناعفیف وپاڪدامݧ فرشتہ اےازفرشتہ هاست♥‌°﴾ . همھ چیزصلواتیست |میهمان مادَرماݧ حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها)هسٺیم . خادم : 📩|| @Farmandehh313 تبادلاٺ: 📋| @khademha شعبات: 🛒🛍 @Organic_saraye_bamboo@aramehaye_Jan
مشاهده در ایتا
دانلود
#پروفایل |📲| #مناسبتے🏴 ¶ #فاطمیه⚫️ #درخواستی‌کاربر🍃 ♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ↧ ♚❀ @fadaei_hazrat_zahra❀♛
#پروفایل |📲| #مناسبتے🏴 ¶ #فاطمیه⚫️ #درخواستی‌کاربر🍃 ♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ↧ ♚❀ @fadaei_hazrat_zahra❀♛
😔 کاش کوچه ای نبود، کاش خانه در نداشت💔 کاش غربت مرا هیچ کس خبر نداشت😭 کاشکی فدک نبود، حرمت نمک نبود😔 کاش این زمین شوم از فدک اثر نداشت 💔 .... ♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ↧ ♚❀ @fadaei_hazrat_zahra❀♛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👆در ایران باستان، هیچ مردی نمی توانست زنان پادشاهان و بزرگان را ببیند 🗿در سنگ نگاره های تخت جمشید و سایر سنگ نگاره های کهن، نیز هیچ اثری از زنان پادشاهان نیست 🇮🇷 در معماری خانه های قدیمی ایرانی هم بخشی بنام اندرونی بود که محیط امن و محل حضور زنان خانه بود 👌درب خانه های قدیمی ایرانی دو کوبه داشت، یکی مخصوص مردان و دیگری مخصوص زنان ‼️چه شده که امروز عده ای از ایرانیان از فرهنگ هزاران ساله خود دور شده اند؟ ☝️فرهنگ هر کشور هویت ملی و نماد استقلال آن کشور است... ♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ↧ •🏴| @fadaei_hazrat_zahra|🏴•
چادرم یادگار مادرم زهرا ♡‌•°
#رمـــــان_دایرکتےها 👇👇👇
  •●❥  ❥●• افسوس.. افسوس که فرصت ها رو از دست داده بودم.. نه تنها فرصت برای به موقع مادر شدن رو از دست داده بودم بلکه دچار خطا شده بودم و دیگه هیچ جایی تو دل کیوان نداشتم..! برای آخرین بار رفتم سراغ کیوان... باهاش حرف زدم.. گفتم منو ببخش! اینهمه گناه میکنیم خدا ما رو میبخشه و به رومون نمیاره... حالا من فقط یکبار خطا کردم! نمیگم خطام کوچیک بوده نه..!! اما قول دادم که تکرارش نکنم...همون یه بارم باور کن هیچ حسی از جانب من در کار نبود.. ببخش کیوان..! دلم تنگ شده برا صدات.. دلم تنگ شده برا شنیدم اسمم از روی لبات.. دلم تنگ شده برای جان گفتنات.. دلم برات تنگ شده کیوان.. تروخدا ببخش.. کیوان سکوت کرد و لام تا کام حرفی نزد دیگه طاقت این بی محلی و سکوت رو نداشتم گفتم پس حالا که نمیبخشی طلاقم بده من دیگه این وضع رو نمیتونم تحمل کنم.. گفت طلاق میخوای؟! باشه...فردا میرم دادگاه تقاضای طلاق میدم فقط تا روز جدایی حق نداری به کسی چیزی بگی.. خیره شدم به گلای قالی...اشک از چشمام سرازیر شد و گفتم باشه! نمیدونستم چی توی سرش میگذره! میخواست منو بترسونه یا جدی جدی دیگه میخواست طلاق بده!!! بالاخره تقاضای طلاق داد.. یه پامون تو دادگاه بود و یه پامون تو خونه... از ترس اون به هیچکس چیزی نگفتم بالاخره روز موعود فرا رسید.. لباسامو توی چمدون آماده کرده بودم که بعد محضر برگردم بردارم و برم خونه پدری.. رفتیم محضر.. بزور دو تا شاهد پیدا کردیم نشستیم تا نوبتمون بشه دل توی دلم نبود.. رنگ به رخ نداشتم!! همش با خودم میگفتم کاشکی همه چی یه خواب باشه... و از خواب بیدار بشم.. اما خوابی وجود نداشت بعد یکسال تاوان گندی رو که زده بودم باید پس میدادم و آبروم جلوی خانواده ها میرفت.. اسممونو صدا زدن،رفتیم تو.. نشستیم روی صندلی کنار هم.. اول اسم منو صدا زدن چشمهام بارونی شد و روی گونه ها غلتید؛دستام میلرزید.. به هر جون کندن که بود امضاء کردم و برگشتم سر جام نشستم... حس خفگی بهم دست داده بود..دلم مرگ میخواست! چه راحت زندگیمو باخته بودم.. چه راحت از کسی که دوسش داشتم جدا شدم.. همش با خودم میگفتم خدایا من که بهت قول دادم.. من که به عهدم وفا کردم...پس چرا کمکم نکردی...چرا به دل کیوان نداختی منو ببخشه.. پس کو رحمانیتت..کو بزرگیت..پس کجایی خداااا...صدای دل شکستم رو چرا نشنیدی خدا..!!! نوبت کیوان شد.. رفت که امضا بزنه.. لرزش دستاشو حس میکردم خودکارو گرفت دستش،برد سمت دفتر..! یه نگاه به من.. یه نگاه به دفتر.. یه دفعه خودکار رو گذاشت روی میز... ازش پرسیدن _چی شد؟! امضا کنید لطفا! +نمیتونم.. _مگه شما نمیخواستی همسرتو طلاق بدی؟ +چرا.. _خب پس امضا کن دیگه برادر من! +نمیتونم..! _چرا آقای محترم؟ +چون دوسش دارم.. زل زد تو چشمام و گفت: وقتی خدا گفته "باز آ باز آ هر آنچه هستی باز آ گر کافر و گبر و بت پرستی باز آ که این درگه ما درگه نومیدی نیست صد بار گر توبه شکستی باز آ " پس من چه کارم.. می بخشمش.. پایان 📛⛔️📛⛔️📛⛔️📛 ✍ بر روی خرابه هایِ خاطرات تلخ شما ؛ پلی میسازیم ب نام ؛برای رسیدن به های از دست رفته 💚 ♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ↧ •🏴| @fadaei_hazrat_zahra|🏴•
̙ Ꮺــو😍 ̘ بِدونِ شُمـٰا هَمِه فَصـل ها بَرایَم۟ـ سَرمـٰای دارد... ̙ ♥̘ ♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ↧ •🏴| @fadaei_hazrat_zahra |🏴•
💞 #عاشقانه 💞 اوایل زندگیمان بود و حقوقش ڪفاف مخارج دانشگاه و زندگیمان را نمیداد و نمیشد خرج گردش و تفریح هم داشتہ باشیم .♥️ طوبی بانو می گوید : « قالی پر گلی داشتیم ، من غذا درست می ڪردم . رؤیایی زندگی می ڪردیم ، 😌دستان هم را می گرفتیم و دور قالی دور می زدیم و گوشہ ای از آن می نشستیم بہ هوای آنڪه در پارڪ هستیم غذا می خوردیم ؛😍 با همان فڪر و خیالات و حرف های شیرین شب قشنگی را می گذراندیم .💓 ✍ طوبی (منیژه) عرب پوریان ، همسر سردار #شهید_علیرضا_نوری #سالروز_شهادتشان 🌺👈 قالی پر گل ، محیط پارڪشان بود و گوشہ آن ، گوشہ دنج خوشبختی شان و بہ همین سادگی لذتی بہ اندازه همہ لذت های دنیا می بردند ♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ↧ •🏴| @fadaeii_hazrat_zahra |🏴•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چادرم یادگار مادرم زهرا ♡‌•°
🦋امام ڪاظم(علیه السلام ): «هر آن ڪس پس از نماز  و پیش از آن‌ڪه برخیزد یا با ڪسے سخن گوید آیه "إِنَّ اللهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ ..." را تلاوت ڪند و سپس بگوید: "اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ ذُرِّیَّتِه‏"، خداوند صد حاجت او را برآورد؛ هفتاد حاجت در دنیا و سے حاجت در آخرت»🤗 🕊 🌸🍃 🏴
👤 رهبر انقلاب : 🔺یکسان سازی قبور شهدا کار بد و غلطی است. ♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ↧ •🏴| @fadaei_hazrat_zahra |🏴•