وقت #نمازه بریم که دلامون گرم باشه به امید و یاری خدا بریم که تجدید حال خوب کنیم با حرف دل گفتن با خدا #حی_علی_الصلاة... #التماس_دعا_خیر... #بانوےگمنام ♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ ♔♡| @fadaei_hazrat_zahra |♡♕

اے شهیـد...✋ مےشود من را هم تفحص ڪنے؟! خیلے وقت است...‌••|⏳|•• در میدان مین دنیـا... گیـــر ڪــرده امــــ💔): #شهدا_همیشہ_نگاهے🌹 #delnevis ❁join❁⇩ ♡| @fadaei_hazrat_zahra|♡

{من سرم گرم گناه است سرم داد بزن⚡️ {سينه ات سخت به تنگ آمده فرياد بزن💕

#ریحانه{🌸🍃} یوسف از زیباییش حیـ☺️ـران ـزلیخا در عـــــجب😳 از شمیـم 🌺چادرش🌺 یعقـــــوب بینـ😍ــا مے شود #چادری_ها_فرشته_اند✨ #خدا_خواست_تو_ریحان_باشی🌸 ㄟ(ツ)ㄏ↧ʝσɨŋ↧ ♡∞| @fadaei_hazrat_zahra|∞♡

خیلی ممنونم....اگه میشه لطفاالتماس دعابگین توکانال خیلی محتاجم....😔😊

#ارسالے 👆

براے حل مشکل ایشون و تمامے اعضای کانال یک صلوات محمدے🌸🍃 اللهم صل‌علےمحمد وآل‌محمد‌وعجل‌فرجهم🌟

#معرفی_شهید💔 #شهید_رضا_کارگر_برزی🌹

#عاشقانه_شهید💝 #قسمت_اول 1⃣ 🌸نحوه آشنایی من و رضا🌸 رضا متولد یکم مرداد سال 58 بود ، رضا اصالتاً کرمانی بود و خانواده ایشان ساکن نظرآباد بودند. رضا دانشجوی الکترونیک همان دانشگاه بود و دو سال از من کوچکتر بود، رضا خیلی به روانشناسی علاقه داشت ، یک روز تصمیم میگیرد برای امانت گرفتن کتابهای روانشناسی به کتابخانه دانشکده ما مراجعه کند، اما به دلیل نداشتن کارت عضویت کتابخانه به وی کتاب نمیدادند، با یکی از خانم های متاهل صحبت کرده بود و چون او هم کارت نداشت به من معرفی اش کرده بود و رضا به من مراجعه کرد و کارت را از من گرفت. این رفت و آمدهای رضا برای گرفتن کارت و کتاب دو سال طول کشید، هیچ بحثی در رابطه با ازدواج در آن موقع بین ما نبود، علی الخصوص که رضا چون دو سال از من کوچکتر بود اصلا به این مسئله فکر نمیکردم. #شهدا_را_یاد_کنید_با_ذکر_یک_صلوات #شهید_رضا_کارگر_برزی 🇮🇷 #سبک_زندگی_شهدا 🕊🌷 #ادامه_دارد✅ ♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ↧ ♚✵ @fadaei_hazrat_zahra♛✵

#زیارت_عاشورامیخوانیم ✅ روز هشتم #قرارحسینے♥ #التماس_دعا 🌱

روز پسر نداریم ولی.... #روزپسر #صلوات ㄟ(ツ)ㄏ↧ʝσɨŋ↧ ♡∞| @fadaei_hazrat_zahra|∞♡