💭
ابراهـــــــیم همیشه میگفت...
•
تا وقتی که زمـــان ازدواجتون نرسیـده
دنبال ارتباط #کـــلامی با جنس مخالف نرید ؛
چون آهسته آهسته خودتون رو به نابودی میـکشید...!
🥀
·| #شهــــــــیدابراهــــــــیمهـــــادی |
💕💕💕
سکوتَت را بیشتر کن
تا اندیشه ات بیشتر شده
و قلبَت نورانی گَردد
و مردم از دستت در امان باشند.
+امیرالمومنین
💕💕💕
🌷🍃خیلی زیباست اهالی وصـــــال
بخونید
🔷 پیرمردی بود که پس از پایان هر روزش از درد و ازسختیهایش مینالید
دوستی از او پرسید: این همه درد چیست که از آن رنجوری؟؟
پیرمرد گفت: دو باز شکاری دارم، که
باید آنها را رام کنم، دو تا خرگوش هم دارم که باید مواظب باشم، بیرون نروند،
🔻دوتا عقاب هم دارم که بایدآنهارا
هدایت و تربیت کنم، ماری هم دارم که آنرا حبس کرده ام
شیری نیز دارم که همیشه، باید آنرا در قفسی آهنین، زندانی کنم، بیماری نیز دارم که باید از او مراقبت
کنم و در خدمتش باشم...
مردگفت: چه مےگویی، آیا با من شوخی میکنی؟ مگر مےشود انسانی اینهمه حیوان را با هم در یکجا، جمع کند و مراقبت کند!!؟ پیرمرد گفت: شوخی نمےکنم، اما حقیقت تلخ و دردناکیست...
🔸 آن دو باز چشمان منند،
که باید با تلاش وکوشش ازآنها مراقبت کنم...
🔸 آن دو خرگوش پاهای منند،
که باید مراقب باشم بسوی گناه
کشیده نشوند...
🔸 آن دوعقاب نیز، دستان منند،
که بایدآنها را به کارکردن، آموزش دهم تا خرج خودم و خرج دیگر برادران نیازمندم را مهیا کنم...
🔸 آن مار، زبان من است
که مدام باید آنرا دربند کنم تا مبادا
کلام ناشایستی ازاو، سر بزند...
🔸 شیر، قلب من است که با وی همیشه درنبردم که مبادا کارهای شروری از وی سرزند...
🔸 و آن بیمار، جسم وجان من است،که محتاج هوشیاری مراقبت و
آگاهی من دارد...
🔸این کار روزانه من است که اینچنین مرا رنجور کرده و امانم را بریده...
__________
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
#حدیث_نور
✨امام صادق علیهالسلام فرمودند:
از (عوامل) نابودی اسلام و مسلمانان این است که اموال در دست کسانی باشد که حق و حقوق آن را نشناخته و با آن کار خیر انجام ندهند.
دنیای عجیبی شده است !!
برای دروغ هایمان،
خدا را قسم میخوریم ...
و به حرف راست که میرسیم،
می شود جان تو.....
#اندکی_تفکر⏳
💕💕💕
انسانهای عجیبی هستیم ؛
وقتی به دستفروشی فقیر میرسیم که جنس خود را به نصف قیمت می فروشد با کلی چانه زدن او را شکست میدهیم و اجناسش را به قیمت ناچیز می خریم ...
اما وقتی به کافی شاپ لوکس شخص ثروتمندی میرویم یک فنجان قهوه را ده برابر قیمت نوش جان میکنیم و انعامی اضافه نیز روی میز میگذاریم و شادمانیم !!
شادمانیم که فقیران را فقیر تر میکنیم ؛ شادمانیم که ثروت مندان را ثروتمندتر میکنیم...
💕💕💕
گفت : زندگی مثه نخ کردنه سوزنه!
یه وقتایی بلد نیستی چیزیو بدوزی،
ولی چشات انقد خوب کار میکنه که
همون بار اول سوزن رو نخ میکنی،
اما هر چی پخته تر میشی، هر چی
بیشتر یاد میگیری چجوری بدوزی،
چجوری پینه بزنی، چجوری زندگی کنی،
تازه اون وقت چشات دیگه سو ندارن.
گفتم : خب یعنی نمیشه یه وقتی
برسه که هم بلد باشی بدوزی، هم
چشات اونقد سو داشته باشن که
سوزن رو نخ کنی؟
گفت: چرا، میشه، خوبم میشه
اما زندگی همیشه یه چیزیش کمه.
گفتم چطور مگه؟
گفت : آخه مشکل اینجاست، وقتی
که هم بلدی بدوزی، هم چشات سو داره،
تازه اون موقع میفهمی
نه نخ داری ، نه سوزن...
💕💕💕
شهید همت :
هر وقت توی جبهه راه رو گم کردید ، بگردید و ببینید دشمن کجا رو بیشتر میزنه ، اونجا نیرو های خودی هست ....
#بصیرت
💕💕💕
مادربزرگم یه جزیره داشت. چیز با ارزشی توش نبود، در عرض یک ساعت میتونستی کل جزیره رو بگردی، ولی واسه ما مثل بهشت بود. یه تابستون رفتیم به دیدنش و دیدیم که جزیره پر شده از موش. از طریق یه قایق ماهیگیری اومده بودند و خودشون رو با نارگیل سیر میکردن. خوب حالا چطور میشه از شر موش ها توی یه جزیره خلاص شد. مادر بزرگم اینو بهم یاد داد. ما یه بشکه نفتی رو داخل زمین چال کردیم و نارگیل ها رو طوری چیدیم که موش ها رو به سمت بشکه هدایت کنه. پس وقتی اونها میخواستن که نارگیل بخورند میافتادن توی بشکه. و بعد از یک ماه، همه موش ها گیر افتادن. ولی بعدش چیکار میکنی؟ بشکه رو میندازی تو اقیانوس؟ میسوزونش؟ نه فقط رهاش میکنی! و موش ها کم کم گرسنه شدن و یکی بعد از دیگری اونها شروع کردن به خوردن همدیگه، تا زمانی که فقط دوتا از اونا باقی میمونه، دو بازمانده. و بعدش چی میشه؟ اونها رو میکشی؟ نه اونها رو میگیری و رهاشون میکنی بین درختها! حالا دیگه اونها نارگیل نمی خورند. اونها فقط موش می خورند. تو طبیعتشون رو تغییر دادی.
طبیعت یکدیگر را به خوبی وبه سوی کامل شدن تغییر دهیم نه به سوی تباهی چرا که عمل ما تأثیرگذار درطبیعت دیگران است.
#درخانه_بمانیم
#بهمددالهی_کرونا_را_شکست_میدهیم
#داستانک_ها
💕💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴وحید خزایی کیست و چرا دستگیر شد؟