eitaa logo
«مَکتَب‌ِحٰاج‌قٰاسِٓم»
486 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
3.7هزار ویدیو
26 فایل
«بِسمِ‌رَبِ‌الشهدا» مکتب حاج قاسـم🙃🖤 تولد:«اول پاییز🧡140‌1,7,1» اِطلاعات‌وشرایطمونه👇🏼🫠: «https://eitaa.com/Sharait_kanall »
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اعمال قبل خواب... 🌱 التماس دعا ✨🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
_✍اهـل‌شوخـی بـود ... بـسیاراهـل‌شـوخی بـودبراۍاین‌که دیگران‌مخصوصاطلاب‌رابخنداند، هـرکارۍانجام‌می‌دادمثلابه رفقای هـم‌پـایـه ای مـی گـفـت‌بـااوکشتی بـگیرندواونـیـزدرحـیـن‌کشتی بـا حـالـتی که دیـگـران‌رابـخـنـدانـد، خـودش‌رابه زمـیـن‌مـی انـداخـت. ازبعدازاربعین‌هم‌که براۍکمک‌به جـمـع‌شـدن‌اغـتشاشات‌مۍرفت، هـرگزباکـسی درباره ڪارهایی که انجام داده‌ بودصحبت‌نمی ڪرد؛ امااگردرحـین‌خدمت‌کردن‌چیز خـنـده‌داری دیده‌بودحـتـمابرای همہ‌تعریف‌می کرد ...🌱 بــرادر شــهـــیـــدم ...🌷🕊 ☫ ✍مکتب حاج قاسم 👇 ╭┅─────┅╮ ✿@fadaierahba_r✿ ╰┅─────┅╯
شهید •یک روز قبل از سالگرد شهادت بابک• بود هرطور برنامه ریزی میکردم نمیتوانستم خودم را به مراسم برسانم... ازاینکه کارها پیچیده شده بودن خیلی ناراحت بودم،باخودم میگفتم شاید بابک دوست نداره به مهمونیش برم‌‌:(( شب موقع خواب دوباره یادم افتاد و گفتم: خیلے بے معرفتے دلت نمیخواد من بیام؟💔 باشہ ماهم خدایے داریم ولےبابک خیلی دوستت دارم بااینکه ازت دلخورم..😔 توے همین فکرا بودم ڪہ خوابم برد..😴 خواب بابک رو دیدم،بهت زده شده بودم ،زبونم بندامده بود. بابک خونه ے ما بود. میخندید و میگفت:چراناراحتی!؟ گفتم:•●بابک●• همه فکر میکنن تومردے. گفت:نترس،اسیر شده بودم، ازاد شدم. باهیجان بغلش کرده بودم و به خانوادم میگفتم:ببینید بابک نمرده •اسیر• شده بود. بابک گفت:فردا بیا مهمونیم. گفتم:چہ مهمونے !؟ گفت:●°جشن سالگرد ازادیم●° گفتم :ینی چی!؟ گفت:••جشن ازادیم از اسارت دنیا•• بغضم گرفت شروع به گریه کردم از شدت اشک صورتم خیس شده بود،ازخواب بیدار شدم. با چشمام پراز اشک نماز صبح خوندم😭 برخلاف انتظار تمام مشکلات حل شد ونفهمیدم چطورے رسیدم بہ مراسم بابک:) گفتم بابک خیلی مرد؎...♥️🌱... •♥️•
شهیدصیادشیرازی🥀 قرار بود بهش درجه ی سرلشکری بدهند. گفتیم: خب به سلامتی، مبارکه. خندید. تند و سریع گفت: خوش حالم. اما درجه گرفتن، فقط ارتقای سازمانی نیست. وقتی آقا درجه رو بذارن رو دوشم، حس می کنم ازم راضیَن. وقتی که ایشون راضی باشن، امام عصر هم راضیَن. همین برام بسه. انگار مزد تمام سال های جنگ رو یک جا بهم دادن. ^'💜'
☁️‹⃟🕊 🕊 • نان‌سنگڪ‌گرفتہ‌بودیم‌🥖 • ومےآمدیم‌طرف‌خوابگاه.🛏 • چندتا‌سنگ‌بہ‌نانها‌چسبیده‌بود. • مصطفے‌ڪندشان‌و‌برگشت‌سمت‌نانوایـے.🚶🏻 • مےگفت:بچہ‌ڪہ‌بودم، • یہ‌بار‌نون‌سنگک‌خریدم، • سنگ‌هاش‌رو‌خوب‌جدا‌نڪرده‌بودم؛☹️ • بهش‌چسبیده‌بود. خونہ‌ڪہ‌رسیدم، • بابام‌سنگ‌ها‌رو‌جداڪرد‌داد‌دستم، • گفت‌برو‌بده‌بہ‌شاطر. 🌱 • نونواها‌بابت‌اینا‌پول‌میدن شهید‌مصطفي‌احمدي‌روشن♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کی میخوایم دست برداریم از دل امام زمان رو شکستن⁉️ استاد 🎤 ──┅┅┅🚨🔗┅┅┅──
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️مرگ راحت ...! 🎙 نشر این پیام صدقه جاریہ است..📋 ──┅┅┅📓🔗┅┅┅──
👤 توییت استاد هیچ‌کس نیست که از فشار نمایندگان در روزهای نزدیک به انتخابات بر فرمانداران مطلع نباشد. این خودِ خودِ خود ‎ است. حالا که معاون سیاسی وزارت کشور نسبت به این مسئله به فرمانداران هشدار داده است، ‎ با فشار به وزیر کشور برای عزل او بیش از صد امضا جمع‌آوری کرده است!