خداے من...
خواندمت، پاسخم گفتی؛
از تو خواستم، عطایم کردی؛
به سوے تو آمدم، آغوش رحمت گشودی؛
به تو تکیه ڪردم، نجاتم دادی؛
به تو پناه آوردم، کفایتم کردی؛
خدایا....
از خیمهگاه رحمتت بیرونمان نکن.
از آستان مهرت نومیدمان مساز .
آرزوها و انتظارهایمان را به حرمان مکشان.از درگاه خویشت ما را مران ،،،،
خدای من!....
چگونه ناامید باشم، در حالے ڪه تو امید منی! چگونه سستے بگیرم، چگونه خوارے پذیرم ڪه تو تڪیهگاه منے ،،،،
#سلام_دوستان_فرهیخته_ام
#صبح_زیباتون_بخیروشادی
سطوح بلوغ.... - @mer30tv.mp3
5.58M
#رادیو_مرسی
تقدیم به شما فرهیختگان ارجمند
30.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عوارض ترسناک و جبران ناپذیرِ
سر کتاب باز کردن و دعا نویسی 😟
⛔️ خواهش میکنم قبل از تماس با دعا نویس این کلیپ را با دقت گوش کن
و برای دیگرانم ارسال کن حتما 🙏
جلوگیری کنید از ورود اجنه
به خونه هاتون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸بخت و اقبالتون بلند
💜شادی تون از ته دل
🌸عـاقـبـتـتـون بـخـیـر
💜زندگیتون بدون حسرت
🌸روزگارتون پر از موفقیت
💜یکشنبه تون سرشار از معجزه
۱۴ امرداد سالروز درگذشت حسین پناهی
(زاده ۶ شهریور ۱۳۳۵ کهگیلویه – درگذشته ۱۴ امرداد ۱۳۸۳ تهران) شاعر، نویسنده، کارگردان و بازیگر
او پس از پایان تحصیل در بهبهان، برای تحصیل به مدرسه گلپایگانی رفت و پس از پایان تحصیلات برای ارشاد و راهنمایی مردم بهمحل زندگیاش بازگشت.
چند ماهی در لباس روحانی بود تا اینکه زنی برای پرسش مسئلهای پیش او رفت و پرسید که فضله موشی داخل روغن محلی که حاصل چند ماه زحمت و تلاشم بود افتاده است، آیا روغن نجس است؟ پناهی باوجود اینکه میدانست روغن نجس است، ولی این را هم میدانست که حاصل چند ماه تلاش این زن روستایی، خرج سه چهارماه خانوادهاش را باید تأمین کند، بهزن گفت نه همان فضله و مقداری از اطراف آن را دربیاورد و بریزد دور، روغن دیگر مشکلی ندارد. بعد از این اتفاق بود که با فشارهای اطرافیان نتوانست تحمل کند که در آن لباس باقی بماند و این اقدام بهطرد وی از خانواده نیز منجر شد.
پس از آن در تهران در مدرسه هنری آناهیتا چهارسال درس خواند و دوره بازیگری و نمایشنامهنویسی را گذراند.
وی بازیگری را نخست از مجموعه تلویزیونی محله بهداشت آغاز کرد. سپس چند نمایش تلویزیونی با استفاده از نمایشنامههای خودش ساخت که مدتها در محاق ماند.
با پخش نمایش «دو مرغابی در مه» از تلویزیون که علاوه بر نوشتن و کارگردانی خودش نیز در آن بازی میکرد، خوش درخشید و با پخش نمایشهای تلویزیونی دیگرش طرف توجه مخاطبان خاص قرارگرفت.
نمایشهای دو مرغابی در مه و یک گل و بهار که پناهی آنها را نوشته و کارگردانی کرده بود، بنا بهدرخواست مردم بهدفعات از تلویزیون پخش شد.
در دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰، او یکی از نوآورترین نویسندگان و کارگردانان تلویزیون بود.
به دلیل فیزیک کودکانه و شکننده، نحوه خاص سخن گفتن، سادگی و خلوصی که از رفتارش میبارید و طنز تلخش بازیگر نقشهای خاصی بود.
اما وی بیشتر شاعر بود و این شاعرانگی در ذرهذره جانش نفوذ داشت.
نخستین مجموعه شعرش با نام من و نازی در ۱۳۷۶ منتشرشد، این مجموعه شعر تاکنون بیش از ۱۶ بار بازنشر شده و به ۶ زبان زنده دنیا ترجمه شدهاست.
آرامگاه وی در گورستان شهر سوق "واقع در استان کهگیلویه و بویر احمد" است.
4_5873193826809550053.mp3
7.55M
▪︎استاد محمدرضا شجریان
▪︎قطعه دیدار
♡
دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن
در کوی او گدایی، بر خسروی گزیدن،،،
#حافـظ