💠عصر روز #عرفه و رسیدن به #یادمان_مطلع_الفجر
وجب به وجب #گیلانغرب زخمهایی از تیر و ترکش و گلوله بر پیکره خود دارد، اما حس حضور درارتفاعات بر آفتاب، یادمان عملیات مطلع الفجر، محل #شهادت غلامعلی پیچک در عصر روز عرفه حال و هوای خاصی داشت.
در عملیات #مطلع_الفجر، علاوه بر آزادسازی ارتفاعات مهم بیش از سی کیلومتر از خاک کشورمان در دشت گیلانغرب و تعداد سی روستا در این مناطق از دست دشمن متجاوز بعثی آزاد شد.
اکبر حمزهای از همرزمان #شهید_پیچک میگوید: «آوازه پیچک در غرب کشور پیچیده بود. هر کجا که میرفتی، او را میشناختند؛ از سومار تا ارتفاعات «بمو». همین شهرت باعث شد که جذب او شوم. رفته رفته با او که آشنا شدم پای صحبتها و سخنرانیهایش نشستم.بینش سیاسی خوبی داشت. وقتی از سیاست حرف میزد، گویی یک سیاستمدار برجستهای است که سالها در عرصه سیاست فعالیت داشته است. اهل مطالعه و کتاب بود، در عین اشتغال به کارهای نظامی، از فعالیتهای فرهنگی غافل نمیشد. در انجام هرکاری تنها جلب رضای خدا را در نظر میگرفت و هرگز ریا به اخلاص او نفوذ نکرد..."
🆔️ @fadak44
#راهیان_نور_غرب
#تابستان۹۷
#سفرنامه_فدک٩٧
#خادمین_شهدا_فدک
💠 "عرفان واقعی خانقاهش بازی دراز است"
طلوع خورشیدِ صبح روز #عید_قربان در ارتفاعات بازی دراز دیدنی بود. برای اولین بار که در دامنه این ارتفاعات قرار میگیری حس و حال عجیبی داری... خیلی از مناطق عملیاتی جنوب را دیدهاے اما حسی که در ارتفاعات جبهه غرب داری با همه جا فرق داره، حتی با شلمچه و مجنون. به قول شهید بهشتی : "عرفان واقعی خانقاهش بازی دراز است". اینجاست که درکت از رشادت #وزواییها و #شیرودیها بیشتر میشه.🌷
بحرانی به پا شده، روحیهها نیز از دسٺ رفته، یکی از نیروها به سمت «محسن وزوایی» فاتح بازی دراز میآید و فریاد میزند چرا بچهها را به کشتن میدهی؟ محسن همانطور ساکت، فقط به حرفهای او گوش میدهد. محسن اندڪ نیروهای باقی مانده را دور خود جمع میکند و با لحن زیبایی "أَ لَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصْحابِ الْفِیل" میخواند، بچهها نیز پشت سر محسن تکرار میکنند، هنوز تلاوت این سوره تمام نشده که یکی از بالگردهای عراقی بر میگردد و یکی از تانکهای خودی را به آتش میکشد و همزمان با این قضیه، دو فروند بالگرد عراقی در آسمان بازی دراز به هم اصابت میکنند و متلاشی میشوند.
🆔️ @fadak44
#راهیان_نور_غرب
#تابستان۹۷
#سفرنامه_فدک٩٧
#بازی_دراز
#خادمین_شهدا_فدک