eitaa logo
فائزون
2.6هزار دنبال‌کننده
711 عکس
506 ویدیو
43 فایل
علیٌّ و شیعته هم الفائزون
مشاهده در ایتا
دانلود
✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 🔹 مطالعۀ تراجم (زندگی‌نامۀ) علمای سلَف (گذشته)، مانند مطالعۀ کتاب‌های اخلاقیِ معتبر است. 🔹 وقتی انسان به شرح حال و زندگانی آن‌ها نگاه می‌کند، مثل این است که کتاب اخلاقی درست و معتبر را مطالعه کرده است. 🔹 آن‌ها زندگی دنیا را چگونه ساده می‌گذراندند و چقدر راحت بودند و چه استفاده‌هایی از عمر خود می‌بردند. 📚 در محضر بهجت، ج٢، ص٣۴٧. 🆔 @faezoon110
...کارگر حمام 🔸شیخ عباس قمی(ره) می گوید: در دوران مشروطه غوغای عجیبی بود و بحث پیرامون مشروطه و استبداد بالا گرفته بود. پیرمردی در حمام بود که شاید هفتاد سال از عمرش گذشته بود. محاسن بلندی داشت و کارگر حمام بود. . 🔸گفتم: پدر، من میخواهم سرم را بتراشم و کیسه و صابون بزنم. گفت بسیار خوب و مشغول کار سر تراشیدن و کیسه کشیدن شد. . 🔸در ضمن کیسه کشیدن گفتم: پدر شما مشروطه ای هستی یا مستبد؟ گفت: من دلاک و کارگر حمام هستم. کار دلاک و کارگر حمام این است که سر بتراشد، کیسه بکشد، و صابون بزند، آشیخ اگر تو هم طلبه هستی، درس بخوان، و مباحثه کن. کار تو مطالعه و نوشتن است ما بقیش زیادی است. . این یک کلمه حرف و موعظه، درس آموزنده ای شد برای من. . 🔸از حمام آمدم بیرون، یکسره رفتم حجره و استاد پیدا کردم و شروع کردم به تصنیف و نوشتن و کتاب تألیف کردن. . 🔸این مطلب را ایشان در اواخر حیاتشان برای فرزندشان نقل کرده بود و می گفت: به برکت موعظه آن پیرمرد من موفق شدم هشتاد و چهار جلد کتاب تألیف کنم. 📚مفاخر اسلام، جلد یازدهم، بخش یکم، ص 53 "به نقل از مرحوم حاج میرزا علی محدث زاده" 🆔 @faezoon110
مقدس اردبیلی ... 🔸نقل است در یکی از سال‌ها که قحطی و گرانی به اوج خود رسیده بود و فقر و گرسنگی بیداد می‌کرد محقق اردبیلی‌ اندک آذوقه‌ای داشت که فقط کفاف قوت خانواده‌اش را می‌کرد. اما او راضی نشد که خانواده‌اش غذا داشته باشند در حالی که افراد زیادی در جامعه محتاج و گرفتارند. از این‌رو آن طعام را بین بیچارگان تقسیم کرد. 🔸همسرش از این عمل او برآشفت و گفت: در چنین سال قحطی آنچه طعام داشتیم به فقرا کمک کردی، اکنون باید فرزندان من دست گدایی به سوی دیگران دراز کنند؟ 🔸محقق پاسخی نداد و از منزل خارج شده، راه مسجد کوفه را در پیش گرفت. او تصمیم گرفته بود چند روزی را در مسجد اعتکاف کرده، به عبادت و راز و نیاز بپردازد. 🔸در دومین روز حضور او در مسجد مرد عربی مقداری گندم و آرد بر چهارپایی بار کرده، به خانه محقق اردبیلی برد و به همسرش تحویل داد و گفت: صاحبخانه در مسجد اعتکاف کرده و این گندم و آرد را برای شما فرستاده است. 🔸چند روزی گذشت تا اینکه مقدس اردبیلی به خانه بازگشت. همسرش به او گفت: آرد و گندمی که فرستاده بودید خیلی مرغوب بود. 🔸محقق، بی‌خبر از همه جا، وقتی این سخن را شنید دریافت که این فضل و رحمتی از طرف خدا بوده است و خداوند را بر این بنده نوازی ستایش کرد. 📚سیدنعمت‌الله جزایری، انوارالنعمانیه، ج۲، ص۳۰۲ 🆔 @faezoon110
بنده شاه ولایت 🔸نوشته‌اند: زمانی یکی از کارگزاران دربار صفوی مورد غضب شاه عباس قرار گرفت و به مقدس اردبیلی پناه برد و او نامه‌ای به وی داد تا شاه از تقصیر او بگذرد. نامه به شاه عباس چنین بود: 🔸«بانی ملک عاریت، عباس! بدان که اگر چه این مرد اول ظالم بود اکنون مظلوم می‌نماید چنانچه از تقصیر او بگذری شاید که حق - سبحانه و تعالی - از پاره‌ای از تقصیرات تو بگذرد. بنده شاه ولایت: احمد اردبیلی» 🔸این از شگفت نامه‌هایی است که در آن هیچ توصیف و تعریفی از شاه نشده و مقدس اردبیلی در آن خود را از پیروان و غلامان امام علی (علیه‌السّلام) معرفی کرده است و نه از چاکران و غلامان شاه. 🔸شاه عباس بدون تاخیر فرمان مقدس اردبیلی را اجرا کرد و پاسخی بدین‌گونه نوشت: 🔸«به عرض می‌رساند عباس خدماتی که فرموده بودید به جان منت داشته، به تقدیم رسانید که این محب را از دعای خیر فراموش نکنید. کتبه کلب آستانه علی: عباس.» 📚 شیخ عباس قمی، الفوائد الرضویه، ص۲۵. 🆔 @faezoon110
Feghh-14030205.mp3
2.24M
🔸 حضرت حمزه سیدالشهداء 🔻وَ عَنْهُ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ مَيْمُونٍ اَلْقَدَّاحِ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: «قَالَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: مِنَّا سَبْعَةٌ خَلَقَهُمْ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يُخْلَقْ فِي اَلْأَرْضِ مِثْلُهُمْ: مِنَّا رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ سَيِّدُ اَلْأَوَّلِينَ وَ اَلْآخِرِينَ وَ خَاتَمُ اَلنَّبِيِّينَ، وَ وَصِيُّهُ خَيْرُ اَلْوَصِيِّينَ، وَ سِبْطَاهُ خَيْرُ اَلْأَسْبَاطِ حَسَناً وَ حُسَيْناً، وَ سَيِّدُ اَلشُّهَدَاءِ حَمْزَةُ عَمُّهُ، وَ مَنْ قَدْ طَارَ مَعَ اَلْمَلاَئِكَةِ جَعْفَرٌ ، وَ اَلْقَائِمُ» 🔺امیرالمومنین علیه السلام: هفت تن از ما هستند که خداوند متعال آنها را خلق کرد و در زمین مانند آنها آفریده نشده است: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله، سرور اولیاء و انبیاء و خاتم النبیین. وصی ایشان، بهترین اوصیاء. دو سبط ایشان، بهترین نوه‌ها، حسن و حسین. سرور شهدا، عموی ایشان، حمزه. جعفر، کسی که با فرشتگان پرواز کرد. قائم (امام زمان). 🆔 @faezoon110
کرامات اجداد گفته است: جده ما عيال محمد بن علی جبعی بود. زمستانی برفی در منزل هیچ خوردنی و غذایی نداشتند و بچه ها از شدت گرسنگی گریه میکردند. جده ما مقداری از برفها را برداشت و به تنور زد و از آن نان در آورد. (۱) همچنین ایشان نوشته است: مترقب بود که ما هم از این کرامات داشته باشیم ولی متأسفانه ما به ولایت عجم آمدیم و به سلاطین مبتلا شدیم از این رو این معانی از ما گرفته شد و کراماتی که اجدادمان داشتند به ما منتقل نشد. (۲) پاورقی: (۱) در برگه دوم از نسخه خطی مجموعه جباعی (کتابخانه مجلس، شماره ۶۰۴) چنین آمده است: «وذکر شیخنا البهائي من جملة كراماته أنه كان الثلج ولم يكن في بيته شيء من القوت و كان أولاده يبكون، فقال لجدتنا: أسكتيهم ببعض الحيل وندعوا الله تعالى حتى يرزقنا، فأخذت من الثلج و أوقعته في إجابة الخبز وقالت لهم: هذا الجبز يتهيأ بخبز لكم، فذهب الأولاد إليه وقالوا: يا أباه تهيأ الخبز. فلما رأى أن الله تعالى جعل الثلج لهم خبزاً شكروا الله تعالى عليه. فقال شيخنا: هكذا كان حالنا فلما جئنا إلى العجم ذهب تلك الأحوال ثم قرأ: من ملك بودم و فردوس برین جایم بود. انتهى. (۲) این مطلب در کشکول چنین نقل شده است: سانحة: لو لم يأت والدي (قدس الله روحه) من بلاد العرب إلى ديار العجم ولم يختلط بالملوك لكنت من أتقى الناس وأعبدهم وأزهدهم، لكنه طاب ثراه) أخرجني من تلك البلاد وأقام في هذه الديار، فاختلطت بأهل الدنيا و اكتسبت أخلاقهم الردية واتصفت بصفاتهم الدنية. حافظ: من ملك بودم و فردوس برین جایم بود آدم آورد درین دیر خراب آبادم (الكشكول، ج ۱، ص ۳۲۲، چاپ سید محمد حسین معلم). 📚 جرعه ای از دریا، آیت الله شبیری زنجانی، ج۲، ص۳۱۵ 🆔 @faezoon110
آیة الله 🔹 آیت الله : مدرس را خودم درک نکردم ولی با واسطه چیزهایی شنیده ام. یک مطلب از مرحوم والد شنیدم. 🔹 ایشان می فرمود: مرحوم مدرس مجلس رفته بود و صحبت می کرد. شعر معروفی راجع به مرده هاست که میگوید: آنان که به صد زبان سخن می گفتند آیا چه شنیدند که خاموش شدند؟ 🔹 مدرس راجع به مخالفینش که خیلی نطاقی میکردند و قبلاً همراه مدرس بودند ولی بعداً برگشتند میگفت: 🔹 آنان که به صد زبان سخن میگفتند آیا چه شنیدند چه دیدند چه گرفتند چه خوردند که خاموش شدند؟! درس فقه و اصول در اوج مبارزات سیاسی 🔹 مرحوم مدرس خیلی عجیب بود و فوق العادگی داشت در تمام مدتی که مملکت با حرفهای او میچرخید دو تا درس فقه و اصول میگفت و تعطیل نمی شد. 🔹 به نظرم از آقای داماد شنیدم او هم از آشیخ محمد رضا مسجد شاهی حالا او بی واسطه شنیده بود یا با واسطه نمی دانم. 🔹 میگفت ما در نجف که بودیم دو قبیله از قبایل عرب به نام «شمرت» و «زگرت» از زمان شیخ جعفر کاشف الغطاء تا این اواخر درگیری داشتند و گاهی در میانشان آدم کشی و بکش بکش در میگرفت. 🔹 یکی از همان ایام که در صحن حضرت امیر (سلام الله علیه) گلوله میریخت ما در پستوی حجرات مخفی شده بودیم؛ ولی مرحوم مدرس در ایوان حرم مشغول بود و تقریرات درس مرحوم آخوند را می نوشت. 🔹 یکی از آن گلوله ها هم روی کاغذهایش میافتد آن را می اندازد آن طرف و باز مشغول می شود. از این چیزها قلبش هیچ تکان نمیخورد و ترس و وحشتی نداشت. 🔹 ایشان ملا و عالم تراز اول بود. جزء مدرسین خارج در تهران بود که دو درس خارج می گفت. 📚 جرعه ای از دریا، ج۱، ص۵۴۶ 🆔 @faezoon110
💠 تسبیح موجودات هم نوا با 🔹 عالم متقى، مرحوم حاج ملاحسین على صدیقین: شب جمعه ای در مدرسه صدر حوالى سحر از حجره خارج شدم. هوا خیلى صاف بود. در این شب ساکنین مدرسه خیلى کم بودند و در این موقع هیچ‌کس بیدار نبود. 🔹 چون به وسط صحن مدرسه رسیدم. ناگهان شنیدم در و دیوار و زمین و درخت همگى یک‌صدا و با هم مى‌‌گویند «یا حىّ یا قیوم»؛ به خود لرزیدم و اندکى مکث کردم. 🔹 چون کمى قرار گرفتم نزدیک چاه وسط مدرسه رفتم و از چاه آب کشیده مشغول وضو شدم که مرتبه دوم شنیدم که همگى مى‌گفتند «یا حىّ یا قیوم» و برخى ذکر «یا سبّوح یا قدّوس» مى‌‌گفتند. گفتم سبحان‌اللّه، من خوابم یا بیدار! 🔹 کمى دست و پاى خود را حرکت دادم و گفتم خیر من بیدارم و اینجا وسط مدرسه است و این هم چاه، به آسمان نگاه کردم و گفتم این هم آسمان. خلاصه یقین حاصل کردم که بیدار مى‌‌باشم و خواب نیستم که سومین مرتبه، صداى «سبّوح قدّوس» شنیدم. حالتى در خود مشاهده کردم. مشغول زمزمه و راز و نیاز با خداوند شدم و دور مدرسه که خلوت بود شروع به قدم زدن کردم. 🔹 چون محاذى در اطاق علاّمه بزرگوار و حکیم عالی‌مقدار، مرحوم آخوند ملامحمد کاشانى رسیدم شنیدم که مرحوم آخوند در حال مناجات است و چون «یا حىّ یا قیوم» مى‌‌گوید تمام موجودات با او هم‌آواز شده و همگى مى‌‌گویند «یا حىّ یا قیوم» و آنچه من شنیده بودم آثار انفاس قدسى ایشان بود که همه موجودات را به تسبیح و تهلیل خداوند جلیل واداشته است. 📚 دانشنامه تخت فولاد، جلد اول، مدخل "آخوند کاشانی" 🔸 آیت الله سید حسن مدرس هم از شاگردان بوده است. 🆔 @faezoon110
6.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 خاطرات و شرح حال 🔹 وقتی آخوند کاشی و حاج آقا رحیم ارباب خواستند بعد از مدتی غذای پخته بخورند ... 🆔 @faezoon110
💠 علت معروف شدن قبر آخوند کاشی 🔹 آیت الله شبیری زنجانی از پدرش از آیت الله بروجردی از شیخ حسنعلی : بعد از مدتی که در مشهد ساکن بودیم سفری به اصفهان رفتیم برای رفتن سر قبر اساتید تا احترام و ادای حق کنیم. (یکی از اساتید شیخ حسنعلی، بوده است.) 🔹 در تخت فولاد به زحمت قبر استاد دیگرمان را پیدا کردیم و کسی جایش را نمیدانست. در حالی که قبر آخوند کاشی را از هرکس میپرسیدیم فوری نشان می داد. 🔹 بعد معلوم می شود که آخوند کاشی که از دنیا میرود وارث یکی از افرادی که نزدیک آخوند دفن شده بود، او را در خواب میبیند که خیلی مرفه و شاداب است. می پرسد مسأله چیست؟ می گوید: وضع ما سخت بود. این شیخ را که اینجا دفن کردند برای ما گشایش حاصل شده است. 🔹 این خبر منتشر میشود و اشخاص ازدحام میکنند که مقابر را نزدیک او قرار بدهند و اموات را نزديك او دفن کنند و آنجا مشهور می شود. 📚 جرعه ای از دریا، آیت الله ، ج۱، ص۵۱۹ 🆔 @faezoon110
💠 شرابخواری که محبت امام صادق علیه‌السلام، خودش و مولایش را نجات داد 🔹 یزيد بن خليفه از افراد خاندان بنى حارث بن كعب گويد: من به مدينه رفتم. زياد بن عبيد اللّه حارثى حاكم آن‌جا بود. پس اجازه ورود بر عليه السّلام گرفتم. نزد ايشان داخل شدم و سلام كردم. و در جاى خود قرار گرفتم. 🔹 به حضرت عليه‌السّلام عرض كردم: من مردى از بنى حارث بن كعب هستم و خداوند مرا به محبت و دوستى شما اهل بيت عليهم‌السّلام هدايت نموده است. 🔹 حضرت فرمودند: چگونه به دوستى ما هدايت شدى‌ در حالی که به خدا سوگند محبت ما در بين بنى حارث بن كعب اندك است؟ 🔹 عرض كردم: جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ لِي غُلَاماً خُرَاسَانِيّاً وَ هُوَ يَعْمَلُ الْقِصَارَةَ؛ فدايت گردم! من برده‌اى خراسانى دارم، او رخت‌شويى مى‌كند و چهار نفر همشهرى دارد كه آنان هر جمعه دور هم جمع مى‌شوند و هر دفعه مهمانى بر عهده يكى از آنان است. 🔹 پس هر پنج جمعه، يك جمعه نوبت بردۀ من مى‌شود. برده‌ام براى آنان نبيذ (شراب خرما) و گوشت تهيه مى‌كند. 🔹 هنگامى كه از غذا و گوشت فارغ شدند، برده‌ام پياله‌اى مى‌آورد و آن را از نبيذ پر مى‌كند. سپس آفتابه‌اى مى‌آورد. 🔹 پس هرگاه كه آن را به يكى از آنان تعارف مى‌نمود، به او مى‌گفت: «لَا تَشْرَبْ‏ حَتَّى‏ تُصَلِّيَ‏ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ؛ ننوش، تا اين‌كه بر محمّد و آل محمّد عليهم‌السّلام صلوات بفرستى». پس من به وسيله اين برده به محبت و دوستى شما هدايت شدم. 🔹 امام عليه‌السّلام به من فرمودند: اسْتَوْصِ بِهِ خَيْراً وَ أَقْرِئْهُ مِنِّي السَّلَامَ؛ تو را در مورد او به نيكى سفارش مى‌كنم. 🔹 از جانب من به او سلام برسان و بگو: جعفر بن محمّد به تو مى‌گويد: دربارۀ اين شرابى كه مى‌نوشى دقّت كن؛ پس اگر مقدار فراوان آن مستى‌آور باشد نزدیک مقدار کم آن هم مشو. 🔹 چرا که پیامبر فرموده: "هر مسکری حرام است و آنچه فراوانش مستی آور باشد، اندک آن نیز حرام است." 🔹 يزيد بن خليفه می گوید: وقتی به کوفه آمدم سلام حضرت را به غلام رساندم؛ غلام گریست و گفت: این قدر حضرت به من توجه داشت که برای من سلام رساند؟ گفتم آری. 🔹 و آنچه حضرت توصیه کرده بود به او گفتم و گفتم که سفارش تو را به من کرد؛ از این رو تو در راه خدا آزادی. 🔹 غلام گفت: تا زنده ام به این نوشیدنی لب نمی زنم. 📚 کافی، ج۶، ص۴۱۱ 🆔 @faezoon110
6.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 حدیثی تکان‌دهنده از امام صادق علیه‌السلام : 🔹 عليه‌السلام فرمود: «دنيا هم‌چون آب دريا است؛ هر كه از آب دريا بيشتر بنوشد بيشتر تشنه مى‌شود» . انسان هر چقدر از آب دريا بيشتر بنوشد بيشتر تشنه مى‌شود. 🔹اين‏طور نگو: «من همين يك مشت از مال دنيا را بگيرم بعد از دنيا رو مى‌گردانم، همين مرتبه از جاه و مقام دنيا را به دست بياورم بعد به سوى خدا مى‌روم». 🔹 مسأله اين‌طور نيست؛ هر چقدر از مال دنيا، از جاه دنيا، از مقامات اين دنياى فانى، بيشتر پيدا كنى، تشنگى و حرصت به مقدار و مرتبه بعدى، بيشتر مى‌شود؛ [چراکه] «دنيا هم‌چون آب دريا است»، « سرچشمه هر گناه است». 📚 بارقه‌ها، صفحه ۴۴ 🔹 متن روایت: عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: مَثَلُ اَلدُّنْيَا كَمَثَلِ مَاءِ اَلْبَحْرِ كُلَّمَا شَرِبَ مِنْهُ اَلْعَطْشَانُ اِزْدَادَ عَطَشاً حَتَّى يَقْتُلَهُ. 📚 کافی، ج۲، ص۱۳۶ 🆔 @faezoon110