eitaa logo
طهارت نفس
2.8هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
2.2هزار ویدیو
24 فایل
هو الرزاق ﷽ ↶سلام لطفا دربرابر تبادل و تبلیغات کانال صبورباشید و به رشد کانال کمک کنید.🌼 💝جهت رزرو تبلیغ👈 @A_DMEN تبلیغات ارزان و بصرفه👇 https://eitaa.com/joinchat/3694068054Cced867b572
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ 💠✨ﻫﺮﮔﺰ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﺣﺴﺎﺩﺕ ﻧﮑﻦ برای ﻧﻌﻤﺘﯽ ﮐﻪ ﺧﺪﺍوند ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺩﻩ است؛ زﯾﺮﺍ ﺗﻮ نمی‌دانی ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ 👈و ﻏﻤﮕﯿﻦ نباش ﻭﻗﺘﯽ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻮ ﮔﺮﻓﺖ... ﺯﯾﺮﺍ ﺗﻮ ﻧﻤﯽ‌ﺩﺍﻧﯽ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﻋﻮﺽِ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ، پس سعی کن ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺷﺎﮐﺮ باشی... 💠✨ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﯼ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺑﻪ ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﺛﺮﻭﺗﺖت ﮔﺮﻓﺘﻰ پول‌هایت ﺭﺍ ﻧﺸﻤﺎﺭ... ﮐﺎﻓﯽ ﺍﺳﺖ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﺷﻜﻰ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﮔﻮﻧﻪ‌ﺍﺕ ﺑﺮﯾﺰﯼ... ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺩﺳﺘﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺁﻧﺮﺍ ﭘﺎﮎ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﺛﺮﻭﺕ ﺗﻮﺳﺖ. @faghatkhoda1397
بر خلاف امور دنیایی، در امور اخروی هیچ‌گونه تزاحمی نیست. در معنویات و در صفات خوب گاهی این‌گونه است كه اصلاً كسی نسبت به آن رغبت نمی‌كند؛ مثلاًً در روایت است كه تواضع چیزی است كه هیچ كسی نسبت به آن حسادت نمی‌كند؛ بنابراین جایی هم برای دعوا نیست. امام به عنوان_بصری می‌فرماید: چون ما در در دنیای تزاحم هستیم و در این دنیا خیانت كردن یک امر عادی شده است، اگر كسی به تو خیانت كرد، تو برعكس، نسبت به او خیرخواه باش: «وَ مَن وَعَدَكَ بِالخَنَی فَعِدهُ بِالنَّصِیحَةِ وَ الرَّعَاءِ»! خیانت، كار مسلمان نیست؛ هر چند به او خیانت شده باشد. @faghatkhoda1397
💠✨ 🌷⇦•حکیمی شنید جاهلی شبی در مجلسی، غیبت او کرده است. حکیم طبقی خرما برداشته و خانه او فرستاد. و پیغام داد ، 🌷⇦•شنیدم دیشب در مجلسی، نماز و روزه هایت را که به آن سختی زیادی متحمل شده بودی، به رایگان به من هدیه دادی و من هم خواستم محبت تورا جبران کنم ، 🌷⇦•اما مرا ببخش هدیه ای که من فرستادم برای تو بسیار ناقابل تر از هدیه ارزشمندی است که تو به من بخشیدی. @faghatkhoda1397
پند آموز مرد یهودی و همسایه مسلمان مسلمان فقیری در کنار یهودی ثروتمندی خانه داشت. یهودی ثروتمند بسیار خسیس بود. در خانه اش ، نخل های زیادی داشت که یکی از نخل ها از اسمان به خانه این مرد فقیر رفته و شاخه ریخته بود. یهودی گاهی که بالای درخت می رفت و خرما می چید، برخی که زمین می افتادند مانع از خوردن کودکان مسلمان فقیر می شد. گاهی هم پایین رفته و حتی از دهان کودکان خرما را بیرون می کشید. مسلمان نزد نبی مکرم (ص )آمده و شکوه نمود. پیامبر یهودی را به حضور خواستند و از او خواستند در مقابل بخشش این نخل به مرد مسلمان، پیامبر نخل بزرگی را برای او در بهشت تضمین کنند. یهودی گفت: من نخل های زیادی دارم ولی به این نخل علاقه خاصی دارم و نمی توانم. شخصی از رسول خدا سوال کرد، اگر آن نخل را من صاحب شوم، آن نخل بهشتی را برای من تضمین می کنید؟ فرمودند : بلی . این مرد ، در برابر چهل نخل این نخل را خرید، تا آیات سوره ((والیل)) نازل شدند. که از آیات( ۴ ) الی ( ۷ ) خداوند متعال اسرار عجیبی از سعادت را به وضوح بر بشر فاش می کند. در این آیات ( نقل به تفسیر ) می فرماید که، شما برای رسیدن به من و حقیقت ، راه های زیادی پیش رو دارید. نماز خواندن، روزه گرفتن، اعتکاف و... اما اگر طالب هستید من شما را به سرعت و آسان ترین راه هدایت کنم، سه عمل از شما می خواهم. نخست این که به فقرا بدهید دوم از گناه دوری کنید و سوم به من و پیامبر و روز معاد و وعده های من ایمان داشته باشید. یعنی با رعایت این سه شرط ، انسان در راه مستقیم قرار می گیرد و طبق آیه بعد در صورت عدم رعایت این سه شرط ، و خساست در این حالت انجام عمل نیک برای بشر سنگین و سخت می شود. اگر ریالی ببخشد خوابش نمی برد و انگار از جان می کند نه از مال. @faghatkhoda1397
کوتاه انس بن مالك مى‌گوید:روزى رسول خدا صلّى الله علیه و آله وسلّم امر به روزه فرمود و دستور داد كسى بدون اجازه من افطار نكند،مردم روزه گرفتند،چون غروب شد هر روزه‌دارى براى اجازه افطار به محضر آن جناب آمد و آن حضرت اجازه افطار داد. در آن وقت مردى آمد و عرضه داشت دو دختر دارم که تاكنون افطار نكرده‌اند و از آمدن به محضر شما حیا مى‌كنند،اجازه دهید هر دو افطار نمایند،حضرت جواب نداد،آن مرد گفته‌اش را تكرار كرد،حضرت پاسخ نگفت،چون بار سوم گفتارش را تكرار كرد حضرت فرمود:آنها که روزه نبودن د،چگونه روزه بودند در حالی كه گوشت مردم را خورده‌اند،به خانه برو و به هر دو بگو قِی (استفراغ) كنند،آن مرد به خانه رفت و دستور قی کردن داد،آن دو قی كردند در حالی كه از دهان هر یک قطعه‌اى خون لخته شده بیرون آمد،آن مرد در حال تعجب به محضر رسول خدا صلّى الله علیه و آله و سلّم آمد و داستان را گفت،حضرت فرمود:به آن كسى كه جانم در دست اوست اگر این گناه غیبت بر آنان باقى مانده بود اهل آتش بودند!! @faghatkhoda1397
11.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥دیدگاه منحصر به فرد دکتر سعید محمد درباره مدیران عصر ظهور ..... انتشار برای اولین بار 🔴 @faghatkhoda1397
💠﷽💠 ✨مرحوم شیخ مرتضی زاهد از خوبان تهران بود، که نماز جماعتش محفل انس بندگان خوب خدا بود. ایشان پس از نماز روایتی می خواند و موعظه ای می کرد و چند مسئله شرعی می گفت. . 🌙یک بار وقتی شب از مسجد به منزل بر می گردد و رساله را می بیند، متوجه می شود که مساله شرعی را اشتباه به مردم گفته است. . ✨شبانه راه می افتد و یکی یکی در خانه ی کسانی که پشت سرش نماز خوانده بودند و آن ها را می شناخت، می زند و می گوید: آقا من مسئله را اشتباه گفتم و درست آن چنین است. یکی از اهالی می گوید: حاج آقا، حالا چه عجله ای داشتید؟ خودتان را به زحمت انداختید. فردا شب بعد نماز تصحیح می کردید و درستش را می گفتید. . 🌙شیخ مرتضی می گوید: عزیزم، شما عجله ندارید. شاید حضرت عزرائیل عجله داشته باشد و امشب آخرین شب عمر من باشد و کار به فردا نکشد و دیگر فرصت درست کردنش را نداشته باشم! . . ✨چنین کسانی همیشه آماده اند. قشنگ زندگی می کنند و چون می دانند راهشان طولانی است و بدون راهنما نمی توانند این راه بی نهایت را بروند، دائم مضطر به اولیای الهی و متوسل به آن ها هستند. @faghatkhoda1397
♥️👈آقا امیرالمؤمنین علیه السلام: ✍در آخرالزمان برکت از سال و ماه و روز و هفته و ساعت برداشته می‌شود. هر سالی به قدرت یک ماه و هر ماهی به قدر یک هفته، و هر هفته ای به اندازه یک روز و هر روزی به قدر یک ساعت می‌گذرد و در آن زمان سختیها بسیار شده و عمرها کوتاه می‌گردد. @faghatkhoda1397
اینستاگرام رو که باز می‌کنی، با دیدن هر کدوم از این خونه‌های چهارگوش میبینی که همه مترجم‌ان، نویسنده‌ان، ورزش می‌کنن، گیاه‌خوارن، ریشه موهای رنگ‌شدهٔ هیچ‌کدام‌شون درنیومده، تتوهای جدید دارن، لباس‌های مارک میپوشن، همسرشون نان‌استاپ دوسشون داره خودشون هیچ‌وقت خسته نمیشن، انرژی مثبت از سر و روشون میباره، حاضرن شبیه گلابی بیفتن ولی سانروف ماشینشون تو عکس بیاد کلی کتاب خوندن نمکدون و لگن حمام باهم سته، ملکهٔ لباسای گل‌گلی ان عکاس حرفه‌ای هستن، اپل واچ دارن، کلکسیون ماگ‌های گرون‌قیمتو دارن، هیچ‌وقت رنگ لاک‌شون موقع ظرف شستن نمیپره، همیشهٔ خدا مانیکور و پدیکورشون به‌راهه و دست‌آخر دنیا اونقد واسشون قشنگه که حیفشون میاد تمام لحظه‌های زندگیشونو با ما به‌اشتراک نگذارن! از این همه ظاهرنمایی خسته میشم، اینستا رو میبندم. میرم جلوی آینه و به خودم خیره میشم. حس خوشایندی توی یکی از رگام جون میگیره توی ذهنم این جمله رو به خودم میگم: «خود معمولیت باش» لبخند تحسین برانگیزی میزنم و از خودم راضیم، هیچی باارزشترش نیست و خوشحالم بابت معمولی بودن تو دنیای خاص بودنا و ادا درآوردنا❤ @faghatkhoda1397
📚حرفش را به کرسی نشاند هرگاه کسی در اثبات نظر خود پافشاری کند و سرانجام آن را به دیگری بقبولاند و یا تحمیل نماید، می‌گویند :"سرانجام حرفش را به کرسی نشاند". در گذشته پس از آن که بین خانواده عروس و داماد راجع به مهریه و شیربها توافق حاصل می‌شد و قباله عقد را می‌نوشتند، بین عقد و عروسی فاصله زمانی کمی بود و در ظرف چند روز مراسم عروسی را تدارک می‌دیدند و عروس را بزک کرده و به دلیل نبودن مبل و صندلی، بر کرسی می‌نشاندند و در معرض دید و تماشای اقوام قرار می‌دادند. عروس هنگامی بر کرسی می‌نشست که پیشنهادات پدر ومادر عروس مورد قبول خانواده داماد واقع شده و به کرسی نشانیدن عروس دال بر تسلیم خانواده داماد در مقابل پیشنهادات خانواده عروس بود. لذا از آن پس دامنه معنی و مفهوم به کرسی نشانیدن حرف گسترش پیدا کرد و اصطلاح اندک اندک دامنه‌ی معنایی گسترده‌تری یافت و به معنای قبولاندن حرف و عقیده به کار رفت @faghatkhoda1397
قصه آقا سید عباس حوله ای ره از لسان ره) آقا سید عباس حوله ای پدر آقا سید محمد حوله ای (ره) اصفهانی که به دیدار امام زمان (عج) هم رسیده بودند. قدیمی ها یه کیسه شکری داشتند و یه دستمال یزدی میوه فروشی که در محله آقا سید عباس روی الاغ میوه می‌گذاشت و می‌فروخت آخر شب که می شد می‌گفت ؛ خدایا یه خَر بفرست من اینها رو بهش بفروشم (میوه های لکه دار و معیوب) این سید بزرگوار می آمد همه را می خرید، پول صبح رو میداد ، پول میوه سالم یه روز آقا سید محمد گفت ؛ بابا چرا این کار رو می‌کنی؟؟؟!!!! ایشون می‌فرمود : بچه جون تو نمی فهمی این عمل من سه کار انجام می ده!!!!! ۱_اوّل از اون من می تونم لَکش رو بگیرم ، باقیش رو بخورم ، تو جوب آب نمیره اسراف بشه اون هم (میوه فروش) ضرر نمیکنه ۲_این اُلٰاغه یک ساعت زودتر از زیر بار خلاص میشه و دعا می‌کنه ۳_ میوه فروش پولش رو گرفته ، ممکنه با زنش در خرجی خانه ناراحتی داشته باشه ، این پول دست اول رو گرفته یک ساعت زودتر و شاداب می‌ره خانه یک تبسم به زنش میزنه آیا خدا به اندازه این سه کار به من آسید عباس بهره نمی ده اثر این امور خیر و همراه تفکر باعث شده بود تا ایشان شالش رو می‌بست به کمر مریض های سی ساله و مریض خوب می شد . حاج آقا ابوالحسنی (ره) می فرمودند؛ من کجام ؟؟؟!!! می خواهی حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف را پیدا کنی تو همین بازار پیدا کن... همین ! ، این 😔 @faghatkhoda1397