#سه_چیز_است_که_اجازه_ترک
#آن_به_احدی_داده_نشده❗️
🍃«یکی وفای به عهده» که اجازه نداری خلاف عهد کنی، چه طرفت خوب باشد چه بد باید به عهدت وفا کنی
«دوم ادای امانت» اگر کسی چیزی پیش تو به امانت گذاشته، چه طرف خوب باشد و چه بد، باید امانت را بدهی.
«سوم خوبی کردن به پدر و مادر»
چه پدر و مادر خوب و چه پدر و مادر بد. باید به پدر و مادرت احسان کنی.
👈
@faghatkhoda1397
#وای_از_روزی_که_اسرار_ما
#زیرورو_شود❗️
✅حضرت آیت الله بهجت قدس سره:
وای بر ما اگر روزی بیاید که اسرار پنهان ما زیرورو شود و معلوم گردد که از اهل علم و اهل دین نیستیم، و تنها دنیای خود را آباد کرده ایم، و با این هیکل و لباس و مقام، اعمال و رفتار و اقوال ما به صورت غیرمستقیم سبب انحراف دیگران شده ایم.
📚 در محضر بهجت، ج۱، ص۱۲۲
@faghatkhoda1397
#از_این_قضاوتا_میکنیم_گاهی❗️
🍃آیت الله مجتهدی : هیچ وقت کسی را شماتت نکنید ، هرکس گرفتاری پیدا کرد حق ندارید قضاوت کنید ، نگویید « فلانی که این پیشامد برایش اتفاق افتاده به خاطر این است که فلانکار را کرده.» چه می دانیم؟ ما حق نداریم چیزی بگوییم. در قیامت از ما سوال میکنند و میگویند: چنین چیزی نبوده و شما اشتباه کردی...
👈 @faghatkhoda1397
🔴 #آیت_الله_حائری_شیرازی
💠 من یادم هست وقتی که بچه بودم، در خانواده وقتی همه به #خواب میرفتند، آخر شب میآمدم خدمت پدر. پدرم این قصههای پیغمبران را در همان طفولیت برای من نقل میکرد و گاهی مثلاً یک قصه چندین شب طول میکشید و همینطور مقید بودم و گوش میکردم. وقتی این برنامهاش مصادف شد به ایام محرم، پدرم جریان #عاشورا و جریان مسافرت حضرت، جریان بیعت گرفتن از امام حسین در مدینه، جریانی که از این ماه رجب شروع شده است، به تفصیل، شب به شب نقل میکرد.
🔺اینها کارهای موثری است. یعنی پدر و مادر یکی از خدمات بزرگی که به #فرزند میکنند همین است که سرگذشت اینها را برای طفل بیان کنند. این در وجود طفل از همان طفولیت اثر میگذارد. در اخلاقش، کردارش، رفتارش، در عبادتش، نمازش، روزه اش اثر میگذارد و همهٔ اینها را اصلاح میکند.
👈
@faghatkhoda1397
#گریه_های_علامه_در_فراق_همسرش
🍃نقل است که علامه طباطبایی (ره) هنگام مرگ همسرشان میگفتند : من برای مرگ همسرم گریه نمیکنم ؛ مرگ حق است ، همه باید بمیریم ، من برای صفا و محبتهای همسرم گریه میکنم.
@Dastan1224
#چگونه_قرآن_بخوانیم❓
آیت الله بهجت (ره):
«بهگونهای قرآن بخوان که چشم تو قرآن را ببیند، گوش تو قرآن را بشنود و قلب تو نسبت به معارف بلند او حضور داشته باشد. باید آن را از آفرینندۀ قرآن تلقی کند، که قرآن را خدا میگوید و تو شنونده قرآن هستی».
👈
@faghatkhoda1397
#شاید_منظور_این_دوره_زمونست..❗️
🍃آیت الله مجتهدی : روایت دارد که قلب مومنین در آخرالزمان از شدت مشاهده ی بی دینی آب می شود.
@faghatkhoda1397
هدایت شده از تبلیغات پر بازده هادی
🔴سرانجام کانال حاج آقا رفیعی در ایتا افتتاح شد.
👈از همه ی هموطنان عزیزم میخوام تا در کانال《 استاد رفیعی 》عضو شوند و از مطالب و سخنرانی های جذاب آن استفاده کنند.🙏
https://eitaa.com/joinchat/2675376147Cf3633b8e45
پیشنهادعضویت👆👆👆
📕#داستانک
ابتهاج تعریف میکرد: در مراسم کفن ودفن شخصی شرکت کردم ، دیدم قبل از اینکه بذارنش تو قبر ، چیزی حدود یک وجب سرگین و فضولات تر گوسفند ، توی کف قبر ریختن.ا
ز یک نفر که اینکار رو داشت انجام میداد،
سوال کردم که : این چه رسمی ست که شما دارید؟
گفت : توی رساله نوشته که این کار برای فرد مسلمان مستحبه و ما مدت هاست برا مرده هامون اینکار رو انجام میدیم!
میگفت که چون برام تعجب آور بود،
سریع گشتم یه رساله پیدا کردم و رفتم سراغ طرف و بهش گفتم : کجاش نوشته؟
طرف هم میره تو بخش آیین کفن و دفن میت، آورد که بفرما
دیدم نوشته کف قبر مسلمان ، مستحب است
یک وجب پهن تر باشد!
👤شفیعی کدکنی
📚
@faghatkhoda1397
📚#داستان_کوتاه
مردی متوجه شد گوش همسرش سنگین شده و شنواییش کم شده است.
به نظرش رسید همسرش باید سمعک بگذارد ولی نمی دانست این موضوع را چگونه با او در میان بگذارد.
بدین خاطر، نزد دکتر خانوادگیشان رفت و مشکل را با او در میان گذاشت.
دکتر گفت برای این که بتوانی دقیق تر به من بگویی که میزان ناشنوایی همسرت چقدر است آزمایش ساده ای وجود دارد.
ابتدا در فاصله ۴ متری او بایست و با صدای معمولی مطلبی را بگو و بعد در فواصل ۳ و ۲ متری تکرار کن تا جواب بگیری.
آن شب همسر آن مرد در آشپزخانه مشغول تهیه شام بود و خود او در اتاق نشیمن بود. مرد به خودش گفت الان فاصله ما ۴ متر است وقتشه امتحان کنم.
با صدای معمولی پرسید: عزیزم شام چی داریم؟ جوابی نشنید.
رفت جلوتر و دوباره پرسید، باز هم جوابی نشنید.
باز هم جلوتر رفت و از فاصله ۲ متری پرسید: عزیزم شام چی داریم؟ باز هم جوابی نشنید.
باز هم جلوتر رفت و سوال را تکرار کرد. باز هم جوابی نیامد.
این بار جلوتر رفت و درست از پشت سر همسرش گفت: عزیزم شام چی داریم؟
زنش گفت: مگر کری؟ برای پنجمین بار می گویم: خوراک مرغ...!
نتیجه اخلاقی: مشکل ممکن است آنطور که ما همیشه فکر می کنیم در دیگران نباشد و عمدتا در خود ما باشد!!
@faghatkhoda1397
✍داستان واقعی
👈کلاغی که مامور خدا بود !
آقای شیخ حسین انصاریان میفرمود:
یه روز جمعه با دوستان رفتیم کوه
دوستان یه آبگوشت و چای روی هیزم درست کردن.
سفره ناهار چیده شد ماست، سبزی،نون .
دوتا از دوستان رفتن دیگ آبگوشتی رو بیارن که یه کلاغی از راه رسید رو سر این دیگ و یه فضله ای انداخت تو دیگ آبگوشتی..
گفت اون روز اردو برای ما شد زهر مار،توکوه گشنه بودیم
همه ماست و سبزی خوردیم.
خیلی سخت گذشت و خیلی هم رفقا
تف و لعن کلاغ کردن گاهی هم میخندیدن ولی در اصل ناراحت بودن.
وقت رفتن دوتا از رفقا رفتن دیگ رو خالی کنن، دیدیم دیگ که خالی کردن یه عقرب سیاهی ته دیگ هست!
و اگر خدا این کلاغ رو نرسانده بود ما این آبگوشت رو میخوردیم و همه مون میمردیم کسی هم نبود.
اگر اون عقرب را ندیده بودن هنوز هم میگفتن یه روز رفتیم کوه خدا حالمونو گرفت..
حالتو نگرفت، جونت رو نجات داد!
خدا میدونه این بلاهایی که تو
زندگی ما هست پشت پرده چیه.
✨امام حسن عسکری فرمودند:
هیچ گرفتاری و بلایی نیست مگر آنکه
نعمتی از خداوند آن را در میان گرفته است.
🔵چقدر به خدا حسن ظن
@faghatkhoda1397
📚داستان کوتاه📚
⚡️#آی_خدا_آیا_خوابی⚡️
فرعون فرمان داد، تا یک کاخ آسمان خراش برای او بسازند، دژخیمان ستمگر او، همه مردم، از زن و مرد را برای ساختن آن کاخ به کار و بیگاری، گرفته بودند، حتی زنهای آبستن از این فرمان استثناء نشده بودند.
گویند که در آن زمان ، یکی از زنان جوان که آبستن بود، سنگهای سنگین را برای آن ساختمان حمال می کرد، چاره ای جز این نداشت زیرا همه تحت کنترل ماموران خونخوار فرعون بودند، اگر او از بردن آن سنگها، شانه خالی می کرد، زیر تازیانه و چکمه های جلادان خون آشام، به هلاکت می رسید.
آن زن جوان در برابر چنین فشاری قرار گرفت و بار سنگین سنگ را همچنان حمل می کرد، ولی ناگهان حالش منقلب شد، بچه اش سقط گردید، در این تنگنای سخت از اعماق دل غمبارش ناله کرد و در حالی که گریه گلویش را گرفته بود:گفت: «آی خدا آیا خوابی؟ آیا نمی بینی این طاغوت زورگو با ما چه می کند؟»
چند ماهی از این ماجرا گذشت که همین زن در کنار رود نیل نشسته بود، که ناگهان نعش فرعون را در روبروی خود دید (آن هنگام که فرعون و فرعونیان غرق شدند). آن زن، در درون وجود خود، صدای هاتفی را شنید که به او گفت: «هان ای زن! ما در خواب نیستیم، ما در کمین ستمگران می باشیم »
📚 حکایتهای شنیدنی،
@faghatkhoda1397